تهران- ایرنا- علی اکبر رائفی‌پور در گفت‌وگویی ۲ ساعته با ایرنا مسائل متنوعی از سیاست تا فرهنگ را مطرح کرد که تحلیل شخصیت سیاسی محمود احمدی‌نژاد، پشت پرده طالبان، علاقه به صدای محسن چاوشی، حفظ همه دیالوگ‌های فیلم روز واقعه بخشی از این مصاحبه است.

در قسمت اول مصاحبه با علی‌اکبر رائفی‌پور وی درباره علت ممنوع الخروج شدنش از عربستان و نحوه برخورد مسئولان دیپلماتیک کشورمان و مسئولان عربستان سعودی مطالبی را بیان کرد. در این قسمت صحبت های رئیس موسسه مصاف را درباره مسائل سیاسی کشور، همچون روابط ایران با کشورهای روسیه و چین و دیدگاهایش درباره روسای دولت های نهم تا سیزدهم، اصلاح طلبان و اصولگرایان و همچنین مسائل روز کشور مانند انتخابات مجلس شورای اسلامی، حجاب وعفاف، هوش مصنوعی، سینما و موسیقی را می خوانیم:

برای شروع در بخش دوم گفت‌وگو با توجه به اینکه درباره احزاب سیاسی صحبت کردید، تفکر شما بیشتر به کدام حزب (اصلاح‌طلب و اصولگرا) نزدیک‌ است؟

بیشتر را نمی‌توانم بگویم. خیلی جالب است، از یک طرف من متهم هستم و می‌گویند چرا از این فهرست قبلی مجلس به نوعی غیرمستقیم حمایت کردی که به صورت لیستی رأی بدهید. جریان عدالت‌خواه که منتقد جریان نزدیک به آقای جلیلی است، هر چند که خودشان هم در آن لیست آدم داشتند، چون آنها با دوستان پایداری تقریبا یکی شدند. از آن طرف پس ما حامی این مجلس هستیم. از طرف دیگر تا من این مجلس را نقد می‌کنم، طرفداران آقای قالیباف ناراحت می‌شوند. من یک مبانی برای خودم دارم که برگرفته از ثقلین و امامین انقلاب است. از هر حرفی که هر جا زده‌ام، دفاع می‌کنم. بنای من بر این نیست که سریع به یک مسئله واکنش نشان دهم.

به اطرافیان قالیباف انتقاد دارم

از نظر من، آقای قالیباف به آن بدی که پایداری ها می‌گویند، نیست. من هم انتقاداتی به آقای قالیباف و بیشتر به دور و بری‌های ایشان دارم. اگر کسی بخواهد خلأ شهردار بعد از احمدی‌نژاد در تهران حس نشود، باید آدم پرکاری باشد. یکی از محاسن آقای احمدی‌نژاد این بود که خیلی پرکار بود و این غیرقابل کتمان است. یک نفر بیاید بگوید آقای احمدی‌نژاد بد است، حالا که بد است، همه چیزش بد است! این درست نیست. احمدی‌نژاد نقاط منفی و نقاط مثبت را دارد. من اصلا نمی توانم آدم‌ها را صفر و صدی ببینم.

بعد از احمدی‌نژاد پرکار، شما بیایی و شهردار تهران شوی و خلأ آن شهردار پرکار حس نشود، این انصافا یعنی اینکه شما پرکار هستید اما در اطرافیان ایشان (قالیباف) فساد شکل گرفته و باید توجه بیشتری داشته باشد. خود ایشان پاسخ می‌دهد که «در این حجم از کار، این میزان از فساد، طبیعی است». من با ایشان دو مرتبه صحبت کردم اما هیچ کس نمی‌تواند بگوید رائفی‌پور طرفدار قالیباف است. من طرفدار مذهب و کشورم هستم. من در هیچ کدام از این جریان‌ها تعریف نمی‌شوم، ما یک جریان دیگری هستیم.

اصلاح طلب واقعی هستم

اما به نظر می‌رسد در برخی موارد تفکراتتان به اصلاح‌طلب‌ها نزدیک‌تر می‌شود؟

اصلا اصلاح‌طلبان واقعی ما هستیم. ما جامعه را به سمت اصول، اصلاح می‌کنیم. آنها جامعه را به سمت ناکجاآباد اصلاح می‌کنند.

کل اصلاح‌طلبان؟

متأسفانه عموما این جوری شده‌اند. یک عده‌ای از آنها برانداز شدند؛ یعنی ناکجاآباد. یک عده‌ مانده‌اند که آدم‌ها مفیدی هستند. من با اینها مخالفتی ندارم، خیلی از حرف‌هایشان را من هم تایید می‌کنم.

آیا احمدی‌نژاد دوره ریاست جمهوری با احمدی‌نژاد الان تفاوتی کرده است؟

تفاوت کرده‌ است. من نمی‌توانم احمدی‌نژاد را یک خطی تعریف و تحلیل کنم. من تحلیلی از ایشان دارم و در واقع همه نقاط مثبت و منفی ایشان را با هم می‌بینم. احمدی‌نژاد الان بیشتر از آنکه بتوان به سوابق ریاست جمهوری‌اش اشاره کرد، احمدی‌نژادی است که حرف‌هایی در علوم انسانی دارد. نگاه علوم انسانی او با بسیاری از افراد متفاوت است.

من خبر دارم از حرف‌های ایشان و می‌دانم چه نگاهی دارد. یک آدم کاملا اینترناسیونالیست یعنی جهان‌وطن است که نگاهش فقط داخل ایران نیست و اینها ادای ایشان نیست. واقع‌بینانه این ها را می‌گوید و با عمق جانش می‌گوید. چقدر و کجایش درست است و غلط است من با ایشان اختلاف نظر دارم و به ایشان هم انتقال داده و رسانده‌ام.

خطای دولت روحانی درباره احمدی نژاد

اگر کوتاه بخواهید بگویید آیا احمدی نژاد برای ریاست جمهوری دوباره خوب است؟

یکی از بدترین کارهایی که دولت آقای روحانی کرد، این بود که از تاسیس دانشگاه احمدی‌نژاد جلوگیری کرد. آقای احمدی‌نژاد باید دانشگاه بین‌المللی تاسیس می‌کرد. بابت حرفی که در حوزه ضدیت با صهیونیست زده باید در جهان می‌چرخید و این طرف و آن طرف دنیا می‌رفت حرف می‌زد، اما دولت آقای روحانی اجازه نداد.

در اندونزی یک رئیس جمهوری بر سر کار بود که در ابتدا شهردار جاکارتا بود و در اندونزی به او می‌گفتند «فلانی‌نژاد». این آدمی بود که هنگام باران و سیل، خودش می‌رفت سوار بولدوزر می‌شد. احمدی‌نژاد، شهرت جهانی پیدا کرده بود و جمهوری اسلامی باید از این استفاده می‌کرد. اگر می‌گذاشتند، ایشان می‌رفت در دنیا می‌چرخید، اصلا به داخل کاری نداشت. احمدی‌نژاد میل به مصاحبه دارد. ذاتش را نمی‌توانید تغییر دهید. طبیعت ایشان است. ایشان باید می‌رفت می نشست با لری کینگ وکریستین امانپور (مجریان تلویزیون سی ان ان) مصاحبه می‌کرد و بیچاره‌شان کرده بود. باید همین کار را می‌کرد. سفر به هند می‌کرد. همین اتفاق هم افتاد. می‌خواست به هند سفر کند اما وزارت امور خارجه اجازه نداد.

فقط احمدی‌نژاد را نگوییم. همه افراد این جوری هستند. وقتی برای این آدم، هویت جدید تعریف نمی‌کنید، خودش شروع می‌کند به ساختن با محدودیت‌ها. بعد چه می‌شود؟ شما نمی‌گذارید با رسانه خارجی درست و حسابی مصاحبه کند، می‌آید حمید بقایی را جلوی خودش می‌نشاند، مردم را دعوت می‌کند و دیگر هر چه دلش می خواهد، می‌گوید.

لجبازی، نقطه ضعف احمدی نژاد بود

احمدی‌نژاد مانند هر سیاستمدار دیگری ایرادات خود را در جای دیگری دارد، نقاط قوت و نقاط ضعف هم دارد، لجباز بودن را از نقاط ضعف او می‌دانم، لجبازی، انسان را به ناکجا آباد می‌برد اما کسی نمی‌تواند بگوید احمدی‌نژاد انسان پُرکاری نبود. احمدی‌نژاد به مردم اهمیت می‌داد و مردم یکی از اصول فکری وی بودند.

درباره آقای احمدی‌نژاد گفتیم. حالا به رئیس دولت قبل هم بپردازیم. انگ‌هایی به آقای روحانی می‌زدند که چون در انگلیس درس خوانده بود به نفع انگلیس کار می‌کرد؟

البته نماینده‌های مجلس مانند نماینده مشهد که صوتی از وی بیرون آمده بود، درباره انگ به روحانی مطالبی را بیان می‌کرد. اگر بخواهیم آنها را مبنا قرار دهیم و قضاوت کنیم، نمی‌دانم اما عملکرد هشت ساله دولت به نفع انگلیس بود. مثال آن هم این است که انگلیس و آمریکا به عنوان دو بازیگر اصلی جهان غرب هستند، حتی فرانسه هم به گرد پای اینها نمی‌رسد. آنها شدیدا مخالف قدرت گرفتن چین هستند. از قدیم‌الایام راه دریایی مختص این دو کشور بوده است. آنها همیشه راه زمینی را ناامن می‌کنند که راه دریایی امن باشد.

از هر کشوری که یک جاده می‌خواهد عبور کند، کشور به هم می‌ریزد، مغولستان بر سر موضوع ذغال‌سنگ به هم ریخت، هنگ‌کنگ سال‌ها قبل به هم ریخت، پاکستان هم بر سر عمران‌خان مشکلاتی دارد، در افغانستان درگیری، جدی است. آنها در تاجیکستان، ازبکستان و در همه این کشورها درگیری‌هایی از این قبیل ایجاد کرده‌اند. در روسیه جنگ اوکراین با روسیه و حتی در ماجرای (منطقه) زنگزور انگلیس چنان با قدرت و توان، پشت سر رژیم الهام علی‌اف (رئیس جمهوری آذربایجان) ایستاده که حتی آمریکا به این شکل، پشت سر آنها نایستاده و این سیاست انگلیس است.

سال ۱۳۹۴ در دوره روحانی، هنگامی که شی جین پینگ رئیس جمهوری چین با یک بسته ۱۰۰ یا ۱۵۰ میلیارد دلاری وارد ایران می‌شود، با این فرد چه کردند و چه کسی را برای استقبال فرستادند؟ رسما به وی فهماندند که باید جمع کند و برود. همه شرکت‌های چینی را بیرون ریختند.

اندونزیایی‌ها پیام می‌دادند چیزی که شما از فرانسه یا فلان کشور اروپایی خریداری می‌کنید، ما به آنها می‌فروشیم. خوب بیایید از خودمان بخرید اما آنها پاسخ منفی می‌دادند. اندونزی با حدود ۲۶۰ میلیون نفر، پرجمعیت‌ترین کشور مسلمان و عاشق اهل بیت (ع) هستند. در اندونزی مراسمی دارند که در خانه‌هایشان برگزار می‌کنند. در این مراسم مانند زنان عربی جنوب کشور می‌نشینند و به سر و صورتشان می‌زنند و می‌گویند «حسن، حسین» و مرتب این را تکرار می‌کنند و وقتی درباره این مراسم از آنها سوال می‌کنیم، می‌گویند این مراسم، شومی را برطرف می‌کند و برکت به خانه می‌آورد اما دلیل آن را نمی‌دانند.

آنها اسلام‌شان را به واسطه ایرانیان گرفته‌اند و برای همین شافعی هستند. در جنوب کشور ما در نواحی هرمزگان، شافعی و در شرق کشور، حنفی هستند. ما از طرف شرق‌ کشورمان، کشورهای شرقی را مسلمان کردیم و همه حنفی هستند و از طرف جنوب، مالزی و اندونزی را مسلمان کردیم و همه شافعی هستند و تشیع در آنجا پیشینه داشته است.

من از زبان دیپلمات کشورمان و کسی که در آنجا مسئولیت داشته و برای من تعریف کرده، برای شما این صحبت‌ها را بیان می‌کنم. آن فرد بیان می‌کرد که می‌گفتیم «با اندونزی ببندیم»، می‌گفتند «ما با غرب و اروپا می‌بندیم» و شرکت‌های چینی را اخراج کردند. در سفری که به عنوان یک کارشناس به چین داشتم، آنها می‌گفتند «شما ایرانی‌ها دوست دارید کارتان را با غرب پیش ببرید و هر وقت که جایی گیر کنید، پیش ما می‌آیید و این استراتژی مناسبی نیست»؛ به همین دلیل هم ما حدود ۶ ماه در چین سفیر نداشتیم، ۳۷ درصد اقتصاد ما با چین گره خورده بود و این موضوع چه پیامی برای چین می‌فرستد؟

در حال حاضر پاکستان و هند درگیر هستند و انگلیس از بندر پاکستانی حمایت می‌کند. هندی‌ها می‌خواستند بیایند و چابهار ما را رونق بدهند، بمب‌گذاری‌هایی انجام شد، می‌خواستند این منطقه را به هر طریقی که بود از جمله با تحریم‌های عجیب و غریب ناامن کنند. دریا در بندرعباس عمیق می‌شود و کشتی می‌تواند تا آنجا برود.

در چابهار عمق دریا کم است و کشتی نمی‌تواند در آنجا پهلو بگیرد و کشتی‌ها ناچار هستند تا بندرعباس بروند و بازگردند، ایران با چند کیلومتر پیشروی در دریا، در آنجا اسکله زد. من حدود ۱۰ سال پیش از آن طرح بازدید کردم که فوق‌العاده بود. فرانسوی‌ها ما را در موج‌شکن تحریم کردند و زمانی که موج سونامی به اندونزی آمد تا اینجا رسید و موج‌شکن ما شکست ولی بعدها به نفع ما شد. زیرا خودمان کار ساخت موج‌شکن را یاد گرفتیم. جالب این است که انگلیسی‌ها با پرداخت رشوه فردی را از امارات در آن منطقه خریده بودند که چینی‌ها و هندی‌ها را به آن منطقه راه ندهد و البته آن فرد دستگیر شد. وقتی می‌گویم عملکرد به نفع انگلیس بود، از این نظر است.

ما به سازمان شانگهای پیوستیم، از این طرف کار عضویت ما به بریکس تمام شده است، با کشورهای دیگر از جمله با عربستان به سادگی ارتباط گرفتیم. چرا یک نفر از خودش سوال نمی‌کند که در هشت سال گذشته چرا ما به سراغ عربستان نرفتیم؟

هیچگونه ارتباطی با دولت سیزدهم ندارم

ما درباره دولت‌های احمدی‌نژاد و روحانی صحبت کردیم. دولت آیت‌الله رئیسی را چطور می‌بینید؟

پرکاری آیت‌الله رئیسی در وزارت امور خارجه را خودتان مشاهده می‌کنید ما وزیر خارجه را در داخل کشور نمی‌بینیم.

آیا کارنامه دولت آیت‌الله رئیسی را موفق می‌بینید؟

این موضوع را واقع‌بینانه بیان می‌کنم. من هیچ‌گونه ارتباط جدی با دولت سیزدهم ندارم و ارتباطم با دولت قطع است. برخی تصور می‌کنند من هر روز با دولت هستم و نشست و برخواست دارم.

ارتباط شما با دولت‌های قبل چگونه بود؟

ارتباط من با دولت‌های قبل هم قطع بوده ولی اگر کسی کمک می‌خواست، کمک می‌کردم. من به دولت روحانی هم کمک کردم. از وزارت کشاورزی دولت روحانی آمدند و صراحتا از ما کمک خواستند و ما به آنها کمک کردیم و آنها از ما قدردانی کردند.

دولت سیزدهم هر جا از ما کمک بخواهد، کمک خواهیم کرد. من این کمک کردن را سیره امیرمومنان(ع) می‌دانم. کسانی که حق حضرت علی(ع) را غصب کرده بودند، بعدا از ایشان کمک خواستند و حضرت به آنها کمک کردند. مردم که گناهی مرتکب نشده‌اند و این کمک کردن باید وجود داشته باشد.

چهار سال است که رئیسی را ندیده ام

من چهار سال است که آیت‌الله رئیسی را از نزدیک ندیده‌ام. وقتی مردم ما را در خیابان می‌بینند، می‌گویند این موضوع را با آیت‌الله رئیسی بگویید، من می‌گویم اگر وی را دیدم، چشم حتما می‌گویم اما پیغام‌ها را می‌فرستم.

من در یک برنامه تلویزیونی حضور پیدا کردم و تصور می‌کنم آخرین حضورم در این دولت بود و اتفاقاتی هم رخ داد. البته می‌گویند برای حضور در تلویزیون منعی ندارم اما به صورت غیرمستقیم، مرا دعوت نمی‌کنند. برنامه هم، به اذعان سازندگان، مدیر شبکه و مردم برنامه خوبی بود. سامانه «فارس من»، از مرز ۵۰ هزار رای گذشت که من رابط دولت با آنها باشم. مردم در آن جلسه این برداشت را کردند که رائفی پور، هم حرف ما را می‌فهمد و هم چارچوب‌های شما را می‌شناسد و انتقال دهنده خوبی است. درد ما را به زبان شما بیان می‌کند و حرف شما را به زبان ما می‌گوید اما هیچ اهمیتی برای این موضوع قائل نشدند.

ما بعدها متوجه شدیم که ۵۰ هزار رای در سامانه «فارس من»، سرِکاری است. زیرا نوشته بود بیش از ۵۰ هزار رای باید در صحن علنی مجلس شورای اسلامی پیگیری شود و حتی از نفر اول دولت هم نپرسیدند، زیرا با کمتر از چندهزار رای باید از مسئولان سوال شود. باید ببینیم دولت آیت‌الله رئیسی چه چیزی را تحویل گرفته است. آقای جهانگیری در چهار سال دوم روحانی در انتخابات که به عنوان نامزد پوششی شرکت کرده بود، زمانی گفت «ما چهارسال از دولت احمدی‌نژاد آواربرداری کردیم»، انصافا دولتی که احمدی‌نژاد به شما تحویل داد، تا این حد فاجعه‌بار بود؟

البته نمی‌گویم مشکلاتی نداشت، دو سال آخر، تورم داشتیم و مشکلاتی بود و آنها را به خاطر داریم اما دولتی که شما تحویل دادید، چگونه بود! خزانه به معنای واقعی کلمه خالی بود و کلی بدهی داشت. دولت روحانی به لحاظ اقتصادی آینده‌فروشی کرده بود، اوراق قرضه چاپ کرده بود که دولت بعدی پول آن را با سودش پرداخت می‌کرد!

شما می‌گویید هیچ ارتباطی با دولت‌ها ندارید اما از یکسری اخبار محرمانه اطلاع دارید!

اینها اخبار محرمانه‌ای نیست و در این زمینه مصاحبه شده است. آقای روحانی عنوان کرد که «خزانه خالی را تحویل گرفته است» و احمدی‌نژاد در پاسخ گفت «بیایید مناظره کنیم؛ شما کجا خزانه خالی را تحویل گرفته‌اید!» این صندوق فلان بوده است و ما هیچ پاسخی از سوی روحانی نشنیدیم.

حرف و عمل مسئولان همیشه همراه آنان خواهد بود

یکی از مشکلاتی که با رسانه‌های خودمان دارم این است که وقتی در این میان حرف غیرمنطقی بیان می شود، آنها نباید نسبت به آن بی‌اهمیت باشند و به سادگی آن را رها کنند؛ مسئولین ما باید یاد بگیرند و حواسشان باشد که حرف و عملکردشان به عبا یا کت‌شان منگنه می‌شود و تا آخر عمر همراه آنها می‌ماند.

علی ربیعی (سخنگوی دولت روحانی) به مجلس آمد و گفت «دو نفر از نمایندگان از ما ۵۰۰ میلیون تومان پول خواسته‌اند که مرا استیضاح نکنند»، آن دو نفر نماینده عنوان کردند «ماجرا اینگونه نیست، خود ربیعی گفت ۵۰۰ میلیون تومان پول می‌دهم که مرا استیضاح نکنید»؛ بالاخره آیا یک نفر در این میان دروغ نمی‌گوید؟ یکی وزیر و دو نفر دیگر نماینده مجلس هستند، اما به همین سادگی از موضوع عبور کردند. قوه قضاییه ما باید وسط می‌آمد و می‌گفت شما دارید آبروی کشور را می‌برید و به مردم می‌گویید فساد در لایه‌های عمیق مسئولین ما نفوذ کرده است. آیا باید به همین سادگی از موضوع گذشت؟ مدعی‌العموم باید وسط بیاید و هر سه نفر اینها را بخواهد، مستندات ارائه کند و مجرم و متهم را به مردم معرفی کند.

تقریبا نصف نماینده‌های مجلس دوره آقای علی لاریجانی، برای مجلس جدید رد صلاحیت شدند، فاجعه از این بالاتر که نصف نماینده‌ها رد صلاحیت شوند! چرایی این موضوع ذهن مردم را نابود می‌کند؛ اگر خلاء قانونی داریم، مجلس آن را تصویب کند و اگر از این به بعد چنین اتفاقی بیافتد، مردم بدانند که با کدام بند رد صلاحیت شده است.

فردی بوده که به خاطرارتباط نامشروع رد صلاحیت شده بود ولی می گفت به دلایل سیاسی رد صلاحیت شده است. من با مسئول روابط عمومی شورای نگهبان تماس گرفتم و گفتم، به مردم اعلام کنید، آبروی کشور دارد می‌رود! مگر امام(ره) بر اهمیت «حفظ نظام» تاکید نکردند؛ آن وقت شما به خاطر یک نماینده مجلس و کاری که انجام داده، نظام را زیر سوال می‌برید. این نماینده را بیاورید تا پاسخ بدهد اما در پاسخ گفتند «ما قانون نداریم». گفتیم مجلس، قانون بگذارد، به ما بگویید ما مطالبه می‌کنیم.

هفت سال پیش موضوع شفافیت را مطرح کردم

همین موضوع شفافیت را که امروز دست گرفته شده و مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس شورای اسلامی در مورد آن صحبت می‌کنند، ما حدود هفت سال پیش طرح کردیم و امروز به نتیجه رسیده است. البته درست است که زمانبر است اما جزو مسائل اصلی‌ است که جلوی فساد را می‌گیرد و اینجا هم همین کار را باید انجام دهیم.

وقتی مردم طرفدار تفکری می‌شوند، اعتقاد دارند که آن تفکر باید کارهایی را انجام دهد و یک کارهایی را انجام ندهد. تفکرات شما چندان با اصلاح‌طلب‌ها نزدیک نیست ولی با علی مطهری و سیدحسن خمینی دیدار می‌کنید و بعد انتقادهایی به آنها وارد می‌شود که اگر منتقد چنین تفکراتی هستید چرا با این افراد درجه اول این طیف و حزب دیدار می‌کنید؟

من آدمی هستم که اگر درباره شخصی نظری داشته باشم، حتماً اول از خود آن شخص سوال می‌کنم؛ باواسطه یا بی‌واسطه پیغام می‌فرستم و می‌گویم من می‌خواهم با شما صحبت کنم. من منتقد هر دو بزرگوار بودم و هنوز هم در جاهایی هستم و در همان جلسات این انتقادات را به آنها انتقال دادم. به عنوان مثال از علی مطهری سوال کردم که چرا شما این حرف را بیان کردید و پاسخ وی را هم شنیدم و به سیدحسن خمینی هم همین را عرض کردم.

قانع هم شدید؟

از برخی پاسخ ها قانع شدم و از برخی هم خیر.

نقاط ضعف اصولگراها و اصلاح طلبان

آیا اینها را منتقل هم می‌کنید؟

بله، حتما این کار را انجام می‌دهم. نکته دیگر اینکه من در اصولگرایان یک چیز می‌بینم و در اصلاح‌طلبان یک چیز. اصولگراها استاد این هستند که مردم را بچزانند.

آیا می‌توان این تفکر را به همه اصولگراها تعمیم داد؟

تقریباً این موضوع بین همه آنها شایع است، اما برخی‌شان هم اینگونه نیستند. هر قاعده‌ای استثنایی دارد و آنها هم جزو همین قاعده هستند.

بخش زیادی از اصولگراها ارتباط گرفتن با مردم را بلد نیستند. من به همین مجلس اصولگرا و انقلابی می‌گویم شما که بعد از چهار سال شفافیت را تصویب کردید، چرا درست تصویب نکردید و چرا شیرینی آن را گرفتید؟ شما که می‌خواهید این کار را انجام بدهید چرا امروز و فردا می‌کنید؟

در اطلاع‌رسانیِ درست به مردم همواره شک و شبهه ایجاد می‌کنید. مردم احساس می‌کنند جریان اصولگرا همیشه جلوی آنها است. یعنی همان قدر که اصولگراها نمی‌توانند مردمداری کنند، اصلاح‌طلب ها هم نمی‌توانند دولتداری کنند. اصلاح‌طلب ها اهل کار نیستند و بیشتر اهل حرف زدن هستند. اگر هم دقت کنیم، می‌بینیم که سه وزارتخانه برای دولت اصلاح‌طلب مهم است. وزارت کشور برای انتخابات‌ها و آزادی‌هایی مانند کنسرت و بحث حجاب، دوم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سوم وزارت علوم. وزارتخانه‌های دیگر برایشان مهم نیست. این نشان می‌دهد که برخورد با مردم را بلدند و سعی می‌کنند با مردم همراه باشند.

ایراد اصلاح‌طلبان این است که در این همراهی با مردم به اصول، چندان توجهی ندارند. یکی از مبلغین این جریان که یک جورهایی رائفی‌پور آنها است، گفته بود که مشروب هم می‌خورده و فلان کار را هم انجام می‌داده است.

در مساله حجاب، پلیس آخرین مرحله باشد

آیا شما با گشت ارشاد موافق بودید؟

سخنرانی‌های من موجود است؛ من اساساً معتقدم با پدیده‌های نرم نمی‌توان به عنوان مسئله سخت برخورد کرد. پلیس باید به عنوان لایه آخر مطرح شود. ۲۶ نهاد در این موضوع درگیر هستند، ۲۵ نهاد کار خود را انجام نداده‌اند و مانند این است می‌گویند باید نخود و لوبیا بخرید، غذا را آماده کنید، قاشق، سفره و همه وسایل آماده باشد و بعد جلوی دهان بیاورید و دهان را باز کنید و بخورید. اکنون هیچ کدام از ما کاری انجام نداده‌ایم. فقط قاشق خالی بالا می‌آید و به داخل دهان می‌رود. مردم هم نگاه می‌کنند و می‌گویند اینها قاشق خالی را می‌خورند! در مورد ماجراهایی از این قبیل همین اتفاق در حال رخ دادن است. من در جایی که بحث مردمداری و توجه به مردم مطرح است، به این‌ها نزدیکتر هستم، اما با اصول.

خوشایند مردم، پوپولیسم حرف زدن است. مردمداری با پوپولیسم تفاوت دارد. حرف صحیح به مردم و نیازهای واقعی مردم را پررنگ‌ کردن و به خود مردم گوشزد کردن و اثر تربیتی روی مردم داشتن و به حاکمیت انتقال دادن کار ما است. من همیشه مثالی می‌زنم که «اصولگراها می‌گویند آب خوب، فقط آب شیر و آب معدنی است و فقط باید از این آب ها بنوشید و اگرآب درون جوی را بنوشید، برخورد می‌کنیم و به زندان می‌اندازیم» از آن طرف اصلاح‌طلب‌ها هم همین حرف را بیان می‌کنند و می‌گویند «آب خوب این است، اما از من آب خوب نخواهید که من حال و حوصله کار کردن ندارم ولی به صورت پنهانی هماهنگ می‌کنیم که آب جوی را بنوشید».

اصلاح طلب ها برای ازدواج جوانان کار کردند یا اصولگرایان؟

نه اصلاح‌طلبان برای ازدواج جوانان کاری انجام داده‌اند و نه در عمل اصولگراها. البته اخیرا اتفاقات خوبی در زمینه وام افتاده است. اصلاح‌طلب می‌گوید «من ردیف می‌کنم که دختر و پسر در پارک‌ها با یکدیگر بچرخند»، خب این دختری که به‌تدریج زیبایی خود را از دست داد و هر روز دست یک مرد باشد و پا به سن گذاشت دیگر چه کسی به سراغ او می‌رود؟ این دختر نیاز به همدم و ازدواج دارد.

چرا آمار طلاق اینقدر بالا است؟ آمار طلاقی که امسال اعلام شد، فاجعه بود، این همه دختری که طلاق می‌گیرند و به جامعه برمی‌گردند، چه کاری انجام می‌دهند؟ آیا همسر دوم می‌شوند یا نیاز جنسی‌ شان را سرکوب می‌کنند؟ چرا کسی به این‌ها فکر نمی‌کند. در حال حاضر نیاز اصلی ما در کشور اینهاست و من حتما و به‌زودی این موارد را به دست خواهم گرفت.

مساله سربازی را اصلاح کنید

مساله بعدی مسئله سربازی است. شما فرض کنید چرا کسی به سراغ بحث سربازی نمی‌رود تا آن را به شکل ریشه‌ای حل کند؟ یک نیازی ستاد کل نیروهای مسلح دارد که می‌گوید امنیت کشور باید برقرار شود، نیاز دیگر هم حدود ۱۰ تا ۲۰ میلیون نفر با خانواده‌هایشان دارند.

ما باید مانند سایر کشورها مانند پاکستان و آمریکا سربازی حرفه‌ای داشته باشیم. یعنی ۵۰۰ هزار سرباز بگیریم و به آنها حقوق بدهیم و از آنها کار بخواهیم تا با شور و اشتیاق بیایند و پنج سال خدمت سربازی انجام دهند. کسانی که در کشورهای دیگر به عنوان سرباز استخدام می شوند، به عنوان افراد کاربلد اولویت دارند؛ ضمن اینکه بسیاری از آنها به استخدام نیروهای مسلح درمی آیند.

در کشور ما یک سرباز در طول ۴۰ روز فقط حدود ۱۰ تیر شلیک می‌کند. این تعداد شهیدی که ما در مرزها می‌دهیم به دلیل نابلدی آنها است. فرد باید مثلا در مناطق مرزی، جغرافیا و افراد را بشناسد، افراد امین و عشایر منطقه بلوچستان و خوزستان را بشناسد و بتواند از روابط محلی استفاده کند.

کاری که سردار شهید نورعلی شوشتری در سیستان و بلوچستان انجام می‌داد، اینگونه بود و به همین دلیل وی را حذف کردند. وی امنیت را بومی کرد، این اتفاق، اتفاق درستی است که شما در سیستان و بلوچستان نیروی اهل سنت بگیرید و از مرز خودش دفاع کند و فردی باشد که به او تحقیقات و آموزش داده‌ باشید که باید درباره این موضوع جداگانه صحبت کرد.

از بحث حجاب فاصله نگیریم، این داستان گشت ارشاد که اخیراً آغاز شده را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

همیشه این موضوع نزدیک انتخابات شروع می‌شود و دو قطبی می‌کنند.

برای انتخابات استاندارد می دهم نه فهرست

آیا شما برای انتخابات فهرستی منتشر می‌کنید و حمایتی انجام می‌دهید؟ برنامه شما در این زمینه چیست؟

من به احتمال زیاد این کار را انجام می‌دهم. من فهرست نمی‌دهم اما استانداردهایی را وضع می‌کنم و از آن دفاع می‌کنم و اگر لازم باشد شهر به شهر می روم و یا از طریق شبکه‌های اجتماعی می‌گویم هر کسی با این استانداردها مطابقت داشت، مورد تایید است و هر کسی با این استانداردها جور نبود با او خداحافظی می‌کنم.

این استانداردها را چه کسی مشخص می‌کند، چه کسی پیدا می‌کند؟

ما حداقل هشت سال روی اینها کار کرده‌ایم. ما اینجا ۲۷ معاونت داریم از گردشگری تا مهندسی، محیط زیست و واحد کودک. مسئولیت همه اینها را افراد متخصص بر عهده می‌گیرند و سال‌ها روی آن کار کرده‌اند. امروز بسیاری از نتایج پژوهش های ما در موسسه مصاف تبدیل به قانون شده است.

اگر شما می‌بینید که رئیس مجلس در مورد دمنده در سوت‌ها و افشاگران فساد و یکی از روش‌ها و راهبردهای مقابله با فساد صحبت می‌کند، مجموعه مصاف جزو اولین مجموعه‌هایی است که در مورد این موضوع صحبت و بحث کرده و آن را به جایی رسانده است. البته موسسات دیگری هم در این زمینه کار کرده‌اند و با هم این موضوع را پیش برده‌ایم و به جایی رسانده‌ایم.

آیا معتقد نیستید که بحث حجاب یکی از بحث های جدی نظام است؟

صددرصد همین گونه است.

پس چرا روی این تفکر گشت ارشاد که دوباره راه افتاده کار نکرده‌اید؟

من یک برنامه سیاسی پشت این موضوع می‌بینم. اتفاقا ما هم همین نگرانی را داریم. کشوری که دو سه ماه درگیر این قضیه و اتفاقاتی بوده که افتاده، تجربه‌اش را هم دارد که چه قبح‌هایی شکسته شده و چه نفرت‌هایی بین اعضای خانواده شکل گرفته و چه دو قطبی‌هایی ساخته شده است. من معتقدم اگر قرار است در مورد چنین موضوعی صحبت شود، مخالف و مدافع روبه روی هم بنشینند و صحبت کنند و ببینند از قبال این موضوع به‌دنبال چه هستند.

نظام، مصلحت‌هایی را می‌بیند و سوال اینجاست که چرا در انتقال این مصلحت‌ها ناموفق است و چرا نمی‌تواند آن دختر را قانع کند که «اینکه من می‌گویم برای خودت بهتر است»؟ نظام چند نفر را پرورش داده و به دانشگاه‌ها فرستاده که صحبت کنند، چند برنامه تلویزیونی درست و منطقی ساخته و پخش کرده است؟ اجازه بدهد آزادانه گفت‌وگو صورت بگیرد و طرف مقابل راحت حرف خود را بزند و جواب بشنود. چند بار این اتفاق افتاده که انتظار دارید، فرد قانع شود. جوانان ما از صبح تا شب توسط شبکه‌های ماهواره‌ای بمباران می‌شوند و شما ترقه چهارشنبه سوری می‌اندازید؛ آیا این جواب آن است؟

من هم یک سیاستمدار هستم

من یک توییتی کردم و نوشتم می‌خواهم با آقای رائفی‌پور گفت‌وگو کنم اگر نکته‌ای دارید بگویید؟ شاید بخش قابل توجه این بود که چرا رائفی‌پور در همه موضوعات اظهارنظر می‌کند؟

همه سیاستمداران اینگونه هستند. من هم سیاستمدارهستم. مگر من کنش سیاسی ندارم.

شما درباره بانک، مسائل اقتصادی، مسائل موشکی، سینما و هنر هم صحبت می‌کنید!

من درباره تک تک مواردی که صحبت می‌کنم، کارگروه دارم که به من مشاوره می‌دهند. ما یک جایی رائفی‌پور داریم که سخنران است، جای دیگری رائفی‌پور داریم که مدیر یک مجموعه پژوهشی است که نتایج پژوهش موسسه‌اش را انتقال می‌دهد. حالا سوال من این است که کدام سیاستمدار را می‌شناسید که درباره هیچ کدام از این موارد صحبت نکرده باشد؟

البته کسی که کار اجرایی انجام می‌دهد، وظیفه‌ دارد و باید اشراف داشته باشد؟

من هم باید اشراف داشته باشم و به عنوان یک جریان مردمی که بیرون دسته‌بندی‌های قدرت است، نظراتم را بیان کنم. شما انتظار نداشته باشید که مرکز پژوهش‌های مجلس علیه قالیباف سخنی بگوید؛ انتظار بیهوده‌ای است. انتظار نداشته باشید مراکز زیر نظر فلان نهاد خاص، سیاست‌های آنها را زیر سوال ببرند اما ما مجموعه‌ای هستیم که می‌گوییم این کار مجلس غلط بود. زیرا من حقوق بگیر آنها نیستم.

اشتباهاتی هم داشته ام

آیا تاکنون نکته‌ای را بیان کرده‌اید که بعد فکر کنید اشتباه بوده باشد؟ آیا اشتباه خود را اعلام هم کرده‌اید؟

بله؛ پیش آمده و گفته‌ام کاش در آن زمان این حرف را بیان نمی‌کردم. بالاخره انسان جایزالخطاست. در ماجرای فراماسونری در مورد موضوعاتی که صحبت می‌کردم، بعداً گفتم ای کاش با درجه کمتری در مورد این موضوعات صحبت می‌کردم و اینقدر پررنگ نمی‌گفتم. شاید این صحبت‌ها جریانی در کشور راه بیاندازد و اینگونه برداشت شود که اینها چقدر حضور دارند و پررنگ هستند و حتی در سخنرانی‌هایم هم این را گفته‌ام.

در مورد برخی افرادی که در شبکه‌های اجتماعی کار می‌کردند، مرا به مرحله‌ای رساندند که واکنش نشان دادم و گفتم چرا این کار را انجام می‌دهید و این باعث شد بسیاری از افراد دیگر هم که کار نمی‌کردند، مورد اتهام قرار بگیرند و بگویند همه شما اینگونه هستید.

ما در مجموعه‌ مصاف این کار را انجام نمی‌دهیم و هر کنشگری که انجام می‌دهیم، بابت آن یک ریال از کسی پولی دریافت نمی‌کنیم. البته آنها به سراغ ما می‌آیند ولی ما مطلقا پولی از آنها نمی‌گیریم. مثلا یکی از کارخانه های لوازم خانگی به سراغ ما آمد و گفت «به داد ما برسید که سامسونگ و ال جی دوباره می‌خواهند بیایند، به ما کمک کنید» رهبر انقلاب این همه در مورد تولید ملی توصیه کرده‌اند و شما هم در این زمینه صحبت کنید. گفتند «کمک مالی هم می‌کنیم»، اما ما کمک مالی را قبول نکردیم.

درآمد مالی موسسه مصاف با کمک های مردمی تامین می شود

از کجا پول می‌آورید؟

مردم کمک می‌کنند و به شماره حساب موسسه پول واریز می‌کنند. جالب اینجاست با وجود آنکه موسسات فرهنگی معاف از مالیات هستند، اما اداره مالیات به همان کمک‌های مردمی مالیات می‌بندد.

چقدر تاثیرگذار بوده است؟

نمی‌دانم. مردم باید قضاوت کنند.

شما در شبانه روز چقدر شبکه‌های اجتماعی هستید؟ از چه فیلترشکنی استفاده می‌کنید؟

من وقتی به منزل می‌روم، گوشی خودم را کنار می‌گذارم. فیلترشکن را بچه‌های دفتر برای من درست کرده‌اند.

نوفیلتر(بدون فیلتر) نیستید؟

خیر. حتی از من سوال کردند که آیا می‌خواهید و من پاسخ دادم نمی‌خواهم. سعی من بر این است که اگر می‌گویم با مردم هستم، دروغ نباشد. وقتی فرزند من دوماهه بود، به سختی بیمار شد. من او را به نزدیکترین بیمارستان دولتی نسبت به منزل بردم و کارکنان آن بیمارستان تعجب کرده بودند و تصور می‌کردند من به بیمارستان خصوصی می‌روم.

کلیپ هایی آمده که موضوعاتی گفتید درباره شلوار جین. بعد گفتید من حرف نزدم.

خبرگزاری فارس از من پرسید و پاسخ دادم. معمولا این حرف ها تقطیع می شود یا من دارم نقل قول می کنم که آن بخش نقل قول را می گذارند. من در مورد چین صحبت کردم و کار خوب و بدش را گفتم. بعد می گویند رائفی پور قبل از ارتباطات با چین اینگونه گفت ولی بعد از ارتباط با چین طور دیگری گفت درحالی که هر دو صحبت ها را قبل از روابط با چین گفتم. من نباید همه چیز را سیاه یا سفید ببینم. الان که روابط ما با روس ها در حال تنگاتنگ شدن است، اگر خطا سر بزند، شوخی ندارم. من دو توییت درباره خلیج فارس زدم. یکی از آنها درباره چینی ها و یکی درباره روس هاست.

گاف آینده نیوز

مساله شلوار جین را اولین بار ابراهیم نبوی طنزنویس طرح کرد. بعد سایت مهدی هاشمی به اسم آینده نیوز به آن دامن زد. من به آن سایت پیام فرستادم و گفتم این حرف را اینگونه نگفته ام وخواستم تا پاسخم را منتشر کنند و بعد خبری شکل گرفت به نام گاف آینده نیوز که البته آن سایت جمع شده است.

برخی چهره ها وقاحت را از حد گذراندند

شما درباره چهره ها اظهار نظرهای تندی کردید!

چون عملکرد چهرهای مشهور بسیار تند بوده است. برخی در حمله به ملیت و ارزش ها وقاحت را از حد گذراندند و باید یک پاسخ درخور بگیرند. در ماجرای «تفنگت را زمین بگذار»، آن هم در آبادان که یک ساختمانی ریخته است، چه ربطی به این شعر دارد؟ دستگاه امنیتی ما می گوید «مردم نزدیک نشوند تا دوباره کسی کشته نشود، اگر ساختمان دوباره بریزد»؛ می گویند «چرا آدم کشتید، چرا بی تفاوت هستید؟»

جریان «می تو» (آزار جنسی بازیگران) شکل می گیرد و به چند هزار نفر می رسد. مرحوم فرج الله سلحشور می گفت «چنین جریانی هست» همان پنج نفری که به سلحشور حمله کردند، جزو این جریان بودند. من توییت زدم اگر آنهایی که مورد تعرض قرار نگرفتند، بگویند، مساله ساده تر می شود. خانواده های ما فیلم های شما را می بینند. سیدجواد هاشمی تماس گرفت و گفت چرا این حرف را زدی. گفتم شما برای فیلمت از ۱۵۰ خانم امتحان گرفتی و سه نفر را انتخاب کردی. فرض کن یکی از اینها به ترکیه رفته و می گوید هاشمی به من تعرض کرده است. چگونه باید اثبات شود؟

تا کی باید خبر تعرض و تجاوز در مملکت باشد؟ اگر کسی تجاوز کرده، او را مجازات کنید. سر ماجرای سعید طوسی، ایشان برای من پیغام فرستاد که از دست تو ناراحت هستم. من گفتم حرفم را پس نمی گیرم. گفته بودم «اگر هر کسی این کار را کرده پدرش را دربیاورید و اگر قاری قرآن بوده دو برابر پدرش را دربیاورید»

آیا هنرمندان به عنوان گروه های مرجع حق اظهار نظر دارند؟

صد البته؛ برخی هنرمندان رفتاری درست دارند. جامعه دینی ما یک جامعه سیاسی است. سیاست ما عین دیانت ماست. شما از مردم نخواهید که سیاسی نباشند. من در سفر عربستان فهمیدم اینها با سیاست کاری ندارند. در اروپا هم همین است. شما اگر به آلمان بروید، می بینید مردم اصلا کاری با سیاست ندارند ولی بقال ما هم سیاستمدار است اما تحلیل باید مبتنی بر اطلاعات درست باشد.

شما حق ندارید به عنوان گروه مرجع، اطلاعات غلط به مردم بدهید و بعد در آن آتش بدمید. در ماجرای (مرحومه) خانم مهسا امینی من تا یک هفته هیچ توییتی نزدم. دیدم از چپ و راست حرف های ناروا می زنند. بعد توییت زدم چرا وقتی ابعاد یک مساله برایتان مشخص نشده، شهوت حرف زدن دارید؟ همین توییتری ها راجع به همه چیز حرف می زنند. البته اشکالی هم ندارد، به شرطی که مطلع باشند.

من وقتی می خواستم درباره طالبان حرف بزنم، حداقل با چند گروه جلسه گذاشتم و نظرات را شنیدم. در نهایت قانع شدم که این یک فتنه جدید است و باید کج دار و مریز با طالبان پیش برویم وگرنه یک جنگی در شرق کشور شکل می گیرد و یک سیاه چاله بوجود می آید که همه را می بلعد. آمریکایی ها بدون دلیل حدود ۸۰ میلیارد دلار اسلحه را آنجا رها نکردند! آنها فکر همه چیز را کرده بودند. ما باید با انتخاب بین بد و بدتر جلوی خونریزی را بگیریم. من جلو رفتم و کار را انجام دادم. چون خون مردم وسط بود.

اهل موسیقی هم هستید؟

بله.

کنسرت می روید؟

بله.

خواننده مورد علاقه شما کیست؟

خواننده مورد علاقه من از نظر شخصیتی یک فرد است و از نظر هنر موسیقی، فردی دیگر و اینگونه نیست که یک کسی را کامل دنبال کنم. یک روز به آقای کارن همایونفر گفتم نظرت راجع به این آهنگ چیست. آهنگ شاره جان مرحوم سهراب محمدی را دوست دارم. ایشان گفتند «این کار، ایرانی نیست بلکه بشری است». یعنی هر کسی در هر جای دنیا باشد می فهمد. جوری ناله می کند که همه می فهمند. بقیه کارهایشان را جست وجو کردم. فقط از یک کار دیگرشان خوشم آمد. سلیقه ای است.

چاوشی برای مردم کار می کند

مشی آقای محسن چاوشی در موسیقی را می پسندم. او برای مردم کار می کند. دو طیف پدر ما را در آورده اند که ما را به خطای تحلیلی می رسانند، سوپرحزب اللهی ها و سکولارها ؛ اینها درصد کمی از جامعه اند اما به دلیل آنکه رسانه دارند، خودشان را زیاد نشان می دهند؛ بقیه مردم عاشق امام حسین (ع) هستند، شمال هم می روند در خودرو موسیقی گوش می دهند اما کافر نیستند، تمام؛ این قاطبه مردم جامعه است.

در آن بخش از سریال پایتخت که به ترکیه رفتند، حزب اللهی ها به آن گیر دادند و آن بخش که گرفتار داعش شدند، مورد ایراد سکولارها قرار گرفت و گفتند که باز خون، خون ریزی و خشونت؛ اما مردم از هر دو بخش خوششان آمده بود. اگر اخراجی ها فیلم پرفروشی شد، به این دلیل بود که هم ملوانان خلبانان داشت، هم ایثار و شهادت.

مشکل سوپرحزب اللهی ها و سکولارها

من با این دو گروه سوپرحزب اللهی و سکولار هیچ کاری ندارم، این دو گروه با هم دشمن هستند، دشمنی آنها نشان می دهد مسیرمان در فهم مردم درست است. منظور، عبور از شریعت نیست، من هم اتفاقا مراقب هستم که از شریعت نگذرم اما معتقدم دست مردم را باید گرفت و آنها را رشد داد.

من اگر درباره دشمن شناسی سخنرانی می کنم و با «لا الا...» شروع می کنم، به «...الا الله» می کشانم، اگر یک زمانی درباره صهیونیسم و فراماسونری صحبت می کردم، امروز برای مخاطب درباره دعای ندبه، شرح نهج البلاغه و شرح جنود عقل و جهل یعنی کتاب امام خمینی(ره) صحبت می کنم. دست مخاطب را باید گرفت و آرام آرام با خود بیاوریم، البته شاید ۱۰ تا ۱۵ سال طول بکشد.

اگر حرف غلطی زدیم، باید پاسخگو باشیم، نه من، بلکه هر کسی باید جوابگو باشد. ممکن است فردی حرف اشتباهی بزند، مثلا محسن چاوشی (خواننده) حرف غلط هم داشته است؛ باید به او گفت که این حرفت اشتباه است اما او برای امیرمومنان و امام حسین (ع) می خواند، برای مردم و خوزستان هم می‌خواند.

چه فیلمی را بیشتر دوست دارید؟

فیلمی که دیالوگ هایش را جزء به جزء حفظ هستم، فیلم سینمایی روز واقعه است و هر بار که تلویزیون پخش کرده، دیدم.

روز خود را چگونه آغاز می کنید؟

گروهی از همکاران همه انتقاداتی که در طول روز نسبت به من می‌شود را با کمک هوش مصنوعی با کلمه رائفی پور و مصاف جست‌وجو می کنند. روز را با مطالعه انتقادات به خودم شروع می‌کنم. تعداد انتقادات به من زیاد نیست، اما درجه آن زیاد است. مثلا مسائلی که باید کمتر به آن پرداخته می شد یا مواردی که باید بیشتربه آن تمرکز می شد. بخش هایی هم مسائلی است که نمی توان توضیح داد. مثلا در ماجرای طالبان نمی توانم عقبه امنیتی آن را توضیح دهم.

طرفداران بسیاری در افغانستان دارم

به روشنگری برای مردم اعتقاد دارم و به خاطر آن فحش هم خورده ام. جزو معدود افراد کشور هستم که در افغانستان طرفداران فراوانی دارم، البته بر سر برخی موارد کلی، برخی ناراحت شدند و بعد از آمدن طالبان و گذشت زمان، وقتی حرف هایم اثبات شد، بسیاری از آنها پیام دادند و حلالیت طلبیدند. من آنها را دوست دارم، اثبات هم شده است. یک سال رفتم پیاده روی اربعین و ثواب آن پیاده روی را به افغانستانی هایی تقدیم کردم که دلشان اربعین بود.

ما با تاجیکِ افغانستانی اشتراک فرهنگی بسیار و با هزاره افغانستانی اشتراک مذهبی زیادی داریم. از طرف دیگر با پشتونِ افغانستانی اشتراک نژادی داریم. افغانستان کشور برادر ما است، بیش از ۱۰۰ سال است که ما را از هم جدا کرده اند اما این نکته مهم است اگر گفتمانی که تولید می‌کنیم، انسانی-فطری باشد، همه گوش می‌کنند و ایرانی و افغانستانی فرقی نمی‌کند.

در حوزه فلسفی هوش مصنوعی کار کرده ایم

نظر شما درباره هوش مصنوعی چیست؟

آینده جهان برای کسانی که برای دوران هوش مصنوعی آماده نشوند، ترسناک و سیاه خواهد بود. آنها نمی دانند به کجا خواهد رفت. البته باید نگران باشیم که عقب نمانیم. دسته بندی بعدی جهان بر اساس هوش مصنوعی، کشورهای بدوی، عقب مانده و پیشرفته است، درآینده بسیاری از نخبگان کارایی خود را از دست می دهند و بیکار خواهند شد. افرادی که کار یدی (فعالیت بدنی) انجام می‌دهند، باقی می‌مانند و موقعیت ها جابه جا می شود.

هوش مصنوعی همه کارها را انجام می دهد و سرعت عمل بسیار بالا، عدم فراموشی اطلاعات و انجام کار به نحو احسن، قابلیت ذخیره سازی با رایانه های کوانتومی باعث می شود تا هوش مصنوعی بی رقیب باشد. بحث بعدی ما این است که آیا هوش مصنوعی به وجود خدا خواهد رسید یا نه؛ آیا این سوال را خواهد پرسید؟ حکم حوزه علمیه در این زمینه چیست؟ حوزه باید خود را آماده کند؛ زیرا بحث های فلسفی پیش می آید، ما دو سال است در مورد این مباحث حرف زده ایم.

اتفاقات عجیبی در راه است اما من از هوش مصنوعی نمی‌ترسم و در این زمینه چند طرح داریم. در حوزه فلسفی هوش مصنوعی کار کردیم، سوالات را جواب دادیم، با موافقان و مخالفان صحبت کردیم که برخی می گویند «اصلا جان ندارد» و برخی هم می گویند «همان مغز است که بازسازی شده است» ولی هوش مصنوعی روزی به این سوال می رسد که «مرا چه کسی و برای چه آفریده است و اگر این انسان مرا آفریده، چه کسی انسان را آفریده است» این، نظریه مهمی است که آیا با فلسفه صدرایی می توانیم پاسخ این ابهامات را بدهیم یا نه؟

در حوزه فناوری هوش مصنوعی، هم به صورت مستقل و هم مشترک با مجموعه های دیگر طرح‌هایی را اجرا کرده ایم که هر زمان نتیجه بدهد، رونمایی می کنیم.

مواظب موازی کاری در هوش مصنوعی باشیم

ما در حوزه هوش مصنوعی به دلیل نیروی نخبه ای که داریم، می‌توانیم موفق باشیم. این حوزه بر خلاف آنچه که می گویند، خیلی وابسته به فناوری نیست. یعنی مغز می خواهد و خدا را شکر در حوزه نرم افزار در کنار هند و غربی ها جزو کشورهای پیشرفته جهان هستیم اما باید جزو پنج کشور اول جهان باشیم. رهبر انقلاب هم در این حوزه تاکید دارند، پس مسئولان کشور هم باید به خط باشند ولی یک انسجام ملی می خواهد. خیلی موازی کاری وجود دارد، مثلا فلان مجموعه نظامی و انتظامی در مورد دوربین ،تصویر و هوش مصنوعی در حال کار کردن است که خیلی هم قوی هستند.