تهران- ایرنا- باید تصمیم اخیر سرپرست وزارت ورزش را در تعویق انتخابات ۲ فدراسیون سوارکاری و آمادگی جسمانی به فال نیک گرفت؛ تصمیمی که می‌تواند سرآغاز مقابله با پدیده ریاست سرپرستان در فدراسیون‌ها باشد.

به گزارش ایرنا، یکی از مهمترین چالش‌های همیشگی ورزش کشور، انتخابات فدراسیون‌هاست. هر بار که مجمع انتخاباتی یکی از فدراسیون‌ها برگزار می‌شود حرف و حدیث‌های زیادی پیرامون آن شکل می‌گیرد. این مسئله برای دوره یا زمان خاصی نیست و سال‌هاست که گفته می‌شود انتخابات فدراسیون‌ها به شکل منصفانه‌ای برگزار نمی‌شود.

در این میان مدیرانی که از سوی وزارت ورزش و جوانان و پیش از آن سازمان تربیت‌بدنی وقت به عنوان سرپرستان فدراسیون‌ها منصوب شدند شرایط انتخابات این فدراسیون‌ها را پیچیده‌تر کرده‌اند. تعداد زیادی از این سرپرستان در نهایت به عنوان روسای فدراسیون انتخاب شدند؛ چرا که در زمان سرپرستی‌شان شرایط را به گونه‌ای مهیا کردند که بتوانند در نهایت خودشان پیروز انتخابات باشند. چینش مجمع، عزل و نصب‌های فله‌ای و همچنین تغییر خلق‌الساعه برنامه‌های فدراسیون از جمله اقدامات مضر آنهاست.

در حال حاضر برخی از فدراسیون‌ها همچون سوارکاری و آمادگی جسمانی به صورت سرپرستی اداره می‌شوند. بر اساس همان رویه‌ای که در خصوص تمایل سرپرستان به کاندیداتوری عنوان شد، سرپرستان دو فدراسیون سوارکاری و آمادگی جسمانی هم کاندیدای ریاست این ۲ فدراسیون شدند. قرار بود انتخابات فدراسیون‌های سوارکاری و آمادگی جسمانی روزهای به ترتیب روزهای هفتم و هشتم شهریور برگزار شو د؛ اما تصمیم جسورانه سرپرست وزارت ورزش باعث شد انتخابات این ۲ فدراسیون به تعویق بیفتد.

این تصمیم از جهات بسیاری مثبت و سازنده تلقی می‌شود و باید از آن به عنوان یکی از مهمترین اقدامات کیومرث هاشمی در همین مدت کوتاه که سکاندار مدیریت ورزش کشور شده یاد کرد؛ چرا که برای سرپرستان هیچ تفاوتی ندارد که سرپرستی کدام فدراسیون به آنها تعارف می‌شود و در نهایت کاندیدای ریاست همان فدراسیون می‌شوند.

در حال حاضر برخی دیگر از فدراسیون‌ها هم با این مشکل روبرو هستند. فدراسیون دوومیدانی که سرپرستی آن به افشین داوری سپرده شد در همین یکی دو ماه اخیر با تغییر زیادی همراه و عزل و نصب‌های فله‌ای در آن صورت گرفته است. قطعا داوری به دنبال ریاست این فدراسیون است و این تغییرات در انتخابش به عنوان رئیس فدراسیون دوومیدانی می‌تواند تاثیرگذار باشد.

حالا که سرپرست وزارت ورزش عزم جدی برای مقابله با کاندیداتوری سرپرستان در انتخابات فدراسیون‌ها دارد باید تدبیری بیندیشد تا این مسئله برای همیشه حل شود. برخی از سرپرستان در آستانه مجمع، از سمت خود استعفا می‌کنند تا دیگر شائبه‌ای پیرامون حضور آنها در انتخابات ایجاد نشود؛ اما در همان مدتی که سرپرستی فدراسیون‌ها را بر عهده داشتند همه اقدامات و تغییرات لازم را برای اینکه مجمع به نفع آنها رای بدهد انجام داده‌اند.

برای مقابله با این مسئله می‌توان با سرپرستان فدراسیون‌ها شرط کرد که حتی اگر یک روز هم سرپرستی یک فدراسیون را بر عهده داشته باشند نمی‌توانند کاندیدای آن فدراسیون شوند. هر چند به طور کل پدیده «سرپرست فدراسیون‌» تنها در ورزش ایران مشاهده می‌شود و ای کاش شرایط فراهم شد تا همچون فدراسیون‌های بین‌المللی زمانی که دوره ریاست یک فرد به پایان می‌رسد همان زمان انتخابات فدراسیون‌ برگزار شود و اگر هم شرایط برای برگزاری انتخابات مهیا نیست از اعضای مجمع یک نفر به عنوان سرپرست فدراسیون منصوب شود.

در نهایت اینکه باید تصمیم اخیر هاشمی در تعویق انتخابات فدراسیون‌های سوارکاری و آمادگی جسمانی را به فال نیک گرفت؛ تصمیمی که می‌تواند سرآغاز تصمیمات کلان در خصوص این موضوع باشد.