به گزارش خبرنگار گروه علم و آموزش ایرنا، زمانی دانشجو شدن برای بسیاری رؤیا بود، اما امروز نه. چهار دهه قبل و هنگامی که پذیرش دانشجو در دانشگاهها به هر قیمتی ممکن نبود، یکی از راههای رسیدن به عدالت آموزشی تاسیس واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی و پذیرش تعداد بیشتری از دانشجویان بود. طبعاً به مرور زمان، هدف از تاسیس این دانشگاه محقق شد و تعداد بیشتری از داوطلبان پذیرش در دانشگاهها، با پرداخت شهریه به دانشگاه رفتند و به رویای خود، یعنی دانشجو شدن دست یافتند.
اما امروز که صحبت میکنیم وضعیت تفاوت کرده و بسیاری از صندلیهای این دانشگاه خالی از دانشجو و حتی ساختمانهایش بلااستفاده شدهاند. علت آن هم کمرغبتی نسل جوان به گذراندن تحصیلات تکمیلی در کلاسهای درس و به جایش روی آوردن به یادگیری مهارتهای کاربردی به منظور فعالیت در بازار کار است. البته اینکه تعداد فرزندان خانوادهها نسبت به دهههای گذشته کاهش محسوسی داشته هم قطعا بیتاثیر نیست و آن جمعیتی که در دهههای ۷۰ و ۸۰ مشتاق حضور در کلاسهای درس دانشگاهها بودند، تا حد زیادی آب رفته است.
این فقط بخش کوچکی از ماجراست و دلایل زیادی برای کم شدن تعداد دانشجوها وجود دارد.از کم شدن فرصتهای شغلی و اشباع فضای کار برای افرادتحصیلکرده گرفته تا فاصله گرفتن سرفصلهای دروس دانشگاهی از مباحث کاربردی و عدم آموزش مهارتهای لازم به دانشجویان برای فعالیت در بازار کار.
در واقع به نظر میرسد باوجود افزایش تعداد واحدهای آموزشی دانشگاه آزاد، آمار بالای بیکاری در بین فارغالتحصیلان طی این سالها نشان داده افزایش این واحدهای آموزشی کمکی به حل معضل اشتغال در کشور نکرده است! و اتفاقا در سال های اخیر پدیده مدرک گرایی روز به روز در جامعه شیوع یافته، بطوری که رشد قارچگونه مراکز و واحدهای دانشگاهی که از آنها به عنوان کارخانه فرآوری مدرک یاد میشود، در کشور بسیار مشهود است.
به این عوامل باید شهریههای سرسامآور دانشگاه آزاد را هم اضافه کرد که هر سال نسبت به سال گذشته رشد قابل توجهی داشته است و بسیاری از دانشجویان، دیگر تمایلی به پرداخت چنین ارقامی ندارند و عده زیادی هم توانایی پرداخت شهریه را ندارند. با توجه به اینکه با کاهش جمعیت نسل جوان و دانشجو مواجه هستیم، آمارها نشان میدهد بسیاری از واحدهای دانشگاه آزاد در عمل حتی ساعت آموزشی موظفی اساتید استخدامی را هم نمیتوانند پُر کنند و لذا این باعث شده تا هزینه سنگینی بر دوش مردم باشد.
وقتی این دانشگاه نمیتواند حقوق استادان و کارکنان را تأمین کند، چارهای جز افزایش شهریه ندارد. درواقع عدم شکلگیری یک شان علمی قوی برای واحدهای مختلف این دانشگاه، باعث شده تا هزینه کردن و پرداخت شهریه برای تحصیل در چنین دانشگاهی، دیگر یک فرصت مغتنم شمرده نشود. این را هم باید اضافه کرد که ذهنیت عمومی جامعه ایرانی که گمان میکرد و همچنان گمان میکند تحصیل مبتنی بر پرداخت شهریه، یعنی تحصیل «دست دوم»، باعث شد تا به همه کسانی که در این دانشگاه تحصیل یا تدریس میکنند، نگاهی دست دومی و سطحی شود و به این ترتیب دانشگاه آزاد نتوانست در طی این همه سال متناظر با دانشگاههای خصوصی دنیا رشد کند.
از جهات مختلف کارشناسان و مسوولان مربوطه هم معتقدند که دانشگاه آزاد اسلامی نتوانسته انتظارات را برآورده کند و شرایط به نحوی است که شاید در آیندهای نزدیک این دانشگاه نتواند به کار خود ادامه دهد.
آنها معتقدند که دانشگاه به جای فشار مالی به دانشجویان، باید شیوههای جدید علمی وآموزشی را برای تامین مالی خودش استفاده کند. همچنین به جای اینکه دانشگاه تلاش کند شهریهها را در مقاطع تحصیلی مختلف افزایش دهد، باید نسبت به تغییر سازوکار اجرایی خود و استفاده از ظرفیتهای لازم اقدام کند تا با این شیوه دغدغههای مالی را رفع و در درازمدت به تحول در این دانشگاه منجر شود.
نبود زیرساختهای لازم و باکیفیت را هم به این کلاف سردرگم اضافه کنید تا در کنار نبود دانشجوی لازم برای پُر کردن کلاسها، فقط باعث بالا رفتن هزینههای تعمیر و نگهداری ساختمانهای این دانشگاه میشود. در واقع دانشگاه آزاد امروز در توجیه افزایش شهریه دانشجویان موضوع هزینه بالای نگهداری ساختمانهای خود را مطرح میکند، در حالی که اگر واحد دانشگاهی دانشجو ندارد، دلیلی ندارد که ساختمان آن نگهداری شود و بهتر است دانشگاه آزاد برای کم کردن هزینههای خود ساختمانهای دانشگاههای تعطیل شده را به فروش برساند. تحمیل هزینههای اضافی دانشگاه آزاد به دانشجویان از طریق افزایش شهریه به هیچ وجه قابل پذیرش نیست دانشگاه باید به جای صرفا بالا بردن مقدار شهریهها، در مدیریت خود بازنگری داشته باشد.
توسعه کیفی دانشگاه ابزارهایی دارد و بالا رفتن سطح علمی هر دانشگاهی، به طور مستقیم باعث این توسعه میشود. به گفته بسیاری از کارشناسان، دانشگاه آزاد با سطح پایین علمی سبب افت رتبه علمی کشور شده و ساماندهی آن ضروری به نظر میرسد. اینکه صرفا ما با توجه به حجم مقالات تولید شده در یک دانشگاه، آن را توسعهیافته بدانیم و عوامل و ابزارهای دیگر رشد کیفی در یک محیط علمی را بررسی نکنیم، شاید روی کاغذ باعث تولید علم شده باشیم اما در واقعیت و عمل فقط به تعداد افرادی که خود را در حوزههای مختلف متخصص میدانند ولی عملا اینطور نیستند اضافه میکنیم.
پایین بودن کیفیت آموزشی در دانشگاه آزاد، موضوعی است که مسئولان این دانشگاه نیز بر آن اذعان دارند و گاهی در سخنرانی های خود در مراسم مختلف به صورت غیرمستقیم و ضمنی به آن اشاره می کنند.
سال گذشته بود که سودابه سلیمانی مدیرکل امور آموزشی دانشگاه آزاد با تاکید بر اینکه مهم ترین رویکرد آموزشی این دانشگاه، ارتقای کیفیت آموزش است، گفته بود: ارتقای کیفیت آموزشی را به عنوان مهم ترین رویکرد آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی قراد داده ایم. ما نباید نگران این موضوع باشیم که فارغ التحصیلان ما فاقد مهارت های لازم هستند. باید از آموزش های تئوری و حافظهمحور به سمت آموزش های مهارتمحور حرکت کنیم و دانشجویان را تقویت کنیم تا بتوانند راهبردهایی را که فراگرفته اند، به خوبی پیادهسازی کنند.
به طور کلی، اشتباهات مدیریتی در اداره دانشگاه آزاد، پایین بودن و پایین ماندن سطح علمی در واحدهای آموزشی این دانشگاه، مشکلات حقوق اساتید و اعضای هیات علمی در مقایسه با سایر دانشگاههای تراز، بهبود نیافتن زیرساختهای علمی، کاهش تعداد دانشجو در کلاسهای درس و در نتیجه بالا رفتن مداوم شهریهها ملغمهای را رقم زده است. مسایلی که در بالا گفته شد تنها بخشی از مشکلات پُر جمعیتترین دانشگاه کشور با نزدیک به ۵۰۰ واحد فعال است، مشکلاتی که در صورت حل نشدن و توجه نکردن به آنها ممکن است به بحران تبدیل شده و این ملغمه شور و شیرین به کلی شور شود.