به گزارش خبرنگار اعزامی ایرنا؛ وزیر امور خارجه کشورمان در جریان سفر دو روزه به عربستان سعودی علاوه بر دیدار با بنفرحان وزیر خارجه این کشور با محمد بنسلمان نخست وزیر و ولیعهد عربستان سعودی دیدار و گفتوگو کرد.
در جریان این سفر که چهارمین دیدار امیرعبداللهیان با همتای سعودی خود پس از دیدارها در پکن، کیپ تاون و تهران از زمان ازسرگیری روابط دو کشور بود دیدار با ولیعهد عربستان سعودی کمی متفاوت به نظر میرسد و نکاتی دارد که باید به آن توجه کرد.
سفر وزیرخارجه به ریاض با گذشت بیش از ۱۰سال از آخرین سفر یک وزیر خارجه کشورمان به عربستان انجام میشود، به طوری که میتوان گفت در دولت سابق کشورمان تقریبا هیچ رفتوآمد عالی صورت نگرفته است.
سردی در روابط دو جانبه
تنها سفر انجام شده در دولت گذشته مربوط به سفر وزیر وقت امور خارجه کشورمان در زمان فوت ملک عبدالله پادشاه عربستان بوده است که نمیتوان آن را در دسته بندی سفرهای دو جانبه معرفی کرد.
شاید تصور شود قطع روابط دیپلماتیک در سال ۹۴ علت اصلی عدم دیدارهای دوجانبه در ایران و عربستان بوده است اما قرائن نشان میدهد تلاش دولت یازدهم برای همکاری و مراوده سیاسی و دیپلماتیک حتی پیش از ماجرای حمله به سفارت عربستان نیز با درب بسته ریاض روبه رو شده بود.
در دوسال ابتدایی دولت یازدهم و پیش از ماجرای حمله به سفارت این کشور در تهران، تلاشهای بسیاری برای بهبود روابط شکل گرفت اما هیچ کدام به نتیجه نرسید.
امیرعبداللهیان معاون وقت عربی آفریقایی وزارت امور خارجه جزئیات این اتفاق را همان زمان شرح داده است. وی با اشاره به تلاشها برای سفر محمدجواد ظریف به ریاض در دو سال ابتدایی دولت یازدهم میگوید: «قرار بود آن ملاقات در زمانی خیلی نزدیک انجام شود اما خبر انجام آن سفر قرار بود در ظرف چند روز به تهران اعلام شود. اطلاعی که ریاض به تهران داد، این گونه بود که ملک در آن زمان در پایتخت نیست و برای استراحت از پایتخت خارج شده است. تأکید دولت و وزیر خارجه ایران این بود که حتماً با پادشاه ملاقات انجام شود اما با توجه به اطلاع ریاض درباره حضور نداشتن پادشاه، تهران تصمیم گرفت بار دیگر این سفر را بررسی و دوباره درباره آن برنامهریزی کند.»
طبیعتا عدم برنامه ریزی طرف سعودی برای دیدار وزیر خارجه ایران نوک قله کوه یخ روابط سرد دو جانبه است. امیرعبداللهیان همان زمان پالسهای منفی ریاض به تهران را اینگونه توصیف میکند: «سعود الفیصل در نیویورک و در حاشیه مجمع عمومی آن سال با وزیر خارجه ایران ملاقات کرد و با وجود فضای مثبتی که در دیدار حاکم بود، در نشست خبری بعد از ملاقات، حرفهای غیرمنطقی و اتهاماتی علیه ایران مطرح کرد که به شدت موجب تعجب و واکنش ما شد. با توجه به این ادعاها و فضای نامناسبی که بار دیگر بین دو کشور ایجاد شد، معلوم بود که سعودیها تمایلی به انجام این ملاقات ندارند و عملاً موجب لغو این سفر شدند.»
این موارد نشان میدهد عربستان سعودی توسعه و بهبود روابط با ایران را در برنامه خود مدنظر نداشته است؛ چرا که این کشور در صورت علاقه مندی به بهبود روابط، میتوانست دیدار محمدجواد ظریف با مقام عالی عربستان را در شهری دیگر یا زمانی مناسبتر، برای وزیر خارجه کشورمان فراهم آورد اما عدم تمایل به این مساله در کنار مواضع سیاسی تند علیه کشورمان آن هم پس از دیدار ظریف و سعودالفیصل و عدم رعایت آداب دیپلماتیک نشان میدهد در آن سالها دولت عربستان بنای تنشسازی با ایران نداشته و منافع خود را از طریق همکاری جستوگو نمیکرده است.
تغییرات سه ضلعی در منطقه
اما گردش چرخ سیاست و تغییرات در اضلاع کنش گری در منطقه اتفاقات مهمی را رقم زد.
در مرحله اول پیروزیهای ایران و محور مقاومت در منطقه است. آمریکا و شرکای منطقهای آن برای ایجاد کردن نظم جدید در منطقه و حذف ایران از معادلات غرب آسیا، تلاشهای بسیاری انجام دادند. کشاندن جنگ به سرزمینهای مقاومت از جمله سوریه از نمادین و مهمترین آنها بوده است. هرچند آنها به این مساله نیز راضی نبودند تا جاییکه سعودیها صراحتا از برنامه «کشاندن جنگ به داخل ایران» سخن گفتند. با این حال واقعیت مقاومت اجازه نداد تا رویاهای یکجانبه محقق شود. نه تنها ایران به جنگ داخلی گرفتار نشد که با کمک جمهوری اسلامی ایران جنگ سوریه و همچنین حاکمیت داعش نیز به نفع مقاومت و مردم منطقه به پایان رسید. بنابراین بازیگری قدرتمند و غیرقابل چشم پوشی ایران توسط هیچ قدرت منطقهای قابل انکار نیست.
دوم، افول هژمونی آمریکا و تغییرات سریع نظام بین الملل است که نشان میدهد کشورهایی که روزی سیاست «بندواگنی» را در ارتباط با آمریکا داشتهاند اکنون توان آن را دارند تا سبد دیپلماسی خود را متنوع کرده و از خواستههای آمریکا سرپیچی کنند. استقبال سرد عربستان سعودی از جو بایدن رئیس جمهور این کشور و همچنین عدم پیروی از خواسته آمریکا در ارتباط با افزایش تولید انرژی در اوج جنگ اوکراین این مساله را به خوبی نشان میدهد.
در مرحله سوم میتوان از نقش تعیین کننده اولویت بخشی به سیاست همسایگی در دولت سیزدهم سخن گفت. دولتمردان کنونی ایران به وضوح این پیغام را ارسال کردهاند که از توسعه روابط با کشورهای مسلمان با در نظر گرفتن منافع ملی کشورمان به شدت استقبال میکنند.
این سه ضلع مهم، اراده سیاسی ریاض برای تنشزدایی با ایران را تقویت کرد و منجر به آن شد تا در جریان سفری که آیت الله رئیسی در اواخر سال گذشته به چین داشت، عربستان سعودی درخواست میانجی گری در بهبود روابط دو کشور را به پکن بدهد. پاسخ مثبت ایران و گفتوگوهای فشرده امنیتی در پکن در نهایت قفل هفت ساله بن بست در روابط تهران و ریاض را شکست.
صفحه جدید روابط تهران و ریاض
سفر دو ماه قبل بنفرحان به تهران به عنوان اولین سفر یک وزیر خارجه سعودی به ایران پس از ۱۷ سال و سفر وزیر خارجه ایران به ریاض پس از یک دهه، خود به خوبی گویای بهبود روابط است. اما توجه به صحبتهای رد و بدل شده به طور واضح تری این رخداد را نشان میدهد.
وزیر امور خارجه کشورمان در مسیر بازگشت از سفر به عربستان سعودی در جمع خبرنگاران از تغییر نگاهها در عربستان سخن گفت و خاطرنشان کرد: «عربستان سعودی در این سفر تلاش کرد تا بر اینکه این کشور نگاه متفاوت از گذشته دارد تاکید کند و آمادگی خود را برای رقم خوردن صفحه جدیدی از روابط دو کشور نشان دهد.»
وی با اشاره به اینکه بیش از نود دقیقه گفتوگوهای صریح، روشن، بدون پرده و بدون روتوش با بن سلمان صورت گرفته است ارزیابی خود از شرایط منطقه را اینگونه تشریح کرد: «برداشت من این است که منطقه وارد صفحه جدیدی از همکاریهای چندجانبه خواهد شد، این درک بوجود آمده که منطقه با نگاه درون زا و بدون تکیه به بیگانگان میتواند به سمت توسعه گام بردارد.»
محمد بن سلمان نیز در دیدار انجام شده با وزیر امور خارجه، ضمن ابلاغ سلام خود و پادشاه عربستان سعودی به رهبرمعظم انقلاب و آیت الله رئیسی، در اظهاراتی معنادار روابط عربستان با ایران را «راهبردی» معرفی کرد. این کلیدواژه با توجه به منازعات گذشته به شدت قابل تامل است و نشان میدهد این کشور تلاش دارد تا صفحه جدیدی از روابط دو جانبه را رقم بزند. به خصوص آنکه به گفته امیرعبداللهیان، محمد بن سلمان به بنفرحان وزیر خارجه عربستان دستور داد جهت تنظیم چهارچوب سند همکاری بلند مدت دو کشور اقدامات اولیه صورت بگیرد تا در جریان سفر مقامات عالیرتبه دوکشور به امضا برسد.
همه موارد فوق گویای گذار کشورهای منطقه از تنشزاییهای بی حاصل به همکاری در سایه احترام متقابل است. این رخداد را میتوان از نتایج درخشان توجه توامان به میدان و دیپلماسی در سیاست رسمی کشور دانست.