به گزارش روز شنبه ایرنا به نقل از این رسانه آمریکایی، تردیدی وجود ندارد که دولت آمریکا تصمیم گرفته است رشد اقتصادی چین را به ویژه در زمینه های توسعه فناوری کندتر کند. اگرچه به طور قطع، دولت جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا چنین اهداف را بصورت واضح رد می کند. اما جانت یلن در ۲۰ آوریل گفت: «رشد اقتصادی چین نباید با رهبری اقتصادی ایالات متحده ناسازگار باشد. ایالات متحده همچنان پویاترین و پررونق ترین اقتصاد جهان است. دلیلی برای ترس از رقابت سالم اقتصادی با هیچ کشوری نداریم.»
جیک سالیوان نیز در در اواخر ماه آوریل (خرداد-تیر) گفت کنترلهای صادراتی ما همچنان بر فناوری متمرکز خواهد بود که میتواند توازن نظامی را تغییر دهد. واشنگتن صرفاً تضمین میکند که از فناوری ایالات متحده و متحدانش علیه ما استفاده نشود. با این حال، دولت بایدن در اعمال خود نشان داده است که چشم اندازش فراتر از این اهداف ساده است.
هنوز آمریکا تعرفههای تجاری اعمال شده توسط دونالد ترامپ رئیس جمهور پیشین آمریکا در سال ۲۰۱۸ بر چین را تغییر نداده است. اگرچه بایدن، نامزد ریاست جمهوری آمریکا در ژوئیه ۲۰۱۹ از چنین سیاستهایی انتقاد کرد و گفت: «ترامپ ممکن است فکر کند که نسبت به چین سختگیر است. تنها چیزی که او در نتیجه آن تحویل داده است این است که کشاورزان، تولیدکنندگان و مصرفکنندگان آمریکایی ضرر بیشتری را می پردازند. » در عوض، دولت بایدن با اعمال ممنوعیت بر صادرات تراشه ها، تجهیزات نیمه هادی و نرم افزارهای منتخب، تلاش کرده است تا فشار بر چین را افزایش دهد.
این کشور همچنین متحدان خود مانند هلند و ژاپن را متقاعد کرده است که از این روش پیروی کنند. اخیراً دولت بایدن دستوری اجرایی صادر کرد که بر اساس آن سرمایهگذاریهای آمریکایی در چین شامل «فناوریها و محصولات حساس در بخشهای نیمهرساناها و میکروالکترونیک، فناوریهای اطلاعات کوانتومی، و هوش مصنوعی» که «یک تهدید شدید امنیت ملی هستند» را منع کرده است.
زیرا واشنگتن بر این باور است که چنین پتانسیلهایی ممکن است با هدف پیشبرد قابل توجه بخش نظامی، اطلاعاتی، نظارتی یا قابلیت های سایبری چین باشد. همه این اقدامات تأیید می کند که دولت آمریکا در تلاش است تا رشد چین را متوقف کند. با این حال، سوال بزرگ این است که آیا آمریکا می تواند در این کارزار موفق شود یا خیر و احتمالاً پاسخ این سوال خیر است. خوشبختانه، هنوز برای ایالات متحده دیر نیست که سیاست چین خود را به سمت رویکردی تغییر دهد که بهتر بتواند به آمریکایی ها و سایر نقاط جهان خدمت کند. . در این گزارش از تصمیم آمریکا برای کند کردن توسعه فناوری چین به حماقت توصیف شده است زیرا چین مدرن بارها نشان داده است که توسعه فناوری چین قابل توقف نیست.
از زمان ایجاد جمهوری خلق چین در سال ۱۹۴۹، تلاشهای زیادی برای محدود کردن دسترسی چین به فناوریهای حیاتی مختلف، از جمله سلاحهای هستهای، فضا، ارتباطات ماهوارهای، جیپیاس، نیمهرساناها، ابررایانهها و هوش مصنوعی صورت گرفته است.
ایالات متحده همچنین سعی کرده است سلطه چین در بازار فایو جی را محدود کند. در طول تاریخ، تلاشهای اجرایی یکجانبه یا فراسرزمینی برای محدود کردن رشد فناوری پهپادهای تجاری و وسایل نقلیه الکتریکی چین شکست خورده است. در سال ۱۹۹۳ دولت کلینتون تلاش کرد دسترسی چین به فناوری ماهواره را محدود کند. این در حالیست که امروزه چین حدود ۵۴۰ ماهواره در فضا دارد و رقیبی برای استارلینک به فضا پرتاب می کند.
هنگامی که آمریکا در سال ۱۹۹۹ دسترسی چین را به سیستم دادههای مکانی خود محدود کرد، چین به سادگی سیستم های موازی ماهوارهای ناوبری جهانی یکی از اولین موجهای جداسازی فناوری بزرگ ساخت. این فناوری در حال حاضر بزرگترین فن آوری ماهواره ای است که دارای ۳۱ ماهواره است و با ۱۲۰ پایگاه در زمین در ارتباط است و اکثر کشورها را در جهان پوشش می دهد.
تاکنون کشورهای بیشتری نیز تلاش کردهاند و نتوانستهاند جلوی پیشرفت فنی چین را بگیرند. در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، زمانی که اتحاد جماهیر شوروی فناوری تسلیحات هستهای را از چین دریغ کرد، چین «پروژه منهتن» خود را در اوایل دهه ۱۹۶۰ راهاندازی کرد و موفق شد اولین سلاح هستهای خود را تا سال ۱۹۶۴ آزمایش کند. بسیاری از اقدامات دولت بایدن علیه چین نیز بدون در نظر گرفتن ظرفیت چین برای مقابله به مثل انجام شد.
چین در حال حاضر در فرآوری منیزیم، بیسموت، تنگستن، گرافیت، سیلیکون، وانادیم، فلورسپار، تلوریم، ایندیم، آنتیموان، باریت، روی و قلع تقریباً انحصار دارد. چین همچنین در پردازش مواد معدنی مانند لیتیوم، کبالت، نیکل و مس، که برای صنعت به سرعت در حال توسعه سطح جهان حیاتی هستند، نیز تسلط دارد.
اقدامات آمریکا برای محروم کردن چین از دسترسی به پیشرفتهترین تراشهها حتی میتواند به شرکتهای بزرگ تولیدکننده تراشههای آمریکایی بیشتر از آنکه به چین آسیب برساند، صدمه برساند.
چین بزرگترین مصرف کننده نیمه هادی ها در جهان است. طی ده سال گذشته، چین مقادیر زیادی تراشه از شرکت های آمریکایی وارد کرده است. طبق گزارش اتاق بازرگانی ایالات متحده، شرکت های مستقر در چین در سال ۲۰۱۹ حدود ۷۰.۵ میلیارد دلار نیمه هادی از شرکت های آمریکایی وارد کردند که تقریباً ۳۷ درصد از فروش جهانی این شرکت ها را تشکیل می دهد. دست کم ۶۰ درصد از درآمد کوالکام، یک چهارم درآمد اینتل و یک پنجم فروش انویدیا از بازار چین است.
اتاق بازرگانی آمریکا تخمین می زند که اگر ایالات متحده فروش نیمه هادی ها به چین را به طور کامل ممنوع کند، شرکت های آمریکایی ۸۳ میلیارد دلار از درآمد سالانه خود را از دست خواهند داد و باید ۱۲۴۰۰۰ شغل را کاهش دهند. آنها همچنین باید بودجه تحقیق و توسعه سالانه خود را حداقل ۱۲ میلیارد دلار و هزینه سرمایه خود را ۱۳ میلیارد دلار کاهش دهند. این امر رقابت طولانی مدت در مقیاس جهانی را برای آنها دشوارتر می کند.
شرکت های نیمه هادی آمریکایی کاملا آگاه هستند که اقدامات ایالات متحده علیه چین در عرصه تراشه ها بیشتر از منافع چین به منافع آنها آسیب می رساند. انجمن صنعت نیمه هادی ایالات متحده پیشتر در بیانیه ای اعلام کرده است که گام های مکرر واشنگتن برای اعمال محدودیت های بیش از حد علیه چین، رقابت صنعت نیمه هادی ایالات متحده را کاهش می دهد، زنجیره تامین را مختل می کند و در نهایت باعث عدم اطمینان قابل توجهی در بازار می شود.
این انجمن همچنین از دولت بایدن خواسته است بدون تعامل گسترده تر با نمایندگان و کارشناسان صنعت نیمه هادی، محدودیت های بیشتری را اعمال نکند. به دنبال قانون منع فروش تراشه های کامپیوتری به چین، سایر کشورهای تولید کننده تراشه، در حال فروش این قطعات به چین هستند و بنابراین این اقدامات آمریکا بیهوده خواهد بود. به عبارت دیگر ممنوعیت صادرات تراشه به چین سبب شده است، این کشور خیلی سریع تر در زمینه تولید تراشه به خودکفایی برسد.
در این گزارش آمده است به دلیل سیاستهای کوته گرایانه آمریکا، اکنون یک اژدهای خفته از خواب بیدار شد. آمریکا به دلیل این سیاستها با مشکل از دست دادن درآمدهای حیاتی خود مواجه شده است. اکنون چین به یک کشور پیشرو در زمینه تراشه های نیمه هادی تبدیل شده است و در زمینه سایر فن آوری های دیگر نیز در حال پیشرفت است.
از آنجایی که بعید است آمریکا بتواند مانع رشد و توسعه فناوری چین شود، باید بکوشد رویکرد روشنگرانه تری را در این خصوص اتخاذ کند. اکنون در میان سیاستگزاران آمریکایی این باور وجود دارد که سیاست پنج دهه تعامل آمریکا با چین شکست خورده است. در پایان این گزارش آمده است اکنون زمان آن فرا رسیده است که آمریکا روش هایی را که برای تأمین اهداف سیاست خارجی خود به کار می گیرد، مورد ارزیابی مجدد قرار دهد.
۱