تهران- ایرنا- امروز زن مسلمان ایرانی در مواجهه با مسائل جدید، تفکر قالبی و سنتی نمی‌­تواند مفید باشد و مهارت مورد نیاز، توانایی حل مساله برای یافتن راه حل مناسب در جهت دستیابی به هدف است.

زنان نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل می دهند و در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی نقش تعیین کننده ای دارند. به نظر می رسد یکی از مولفه های پیشرفت هر کشوری اطمینان از توانمندی زنان در جهت بهبود کیفیت زندگی آنان است. از طرفی جهان امروز در حال تحول و پیشرفت است و این تحولات موجب پیدایش نیازهای جدید می شود و پاسخ به این نیازها ضروری می نماید. واقعیت های زندگی اقتضا می کند که آنچه در جامعه تحت عنوان قانون تعیین و اجرا می شود و موجب برقراری نظم عمومی می گردد، پاسخ قانع کننده ای به این واقعیت ها داده و نیازهای جدید جامعه زنان را در تمامی نقش های ایشان برطرف کنند.

پژوهش های صورت گرفته در حوزه زنان نشان می دهد که الگوی توسعه در بسیاری از کشورهای جهان بر پایه معیارهایی چون توانمندی زنان بنا شده و یکی از راه های رشد و رفع مشکلات زنان توانمند ساختن آنان در همه ابعاد با توجه به مسائل و چالش های محیطی ایشان است. باید توجه داشت توانمندی، کلمه ای است که استفاده های زیادی از آن می شود و با توجه به اینکه به چه منظور یا در چه زمینه ای مطرح شود، مولفه های زیاد بر آن متصور است.

برای تحلیل درست این نیازها ضروری می نماید که به نگرش خود افراد نیز توجه ویژه ای شود. بررسی این نگرش ها در سطح فردی و اجتماعی بسیار حائز اهمیت است، چرا که نگرش های فرد، رفتار وی را تعیین می کند و در سطح اجتماع این نگرش ها وضعیت فرهنگی و اجتماعی و به طور کلی زندگی مردم را تحت تاثیر قرار می دهد. پس با مطالعه نگرش ها می توان رفتار افراد را نیز مطالعه کرد و با تغییر در نگرش ها نیز می توان رفتار مردم را به سمت اهداف تغییر داد.

اگر بخواهیم برای توانمندساختن زنان ایرانی بکوشیم باید ابتدا مشخص کنیم، زنان چه نگرشی به سطوح توانمندی خود و البته نیازها و نقش های خود دارند؛ به ویژه توانمندی روانی زنان که جنبه اساسی توانمندی در جامعه ما محسوب می شود. منظور این است که رفتار و گفتار فرد حاکی از اعتماد به نفس و اطمینان خاطر باشد؛ بتواند ارزیابی صحیح و شناخت واقعی از خویش داشته و به استعدادها و محدودیت های خود آگاه باشد، با مشکلات رودررو شود و آنان را رفع کند، اهداف خود را با آگاهی دقیق بشناسد و برای دسترسی به آن بکوشد. برای زن مسلمان ایرانی امروزه، در مواجهه با مسائل جدید، تفکر قالبی و سنتی نمی تواند مفید باشد و مهارت مورد نیاز، توانایی حل مساله برای یافتن راه حل مناسب در جهت دستیابی به هدف است.

مسائل زنان ممکن است در موقعیتی نامعین و متناقض ایجاد شود و وضعیت موجود برای زنی که بخواهد چارچوب های شرعی خود را رعایت کند و در کنار نقش های خانوادگی و میل به رشد فردی در جامعه نیز رسالت خود را ایفا کند، بسیار متفاوت است. پس افراد در این توانمندی باید راه های برخورد درست در موقعیت های کلی را فرا گیرند نه راه حل های خاص در موقعیت های خاص. پس توانمندی حل مساله کمک می کند فرد بتواند موثرترین راه حل را شناسایی کند و با روش موثر مشکلات را پشت سرگذارد که با آموزش استدلال کردن به کمک اعتقادات و ارزش های و تصمیم گری موثر در فرد ایجاد می شود تا زنان بتوانند هم در خانواده آرامش داشته باشند و هم در جامعه موثر حضور پیدا کنند. البته باید ذکر نمود که این مهم بدون کمک و همراهی مردان محقق نخواهد شد و زنان با بیشترین مهارت، طبق بسیاری از الگوهای توسعه و توانمندی وارداتی نباید به دنبال جنگ با مردان باشند.