تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۵

تهران- ایرنا- هر چند لباس، وسیله پوشاندن است اما در شرایط خاصی می‌تواند حساسیت برانگیز باشد و این نقش دوگانه به طرز استفاده از لباس بستگی دارد.

حجاب به مفهوم پوشش، در بستری از روابط اجتماعی شکل می‌گیرد که از یک سو ممکن است دارای شکل و قالبی متنوع و جوهر و محتوایی یکسان باشد یا بالعکس و از سوی دیگر از منظری ارتباطاتی، حجاب به مثابه رسانه‌ای هویتی و ارتباطی است که نقش نمادینی در عرصه ارتباطات میان فردی دارد. لذا مسأله حجاب دارای ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و دارای مؤلفه‌های مذهبی- معنوی، منزلتی، شخصیتی و رفتاری است که می‌توان از زوایا و منظرهای گوناگونی به آن نگریست.

بدن (و به تبع آن پوشش بدن) به عنوان وسیله‌ای ارتباطی، تقریباً به همان اندازه و گاه بیش از آن پیام را منتقل می‌کند (کولتنر، ۱۳۶۹: ص۱۲۱). به اعتقاد دال لترس، شما با شکل ظاهری خـود، هویت خویش را به دیگران مـعرفی می‌کنید و «هیچ چیز هویت پیدا نمی‌کند، مگر در سایه ایجاد ارتباط» (محسنیان راد، ۱۳۸۵: ص۵۰).

حجاب به مثابه رسانه، امری نیست که صرفاً به مقوله پوشش تقلیل داده شود، بلکه دارای جنبه ارتباطی نمادین است که جوهر و محتوای حجاب را تشکیل می‌دهدبر این اساس بدن، زبان بدن، پوشش بدن، آرایش و پیرایش بدن، همه نوعی رسانه نمادین است که در قلمروی ارتباطات هویت می‌یابند. بر اساس تعریف ارائه‌ شده از ارتباطات غیرکلامی «رفتار زن به هر شکل که باشد دارای پیام است. راه رفتن، نگاه کردن، سخن گفتن (لحن صـدا) و پوشش او، زبان ارتباط وی با دیگران است» (غلامی، ۱۳۸۵: ص۱۶۱). بنابراین حجاب به مثابه رسانه، امری نیست که صرفاً به مقوله پوشش تقلیل داده شود، بلکه دارای جنبه ارتباطی نمادین است که جوهر و محتوای حجاب را تشکیل می‌دهد.

در ارتباطات میان فردی، بخش عمده‌ای از تبادل اطلاعات از طریق ارتباط غیرکلامی انجام می‌شود، به طوری که تخمین زده می‌شود در یک برخورد دو نفره معمولی، مـعانی اجتماعی از طریق مؤلفه‌های کلامی و مابقی از طریق کانال غیرکلامی منتقل می‌شوند (هارجی و دیگران، ۱۳۸۴: ص۴۹). لذا قبل از هر گونه سخنی، ظاهر فرد و لباسی که بر تن می‌کند، اطلاعات زیادی را درباره سن، جنس، شخصیت، شغل و حتی پایگاه اقتصادی و اجتماعی وی در اختیار طرف مقابل می‌گذارد. به عبارت دیگر، برای بیشتر افراد، مهمترین وسیله ارتباطی، لباسی است که می‌پوشند.

لباس از نقطه نظر ارتباطات، کارکردهای زیادی دارد. از جمله می‌تواند احساسات و هیجانات را نشان دهد. رنگ‌های روشن، سرزندگی و جوانی را نشان می‌دهد در حالی که رنگ‌های تیره و خاکستری، خلق و خوی آرام و ملایم را منعکس می‌کند و لباس‌های کوتاه و تنگ، بی‌متانتی و بی‌وقاری را به بیننده انتقال می‌دهد. لباس فرد، هم بر رفتار وی و هم بر رفتار مراودین اثر می‌گذارد. مثلاً لباس متحدالشکل دارای ارزش ارتباطی زیادی است، لباس کمک می‌کند تا بین افراد تمایز قایل شویم. جوانان مانند پیران لباس نمی‌پوشند. لباس‌ها، تفاوت‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و اخلاقی را نشان می‌دهد. مطالعات گی بینز نشان داده است که افراد درباره یکدیگر، بر پایه لباس‌هایی که می‌پوشند، داوری می‌کنند و همچنین افراد درباره معانی نهفته در انواع لباس‌ها توافق زیادی دارند.

انتخاب لباس مانند انتخاب واژه‌ها با فرد است و افراد ناگزیر هستند که مسئولیت هر دو را در عرصه عمومی بپذیرند و عواقب ایجاد هر نوع سوء تفاهمی‌ را قبول کنند. بنابراین اگر افراد بخواهند با دیگران ارتباط مؤثر داشته باشند، نمی‌توانند به گونه‌ای رفتار کنند که گویی آنچه پوشیده‌اند، بخشی از پیام‌های ارسالی آنها نیست، چرا که دیگران همواره بر مبنای ظواهر و انتخاب‌های افراد قضاوت می‌کنند.

بنابراین حجاب خوب یا حجاب بد، حجاب کامل یا حجاب ناقص، در واقع همان‌هایی نیستند که در ذهنیت قالبی ما شکل گرفته‌اند. بر این اساس بدحجاب، فقط کسی نیست که حد واجب شرعی را رعایت نمی‌کند، بلکه ممکن است این حدود کاملاً توسط آن فرد رعایت شود ولی وضع ظاهر، نوع رفتار با مردان، نوع سخن گفتن، نوع راه رفتن، طرز نگاه به دیگران و محیط اطراف و در یک کلام، نوع رفتار ارتباطی فرد در اجتماع به گونه‌ای باشد که زبان‌دار باشد، یعنی با زبان بی‌زبانی، توجه نامحرمان را به خود جلب کند که البته ممکن است این جلب نظر غیرآگاهانه و غیرعمدی باشد. کسانی نیز هستند که در ظاهر حجاب دارند، اما آگاهانه یا ناآگاهانه نظر بیگانه را بیشتر از فرد کم حجاب به خود جلب می‌کنند. آنها از این نکته غافل‌ هستند که حجاب، مجموعه‌ای از رفتارهای (ارتباطی) است که پوشش صحیح، نخستین مرحله آن است و تمام آن نیست.

گاه پوشیدگی مانند برهنگی می‌تواند تحریک آفرین باشد. هر چند لباس، وسیله پوشاندن است اما در شرایط خاصی می‌تواند حساسیت برانگیز باشد. این نقش دوگانه به طرز استفاده از لباس بستگی دارد. قرآن کریم با بیانی لطیف در این باره می‌فرماید .. و یحفظن فروجهن (سوره نور، آیه۳۰) یعنی به زنان با ایمان بگو، شرمگاهشان را حفظ کنند. تعبیر یحفظن به جای یَسْتُرْنَ که به معنای پوشاندن است، بدین منظور که هدف، حفظ کردن است، نه فقط پوشاندن و البته بدون پوشاندن نیز، حفظ کردن بی‌معناست. بنابراین حجاب اسلامی صرفاً پارچه‌ای نیست که اندام را بپوشاند، بلکه وسیله‌ای برای مصونیت زن و جامعه است، پوشش اندام و حجاب وقتی کامل است که بیننده را تحریک نکند، صورت آشکار و زیبا شده و هم‌سخنی با نامحرم به شیوه دلربا، عامل تحریک و توجه است، هرچند همه بدن به طور کامل پوشیده شده باشد.

در واقع حجاب سلسله‌ای از پیش‌بینی‌ها و عاقبت‌اندیشی‌ها برای دور نگاهداشتن زن از آسیب‌ها و تهدیدات است، پوششی که او را از گزند هر نوع توهین، تحقیر و استفاده نابجا حفظ کند و زن بر اساس آن، فریفته تحسین‌ها و تمجیدهای هوسبازان نشود؛ چه این تمجیدها از طرف ولگردهای خیابانی ابراز شود، چه از طرف نظریه‌پردازان نظام سرمایه‌داری، چه با عنوان جانبداری از حقوق زن (غلامی، ۱۳۸۵: ص۱۶۰).

منابع:

غلامی، یوسف، «اخلاق و رفتارهای جنسی»، تهران، معارف، ۱۳۸۵

کولتنر، جان دابلیو، «ارتباط گفتاری میان مردم»، ترجمه سید اکبر میرحسنی و قاسم کبیری، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۹

محسنیان‌راد، مهدی: «ارتباط شناسی»، تهران، سروش، ۱۳۸۵

هارجی، اون و دیگران: «مهارت‌های اجتماعی در ارتباطات میان فردی»، ترجمه مهرداد فیروز بخت و خشایاربیگی، تهران، رشد، ۱۳۸۴