تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۶:۳۴

تهران- ایرنا- اربعین شاید رسیدن به آستانه ظهور باشد، با این کوله بار خالی و دستان تهی؟! شرمنده‌ایم آقا جان، تک‌تک قدمهایمان نذر ظهورت. 

اربعین که می‌آید، قوم و قبیله و مذهب و نژاد و زبان، همه تفاوت‌هایی که باعث غربتمان شده فراموش می‌شود. اربعین که می‌آید، مسیرها یکی می‌شود، دلها و زبان‌ها یکی می‌شود. اربعین که می‌آید، نامت هر چه باشد، شهرتت حسینی است؛ پیشه‌ات، اندیشه‌ات و بینشت هر چه باشد، اربعین که می‌آید عاشورایی می‌شوی.

اربعین که می‌آید، حتی اگر جا هم بمانی، دلت کربُبلایی است، دم به دم و ناخداگاه نام حسین (ع) بر زبانت جاری است. چله‌نشینی عزای دردانه عالم است. اربعین که می‌آید دیگر سیاه پوشیدن رسم اندوهباری نیست، رسم عاشقان کربلاست.

اربعین مرز ندارد؛ جغرافیا نمی‌شناسد، پایانش لبه دنیاست تا سرحدات ظهور. اربعین که می‌آید، اگر طلبیده شده باشی هر چه راه باشد هموار می‌شود. هر چه دیوار باشد بر کنار. جذبت می کند تا وسط بین‌الحرمین. اصلا تا اربعین دیگر هیچ ایستادن و ایستگاهی مانعت نیست. همه چیز فقط راه است و راه، راه است و معبر، راه است و بی‌نهایت پل؛ اربعین شاهراهی است تا آستان ابدیت.

اربعین که می‌آید... اصلا اربعین که همیشه هست، طنین صدایش از همان چله سال ۶۱ در گوش عالم پیچیده، قلب هستی را چاک چاک کرده، و غمش هر آن تکرار می‌شود. اربعین که نمی‌آید، ماییم که باید تا اربعین بیاییم، هر لحظه، قدم به قدم؛ تا در عالم قدسی ظهور نفس بکشیم، ماییم که به اشتیاق اربعین هر چه داریم را باید نذر کنیم. اربعین شاید رسیدن به آستانه ظهور باشد. اما با این کوله بار خالی و دستان تهی چه کنیم؟! کجا بیاییم؟ شرمنده‌ایم آقا جان؛ تک‌تک قدمهایمان نذر ظهورت.