سینمای ایران فراز و فرودهای بسیاری را طی کرده تا امروز -۲۱شهریور۱۴۰۲- که ۱۲۳ ساله شده است. به مناسبت تولید این هنر، فیلمهایی را که در جهت تکریم مدیوم سینما و یا محوریت آن ساخته شدهاند را بررسی کردیم.
در تقویم ایرانی، ۲۱ شهریور روز ملی سینماست. سینما در ایران نسبت به کشورهای غربی، تولد دیرهنگامتری داشت و مسیر پرافت و خیزی را طی کرده است. به نوعی، ایرانیان ورود سینما به وطن را مدیون مظفرالدین شاه هستند. در سال ۱۲۷۹، مظفرالدینشاه در یکی از سفرهای خوشگذرانیاش در فرانسه، مجذوب سینماتوگراف میشود و به میرزا ابراهیمخان صحاف دستور میدهد تا این وسیله را خریداری کند.
در این زمان، نخستین بار این هنر جادویی وارد ایران میشود و آن جا که ایرانیان در هر هنری، علاقه به کنکاش و ورود در آن حوزه داشتند، کمکم وارد حرفه فیلمسازی شدند و دیگر خودشان هم آثار سینمایی-ایرانی خلق کردند. سینماتوگراف در دوران قاجار وارد ایران شد و پس از آن، آجرهای ساخت سالنهای سینمایی یکی پس از دیگر روی هم گذاشته شد.
نخستین فیلمهای صامت و ناطق ایرانی در دوران پهلوی ساخته شد و به اوج خود رسید و پس از انقلاب هم، سینما مسیرهای متفاوتی را برای رسیدن به هدف نهایی خود طی کرده است. به همین دلیل، ۲۱ شهریور، روز مهمی برای هر سینماگر یا سینمادوست ایرانی است. سال ۱۳۷۹ در چهارمین جشن بزرگ سینمای ایران و همزمان با بزرگداشت صدمین سال ورود سینما به ایران بود که ۲۱ شهریور ماه به عنوان روز ملی سینما نامگذاری شد و هر سال جشن خانه سینما در این روز برگزار میشود. درنتیجه ۲۱ شهریور ماه به عنوان روزی نمادین وارد تقویم ایرانیها شد.
ورود به این هنر هفتم و کار کردن در آن، مشقتهای فراوانی میطلبد. سینما دیده شدن را به همراه دارد و همین امر، هم لذتی برای هنرمندان دارد و هم برایشان دشواری. هنرمندان ایرانی هم از این قاعده مستثنی نیستند و نامهای بسیاری را میتوان یافت که در همین مدیوم سینما به شهرت رسیدند. طی این تولدهای پی در پی هنر هفتم، همواره فیلمسازانی بودهاند که علاقه به سینما را در قابهای خودِ سینما به تصویر کشیدهاند.
...پسرک با آن قد و قواره کوچکش مبهوت و حیران صحنه روبهروییاش شده است. از لابهلای پردههای آویزان تیرهرنگ، پنهانی سرش را به بیرون کشانده و با لبخندی که از سر هیجان روی لبهایش جا خوش کرده، به پرده سپید رنگی مقابلش چشم دوخته که عشق زن و مردی را به رخ میکشاند... این تصویر آشنا، یکی از سکانسهای ابتداییِ سینما پارادیزو است و این پسربچه سالواتوره نام دارد. کاراکتری که هر فردِ عاشق سینما او را میشناسد و با سالواتوره در دنیای خیالانگیزش هم قدم شده است. به همین دلیل، سینما پارادیزو یکی از خاطرهانگیزترین فیلمهایی است که درون خودش عاشقی با سینما را روایت میکند.
فیلم ناصرالدینشاه آکتور سینما هنوز از فیلمهای مهم مرتبط با سینماست. این فیلم روزهای سلطنت ناصرالدینشاه و علاقهاش به یک بازیگر زن را روایت میکند. ناصرالدینشاه آکتور سینما ژانر کمدی-فانتزی دارد و بازیگرانی همچون عزتالله انتظامی، محمدعلی کشاورز، مهدی هاشمی، اکبر عبدی، فاطمه معتمدآریا، داریوش ارجمند ایفای نقش کردهاند. این فیلم به دلیل تلفیق ژانر فانتزی و تاریخی یکی از اتفاقات مهم تاریخ سینمای ایران محسوب میشود.
سینما؛ هنری اعجابانگیز که بیش از یک قرن عمر کرده و با تولدش، هستی بسیاری از آدمیان را در سراسر کره خاکی تغییر داد. زمانی که هنر هفتم تحت عنوان سینما رواج پیدا کرد، همواره بستری شد تا مانند دیگر رسانهها (روزنامه و رادیو) در جهت اهداف ارسالکننده پیام به گیرنده در خدمت باشد. البته سینما تمایز متفاوتی با روزنامه، رادیو و تلویزیون دارد؛ زیرا خلاف این رسانههای جمعی، وظیفه ارسال خبر را ندارد. سینما رسانهای هنریتر از دیگر رسانههای جمعی است. از جهتی دیگر، ایدئولوژی با سینما درآمیخته شده و این دو را نمیتوان از یکدیگر جدا دانست. البته، بسیاری از نظریهپردازان، سینما را تنها هنر و رسانه نمیدانند و مانند امثال لویی آلتوسر (نظریهپرداز و فیلسوف)، سینما را ابزاری ایدئولوژیک حکومتها میدانند. هر چه از تولد سینما گذشت، این مدیوم پیچیده و وسیعتر شد و اکنون ژانرها و سبکهای مختلفی دارد و هنرمندان بزرگ و ماندگاری هم در دل خود پرورانده است. سینما خاصیتی اعجابانگیز و نمایشی دارد؛ این هنر هفتم، میتواند بین خیال و واقعیت قدم بزند و حتی در واقعیت اغراق کند.
با نگاهی به فیلمهای ایرانی، همواره میتوان نام آثاری را پیدا کرد که در تکریم سینما ساخته شدهاند و یا در آنها علاقه به سینما یا هنرپیشگی یکی از موضوعات فیلم است.
فیلمهای سینمایی همچون شبح کژدم کیانوش عیاری، ناصرالدینشاه آکتورسینما و هنرپیشه محسن مخلباف، کلوزآپ عباس کیارستمی، سینما سینماست سیدضیاءالدین دری، دو فیلم برای یک بلیط داریوش فرهنگ، میکس داریوش مهرجویی، مزاحم سیروس الوند، پله آخر علی مصفا، سینما شهر قصه کیوان علیمحمدی و علیاکبر حیدری و متروپل محمدعلی باشه آهنگر از جمله آثاری هستند که در ارتباط یا محوریت سینما ساخته شدهاند.
۱۲۳سالگی سینما؛ از «آپاراتچی» تا «متروپل»
کیوان علیمحمدی و علیاکبر حیدری در سال ۱۳۹۸، سینما شهرقصه را به صورت مشترک کارگردانی کردند. این فیلم در سی و هشتمین دوره از جشنواره فیلم فجر حضور داشت و تاکنون موفق به اکران عمومی نشده است. در جشنواره فیلم فجر، سینما شهرقصه را به فیلم سینما پارادیزو قیاس میکردند که گویی این فیلم ورژن ایرانیاش است. به نوعی دیگر، این فیلم دیدگاهی نوستالژی به آپارات و سینمای ایرانی دارد و قصهای را در دل تاریخ ایران روایت میکند. حامد کمیلی، بابک کریمی، آناهیتا درگاهی و فرخ نعمتی از جمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
متروپل عنوان آخرین ساخته محمدعلی باشهآهنگر است که چهل و یکمین دوره از جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. همچنین این فیلم سال گذشته توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری، فیلم و کارگردانی را کسب کند. متروپل قصه سینمایی را در دهه ۶۰ روایت میکند و مجتبی پیرزاده، نوشین مسعودیان، هومن برقنورد، پریوش نظریه و رضا کیانان بازیگران این فیلم را تشکیل میدهند. متروپل نیز همانند سینما شهر قصه هنوز به مرحله اکران عمومی نرسیده است.
جدا از پروژههای بلند سینمایی، با نگاهی به تولیدات فیلمهای کوتاه ایرانی، میتوان آثاری را در جهت تکریم به سینما پیدا کرد. آپاراتچی عنوان فیلم کوتاهی به کارگردانی سامان غنائمی و تولیدهشده در باشگاه فیلم سوره است. این فیلم، در سال ۱۴۰۰ و در روزهایی که سینماها در پی بحران عظیم کرونا و تعطیلی مداوم روزهای سیاهی را طی میکردند، در ستایش روز ملی سینما و احیای سالنهای سینما ساخته شد و مورد استقبال قرار گرفت. باشگاه سوره سینما وابسته به سازمان سینمایی سوره، از جمله سازمانهایی است که به مسئله سینما از حیث هنری آن توجه دارد و در این رابطه آثاری را هم خلق میکند.
اکنون سینمای ایران ۱۲۳ ساله شده؛ اما آمار مخاطبانش نشان میدهد که حال و احوال خوشی ندارد. فیلمهای نامبرده شده، برخی از آثاری هستند که به سینما توجه کردهاند و یا محوریت داستان را سینما شکل داده؛ اما همچنان جای آثار بلند و کوتاه سینمایی خالی است و فیلمسازان میتوانند در این مدیوم، از ظرفیتهای موجود استفاده کنند. کلام آخر اینکه روز ملی سینما، تنها به معنای تبریک و تجلیل کردن نیست؛ بلکه مدیران و هنرمندان مربوطه باید از این فرصت استفاده کنند تا سینمای بدحال را درمان کنند.
حالا، سینمای ایران ۱۲۳ ساله شده است.