خرم آباد - ایرنا - نگاه دخترک به سینه کش آفتاب و رد تشعشات طلایی و سوزان خورشید است، یک دستش را حصار گرمای آفتاب بر پوست نازک صورت، دست دیگر را حفاظ ردیف کتاب ها کرده و چانه اش را روی کتاب ها گذاشته است.

این کار هرروز اوست و شاید هم برای همین با تبحر و مهارت خاصی انبوه کتاب ها را اینگونه به خوبی محافظت می کند، کوله پشتی اش را با تکانی بر پشت برای بالا رفتن از پله ها تنظیم کرده و آرام و با احتیاط از پله های اداره یکی پس از دیگری بالا می رود، به خوبی می توان ردی از خجالت را بر چهره اش مشاهده کرد اما با رو گرفتن از ارباب رجوع های داخل راهرو سعی دارد از سنگینی فضای حاکم بر محیط بکاهد.

به اولین اتاق که می رسد به آرامی سلام و با چشم به کتاب ها اشاره می کند، از کارمند درون اتاق می پرسد که تمایلی به دیدن و انتخاب کتاب ها دارد؟ کارمند اما با تکان سر تشکری آرام می کند، دخترک نا امید نیست، هرچند می داند که کمتر کسی آنجا کتاب بر می دارد اما نا امیدانه خود را به درگاه اتاق بعدی می کشاند، این بار کارمند خانم کمی با کتاب ها ور می رود و پس از زیر و رو کردن آنها، به بهانه نبود کتاب های مورد علاقه اش در میان آن همه کتاب از وی عذرخواهی می کند.

شاید خودش هم خوب می داند که کتاب ها کم محتواتر از آن هستند که مشتری دست به نقد داشته باشند، بدون ناراحتی(شاید هم هست اما به رو نمی آورد) کتاب ها را روی هم سوار می کند و از آنجا خارج می شود.

این بار یکراست سراغ اتاق همیشگی می رود، اتاقی در کنار اتاق خانم کارمند که همکار مسن اما مجرد آن مشتری همیشگی اوست، داخل اتاق که می شود اثری از مشتری ثابتش نمی بیند، چند کارمند دور هم نشسته و در حال صرف چای و خوش بش هستند، آنها نیز دخترک را می شناسند، نه که مشتری اش باشند بلکه بخاطر مشتری بودن همکارشان می دانند که دخترک همیشه به آنجا سر می زند.

کتاب ها را آرام و با احتیاط روی میز می گذارد و کوله پشتی اش را از روی دوشش خارج می کند، ۲ جلد کتاب از آن بیرون می آورد و در حالی که به کتاب ها اشاره می کندبه کارمندان می گوید: اینها کتاب های درخواستی همکارتان است.

یکی از کارمندها کتاب ها را می گیرد و رو به دختر می گوید: "آقای صالحی" تا هفته دیگر مرخصی است، بهتر است هفته آینده سر بزنی تا بتوانی هزینه شان را هم از خودش بگیری. دخترک اما بی توجه به حرف کارمند دوباره کتاب های ردیف شده روی میز را بر می دارد و در حالی که عزم رفتن دارد رو به کارمند می گوید: شماره حسابم را دارد، خودش هزینه را واریز می کند. این را می گوید و از آنجا دور می شود.

از پله ها که پایین می آید مرا می بیند، اشاره ای به کتاب ها می کند، لبخندی می زنم و می گویم: کتاب نمی خوانم اما اگر مزاحمت نیستم چند سوال در مورد شغلت دارم، بی آنکه ابراز نارضایتی کند، "خواهش می کنم"ی می گوید و روی صندلی روبرویم می نشیند.

در حالیکه به نوشیدن یک استکان چای دعوتش می کنم، سوالاتم را نیز از او می پرسم. نامش "زیبا"ست، ۲۳ سال دارد و تا سال اول دبیرستان درس خوانده است اما بچه تر از سن و سالش نشان می دهد شاید هم بخاطر نوع پوشش و آرایشش اینگونه به نظرمی رسد.

دختران تنها مخاطب شرکت ها برای بازاریابی و فروش کتاب

زیبا، جامعه هدف فروش کتاب های تقریبا گران خود را اماکن تجاری، ادارات، نهادها، فروشگاه های عرضه موادغذایی، خانگی و پوشاک و همچنین دادگستری و سایر مراکز شهری عنوان می کند.

وی در خصوص نحوه کارشان توضیحاتی هم می دهد: طرف قرارداد ما یک شرکت فروش کتاب در شهر خرم آباد است که طی قراردادی پورسانتی(سود حاصل از مشارکت) از ما می خواهد که بازاریابی مناسبی را برای کتاب هایش انجام دهیم.

این دختر کتابفروش می گوید: غیر از من چهار دختر دیگر هم در این شرکت قرارداد دارند و هرصبح حدود ساعت هفت، یک ماشین از سوی شرکت ما را به سر مسیرهای انتخابی مان می رساند، هرکدام از ما در طول روز چند مسیر را باید تا ساعت یک و نیم ظهر بگردیم که البته این مسیرها و انتخاب حرفه های مختلف شهری به تصمیم خودمان بستگی دارد.

وی ادامه داد: ممکن است یکی از ما ادارات را انتخاب کند، دیگری صنف تعمیرکاران ماشین را و یکی هم فروشگاه های موادغذایی را، که البته هرکدام از ما سر مسیر انتخابی، دیگری را تنها می گذاریم و فعالیت خود را تا حدود ساعت ۱۴ ادامه می دهیم.

خوش سر و زبان بودن شرط مهم ماندگاری در حرفه

زیبا، داشتن سر و زبان برای جذب مخاطب را در این حرفه بسیار مهم می داند و می گوید: یکی از دوستان ما سر و زبان دار تر و همیشه فروشش از ما بهتر است چرا که با هر زبانی شده مشتری را قانع به خرید می کند.

این دختر کتابفروش درآمد دختران شاغل در این حرفه را ماهانه حدود هفتاد تا هشتاد میلیون ریال به طور تقریبی عنوان کرده و می افزاید: البته برخی از همکاران ما درآمدی از این بیشتر هم می توانند کسب کنند به عنوان مثال یکی از همکاران ما در محوطه یکی از آزمایشگاه های سطح شهر اقدام به فروش کتاب می کند که درآمد روزانه اش تقریبا حدود ۲۰ میلیون ریال است و ما هیچکدام نمی توانیم مثل او درآمد داشته باشیم.

وقتی از او می پرسم قبول داری که اغلب کتابهایتان کم محتوا و با قیمت بالا هستند، می گوید: چاره ای نیست، کتاب های پرمحتوا روی زمین نمی مانند و مشتری های خود را دارند، شرکت هم در قبال فروش کتاب هایی که کمتر خریدار دارند روی ما بازاریاب ها حساب می کند، هرچند ما هم با دردسر آنها را به مشتری ها می فروشیم و اغلب شاید بخاطر ماست که حاضر می شوند اینگونه کتاب ها را بخرند.

زیبا از سختی های شغلش به فعالیت در سرما و برف زمستان و گرمای تابستان اشاره می کند اما معتقد است که هیچکدام از اینها به اندازه رفتارهای ناشایست برخی افراد و پیشنهادهای غیرمعقول آنها نمی تواند آزاردهنده باشد.

این دختر کتابفروش می گوید: تقریبا تمام شهرستان های استان را در طول هفته سر می زنیم از الشتر گرفته تا نورآباد، کوهدشت، ازنا و الیگودرز و سایر شهرهای استان و در پایان هر روز برای تسویه حساب به دفتر شرکت می رویم و روز بعد دوباره روز از نو و روزی از نو.... .

وی معتقد است که نمی توان به این شغل به عنوان یک حرفه مناسب و با درآمد و کلاس کاری خوب نگاه کرد اما همین که دستمان در این شرایط اقتصادی به خانواده دراز نباشد برایمان خیلی است.

پدیده "دختران کتابفروش" و رشد فزاینده آسیب های اجتماعی

این روزها جامعه با پدیده ای به نام "دختران کتابفروش" مواجه شده است و افزایش تعداد دختران شاغل در این حرفه نشان می دهد اگر مسوولان استان فکری به حال اشتغال این دختران نکنند شاهد اپیدمی آن در نسل های آینده نیز خواهیم بود، چه بسا با شکل و شمایل جدیدتر و البته پیچیده تر.... .

دختران کتابفروش هرروز با حضور در ادارات و سایر اماکن پر رفت و آمد، کارمندان و ارباب رجوع را ترغیب به خرید کتاب هایی می کنند که گاها ممکن است محتوای آنها به درد مخاطب و خریداران نخورد اما به دلیل اصرار این دختران بر انتخاب یکی از آنها، در شرایط اجباری مجبور به خرید برخی از این کتاب ها می شوند که شاید هرگز هم آن را مطالعه نکنند.

به گفته "محمد مهدی اسماعیلی" وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، سرانه مطالعه در کشور بدون احتساب ادعیه، قرآن و کتاب های آموزشی ۳۳ دقیقه است که مطابق آمار کارشناسان حوزه کتاب و کتابخوانی این میزان در لرستان پایین تر از نرم کشوری است و به خوبی مشخص نیست که آیا کتاب هایی که خرید آنها به صورت روزانه توسط این دختران بر مردم تحمیل می شود توانسته است در بالا رفتن آمار کتابخوانی استان موثر باشد؟

پر واضح است که اگر چاره ای به حال این پدیده و ساماندهی دختران کتابفروش اندیشیده نشود جامعه در آینده ای نزدیک با دسته ای از شغل های کاذب مواجه خواهد شد که می تواند آسیب های اجتماعی زیادی را برای جامعه و البته در وهله اول خود دختران کتابفروش به همراه داشته باشد و آنچه در این میان ضروری به نظر می رسد، ایجاد اشتغال هایی پایدار برای این دسته افراد است که البته تحقق این امر نیز همت مضاعف مسوولان را می طلبد.

دغدغه اشتغال و اقتصاد دروازه ورود به شغل های آسیب زا

یک جامعه شناس لرستانی در گفت و گو با ایرنا، با اشاره به مهمترین علل و عوامل این پدیده، اظهار کرد: در جوامع امروز تغییر و تحولات زیادی در عرصه های مختلف رخ ‌داده که بنیان‌های زنـدگی اجتماعی پیشین را کاملاً دگرگون کرده و روابط و تعاملات انسانی نیز متاثر از این تغییر و تحولات، شکل های نوینی پیداکرده است.

دکتر " مهدی سلیمانی" تغییر نقش و مشارکت زنان در عرصه‌های مختلف جامعـه را نمونه بارز این تحولات عنوان کرد و افزود: امروزه شاهد حضور دختران جوانی در شهرها هستیم که با انگیزه حضور در جامعه یا اشتغال و کسـب درآمـد در شغل‌هایی نظیر فروشندگی کتاب فعالیت می کنند.

وی با تاکید بر اینکه یکی از عوامل موثر و اصلی شکل گیری این فعالیت در جامعه اشتغال و اقتصاد است، عنوان کرد: یک دختر جوان گاه خود سرمایه ای دارد و شخصا اقدام به فروش کتاب می کند یا گاه صرفا به‌عنوان یک فروشنده برای شخص دیگری فعالیت دارد.

حس گمنامی، زمینه ای برای ورود به شغل های غیرمتعارف

این دکترای جامعه شناسی با بیان اینکه برای ورود دختران جوان به یک سری از مشاغل جامعه، محدودیت‌ها و موانع فرهنگی و اجتماعی وجود دارد، تصریح کرد: اکثر فروشنده‌هایی که مشاهده می‌شود ساکن آن شهر نیستند و احساس گمنامی و ناشناس بودن زمینه را برای این امر مهیا می‌کند.

سلیمانی تصریح کرد: برخی زنان بنا بر شرایط حاد اقتصادی،به مشاغلی روی می‌آورند که مردان تمایل کمتری به انجام آن فعالیت دارند چراکه حداقل مطلوبیت و دستمزد پایینی دارند که کتاب‌فروشی دختران در سطح شهر و اماکن مختلف از جمله این مشاغل است.

وی عنوان کرد: البته کتاب‌فروشی و سایر محصولات فرهنگی دیگر، نه‌تنها یک فعالیت مثبت و مفید به‌حساب می‌آید، بلکه قدمی در راستای ارتقای فرهنگ جامعه است اما مسیری که برای رسیدن به این مطلوب انتخاب‌شده می تواند در جامعه ما آسیب‌زا باشد.

وی با بیان اینکه این هدف، مطلوب اما مسیر رسیدن به آن، اشتباه است، افزود: این مسیر همانند دانش‌آموزی است که برای اخذ نمره عالی تقلب می کند و حال یکی از سوال هایی که در این خصوص مطرح می شود این است که چرا اکثرا دختران جوان برای این فعالیت انتخاب می‌شوند؟

دختران جوان ابزاری برای جذب مشتری

به اعتقاد این جامعه شناس لرستانی پاسخ را باید در فرهنگ و آداب ‌و رسوم اجتماعی یک منطقه پیدا کرد، دریک بعد قضیه، فرهنگ نگاه احترام‌آمیز به زنان موجب این امر می شود، یعنی مردان به دلیل احترام و ارزشی که برای زنان در جامعه قائل هستند،به احترام فروشنده کتاب های هرچند بی استفاده را خریداری می کنند و در دیدگاه دیگر، این دختران جوان به‌عنوان ابزار و کالای واسطه‌ای برای جذب مشتری و فروش بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند.

سلیمانی تاکید کرد: منظور ما استفاده از نبوغ و توان ذهنی یا تخصص علمی این دختران نیست بلکه ویژگی ها و خصوصیات خاص یک دختر از قبیل زیبایی ظاهر، قدرت جذب بالا، نحوه صحبت کردن، نوع پوشش و موارد دیگر است.

وی با بیان اینکه این دختران جوان به‌ مثابه ابزاری برای دست یافتن به اهدافی خاص مورد استفاده قرار می گیرند، تصریح کرد: این هدف در نگاه خوش‌بینانه می تواند فروش بیشتر کتاب باشد یا اینکه با پوشش «کتاب‌فروش» فعالیت‌های غیرمجاز دیگری مانند فروش مواد مخدر را انجام دهند.

آسیب های اجتماعی در کمین دختران کتابفروش

به گفته این جامعه شناس لرستانی این فعالیت ظرفیت و احتمال آن را دارد که آسیب‌های فراوانی برای فرد، خانواده و جامعه به همراه داشته باشد چرا که به لحاظ فردی، کالایی شدن فرد را به همراه دارد.

سلیمانی اضافه کرد: در این حرفه چون فرد به خاطر زیبایی ظاهر، قدرت بیان یا نوع خاصی از پوشش انتخاب ‌شده است تا با جذابیت‌، چرب‌زبانی و بازی بدن تاثیر بیشتری بر جامعه هدف داشته باشد، گاها شاهد آزار جنسی کلامی و غیرکلامی و پیشنهادهای غیراخلاقی و مسائل دیگری خواهد بود.

این دکترای جامعه شناسی افزود: نوع پوشش این دختران نیز در بعضی موارد می‌تواند ترویج بی‌حجابی در جامعه باشد و همچنین می‌تواند نوع نگاه به برخی مشاغل جامعه را تغییر دهد و نگاهی بدبینانه به این مشاغل شکل ‌گیرد که گاهی فرد به دلیل بیکاری و احتمال از دست دادن شغل با این شرایط سازگار می‌شود و در مقابل این شرایط و وضعیت سـکوت می کند که این امر، بنیان‌ خانواده را متزلزل می‌کند.

سلیمانی با اشاره به اینکه فرهنگ و شرایط اجتماعی نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری فعالیت دختران کتاب‌فروش دارد، بیان کرد: در هر جامعه‌ای آداب، رسوم و قوانین نانوشته ای وجود دارد که بر اساس آن‌ها از جنسیت‌های مختلف، در شرایط خاص، انتظارات متفاوتی می‌رود.

وی تصریح کرد: در جامعه و فرهنگ یک منطقه به مردها ویژگی‌های خاصی نسبت داده می‌شود که این طرز فکر را می‌توان در نوع رفتار و کنش‌های روزمره مردم مشاهده کرد و بر اساس همین ویژگی‌ها و فرهنگ است که این نوع از فعالیت‌ها شکل می گیرد.

لزوم فراهم سازی زمینه اشتغال پایدار برای جوانان

این جامعه شناس لرستانی عنوان کرد: می‌توان با ایجاد فرصت‌های شغلی جدید و متناسب با روحیات و ویژگی‌های دختران، تلاش کرد بخشی از دخترانی که به دنبال کسب درآمد و اشتغال هستند، جذب مشاغل مناسب تر شوند که این امر می‌تواند با حضور در گروه ها، سازمان های مردم نهاد و برنامه ریزی و یا توسعه سایر مشاغل مناسب انجام شود.

سلیمانی ادامه داد: باید شرایطی فراهم شود تا ازدواج برای دختران و پسران تسهیل شود تا دختران مجبور نباشند برای رفع نیازهای اقتصادی و روحی و پر کردن خلاهای عاطفی ناشی از آن، هر فعالیتی را انجام دهند که البته نهادینه کردن این امر نیازمند فعالیت های فرهنگی و اجتماعی بسیار است.

این سخنان در حالیست که معاون امور اجتماعی اداره کل بهزیستی لرستان می گوید: برخلاف باور عموم که به این حرفه به عنوان یک شغل آسیب زا نگاه می کنند، اشتغال این دختران نیز به دلیل اینکه در راستای تامین معیشت و استقلال اقتصادی است، نمی تواند به عنوان یک آسیب مطرح باشد.

نگاه دیگر / کتاب فروشی دختران، شغلی شرافتمندانه است

دکتر "فاطمه فولادی" حرفه کتابفروشی را از حرفه های شرافتمندانه موجود در اجتماع تلقی کرد و افزود: اصولا تنها شیوه فروش کتاب این دختران که گشتن در میان ادارات و اماکن پررفت و آمد است می تواند اشتباه و محل اختلاف نظر باشد اما در اینکه شغل این دختران نیز همانند سایر حرفه های موجود در اجتماع و مثل دختران و زنانی که کنار خیابان ها و معابر، کالاهای مختلفی را به خریداران عرضه می کنند، تفاوتی نیست.

وی معتقد است آنچه که غالب این دختران را به داشتن چنین شغلی ترغیب کرده، مسایل اقتصادی و نبود شغلی مطمئن است و کتابفروشی برای بسیاری از این دختران نه تنها یک شغل شرافتمندانه است بلکه می توانند برطرف کننده بسیاری از نیازهای اقتصادی این قشر و خانواده هایشان نیز باشد بنابراین به مرحله ای از بلوغ جسمی و جنسی رسیده اند که بتوانند از خود در مقابل آسیب های ناشی از حرفه شان محافظت نمایند.

وی بیان کرد: وقتی می توانیم ماهیت چنین شغل هایی را نقض کنیم که شرایط اشتغال در حرفه های مطمئن و آبرومند را برای این افراد فراهم نماییم و تا زمانی که شرایط ایده آل و آرمانی لازم فراهم نشده باشد قطع به یقین داشتن چنین شغلی می تواند این افراد را از سایر آسیب های اجتماعی و اقتصادی ناشی از بیکاری، حفظ کند چرا که این افراد به دنبال راهی برای تامین معیشت خود و خانواده هستند.

معاون امور اجتماعی اداره کل بهزیستی لرستان با بیان اینکه دختران کتابفروش جزو جامعه هدف بهزیستی برای شناسایی و حمایت محسوب نمی شوند و ساماندهی این افراد از وظایف بهزیستی نیست عنوان کرد: با این حال چنانچه در میان این افراد کسانی مانند زنان بی سرپرست یا مطلقه وجود داشته باشد که نیازمند حمایت باشند، اقدامات حمایتی لازم درخصوص آنها به کار گرفته خواهد شد.

حرفه های صنایع دستی راهی امن برای اشتغال دختران کتابفروش

مدیرکل بانوان و امور خانواده استانداری لرستان نیز با اشاره به اینکه شناسایی دختران کتابفروش و ارائه آمار دقیقی از دختران شاغل در این حرفه از وظایف بهزیستی است، اظهار کرد: امور بانوان استانداری به منظور ایجاد اشتغال پایدار برای بانوان اقدام به ثبت نام آنها در پنج رشته گلیم بافی، چلنگری، چرم دوزی، فرش بافی و خیاطی نموده و هیچ قید و شرطی هم برای داشتن یا نداشتن سرپرست برای آموزش وجود ندارد.

"فریبا ولیپور عالم" افزود:برای هرکدام از بانوان لرستانی و همچنین دختران کتابفروشی که متقاضی یادگیری حرفه های صنایع دستی باشند، این آمادگی وجود دارد که به صورت رایگان تحت آموزش قرار گیرند ضمن اینکه تا ۲ سال هم پایداری شغل این افراد تضمین می شود.

وی تصریح کرد: موضوع برچیده شدن پدیده "دختران کتابفروش" و ایجاد اشتغالی پایدار برای این دختران بستگی به استقبال آنها از طرح های اشتغالزای در حال اجرا دارد و چنانچه این بانوان در این پنج رشته شغلی اعلام آمادگی نمایند، امور بانوان استانداری می تواند با همکاری و تفاهم نامه ای که با فنی و حرفه ای استان منعقد شده است آموزش رایگان و اعطای گواهینامه فنی و حرفه ای و پایداری شغل آنها را تضمین کند.

به هر حال کتابفروشی از بسیاری از حرفه های موجود در اجتماع شرافتمندتر می باشد اما آنچه در این میان برای دختران شاغل در این حرفه نامناسب است، شیوه "کوله بری" کتاب و گشت و گذار آنها در میان ادارات و حرفه های مختلف و اماکن پررفت و آمد است که منجر به نگاه های تحقیرآمیز و کم شان به افراد شاغل در این حرفه شده بنابراین بسیار ضروری است که ضمن نظارت صحیح بر شرکت های فعال در این حرفه که سود اصلی فروش این کتاب ها نصیب آنان می شود، دختران طرف قرارداد آنها با ساز و کارهای مناسب تری بکارگیری شوند که هم شان و منزلت آنها حفظ شود و هم در شرایط اقتصادی امروز، معیشت خود و خانواده هایشان با مشکل مواجه نشود.