به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، فعالان حوزه تئاتر، در روزهای ناآرامیها، اوضاع و احوال خوبی نداشتند. اغتشاشات سبب شد تا زمینه کاری این فعالان، در هر سمتی، محدود شده و ارتزاق آنها مستقیما تا ماهها، تحتتاثیر قرار گرفته و اخبار ناخوشایندی از وضعیت مالی و روحی این هنرمندان مخابره شود.
یکی از دلایلی که سبب شد تا تئاتر، تاحدودی بیش از سینما و همتراز با موسیقی، دچار خسارتهای فراوانی شود، نزدیکی مکانهای نمایش با مرکز شهر و محلهای شلوغی بود که تجمع برخی را به خود میدید. هرچند که مدیران برخی از این مراکز، در روزهای نخست، مقاومت کردند و اجازه محدود شدن سانسها را ندادند اما در ادامه، زمینهای رقم خورد تا آنها بهنوعی مجبور شوند که فعالیتهای خود را تعطیل کرده و این تعطیلی، در برخی مراکز، تا آذرماه و در برخی دیگر نیز تا دیماه به طول انجامید.
پیرو این اتفاق، برخی افراد، با هدف قرار دادن اماکن دولتی و حتی خصوصی، سعی در بر هم زدن وضعیت نرمال و طبیعی را داشتند که قطعا، اجرای نمایش نمیتوانست باب دل آنها باشد به همین دلیل، گزارشهای بسیاری وجود دارد که آنها به بیلبوردها و حتی پوسترهای نمایش، حملهور شده و با پاره کردن آنها، مخالفت خود را با برگزاری این نمایشها اعلام میکردند.
کار حتی به جایی رسید که بسیاری از این نفرات، با رصد صفحات اجتماعی هنرمندان حوزه نمایش در فضای مجازی، اقدام به تهدید و ارعاب آنها مینمودند. کافی بود تا این هنرمندان، پستی تبلیغاتی راجع کار خود بگذارند تا با هجوم دهها و صدها نفر مواجه شده و بهنوعی مجبور میشدند تا آن پست را پاک کنند. شدت برخی از این رفتارها به اندازهای بود که سبب میشد تا کارگردان یا تهیهکننده، در همان بدو امر، برای حفظ امنیت گروه، نمایش را تا اطلاع ثانوی، تعطیل کند.
این اتفاق علیالخصوص برای نمایشهای کمدی که پس از ۲ ماه تعطیلی محرم و صفر، با کلی برنامهریزی، تازه آغاز به کار کرده بودند، مشهودتر بود و آن گروهها که تعدادشان در پایتخت، بیش از ۲۵ گروه است، مجبور شدند که فعالیتهای خود را برای ماهها تعطیل کنند.
اغراق نیست اگر بگوئیم در میان تمام زیرشاخههای حوزه فرهنگ، فعالان هیچ هنری به اندازه تئاتر، از ناآرامی های سال گذشته ضربه نخوردند
دیگر همه میدانند که فعالان حوزه تئاتر، دارای کمترین میزان دریافتی هستند که کفاف زندگی آنها را نمیدهد و تنها عشق عمیق به صحنه است که آنها را در این وادی نگهمیدارد. حال تصور کنید که همین درآمد محدود و اندک، برای ماههای متمادی قطع شود.
آنزمان است که اخبار ناگواری از این هنرمندان به گوش رسید. از فروش لوازم خانه و اتومبیل برای ارتزاق گرفته تا مشغول شدن به مسافرکشی، ازجمله اخباری بود که درباره این هنرمندان به بیرون درز پیدا کرد. جنبه دردناک ماجرا آنجایی بود که شنیده شد، اثاثیه چند بازیگر و فعال حوزه تئاتر به دلیل عدمپرداخت کرایه خانه یا سررسید موعد اجاره، به پیادهرو منتقل شده است.
اینها، دردهایی است که آنها برای فعالان حوزه تئاتر به ارمغان آوردند. کسانی که به بهانه رسیدن به آزادی، به خیابانها ریختند و حتی به هنرمندان تئاتر که آرام و بیصدا در گوشهای مشغول به کار بودند نیز رحم نکردند و اجازه کار به آنها را ندادند. اما مگر این هنرمندان چه گناهی مرتکب شده بودند که باید ماهها سختی و نداری را تحمل میکردند؟ حتی مواردی وجود دارد که برخی از این هنرمندان، همچنان با تبعات اغتشاشات سال گذشته، دست به گریبان بوده و نتوانستهاند زندگی و روان خود را به وضعیت نرمال و مطلوب برسانند.
اغتشاشات گناهی بدتر از کرونا را برای بچههای تئاتر رقم زد. زمانی که گروههای تئاتری پس از دعوت دولت سیزدهم، به سالنها بازگشتند، برنامهریزیهایی انجام دادند تا طی آن، ناکامیهای ۲ سال کرونایی را جبران کنند. عدهای قرار بود به سر و وضع خانواده خود سروسامانی بدهند. برخی به دنبال ازدواج و تهیه جهیزیه بودند، برخی نیز سودای گسترش فعالیتهای هنری خود داشتند و... اما تمام این تفکرات، با اغتشاشات از هم گسست و امکان فعلیت نیافت. این وقفه ۳ تا ۴ ماهه، زمینهای را ترتیب داد تا داشتههای یک سال این هنرمندان، به باد رفته و آنها مجبور شوند برخلاف تمام برنامهریزیهای قطعی و منطقی خود، دوباره از صفر شروع کنند و نقطه را به سر خط برگردانند.
بنابراین اگرچه سینماها در این مدت، با سانسهای کمتری، پخش فیلم داشتند و خوانندگان، با وجود تحریم کنسرت، کارهای جدید خود را در استودیوها میساختند اما هنرمندان تئاتر، در تمام این مدت خانهنشین بودند و نه فعالیتی میتوانستند انجام دهند و نه درآمدی داشتند که بتوانند ارتزاق کنند. بنابراین اغراق نیست اگر بگوئیم در میان تمام زیرشاخههای حوزه فرهنگ، فعالان هیچ هنری به اندازه تئاتر، از اغتشاشهای سال گذشته ضربه نخوردند.