تهران- ایرنا- برخی ارکسترهای سمفونیک طی ماه‌ها و سال‌ها اخیر، برای آزمون جذب نوازنده، اقدام به دریافت مبالغی کردند که این کار، جدا از داشتن منافات با ساحت حرفه‌ای و فرهنگی مقام موسیقی، ظلمی آشکار در حق نوازندگانی است که ترجیح داده‌اند به جای حضور در گروه‌های متمول، به ارکستر سمفونیک آمده و هنر خود را در آنجا عرضه کنند.

به گزارش خبرنگار موسیقی ایرنا، ارکسترهای سمفونیک، یکی از پیشران‌های نوین یک کشور در مسیر نهادینه‌سازی خرده‌نظام‌های فرهنگی هستند. جایی که در آن تلاش می‌شود تا نظام‌مندی جامعی از عصاره‌های فرهنگی، در کالبد موسیقی، به روح جامعه تزریق شود.

در سال‌ها و ماه‌های اخیر، اتفاق عجیبی در میان برخی ارکستر سمفونیک‌های پایتخت رخ داد. البته این مقوله شامل ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک تهران نمی‌شود و در میان دیگر ارکسترها مشاهده شده است. به‌طوری که این ارکسترها، برای جذب نیروی جدید، اقدام به تعیین سطح و تست توانمندی از متقاضیان کرده و از هر یک از آنها، مبلغ ۲۵۰ هزار تومان دریافت کرده‌اند.

در باب این اتفاق، ذکر چند نکته، بسیار حیاتی است:

۱. محدود کردن ساحت یک ارکستر سمفونیک به مباحث مادی، ظلم و جفای بزرگی است که به ساحت این شاخه از هنر وارد می‌آید. همه می‌دانند که بسیاری از عشاق موسیقی و متبحران نوازندگی، ارکستر سمفونیک را برای عمق و نوع نگاه و زلال جاری فضای موسیقی آن انتخاب می‌کنند. یک نگاه کاملا فرهنگی که هیچ مناسبتی با مباحث مادی ندارد وگرنه همین نوازندگان اگر بخواهند در فضای رایج موسیقی کشور کار کنند می‌توانند چندین برابر ارکستر سمفونیک، درآمد داشته باشند و بنابراین وقتی با هنرمندانی مواجه هستیم که دست از مادیات شسته و به ارکستر سمفونیک روی می‌آورند، بنابراین شایسته نیست که بابت آزمون و سنجش، از آنها مبلغی دریافت شود.

نوازندگان باید پیش از هر نهاد دیگری، توسط صنف خود، بیشتر محترم نگاه داشته شوند و امنیت شعلی آنها، ابتدا از سوی هم‌صنفان آنها تامین شود۲. ارکستر سمفونیک، یک جریان بازاری در مدیوم موسیقی نیست. در هیچ کجای جهان، چنین برداشتی از این فعالیت وجود ندارد. ارکسترهای سمفونیک، دایره فعالیت‌ و البته اجراهای صحنه‌ای‌شان مشخص است و این جریان، با دیگر فعالیت‌های صحنه‌ای نظیر کنسرت‌ها، هم‌راستا نیست. بنابراین تم غالب فرهنگی، بر فضای فعالیتی ارکسترهای سمفونیک مستولی است که اجازه نمی‌دهد این گروه‌ها به شائبه‌هایی چون مادیات و کاسب‌کاری متهم شوند. متاسفانه پس از شنیدن خبر دریافت مبلغ از علاقمندان به این گروه‌ها، نخستین نکته‌ای که به ذهن تبادر می‌کند، بحث مالی و کاسب‌کاری است که نه‌تنها برازنده این گروه‌های فرهنگی نیست بلکه نگاه‌ها به فعالیت حرفه‌ای و نیت غایی آنها را نیز مخدوش می‌کند.

۳. سرمایه یک نوازنده، ساز اوست. وقتی در پائیز گذشته، با رکود ناخواسته‌ای مواجه شدیم که طی آن، بسیاری از نوازندگان، مجبور شدند برای امرارمعاش، ساز خود را بفروشند، این خبر به‌تنهایی اندوه بزرگی شد بر روی تمام اخبار بدی که در آن روزها منتشر می‌شد. تمام دنیای یک نوازنده حرفه‌ای، ساز اوست و بنابراین چنین انسانی، چندان متمول نیست علی‌الخصوص که ترجیح داده تا برای اعتلای هنر خود، به‌جای حضور در بندهای رایچ موسیقی پاپ، به عضویت ارکستر سمفونیک درآید. بنابراین شرط انصاف نیست که بخواهیم از چنین هنرمندانی که رویکردی کاملا فرهنگی دارند، در همان بدو امر، درخواست مالی داشته باشیم مخصوصا آن‌که دریافتی این نوازندگان از حضور در ارکستر سمفونیک، به‌مراتب کمتر از حضور در یک بند متوسط موسیقی پاپ است.

از رهبران ارکستر انتظار می‌رود با پادرمیانی، زمینه اتمام این شرایط و حتی بازگرداندن مبالغ دریافتی به نوازندگان را فراهم آورند. موسیقی، هنر فاخری است که علاقمندان بسیاری دارد. هنری که البته گران هم است و فشار این تورم، نباید بر روی یکی از ضعیف‌ترین فعالان این حوزه یعنی نوازندگان، سنگینی کند. نوازندگانی که اگرچه به لحاظ مالی در مضیقه هستند اما نقش پررنگی در شکل‌گیری یک آهنگ و اجرای صحنه‌ای آن دارند. بنابراین امیدواریم این قشر، پیش از هر نهاد دیگری، توسط صنف خود، بیشتر محترم نگاه داشته شوند و امنیت شعلی آنها، ابتدا از سوی هم‌صنفان آنها تامین شود.