تهران- ایرنا- «سعدالله زارعی» کارشناس مسائل بین‌الملل معتقد است برخلاف تبلیغات جهت‌دار اروپایی‌ها، آنچه در کشور آفریقایی نیجر اتفاق افتاده صرفاً نه یک کودتای نظامی،بلکه یک موج استعمارزدایی است که این موج به تدریج تمام قاره آفریقا را فرا خواهد گرفت.

سعدالله زارعی امروز (شنبه ۲۱ مرداد) در نشست رسانه‌ای «تحولات آفریقا و نظم جدید بین‌المللی» که در موسسه «مطالعات راهبردی اندیشه‌ساز نور» برگزار شد، ابعاد مختلف این تحولات به ویژه تحولات جاری نیجر را مورد بررسی و واکاوی قرار داد.

موج‌های ضداستعماری آفریقا با الگوگیری از انقلاب اسلامی

سعدالله زارعی رئیس موسسه مطالعات راهبردی اندیشه‌سازان نور، موج‌هایی که در آفریقا یکی پس از دیگری علیه غرب به راه افتاده را منبعث از انقلاب اسلامی ایران دانست و گفت: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، موج‌های مختلفی با هدف تقابل با استعمارگران و استثمارگران در سطح بین‌المللی به راه افتاد؛ موجی که آفریقای شمالی و مسلمان نیز آن را تجربه کرد و یکی از این موج‌ها علیه قرارداد کمپ دیوید، یعنی توافق مصر و رژیم صهیونیستی شکل گرفت.

وی در تشریح موج‌های بعدی اظهار کرد: موج بعدی دمکراسی‌خواه و عدالت‌طلب بود که در شماری از کشورهای آفریقایی از قبیل الجزایر به راه افتاد. در مغرب نیز گروه‌های اسلام‌گرا توانستند بخش عمده کرسی‌های پارلمان را در اختیار بگیرند. اسلام‌گراها در سودان قادر به تشکیل دولت شدند و در دیگر کشورها همچون تونس، بنین، نیجریه و غیره اگرچه اسلام‌گراها به قدرت نرسیدند اما جنبش اسلام‌گرایی در این کشورها تثبیت شد.

به گفته این کارشناس مسائل بین‌المللی، موج سوم همزمان با سال ۲۰۰۰ و طرح غربی‌های با هدف تجزیه آفریقا به راه افتاد که در این مقطع شاهد مقابله مصری‌ها با معامله قرن بودیم تا اینکه این موج اعتراضی، معامله قرن را از گردونه خارج کرد. موج دیگر در آفریقا ذیل عنوان «بیداری اسلامی» در کشورهای مصر، تونس و لیبی پدیدار شد.

مولفه‌های موج جدید ضداستعماری

زارعی با بیان اینک امروز شاهد موج جدیدی از تحرک آفریقا هستیم، تصریح کرد: این موج جدید بر مبنای آزادسازی این قاره از استیلای اقتصادی، سیاسی و امنیتی کشورهای اروپایی به ویژه فرانسه صورت گرفته‌است.

رئیس موسسه مطالعات راهبردی اندیشه‌سازان نور ادامه داد: در سال‌های گذشته در ۵ کشور آفریقایی خیزش ضدفرانسه به راه افتاد که به نتیجه نیز رسید. مالی، بورکینافاسو، گینه، چاد و ساحل عاج به سمت آزادسازی آفریقا حرکت کردند و این ظرفیت در دیگر کشورها نیز به چشم می‌خورد.

این کارشناس مسائل آفریقا به بررسی چرایی کودتای اخیر در نیجر پرداخت و تاکید کرد: اگر امروز در کشوری مثل نیجر کودتا می‌شود، این کودتا علیه سلطه استعمار فرانسه است، همان گونه که اتفاقات مالی، بورکینافاسو، چاد، گینه و غیره هم واکنشی به استیلای فرانسه بود. بیشتر نیروگاه‌ها و راکتورهای اروپا از اورانیوم نیجر تامین سوخت می‌کنند و ۳۱ درصد اورانیوم مراکز اتمی فرانسه توسط نیجر تامین می‌شود. این در حالی است که بیش از ۶۰ درصد مردم این کشور زیر خط فقر قرار دارند. دیگر منابع این کشور همچون آهن، طلا و ... نیز توسط فرانسه غارت شده‌است.

زارعی به تداوم استعمار حتی بعد از استقلال کشورهای آفریقایی اشاره و تصریح کرد: کشورهای آفریقایی از سال ۱۹۵۵ به بعد یکی پس از دیگری به استقلال دست یافتند و به عنوان کشورهایی مستقل شناخته شدند. در این میان همان کشورهای استعمارگر اروپایی که استیلای کلاسیک و نظامی داشتند در فضای پسااستقلال هم زمام امور را به دست گرفتند.

در این چند دهه کشورهای آفریقایی مملو از کودتاهای نظامی بوده‌است و وقتی این بار فرانسوی‌ها و جامعه اقتصادی کشورهای غرب آفریقا «آکواس» از حمله نظامی سخن به میان می‌آورند به این معنی است که نفوذ و مداخله استعمار همچنان ادامه دارد.

چرایی هراس استعمارگران از جریان ضداستعماری

زارعی با تاکید بر اینکه حتی این جنبش ضداستعماری و ضدفرانسوی در کشور فرانسه نیز شکل گرفته‌است، گفت: غربی‌ها نگرانند که این موج ضداستعماری تمام قاره آفریقا را درنوردد و بعد از کشورهای با سابقه استعمار فرانسه، کشورهای با سابقه استعمار انگلیس، بلژیک، آلمان و غیره هم با این موج بپیوندند.

وی اضافه کرد که نیجر از لحاظ جمعیت، وسعت، تعداد معادن برای اروپایی‌ها مهم است و حتی در مسیر خط لوله انتقال گاز آفریقا به اروپا قرار دارد؛ مسائلی که باعث وحشت کشورهای استیلاگر اروپایی شده‌است.

این کارشناس مسائل آفریقا، تبلیغات جهت‌دار غربی‌ها را در زمینه تحولات نیجر زیر سوال برد و گفت: برخلاف تبلیغات جهت‌دار اروپایی‌ها، آنچه در نیجر اتفاق افتاده صرفاً یک کودتای نظامی نیست بلکه یک موج استعمارزدایی است؛ یک موج مردمی که شاید بتوان آن را «انقلاب» نیز نامید.

جایگاه روسیه در تحولات جاری آفریقا و ضرورت نقش‌آفرینی ایران

از نگاه این کارشناس مسائل آفریقا و بین‌الملل، روسیه با نگاه به فضای داخلی آفریقا به حساسیت و مخالفت آفریقایی‌ها با سیاست‌های اروپایی پی برده‌است. روسیه از زمانی که در مسیر بازیابی قدرت سابق خود قدم برداشته، همواره به سمت حضور در کشورهای ساحلی آفریقا که منطقه میانی و غربی این قاره را شامل می‌شود، حرکت کرده‌است.

زارعی به مصادیقی از بدعهدی و سوءنیت فرانسوی‌ها نیز اشاره کرد که باعث گرایش کشورهای آفریقا به سمت مسکو شده‌است و گفت: فرانسوی‌ها پیمان امنیتی «جی۵» را با کشورهای موریتانی، مالی، چاد، بورکینافاسو و نیجر ایجاد کردند که هدف آن مقابله با تروریسم در آفریقا بود اما در عمل تروریسم در این کشورها افزایش یافت تا اینکه آفریقایی‌ها به هدف اروپایی‌ها که همان ممانعت از سرریز شدن تروریسم به اروپا بود، پی بردند.

در چنین فضایی که سوءنیت فرانسوی‌ها آشکار شده‌بود، شرکت‌های امنیتی-اقتصادی همچون واگنر وارد مذاکره با این کشورهای آفریقایی شدند و مناسباتی را ایجاد کردند. بنابراین دیدگاهی در ذهن آفریقایی‌ها شکل گرفت که امنیت آنها را نه فرانسه رو به افول، بلکه روسیه می‌تواند تامین کند که در حال قدرت‌یابی روزافزون است.

وی با تاکید بر اینکه روابط کشورهای آفریقایی و روسیه اگرچه در کوتاه‌مدت می‌تواند ثبات داشته باشد اما در بلندمدت دوام نخواهد آورد، در این زمینه گفت: روسیه کشوری مسلمان نیست و شاید در کوتاه‌مدت جالی فرانسه را بگیرد اما برای یک رابطه پایدار مولفه‌هایی چون تجربه، تاریخ و تمدن، دین و مذهب را نباید نادیده گرفت.

وی با مناسب ارزیابی کردن زمان برای نقش‌آفرینی و توسعه روابط با کشورهای آفریقایی گفت: جمهوری اسلامی ایران همواره ثابت کرده که با کشورهای اسلامی و غیراسلامی مستضعف دست یاری و دوستی داده‌است؛ روابطی که برای هر دو طرف با برکاتی همراه بوده‌است.

رئیس موسسه مطالعات راهبردی اندیشه‌سازان نور در پایان تاکید کرد: ایران می‌تواند از این تحولات برای شکل‌دهی به تمدن اسلامی و وحدت اسلامی استفاده کند و با این دیدگاه وارد تحولات آفریقا شود؛ تحولاتی که هنوز در آغاز راه است و بی‌تردید با گذر از سطح چند کشور آفریقایی به تمامی قاره آفریقا تسری خواهد یافت.