مسئله زنان و خانواده در کشور ما یکی از مهمترین مسائل جامعه در سه سطح اقتصاد، سیاست و اجتماع محسوب میشود و تحولات در زندگی زنان و الگوهای خانواده یکی از بارزترین مصادیق تغییر و تحول در جامعه ایرانی پس از انقلاب است. ویژگی گفتمان اسلامی آن است که در موارد فراوانی تحقق آرمانهای آن، به غلط یا درست، با مسئلۀ زنان سنجیده میشود. اهمیّت بسیاری از ارزشها یا ضدارزشها از منظر آموزههای اسلامی ممکن است به مراتب از ارزشها یا ضدارزشها در حوزه مسائل زنان و خانواده بیشتر باشد اما یکی از اولین مسائل مهم در ارزیابی اسلامی بودن و کارآمدی حکومت، مسئلۀ زنان و خانواده است.
تعارضات موجود در سبک زندگی غربی در اصل بیشتر از ابعاد اجتماعی و فرهنگی تحلیل میشود. برخی از این تعارضات می تواند شامل موارد زیر باشد:
۱- برخی افراد معتقدند که سبک زندگی غربی با تأکید بر استقلال و آزادی فردی، دچار ناسازگاری و نادیده گرفتن نیازهای اجتماعی میشود. معمولاً این سبک زندگی با تغییر دینامیک (پویایی) خانواده همراه است و مبنای ارتباطات خانوادگی جایگزین ارتباط های اجتماعی و شبکههای روابطی محل کار قرار میگیرد. این امر میتواند منجر به کاهش ارتباطات نزدیک و پیوندهای اجتماعی قوی شود که اگر به طور کلی در جامعه پخته نشود، مشکلاتی از جمله کاهش رفاه اجتماعی، افزایش انزوا و اضطراب و وابستگی به فناوری را خواهد داشت.
۲- تعارضاتی نیز درباره وضعیت زنان در سبک زندگی غربی وجود دارد. طی سالهای اخیر به علت رواج سبک زندگی غربی، تمایل زنان به اشتغال و کار بیرون از منزل، بیش از گذشته شده است. صرف وقت زیاد در بیرون از منزل، سبب خستگی بیش از حد، عدم کارآیی در انجام نقشهای همسری و مادری و نیز ایجاد آسیبها و فشارهای جسمی و روحی برای زنان خواهد بود؛ در نتیجه به طور طبیعی زنان ترجیح میدهند برای مدیریت زمان خویش، به فکر فرزندآوری نباشند یا تعداد فرزندان را محدود کنند که این خود آسیبی بزرگتر برای جامعه است.
در بسیاری از جوامع غربی، زنان به عنوان مادرهای کارِ آموزش دیده و مستقل در محیط کار مشغول به فعالیت هستند؛ اما همچنان مسئولیت های خانگی را برعهده دارند. این میتواند به تنشی منجر شود که زنان را در معرض فشارهای عاطفی و روحی قرار دهد. همچنین، فشارهای جامعهای نظیر نگرانیهای مربوط به ظاهر بدن، تعادل کار و زندگی، نقش پدری و مادری، تعدد ازدواج و انتخاب شغل نیز بر زنان اثر گذاشته است.
۳- تأثیرات سبک زندگی غربی بر خانواده نیز بحثی دیگر است. انتقال ساختار خانواده از سنتی به غربی، باعث تضعیف نقش و جایگاه والدین و ارتباطات خانوادگی عمیقتر شده است. به علاوه، استفاده گسترده از رسانههای اجتماعی و تکنولوژی (فناوری) در فضای خانه نیز فرصت های بسیاری برای اختلاط دوباره با خانواده وجود دارد. این مساله ممکن است منجر به مشکلات ارتباطی، کاهش زمان کیفیتبخشی، یا حتی گاهی کنار گذاشتن ارتباطات خانوادگی شود.
در نتیجه، میتوان گفت سبک زندگی از حالت سنتی به نوع غربی موجب تغییرات جدی در جوامع شده است. این تغییرات ممکن است باعث بهبود شرایط زندگی برخی افراد شود اما همچنین ممکن است نگرانی های مرتبط با کاهش ارتباط اجتماعی، افزایش استرس (فشار عصبی) و نابرابری جنسیتی را نیز به همراه داشته باشد. برای حل این تعارضات، نیاز به ارتقاء آگاهی های اجتماعی و فرهنگی در ساختار خانواده و جوامع وجود دارد تا تغییراتِ سازگارتر و پایدارتری را در زندگی روزمره فراهم کند.
راهکارهای بازدارندگی از نفوذ سبک زندگی غربی و مبارزه با آن می تواند شامل موارد زیر باشد:
زدودن احساس خودباختگی و رسیدن به خودباوری در مقابل سبک زندگی غربی
بهصحنهآوردنِ ثروتهای فرهنگیِ بومی و بهرهگیری از آنها
احیا و تقویتِ آموزۀ امربهمعروف و نهیازمنکر
فعالسازیِ دولت بهمنظور ایفای نقش فرهنگیِ آفندی و پدآفندی
مهار و هدایت رسانههای عمومی، بهخصوص فضای مجازی
امروزه تغییر سبک زندگی اسلامی توسط غرب، بهعنوان مهمترین چالش در جامعه ایرانی مورد توجه واقع شده است و بازدارندگی از نفوذ سبک زندگی غربی و تأثیر آن بر زندگی تکتک افراد جامعه اسلامی، راه حل دفاعی در اندیشه دفاعی آیتالله خامنهای(حفظه الله) است. مقام معظم رهبری میفرمایند «دنیای غرب به برکت دانش خود بود که توانست برای خود ثروت و نفوذ و قدرت ۲۰۰ ساله فراهم کند و با وجود تهیدستی در بنیانهای اخلاقی و اعتقادی، با تحمیل سبک زندگی غربی به جوامع عقب مانده از کاروان علم، اختیار سیاست و اقتصاد آنها را به دست گیرد».