به گزارش ایرنا از روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، آیین رونمایی و معرفی کتابهای «خیمه گاه» و «ضامن آهو» از سلسله برنامههای فرهنگی خانه کتاب و ادبیات ایران با عنوان «تکیه کتاب» با حضور محمدرضا سنگری و حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا زائری در سرای اهل قلم خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
ضرورت شناختن و شناساندن ژانرها و قطعههای ادبی
در این نشست حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا زائری با اشاره به نحوه نوشتن کتابهای «خیمه گاه» و «ضامن آهو» گفت: نوشتههایی که در قالب نثر ادبی و به مناسبتهای مذهبی به صورت حرفهای در رسانهها به شکل منظم منتشر میشد در قالب کتاب منتشر شد. این نوشتهها بیشتر جنس مجالس و محافل مذهبی داشتند. اولین مجموعه این نوشته برای حضرت صاحب الزمان(عج) با عنوان سلام نامه چاپ شد و سپس کتابهای «خیمه گاه»، «ذوالفقار»، «ضامن آهو»، «بیت الاحزان» و... منتشر شد. در نهایت در قالب «ده سلام» به این کتابها سروسامان دادیم. کتابهای «خیمه گاه» و «ضامن آهو» در ایام محرم و صفر به چاپ رسید.
زائری ادامه داد: نوشتن این آثار از دهه ۶۰ و در محافل بزرگداشت شهدا و سایر مجالس مذهبی در مساجد و حسینیهها آغاز شد. برای نوشتن از طیف آثاری از جنس نوشتههای علی موسوی گرمارودی، سید مهدی شجاعی، جواد محدثی و پرویز خرسند متاثر بودم. این نوشتهها به مرور شکل و سروسامان گرفت.
وی با تاکید بر اینکه قالب نثر ادبی به دلیل ویژگیها، ظرفیت بکر و کمتر شناخته شدهاش برای موضوعات دینی و اعتقادی بسیار مناسب است، گفت: این نثر در مجالس و محافل قابل اجرا و برای انتقال معارف قابل استفاده است.
زائری گفت: از جهت دیگر این نثر، یک چیزی بین روایت داستانی و شعر سپید تلقی میشود و میتواند با مخاطب ارتباط زیادی برقرار کند. به دلایل قابل فهمی، آنچنان که شایسته ژانر قطعه ادبی بود به آن توجه نشد. کارآمدی، اثرگذاری و ضرورت توجه به این ژانر بیشتر از گونههای دیگر ادبی است و یا حداقل هم سطح گونههای دیگر ادبی باید به این ژانر توجه میشد.
وی افزود: در مورد قطعه ادبی مذهبی نیز وضعیت به همین صورت است. ممکن است یک نوحه با زبان خاص خود، ساده، شکسته و نزدیک به زبان مردم در محرم اجرا شود و یک کارکرد داشته باشد و قطعه ادبی هم با دایره واژگان گستردهتر و نثر سنگینتر هم جایگاه و کارکرد خود را پیدا کند. متاسفانه دایره واژگان مخاطبان روز به روز کاهش پیدا میکند. کسانی که درباره زبان کار پژوهشی میکنند معتقدند دایره واژگان مخاطبان به دلایل مختلف از جمله فضای مجازی یا کاهش مطالعه کاهش پیدا کرده است.
زائری خاطرنشان کرد: در قطعه ادبی ضرورت آن است که در متن از واژگان سنگین، پیراسته و گاهی ناآشنا با ذهن و گوش مخاطب استفاده شود. نوحهای که در محافل مذهبی خوانده میشود نیز جایگاه خود را دارد. در اواخر دهه ۶۰ و هفتاد که به طور جدی به کار معلمی میپرداختم یکی از قالبهایی که بیشتر از سایر قالبها به شاگردان خود توصیه میکردم قطعه ادبی بود.
قطعههای ادبی یکی از موفقترین جریانها و ژانرهای ادبی هستند
محمدرضا سنگری نیز در این نشست بیان کرد: ما در برخورد با حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا زائری با یک چهره همه سو نگر و جامعه الاطراف در حوزه معارف دینی به اعتبار لباس و پیشینه ارزشمند و درخشان آن مواجهه هستیم. او عرصه را میشناسد و بایستههای نسلی را که با آن ارتباط دارد میداند. کسانی که با این نسل ارتباط نزدیک داشته باشند نادر هستند. زبان او زبان بیگانه با مخاطبان نیست و در حوزههای گوناگونی که قدم و قلم زدند موفق بودند. همه این حوزهها مانند رودهای کوچکی هستند که یکدیگر را پیدا کردند و به رود بسیار بزرگ تبدیل شدند. این همیابی و پیوند اثری قابل اعتنا و قابل توجه خلق میکند.
سنگری با اشاره به نثر ادبی و قطعه ادبی گفت: نثر ادبی نگاه وسیع و کلی به هر نوع اثری است که در آن وجوه ادبی بیابیم و وجوه هفتگانه ادبی را تبیین و تحلیل کنیم. باید بدانیم زبان و ذائقه نسلها تغییر میکند و متناسب با تغییر زبان نسلی باید بدانیم چگونه پرداخت و ساختی در کلام داشته باشیم. این اتفاق نه تنها در نثر ادبی بلکه در نوحه هم رخ داده است. این فضا، زبان و نسل تازه به ما فرمان میدهند که درعین حال که به قلهها در قلمرو دین میپردازیم متناسب با مخاطبان حرکت کنیم. حسین(ع) قله و اسوه است. وقتی به این قلمرو نزدیک میشویم به عنوان یک الگو و اسوه به آن نگاه میکنیم. هرچند نمیتوانستیم به قله دسترسی پیدا کنیم اما دسترسی به دامنه ممکن است.
وی ادامه داد: با تحولاتی که بعد از انقلاب اسلامی ایران رخ داد قطعههای ادبی با ارزشها و محتوای انقلابی گره خوردند. امروزه یکی از موفقترین جریانها و ژانرهای ادبی قطعههای ادبی هستند. این ژانر را میتوان یک ژانر مظلوم دانست. ما نیاز داریم درباره این ژانر مباحث نظری را مطرح کنیم تا از این طریق قطعه ادبی را بشناسیم. کسانی که به سفر اربعین میروند قطعه ادبی تولید میکنند. بهندرت میتوانیم نویسندگان و شاعران شاخص از دوران انقلاب اسلامی نام ببریم که قطعه ادبی نداشته باشند. بنابراین نیاز است ما این پدیده و ژانر مظلوم را بشناسیم و بشناسانیم و کرانههای آن را از نثر عادی و شعر مشخص کنیم.
این نویسنده همچنین گفت: آثاری همچون کشف المحجوب، مقامات و... جزو نثرهای ادبی هستند. گاهی نثر ادبی یک اثر را به صورت کلی در بر میگیرد اما قطعه ادبی برشی از یک رویداد است و گاهی به داستان پهلو میزند. بسیاری از مینیمالها قطعه ادبی هستند و به اشتباه از آنها به عنوان مینیمال یاد میشود. بنابراین بهتر است مرزبندی این نوع از ژانرها و نثرهای ادبی را مشخص کنیم. گذشته این گونه و ژانر خاص بیشتر در حوزه احساسات و عواطف عاشقانه سطحی بوده یا به حوزه حیرت، ترس و وحشت بر میگردد.
وی افزود: در ادبیات اروپا با نگاهی به آثار هگل، شلینگ و سایر کسانی که قطعه ادبی دارند میبینیم ساختار آثار آنها چیزی بین شعر کلاسیک و سپید است. این اتفاق باعث شد کسانی نسبت به این قطعه ادبی اقبال نشان ندهند. این عدم اقبال در جایی و زمانی که حسینیه ارشاد شکل گرفت، شکسته شد و پرویز خرسند پیدا شد و به دنبال خود استاد محمدرضا حکیمی و افراد دیگر را کشاند. در نهایت همه احساس کردند چقدر ظرف خوبی است و میتوانیم از آن استفاده کنیم.
سنگری افزود: با وقوع انقلاب اسلامی ایران همه فکر کردند از این ژانر میتوان استفاده کرد. در فضای رسانهای کشور سهم هیچ کدام از ژانرها به اندازه قطعه ادبی نیست. حتی بسیاری از پیامکها قطعه ادبی هستند. عاملی که باعث شد به نثر ادبی پرداخته شود و این نوع از نثر در هیچ دههای افت نداشته باشد نیاز محافل و مجالس بود. از این رو یک متنخوان در ماه محرم در کنار مداح در هیئتها حضور داشت. مخاطب امروز، مخاطب عام است.
وی گفت: در گذشته تولید ادبی مخاطب خاص داشت و نوعی اشرافیت در حوزه ادبی وجود داشت. برای مخاطب عام ناگزیر به تراش دادن و کاهش افق دید هستیم. سهلانگاری و کمکوشی اُفت دیگر این حوزه است. در این حوزه کمتر آثار خودمان را نقد و بررسی میکنیم. سطربندی کتابهای «خیمه گاه» و «ضامن آهو» میتوانست متفاوتتر باشد.
وی بیان کرد: نیاز جامعه و مجالس از دیگر موضوعات مهم در این حوزه است. اما متاسفانه ما با فقر مطالعاتی در بین تعدادی از شاعران رو به رو هستیم. نظامی عروضی معتقد بود کسی حق ندارد ۱۲ هزار بیت شعر به حافظه نسپرده باشد و بعد شعر بگوید. زمانی که کودک بودم به این جمله نظامی معترض بودم اما امروز میگویم حافظههای سرشار، طراویدههایی خواهند داشت که رهاورد همان اندوختهها و آموختههای بزرگ است. خود حافظ حتی فلسفه و فقه میدانست اما شاعران جوان ما چقدر آگاهی دارند و گاهی کربلا را نمیشناسند و با خواندن سرودههای آنها متوجه میشویم جغرافیای کربلا را نمیشناسند. این اتفاق نشان میدهد مطالعه ما اندک است و ما جامعه شفاهی هستیم.
سنگری افزود: ارزش کار آقای زائری در اینجا روشن میشود که با مطالعه وارد این حوزه شده است. او به هویت مستقلی در حوزه نثر ادبی نزدیک شده و به این سمت حرکت میکند. به آقای زائری پیشنهاد میکنم کارها و آثار بعدی را با ذکر تاریخ منتشر کند. با وجود تاریخ، آثار چینش زمانی پیدا میکند و مخاطب متوجه میشود نویسنده از کجا شرع کرده و به کجا رسیده است. نثر و قطعه ادبی این حسن را دارد که با جذابیت مخاطب را تا انتها نگه میدارد.
وی افزود: کسی که متن و ساختار روایی خلق میکند باید از شروع تا پایان نوعی پیوستگی داشته باشد و گسست بین متن و روایت وجود نداشته باشد. در نثر ادبی، ضرب آهنگ آغاز، موضوع بسیار مهمی است. سینما و سایر رسانههای بصری اگر در شش ثانیه اول نتوانند مخاطب را جذب کنند مخاطب خود را از دست میدهند. این بیت از محتشم کاشانی «باز این چه شورش است که در خلق عالم است / باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است» به این دلیل ماندگار شد که خواننده را با یک پرسش مواجه میکند و خواننده به دنبال پاسخ به آن پرسش است. غزلهایی از حافظ در ذهن ماندگارتر هستند که ضرب آهنگ قویتری دارند.
وی در پایان با بیان اینکه پایانبندی اثر موضوع مهمی است، گفت: نثر موفق ادبی باید خواننده را به پایان باز برساند و مجال اندیشیدن و تکمیل کردن به مخاطب بدهد. در حوزه شعر نیمایی و سپید چیزی تحت عنوان مصراع و بیت نداریم. بلکه در این قالبهای شعر با سطربندی رو به رو هستیم. سطربندی برشی از فکر است که اگر قرار است در حوزه نثر ادبی امتداد داشته باشد نباید گسسته شود. در نثر و قطعه ادبی اگر محور فکری دارید باید آن را تکرار کنید تا مخاطب بداند چه پیامی را میخواهید به او منتقل کنید.
در پایان این نشست از کتابهای «خیمه گاه» و «ضامن آهو» رونمایی شد.