ارومیه - ایرنا - نوجوانی که از پشت میزهای مدرسه برخاسته و درس و مشق و کتاب و دفتر را رها کرده و راهی جبهه های جنگ شده بود، امروز مویی سپید کرده ولی همچنان خود را در مسیر دفاع مقدس می داند و تاکید دارد که اگر ۵۰۰ بار هم جنگ تکرار شود، دوباره در جبهه حاضر خواهد شد؛ او «محمد حمزه» است.

به گزارش ایرنا، جبهه های جنگ هنوز رد پایشان را به‌خاطر دارد و هنوز نوای الله اکبر آنان از دل زمان به گوش می رسد؛ عملیات فتح المبین، والفجر، بیت المقدس و عملیات های بی نهایتی که با خون خود خلق کردند تا وجبی از خاک نصیب دشمن نشود. یک پایش قطع می شد با پای دیگر می دوید، یک دست قطع می شد با دست دیگر اسلحه به دست می گرفت؛ خنده مستانه در میان خون و گلوله سر می داد.

خناسان گفتند زمین را بدهیم زمان را بگیریم؛ اما اینان گفتند جان می دهیم و زمین نمی فروشیم. جنگ که تمام شد بعضی آمدند، برخی نیامدند، یکی زیر تازیانه های دشمن جام شهادت نوشید، دیگری مفقود الاثر شد تا سالیان سال اما ذره ای از خاک ایران جدا نشد.

آنها در برابر دشمن تا بن دندان مسلح با ابتدایی ترین تجهیزات مبارزه کردند و عملیات های بزرگی را هدایت کردند که حیرت تحلیلگران نظامی جهان را برانگیخت.

امروز سال ها از ۳۱ شهریور ۱۳۶۰ آغاز جنگ تحمیلی می گذرد؛ جنگی ناجوانمردانه که چهره خبیث مدعیان دروغین حقوق بشر را به جهانیان نشان داد.

روزها و هفته ها گذشته و تقویم ورق خورده و امروز در چهل و سومین سالگرد دفاع مقدس و در هفته ای که به پاس قدردانی از ایثارگری های مردان مرد نامگذاری شده است، پای صحبت رزمنده دوران دفاع مقدس، محمد حمزه نشسته و گوش به حرفهایش سپردیم؛ آنچه درپی می آید ماحصل این گفت و گوست.

ایرنا: با سپاس از وقتی که در اختیار ما گذاشتید؛ لطفا خودتان را معرفی نمایید؟

حمزه: من متولد ۱۳۴۴ در ارومیه هستم؛ محله مسجد میدان که امروز خیابان عطایی نامیده می شود محله پدری ماست. ما دردوران انقلاب توفیق داشتیم درکنار دوستانی که در انقلاب مشارکت داشتند، حاضر باشیم.

ایرنا: چه زمانی جبهه را انتخاب کردید و آن موقع چند سال داشتید؟

حمزه: ۱۵ یا ۱۶ سال داشتم؛ شوق رفتن به جبهه های جنگ وجودم را فراگرفت ولی چون سنم پایین بود به همراه دوستانم یک و نیم سال انتظار جبهه رفتن را کشیدم؛ افرادی که به جبهه می رفتند و می آمدند و صحنه ها را برایمان توصیف می کردند، شوقمان مضاعف می شد و عاقبت سال ۶۱ به اهواز اعزام شدیم ما آموزش ندیده بودیم و تنها آموزش اسلحه های معمولی را یاد گرفته بودیم ولی بعدا رفتیم در جبهه آموزش دیدیم؛ اولین بار به طور رسمی سال ۶۱ در جبهه حضور داشتم و در عملیات رمضان شرکت کردم و تا پایان دفاع مقدس در جبهه حضور یافتم.

ایرنا: خانواده موافق رفتن شما به جبهه بود؟

حمزه: فرزند بزرگ خانواده بودم، قطعا راضی به آن معنا نبودند با توجه به اینکه از همسایگان هم رفته و شهید شده بودند، با دست دور می کردند و با پا پیش می کشیدند؛ از یک طرف راضی بودند و از طرف دیگر می ترسیدند برویم برایمان اتفاقی بیفتد، در مجموع رضایت داشتند که رفتیم.

ایرنا: مبارزه در میدان جنگ به چه شکل بود و چطور سختی ها را تحمل می کردید؟

حمزه: از آموزش آن‌چنانی برخوردار نبودیم و از نظر سنی در شرایطی قرار داشتیم که آموزش ندیده بودیم؛ فقط با تکیه بر انگیزه ملی و اعتقادی به دفاع از وطن و خاکمان می پرداختیم که مورد تعرض قرار گرفته بود و با تمام توان در برابر متجاوز می ایستادیم تا خاک و سرزمینمان به دست دشمن نیفتد و از طرفی باورهای دینی بزرگترین پشتوانه و هدایتگرمان بود که در میدان جنگ حضور داشته باشیم زیرا از ۶ سالگی در مسجد بزرگ شده بودیم و یاد گرفته بودیم در برابر دشمن باید بایستیم.

اولین روزی که وارد اهواز شدیم، ساعت ۲ ظهر از قطار پیاده شدیم؛ گرمای ۴۸ درجه بی سابقه بود یادم نمی رود یک ساعت منتظر ماندیم تا رابط تیپ عاشورا بیاید و ما را به مقر ببرد؛ در آن ساعت رزمندگان تیب های دیگر را می دیدیم که در شهر حضور داشتند، آنها صحنه جنگ را ترسیم می کردندو فکر ما تنها رفتن به خط مقدم بود.

آنچه برای ما بی اهمیت بود، سختی و گرما بود هیچ یادم نمی رود بی صبرانه منتظر بودیم که رابط جنگ بیاید و ما را مستقیم به خط مقدم ببرد؛ رابط آمد ما را بردند به مقر و سازمان دهی شدیم، سازمان دهی ما طول کشید و ما همچنان ثانیه شماری می کردیم برای رفتن به خط مقدم، در حالیکه جنگ مراتب خودش را داشت.

دفاع مقدس اینطور نبود که مملکت آماده جنگ باشد، نفر، تجهیزات،سازماندهی، تیپ و لشکر مان آماده باشد و دشمن وقتی حمله کرد، جلوی او بایستیم؛ بدون هیچگونه آمادگی قبلی، بدون ابزار صرفا با انگیزه مذهبی و دفاع از وطن در میدان نبرد حضور یافتیم، بعدها خدا توفیق داد ابزارها جور شد، آموزش دیدیم، با اسلحه و میدان آشنا شدیم و آرام آرام جبهه ها تقویت شدند.

ایرنا: برای رفتن به خط مقدم رقابت می کردید؟

حمزه: ازهمان آغاز آنچه برای ما مهم و اصل بود خط مقدم بود و تصور می کردیم رسیدیم جبهه مستقیم برویم خط مقدم؛ اما روزی که به اهواز رسیدیم برخلاف تصور به ما گفتند شما نیروی پشتیبانی شده اید و تنها در اهواز می مانید و خدمت می کنید؛ به عبارتی سازمان دهی صورت گرفت و هرکسی در جایی بکار گرفته می شد که نیاز هست؛ وقتی این کار انجام می گرفت و می آمدند و می گفتند مثلا شما در گردان کارکن و دیگری در توپخانه، براداران به شدت گلایه مند می شدند و می گفتند ما نیامدیم در تدارکات کار کنیم، من آمدم در خط نقش آفرین باشم.

گاها شیطنت می کردیم و می گفتیم فردی که می فرستید خط مقدم ضعف جسمی دارد، به جای او من بروم؛ این اتفاق عمومی بود بین رزمندگان و ما خط را فقط خط مقدم می دانستیم و بعد آشنا شدیم دیدیم خط دوم و سوم هم هست جبهه مراتب رزم دارد.

رزمنده دوران جنگ و رزمنده امروز چه تفاوتی باهم دارند؟

حمزه: جنود الهی در هر عصری روی زمین هست؛ هیچ فرقی بین رزمنده امروز و رزمنده سال ۵۹ و ۶۰ نمی بینم و حتی رزمندگان صدر اسلام همین خصوصیات را داشتند؛ الان فضایی که امروز برجامعه حاکم است فضای علم و تکنولوژی است ما با رسانه ای که غیرقابل کنترل است مواجه هستیم، تمام رسانه های جهان برای خود جا باز کرده و میدان داری می کنند و دسترسی به آن آسان است؛ در دست هرکس گوشی موبایلی است که می تواند راحت به شبکه ها و آنچه مدنظرش است وصل شود و از آن بهره برداری کند، شما می بینید دراین فضا شهدایی مثل شهید "عجمیان" و " آرمان" ظهور می کند.

در جنگ حیله و فریب است ولی دامنه فریب مشخص بود؛ در عقبه ما فریب کمرنگ بود ولی امروز استکبار با باورهای دنیا بازی می کند بنابراین قیمت رزمنده امروز به شدت بالاتر از رزمنده دوران دفاع مقدس است.

ایرنا: دوباره جنگ شود حاضرید به جبهه بروید؟

رزمنده دوران دفاع مقدس: اگر ۵۰۰ بار هم صحنه دفاع مقدس تکرار شود، دوباره به میدان نبرد می روم؛ می روم تا از سرزمینم دفاع کنم و رضایت خدا را کسب کنم، ما همچنان بر باورها و اعتقاد خود راسخیم و دفاع از وطن را وظیفه خود می دانیم.

ایرنا: چرا جنگ تحمیلی، دفاع مقدس نام گرفت؟

رزمنده دوران دفاع مقدس: دشمن به خاک ما تجاوز کرده بود، باورهایمان را نشانه گرفته بود در حالی که ما خالی از هرگونه تجهیزات بودیم؛ امام راحل فرمود ما از مملکت خود دفاع می کنیم و قصد کشور گشایی نداریم و علاوه براین مبارزه ما با باور شکل گرفت و متکی به اعتقاد و ایمان بود؛ برهمین اساس دفاع ما دفاع مقدس نام گرفت دفاع از خاک و وطن.

تحلیلگران غربی نه در دوران جنگ و نه امروز هرگز نتوانستند به تحلیل دفاع مقدس و عملیات های بزرگی که صورت گرفت بپردازند، آنها هنوز در تحلیل دفاع مقدس هشت ساله ایران ناتوان مانده اند؛ زیرا دفاع مقدس عرصه الهی، معنوی و آخرالزمانی است ونگرش کارشناسه غربی هرگز نمی تواند آن را تحلیل کند.

ایرنا: بازخوانی وقایع دفاع مقدس چقدر ضروری است؟

حمزه: همه ما مدیون دفاع مقدس هستیم و برای شناساندن ابعاد مختلف آن باید تلاش کنیم و به نسل امروز زوایای مختلف آن و رشادت های رزمندگان را بشناسانیم.

پس از جنگ راه اندازی کاروان های راهیان نور اقدامی ارزنده در جهت شناساندن مناطق عملیاتی و و مبارزات رزمندگان اسلام بود و بی انصافی است از کنار این مهم بگذریم ولی عظمت واقعه آن قدر زیاد است که امام راحل می فرماید ای بسیجی ها و ای رزمندگان مزار شما زیارتگاه مردم خواهد شد بنابراین برای تبیین ابعاد مختلف دفاع مقدس باید با تمام توان تلاش کرده و همه دست به کار شوند.

امروز خسته شدن برای ما سم است

رزمنده دوران دفاع مقدس در سخن پایانی خود تاکید کرد امروز خسته شدن برای ما سم است چهارچشمی نقشه های دشمن را رصد کنیم؛ دشمن نباید بداند و ببیند ما لباس رزم را از تن بیرون آورده ایم.

به گزارش ایرنا، دفاع مقدس در زمینه‏ های مختلف سیاسی، نظامی، اجتماعی، فرهنگی توانست معادلات جهانی معمول را بر هم بزند و تحلیل ‏های مادی دنیاپرستان را نقش بر آب سازد.

جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ۲ هزار و ۸۸۷ روز به طول انجامید که طی آن یکهزار روز نبرد فعال صورت گرفت که ۷۹۳ روز حمله از سوی رزمندگان اسلام بود و ۲۰۷ روز از سوی ارتش متجاوز بعثی.