تهران- ایرنا- نویسنده کتاب «بچۀ بازارچه» مهم‌ترین سند برای واقعی بودن کتاب را متن آن اعلام کرد و ادامه داد: متن کتاب می‌تواند کار واقعی و فاصله‌دار با واقعیت را از یکدیگر مشخص کند.

حمید قاسمی در گفت‌وگو با خبرنگار کتاب ایرنا، درباره چرایی نام‌گذاری کتاب «بچۀ بازارچه» توضیح داد: برای من شروع جنگ در بازارچه جوادیه اتفاق افتاد، در حالی که اسکیتی که با سختی بسیار خریده بودم، شکسته بود. حال و هوای بازارچه نقطه شروع شکل‌گیری جنگ در ذهن من بود. البته نام‌گذاری کتاب دلایل دیگری هم دارد از جمله اینکه بین بچه بازارچه و محیطی که من در آن بزرگ شدم، خمیرمایه ذهنم شکل گرفت، بین محیط خانواده و محله و رفت و آمدی که در بازارچه جوادیه اتفاق افتاد همخوانی وجود دارد، نکته به نکته این‌ها را در کتاب توضیح دادم.

نویسنده کتاب بچۀ بازارچه با بیان اینکه اسامی مختلفی را برای کتاب کاندید کرده بودند، ادامه داد: با توجه به اینکه مشاور اصلی ما مرتضی سرهنگی پژوهشگر ادبی بود، با اجماع دیگر همکاران در میان دیگر اسامی، نام بچه بازارچه را مناسب دانستیم.

حمید قاسمی نویسنده

شاکله اصلی کتاب ذهنیاتم بود

قاسمی با تاکید بر اینکه اگر راوی و نویسنده یک کتاب، یک فرد باشند نتیجه بهتری حاصل خواهد شد، افزود: راوی و نویسنده در کنار هم می‌توانند مجموعه‌ای را تشکیل دهند؛ البته اگر راوی قدرت نوشتن داشته باشد بهتر است. چه کسی بهتر از راوی می‌تواند خود را در آن کالبد قرار دهد کسی که در آن فضا حضور داشته باشد بهتر می‌تواند شرایط را ترسیم کند. البته ادعای توانمندی در نوشتن ندارم اما از تجربه‌ای که داشتم، دوستانی که همراهم بودند و در نتیجه سال‌ها رفت‌وآمد به دفتر ادبیات مقاومت، توانستم کار قابل قبولی را ارائه دهم.

چه کسی بهتر از راوی می‌تواند خود را در آن کالبد قرار دهد کسی که در آن فضا حضور داشته باشد بهتر می‌تواند شرایط را ترسیم کند

نویسنده کتاب بچه بازارچه با بیان اینکه اطلاعات کاملی از سال‌های جنگ نگهداری نکرده است، افزود: هرچه بود در ذهن ما بود، برای اینکه بتوانم فضای واقعی آن روزها را در کتاب نشان دهم روش پژوهشی را در پیش گرفتم. یعنی کلمه به کلمه کتاب بررسی و پرس‌وجو شده و برای اطمینان به سایت‎‌های مختلف مراجعه شده است. همچنین کار ما اقدام دقیقی است و به روش‌های مختلف محتوا را آزمون و به واقعیت نزدیک کردم.

او با اعلام اینکه ضمن اینکه شاکله اصلی کتاب چیزی بود که در ذهن داشت، ادامه داد: برای راستی‌آزمایی برای مثال سایت گُردان حضرت علی اکبر(ع) یکی از منابع من بود. دوران دفاع مقدس زمانی که در جنگ حضور داشتم در گُردان حضرت علی اکبر(ع) بودم؛ این گُردان سایتی دارد که به شکل روز شمار تهیه شده است و در آن نوشته شده است که در ساعت مشخص در روز مشخص گُردان به خط و با اتوبوس به سمت منطقه عملیاتی حرکت کرده است. این سایت هم در نتیجه جلسات متعددی که دوستانی که در قید حیات هستند و در جنگ حضور دارند، تهیه شده است.

جذابیت کافی در تاریخ شفاهی وجود دارد

قاسمی با بیان اینکه کتاب بچه بازارچه بیشتر نزدیک به تاریخ شفاهی نوشته شده است، ادامه داد: جذابیت کافی در تاریخ شفاهی وجود دارد و ما نیازی نداریم که شکل رمان به آن بدهیم. فضای دفاع مقدس آنقدر جذاب بوده که بتوانیم جذب لازم را برای مخاطب داشته باشیم. ضمن اینکه اگر نخواهیم بگوییم که کتاب به صورت مطلق تاریخ شفاهی است اما اگر طیفی میان تاریخ شفاهی و رمان در نظر بگیریم، کتاب به تاریخ شفاهی نزدیک‌تر است.

داستان آن روزها را آنطور که بوده نه آنطور که الان می‌پسندم یا دیگران می‌پسندند، با همان سادگی و صداقت ارائه دادم

نویسنده کتاب بچه بازارچه با بیان اینکه همه نوع کتابی در بازار وجود دارد، افزود: با توجه به بعد زمانی که از واقعه می‌گذرد، باید در نظر داشت، با فاصله گرفتن از یک واقعه وقتی بخواهید آن را روایت کنید ممکن است آن واقعه را با سلایق امروز نقد کنید و شاید نوع تعریف یک خاطره ۲۰ سال پیش با الان متفاوت باشد. نه اینکه بخواهیم خاطره را تغییر دهیم، نوع تعریف متفاوت خواهد شد من سعی کردم نوع تعریف هم مانند سلایق آن روزها باشد.

او ادامه داد: خودم را کامل، صادقانه و بی‌تکلف در فضای دفاع مقدس قرار دادم و به همان فضا باز گشتم. داستان آن روزها را آنطور که بوده نه آنطور که الان می‌پسندم یا دیگران می‌پسندند، با همان سادگی و صداقت ارائه دادم؛ اما هستند کارهایی که در آن‌ها اغراق شده است یا با واقعیت فاصله دارند.

به گفته این نویسنده هرچقدر کار صادقانه‌تر، ساده‌تر و بی‌تکلف‌تر باشد با استقبال بهتری مواجه می‌شود.

متن گویای حقیقت کتاب است

قاسمی درباره اهمیت درج چگونگی تهیه محتوای کتاب، توضیح داد: بیان اینکه این کتاب با چه روشی تهیه شده می‌تواند برای مخاطب کمک کننده باشد. روش تهیه کتاب گاهی در آن وجود دارد و گاهی ندارد. در مقدمه کتابم به سایت گُردان حضرت علی اکبر(ع) و دیگر سایت‌ها اشاره کردم. این منابع خیلی کمک کننده بود و اگر از این‌ها استفاده شده و دقت لازم در تالیف کتاب خرج شده باشد، بهتر است که در مقدمه اعلام شود. در کتاب‌های علمی در انتهای کار به منابع مورد استفاده اشاره شده است که نشان می‌دهد محتوای کتاب زاییده ذهنی نویسنده نیست.

نویسنده کتاب بچه بازارچه مهم‌ترین سند برای واقعی بودن کتاب را متن آن اعلام کرد و ادامه داد: متن کتاب می‌تواند کار واقعی و فاصله‌دار با واقعیت را مشخص کند. به نظرم خواننده کتاب عاقل است و با مطالعه کتاب می‌تواند حس را دریافت کند که این نوشته چقدر از دل و واقعیت برآمده است.

همه معادلات و قوانین بین‌المللی را تغییر داده بودیم

قاسمی با بیان اینکه نوشتن این کتاب به نوعی بدهی او به تاریخ بوده است، گفت: با نوشتن کتاب بچه بازارچه خواستم خودم را سبک کنم. این اقدام بار و بدهی بود که به تاریخ داشتم. به همین دلیل سعی کردم دقیق بنویسم تا بدهی‌ام را به تاریخ بپردازم. اگر این مطالب را برای کودکان سرزمین ننویسم آن‌ها چطور می‌توانند از تجربه‌های من باخبر شوند؟

نویسنده کتاب بچه بازارچه که در زمان جنگ ۱۵ سال داشت، ادامه داد: در آن سال‌ها ۱۵ ساله بودیم اما کودک ۱۵ ساله آن سال‌ها با ۱۵ ساله‌های امروز از نظرهایی متفاوت بود. نوجوانان و جوانان تحت تاثیر جنگ و انقلاب به بلوغ زودرس فکری رسیدند. این باعث شد که جنگ به محلی تبدیل شود تا افراد بتوانند توانایی خود را بروز دهند.

او ادامه داد: آن زمان اگر کسی می‌توانست به جنگ و دفاع مقدس برود و اما خودش در آن شرکت نمی‌کرد، عذاب وجدان می‌گرفت. ما همه معادلات و قوانین بین‌المللی را تغییر داده بودیم و استانداردها تغییر کرده بود؛ جوانان دمار از روزگار نیروهای عراقی درآورده بودند. اگر همه چیز به عقب برگردد به نظرم تصمیم درستی بود.