بحث حجاب و پوشش با توجه به اهمیت و جایگاه خاص آن، مورد اشکال ها و شبهه های متعددی قرار گرفته است. برخی از این شبهه ها ناظر به اصل موضوع هستند و برخی دیگر ناظر به آثار و تبعات حجاب است! بعضی از شبهه افکنی ها مربوط به بحث رابطه حکومت اسلامی با موضوع حجاب و پوشش است. مثل این که ورود حکومت اسلامی به بحث حجاب، نقض حق حریم خصوصی شهروندان است.
در صدر اسلام بعضی از زنان بیبندوبار نسبت به پوشش و حفظ حجاب اعتنا نمیکردند! خداوند حکیم دستور داد زنان مؤمن و پاکدامن حجاب خود را رعایت کنند تا بانوان با عفت و پاکدامن از زنان آلوده مشخص شود.
وقتی زنان به طور کامل خود را بپوشانند و در جامعه ظاهر شوند، دیگر چشمها بهطرف آنان خیره نخواهد شد و از خطرات در امان خواهند ماند؛ اما چهکسی گفته است که ما در کشورمان حجاب اجباری داریم؟ در کشـور مـا حجـاب اجبـاری نیسـت؛ بلکـه پوشـش اجبـاری و البته قانونی اسـت.
میان حجـاب اجبـاری و پوشـش اجبـاری تفـاوت زیـادی وجـود دارد. در دین، اجبار وجود ندارد؛ نه در اعتقاد و نه در عمل؛ پس بدین معنا در دینمان چیزی با عنوان حجاب اجباری نداریم اما حجاب قانونی داریم.
فرد مسلمان می تواند نماز نخواند و روزه نگیرد اما در حجاب ماجرا متفاوت است. حجاب برخلاف نماز و روزه امر فردی و در خلوت نیست و بروز اجتماعی دارد. یعنی فرد می تواند اعتقادی به حجاب نداشته باشد؛ اما به جهت اجتماعی نمی تواند خلاف قانون عمل کند.
دین، اختیاری است. مردم می توانند به دینی که پذیرفتند عمل نکنند که البته متضمن آثار اخروی است؛ اما رفتار آنها نباید منجر به ضرر جامعه شود؛ لذا شرب خمر در خانه یک حکم دارد و در خیابان متضمن ضرر اجتماعی و یک حکم دیگر.
جلوگیری از ضرر جامعه در مقابل آزادی و تعرض فرد از بینات است و در همه جای عالم نیز همین اصل برقرار است. در تمـام دنیـا پوشـش، اجبـاری اسـت. خانمـی کـه چنـد وقـت پیـش در هلنـد کشـف حجـاب کـرد چـرا پایینتنهاش را برهنـه نکـرد؟ زیرا طبـق قانـون هلنـد اگـر پایینتنهاش را به طور کامـل برهنـه میکرد، مرتکب جرم شده بود و دستگیر میشد. بنابراین در هر کشوری به میزانی پوشـش اجبـاری وجـود دارد.
هیچ کشوری را نمییابید که اجازه دهد خانمها در خیابان، مدرسه و دانشگاه لخت و عور ظاهر شوند. بهعنوان مثال در اردیبهشت سال گذشته دخترخانمهای دبیرستانی در کانـادا بهخاطر پوشـش زیـادی در مدرسـه اعتـراض کردنـد، پلیـس هـم وارد شـد و دستگیرشان کرد.
مثال دیگر را با یک پرسش مطرح می کنم: آیا ملانیا ترامـپ به حجاب عقیده دارد؟ چرا در زمان رئیسجمهوری ترامپ وقتی ملانیا به واتیکان میرفت روسری سـر میکرد؟! پاسخ روشن است، در همه کشورها قوانین اجباری برای پوشش وجود دارد. فقط مسئله این است که مقدار این پوشش متفاوت است؛ چراکه پوشش هر فرد در اجتماع و کوچه و خیابان، بر روی دیگر افراد هم تأثیر میگذارد.
بنابراین چیزی به نام حجاب اجباری وجود ندارد و آنچه در بخش اجتماعی مطرح است پوشش الزامی است که در همۀ کشورها وجود دارد و طبیعتا در کشور ما نیز با اکثریت جمعیت مسلمان، مبنای پوشش، قوانین اسلامی هستند. برخی معتقدند در زمان انبیا حجاب اجباری نبوده است. اولاً در این رابطه اجماع نیست! مثلا به اعتقاد شهید مطهری اساساً دوره ای را نمی توان نشان داد که به طور عمومی شدت حجاب بیش از زمان رسول اکرم(ص) باشد و احتمالاً این شدت حجاب بیانگر اهتمام حکومت نبوی در اجرای این دستور الهی است. با این حال استدلال ما اینجا نیست.
حجاب، امری اجتماعی است. احکام اجتماعی و حکومتی، از نظر عقلی و شرعی جزئی از اختیارات حاکم است، منحصر به سیره اهل بیت نیست و کاملاً منطبق با شرایط زمان و مکان است؛ یعنی یک مساله می تواند در یک دوره موضوعیت نداشته باشد و در دوره دیگر مسئلۀ آن روزِ جامعه باشد. مثل این که امیرالمومنین(ع) مالیات بر اسب قرار می دادند؛ حال آن که در زمان پیامبر(ص) اینگونه نبوده است.
پس قانونگذاری برای حجاب جزء اختیارات حاکم است و نیازی به انطباق با دوره زعامت اهل بیت ندارد. حجاب می تواند در دورهای به جهت اجتماعی سختگیرانه نباشد و در دوره دیگر الزامآور باشد. امروز نیز این تفاوت وجود دارد. مثلا زنان روستایی در شالیزار ممکن است آستین لباس خود را تا آرنج هم بالا بیاورند اما هیچ گشت ارشادی به آنها تذکر ندهد؛ اما همین حجاب در شهر مورد توجه قانون باشد! هردو خلاف شرع است؛ اما یکی به جهت اجتماعی و عرفی می تواند مسئله قانون نباشد و مجری قانون از کنار آن عبور کند.
تمـام نظامهای سیاسـی دنیـا نفـع خود را در ایـن میبینند کـه مـردم و بهخصوص جوانـان در انواع سـرگرمی و لذتهای جنسـی غـرق باشـند و در عـوض خودشان بـه حکومت ادامه دهند! اتفاقی که در کشورهای غربی ر خ داده است. جمهوری اسلامی نیز اگر صرفا حفظ قدرت و حکومت برایش مهم باشد، راحتترین کار همین است! اما ازآنجاییکه کرامت انسانی و رشد استعدادهای انسان برای جمهوری اسلامی، مهـم اسـت، بر روی ایـن اصـل ایسـتاده و پافشاری می کند و بـرای آن هزینـه میدهد و شـهید تقدیـم میکند. برای روشن شدن اهمیت این اقدام، کافی است به سند زیر دقت کنید: «در سال ۲۰۰۱، شاهزاده بندر بن سلطان، سفیر عربستان سعودی در واشنگتن، در گفتوگویی کـه بـا نیویورکتایمز انجـام میدهد، دربـاره مقایسه عربسـتان امـروز و ایران زمان شاه میگوید دهه ۱۹۶۰، شـاه ایـران تعـدادی نامه محرمانـه بـه ملـک فیصل پادشاه عربستان نوشت. وی در یکی از آنها نوشته بود: برادرم! از تو خواهش میکنم دسـت بـه مدرنیزاسـیون بـزن. درهـای کشـور خود را بـاز کـن. آموزشگاههای مختلـط پسـران و دختـران را بـاز بگـذار. دیسـکو برگـزار کـن. مـدرن بـاش، وگرنـه تضمیـن نمیکنم کـه بتوانـی تاجوتخت خودت را نگهداری! یعنی همین کاری که امروزه در عربستان در حال وقوع است.»