به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا؛ «سیاست خارجی ما از برجام شروع نمیشود، به برجام هم ختم نمیشود» این صحبتهایی است که دو سال قبل آیت الله رئیسی در اولین نشست خبری خود به عنوان رئیس جمهور بیان کرد.
اکنون به خوبی میتوان وعده داده شده را با بررسی فعالیتهای دیپلماتیک دولت سیزدهم صحت سنجی کرد و به این سوال پاسخ داد که راهبرد اعلامی دولت سیزدهم در حرف متوقف شده است یا ترجمان ملموس خود را در عرصه عمل نشان داده است؟
برای پاسخ به این سوال اما نیازی به بررسی همه تحولات مهم حوزه سیاست خارجی کشوردر دوسال گذشته نیست. نگاهی به چند رویداد مهم در دوماه اخیر نیز میتواند به خوبی به این پرسش پاسخ دهد.
سه رخداد مهم یعنی پذیرش عضویت رسمی ایران در بریکس، آزادسازی پولهای بلوکه شده و اولین حضور ایران در نشست سران شانگهای به عنوان یک عضو دائمی، در شصت روز گذشته نشان دهنده ثمردهی تغییر رویکردهای کلان ایران در عرصه سیاست خارجی است.
جای خالی تقدیر از قهرمانان دیپلماسی!
هر یک از اتفاقات یاد شده میتوانست با یک حجم بالا از پروپاگاندای رسانهای پیش از نتیجهدهی همراه باشد، مذاکرهکنندگان دولت سیزدهم قادر بودند تا با انتشار روزانه جزئیات مذاکرات پیش از رسیدن به نتیجه و شرطی کردن اذهان عمومی، مسائل یاد شده را به سرنوشت اقتصاد و آینده کشور گره بزنند. کشیدن «نقش مار» و آمارسازی از هر روز تاخیر در پیوستن به نهادهای منطقهای و گروههای بین المللی هیچ گاه توسط دولتمردان انجام نشد. آنها حتی در زمان حصول نتیجه میتوانستند تصویری قهرمانگونه از خود ارائه دهند و با برگزاری نشست و سمینارهایی موفقیتهای بدست آمده را با اهدای مدال و سکه به یکدیگر تبریک بگویند. با این حال اما تصمیم صورت گرفته ۱۸۰درجه با این روایت متفاوت است؛ چرا که همچنان تلخی ماجرای گره زدن امور کشور به پرونده برجام و تبعات منفی آن فراموش نشده و حتی به سختی این وابستهسازی در دوسال اخیر کمرنگ شده است.
دولت سیزدهم تلاش کرد تا پس از خارج کردن تمرکز دستگاههای اجرایی کشور از سرنوشت برجام، در سکوت خبری و بدون هیاهوی رسانهای پروندههای گوناگون دیگری را همزمان با پرونده رفع تحریمها جلو ببرد.
شاید نمونه موفق این رویداد را به خوبی بتوان در شوک خبری برقراری روابط ایران و عربستان پس از هفت سال قطع رابطه در اسفند ۱۴۰۱ مشاهده کرد. زمانی خبر این گشایش سیاسی از رسانهها منتشر شد که مدتها از تلاشهای خاموش و البته فشرده دستگاههای گوناگون دولت میگذشت.
یکم؛ سلام شانگهای به ایران پس از ۱۶ سال
توجه دولتمردان سیزدهم به قدرتهای غیرغربی جهان باعث شد تا اعتماد کشورهایی همچون چین و روسیه به ایران افزایش پیدا کند و چراغ سبز سازمان همکاری شانگهای به سرعت برای دولت تحولخواه ایران روشن شود و در نهایت صبح روز ۱۳ تیرماه امسال آیتالله رئیسی به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یکی از اعضای اصلی سازمان همکاری شانگهای، در بیست و سومین اجلاس سران این سازمان که به شکل ویدئوکنفرانس در دهلینو برگزار شد، سخنرانی کند.
این اتفاق پس از ۱۶ سال از عضویت ناظر کشورمان در شانگهای در شرایطی رقم خورد که هفت سال پیش از ایران، هند و پاکستان به عضویت رسمی این سازمان دست پیدا کرده بودند.
دوم؛ آزاد شدن پولهای ایران بدون برجام
شامگاه ۱۹ مردادماه و چند هفته بعد از اولین حضور رسمی ایران در شانگهای به طور غیرمنتظرهای خبر توافق ایران و آمریکا و آغاز فرآیند آزادسازی چند میلیارد دلار از داراییهای جمهوری اسلامی ایران که برای چند سال به طور غیرقانونی توسط آمریکا توقیف شده بود طی بیانیهای از سوی وزارت امور خارجه کشورمان منتشر شد.
این خبر درست چند ماه بعد از خبر عزل رابرت مالی مسئول تیم مذاکره کننده آمریکا و ادعاهای مکرر ایالات متحده در عدم پیگیری مذاکرات با جمهوری اسلامی ایران معنادار و قابل تامل بود.
بر اساس توافق صورت گرفته پنج نفر از زندانیان ایرانی در آمریکا و پنج نفر از زندانیان آمریکایی در ایران تبادل خواهند شد و چندین میلیارد دلار از پولهای بلوکه شده ایران در کره جنوبی، بههمراه مقدار قابل توجهی از وجوه ایران در بانک TBI عراق آزاد میگردد. اکنون روند اجرای این توافق که از زمان امضا، دو ماهه در نظر گرفته شده است در حال اجرا بوده و دو طرف نسبت به نحوه اجرای آن ابراز رضایت کردهاند.
نکته قابل تامل این توفیق دیپلماتیک را میتوان در روایت علی باقری در خصوص چگونگی دستیابی به این توافق جستوجو کرد.
مسئول تیم مذاکره کنندگان کشورمان در این خصوص میگوید: «آمریکاییها در طول مذاکرات رفع تحریم تاکید ویژهای داشتند که آزادسازی پولهای ایران صرفا بعد از احیای برجام محقق خواهد شد اما عقب نشینی کردند و خارج از چهارچوب توافق برجام این اتفاق رقم بخورد.»
سوم؛ خبر غافلگیرانه از آفریقای جنوبی
در دوم شهریور ۱۴۰۲ و کمتر از دو ماه از این خبرهای خوب، معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور از عضویت دائم جمهوری اسلامی ایران در گروه اقتصادهای نوظهور جهانی موسوم به «بریکس» خبر داد. این خبر ساعاتی بعد از حضور آیت الله رئیسی در آفریقای جنوبی منتشر شد و بسیاری را در شوک و حیرت قرار داد؛ چراکه جمهوری اسلامی ایران و دولت سیزدهم به تازگی درخواست عضویت خود در گروه بریکس را به اعضا داده بود.
سابقه روند طولانی عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای و نزدیک به دو دهه زمان برای عضویت رسمی در این نهاد این گمانه را ایجاد میکرد که عضویت ایران در گروه بریکس نیز به سالیان طولانی زمان نیاز دارد.
منتقدان دولت سیزدهم نیز بر این اعتقاد بودند که با توجه به نزدیکی عربستان به چین و کشورهای بریکس و همچنین مسائلی مانند تحریمهای یکجانبه آمریکا، ایران از قافله کشورهای عضو بریکس جا مانده و در کوتاه مدت چنین انتظار بیهوده خواهد بود.
اما تلاشهای فشرده سطح بالای دیپلماتیک و هوشمندی در استفاده بهینه از موقعیت بین المللی در ماههای اخیر نتیجه داد و باعث شد جمهوری اسلامی ایران مسیر چند ساله را در چند ماه طی کند. این مسیر پر فراز و نشیب با تلاشهای «فشرده»، «هوشمند» و «سطح بالای دیپلماتیک» در نهایت به نتیجه رسید تا به خوبی نشان دهد دوران فرصتسوزیهای دیپلماتیک و عقب ماندن از رقبای منطقهای و جهانی به پایان رسیده است.
اخبار مربوط به همه این توفیقات دیپلماتیک تنها در دوماه گذشته به خوبی گویای حجم فشرده فعالیتهای دیپلماتیک در دولت سیزدهم است. به صورتی که میتوان انتشار این اخبار را نوک کوه یخ سیاستگذاریها، تحرکات و اقدامات دیپلماتیک دولت سیزدهم معرفی کرد و تنها افراد آشنا با پیچیدگیهای مسائل بین المللی به این ههم گواهی خواهند داد. با این وجود، مقامات و دیپلماتهای کشورمان انتخاب کردهاند تا با «دیپلماسی بدون هیاهو» و ترجیح منافع ملی به منافع جناحی و سیاسی و در سکوت حکیمانه گشایشهای سیاسی و اقتصادی مهمی را رقم بزنند.