به گزارش حوزه سیاست خارجی ایرنا، سخنان رئیس جمهور ایالات متحده در هفتاد و هشتمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد کوچکترین نشانی از ایده آل ها و اهداف جو بایدن درباره ایران نداشت و مرد بیمار کاخ سفید همچنان می تواند تضعیف برنامه های دولتش را به آنچه که تصمیم نسنجیده دونالد ترامپ در خروج از برجام می خواند مرتبط کند و از رنجی که می برد، گلایه کند.
جو بایدن در روزهایی که تحت بیشترین فشار از سوی مخالفان خود با کلیدواژه «باج دادن» به ایران پس از توافق اخیر با ایران و آزادی ۶ میلیارد دلار از منابع مالی تهران، قرار گرفته است، انتظار می رفت مواضع تهاجمی علیه ایران اتخاذ کرده تا وانمود کند چیزی عوض نشده است و می توانست تکراری ترین عبارت در واژگان سیاست خارجی آمریکا طی یک دهه گذشته را بر زبان آورد: همه گزینه ها روی میز است.
بایدن اما هیچیک از این کارها را نکرد و همانطور که تلاش کرد نسبت به چین مسئولانه تر صحبت کند و بگوید دنبال مناقشه با پکن نیست، تصمیم گرفت سطح تنش با ایران را مدیریت کرده و آن را افزایش ندهد. او فقط به این عبارات کلی و تکراری که واشنگتن اجازه دستیابی تهران به سلاح هستهای را نخواهد داد و به همکاری با شرکایش برای مهار فعالیتهای ایران در منطقه و جهان ادامه خواهد داد، بسنده کرد.
بایدن که سال گذشته همین موقع و به گمان تاثیرگذاری آشوب های کلیدخورده در ایران گفت ما در کنار شهروندان شجاع و زنان ایران که برای حقوق بنیادین خود تظاهرات می کنند، می ایستیم! امسال ما موضع خود را به این شکل تلطیف کرد که به حقوق زنان و دختران در سراسر جهان اشاره کند و بگوید که تفاوتی نمیکند که این زنان و دختران در تهران هستند یا جاری دیگری از جهان.
دیپلماسی در تعطیلات
رئیس جمهور دمکرات نمی توانست اشتباه پارسال را تکرار کند، کاخ سفید هنوز که هنوز است تلاش می کند از عواقب مواضع و تصمیمات نسنجیده ناشی از اشتباه محاسباتی خود نسبت به اتفاقات سال گذشته ایران، بکاهد، اشتباهات پیاپی آمریکایی ها، از مداخله در امور داخلی ایران گرفته تا بستن پنجره گفت وگو با پشت پا زدن به دیپلماسی و سرمایه گذاری پوچ و قمارگونه روی جریان برانداز ضد ایرانی و بی اعتبار خارج نشین که جز بی حیثیت شدن برای واشنگتن در پی نداشت، هنوز دامنگیر دولت فرتوت بایدن است.
دولت آمریکا خیلی دیر متوجه شد روی دیوار این اپوزیسیون ورشکسته نباید یادگاری می نوشته و ادامه بازی با مهره آنها در شطرنج سیاست خارجی با ایران نتیجه ای جز کیش و مات ندارد. شاید به همین خاطر حکام آمریکایی در این روزها نوع بازی با این دیاسپورای ویرانی طلب ایرانی را عوض کرده و از آنها خواسته اند نام و نشان و محل سکونت خود را تغییر دهند.
رئیس جمهور همیشه در تعطیلات آمریکا، مشخص نیست که در روزهای پرالتهاب سال گذشته ایران، در کدام تفریحگاه خود، ویلمینگتون یا ریهوباث بیچ در ایالت دلاویر به سر برده است اما حداقل این مسئله مشخص است که بایدن در این مدت دیپلماسی را هم با خودش به تعطیلات فرستاد. تبعات به مرخصی فرستادن دیپلماسی برای دولت بایدن سهمگین بود. تیم سیاست خارجی بایدن در ایران باد کاشت و توفان آن را در منطقه درو کرد. احیای روابط ایران و عربستان با میانجیگری چین یک اتحاد سه گانه شکل داد که کنترل غرب آسیا را تا حد زیادی از دستان آمریکا خارج کرد.
دولت بایدن زحمت زیادی کشید تا بتواند جبران مافات کرده و دوباره کانال گفت و گو با تهران را حفظ کند. ثمره این تلاش ها و تردد مکرر واسطه های عمانی و قطری به ایران در حکم کانال های پیام رسان میان تهران و واشنگتن به توافق مبادله زندانیان میان دو کشور و همچنین آزادسازی چند میلیارد دلار از دارایی های ارزی مسدود شده ایران انجامید.
این اتفاق که با حضور هیات ایرانی به ریاست رئیس جمهور ایران در نیویورک همزمان شده، سرخوردگی منتقدان آمریکایی بایدن و براندازان ایرانی را به دنبال داشته است، در آمریکا مخالفان سیاسی دولت بایدن که این توافق در چنین زمانی را نشانه ضعف آمریکا و کرنش واشنگتن در برابر تهران می دانند. جریان برانداز هم عمیقا احساس می کند دولت بایدن از پشت به آنها خنجر زده و آنها را به ایران فروخته است و احتمالا این ۶ میلیارد دلار هم اشانتیون این فروش است.
جفت پوچ برای بایدن
حقیقت این است که همه چیز عوض شده است، همانطور که چندی پیش دیوید آرون میلر دیپلمات برجسته آمریکایی و عضو ارشد بنیاد کارنگی در فارن پالیسی نوشت هیچ معامله خوبی با ایران وجود ندارد، فقط معاملات بد و بدتر وجود دارد و اینکه رویکرد بایدن به ایران، جسورانه یا زیبا نیست اما در دنیای بیرحمانه برخورد با ایران که گزینهها از بد به بدتر میروند، تصور جایگزینی بهتر دشوار است.
در واشنگتن دی سی، تمامی گزینه هایی که روی میز رئیس جمهور بایدن درباره ایران گذاشته شده است به «جفت پوچ» ختم شده است، بایدن و تیمش نه تنها نتوانستند با سیاست فشار، ایران را ودار به اجرای کامل برجام کنند و آن را به سکوی پرتابی برای یک توافق گسترده تر و طولانی که هیچ بندی آن را به غروب نکشاند، تبدیل کنند، بلکه امتیاز آزادسازی منابع مالی را که فقط در ازای توقف غنی سازی اروانیوم قابل بررسی می دانستند در نهایت آن را در قبال آزادی زندانیان خود در ایران به حریف واگذار کنند.
به همین خاطر رئیس جمهور آمریکا ناچار بود که مواضع خود در خصوص ایران را در طول سخنرانی اش در سازمان ملل تلطیف کند. بایدن نمی توانست وانمود کند چیزی عوض نشده و همه گزینه ها روی میز است. شاید این تنها باری بود که ذهن رئیس جمهور آمریکا او را یاری کرد که فراموش نکند دقیقا چیه چیزی را باید بگوید!