گوته، شاعر و نویسنده آلمانی معتقد است که تمام شور هستی در ۳۶ وضعیت عاطفی خلاصه میشود و فراز و نشیبهای تاریخ بشریت همواره در این ۳۶ وضعیت تعریف شدهاند تا جایی که انسان با همین موقعیتها جنگ، صلح، اخلاق و تمدن را در جامعه جهانی شکل دادهاست.
با نگاهی به واقعۀ عاشورا و سیر حوادث کربلا، تمامی این ۳۶ پیرنگ و وضعیت دراماتیک را میتوان یافت که البته به لحاظ دراماتیک فقط پانزده وضعیت تراژیک در روز عاشورا رخ داده است. در واقع اگر قصه حماسی و تراژیک عاشورا را در سه دورۀ زمانی قبل از واقعه، متن واقعه و پس از واقعه در نظر بگیریم در هر لحظه با عناصر داستانی روبهرو میشویم که اجزای لازم برای طرح و تولید یک اثر نمایشی را پیش چشم ما میگذارند.
«سفیر» که در همان سال به عنوان پرفروش ترین فیلم سال لقب گرفت، نه تنها در زمان خود بلکه تا یک دهه به عنوان یک فیلم خوشساخت مذهبی به شمار میآید
از لوکیشن و موقعیت زمانی و جغرافیایی این واقعه تا وجود قهرمان و ضدقهرمان و گفتارها و دیالوگهای قدرتمند، عناصری هستند که به ماندگاری این اثر هنری کمک میکنند. اما نکتهای که بیش از همه در به تصویر کشیدن این واقعه به ذهن میرسد این است که در میان حضور حوزههای مختلف هنری مانند تعزیه، شعر و ادبیات شاید هنر تصویری و به شکل مشخص سینما به دلیل وجود باورها و انگارههای مذهبی، بضاعت کمتری را در این حادثه تاریخی از خود نشان داده است تا جایی که اکنون جای خالی بازنمایی این واقعه از میان دوربینهای فیلمبرداری و نقشآفرینیهای ماندگار حس میشود.
رعایت این دستنخوردگی در باورهای دینی مخاطب و حساسیتهای بیشمار در بهتصویر کشیدن اجزای دراماتیک این واقعه، سینماگران را به سمتی سوق داده تا بیشتر به شکل ایدئولوژیک با آن برخورد کنند و درسها و پیامهایی که از این تراژدی عظیم برمیآید را با تاویل و تفسیر دستمایه داستانپردازی و فیلمسازی خود قرار دهند و به لحاظ تصویری هم بر روی مناسبات و آیین و رسوم عزاداری و سوگواری تأکید کنند.
در همین فضا و شرایط است که باید ساخت اثری که به شکل تاریخی قصد روایت بخشی از این واقعه را دارد تحسین کرد آن هم در سالهایی که هنوز سینمای ایران جایگاه تثبیت شدهای نداشتهاست.
خط شکنی فیلمی مانند «سفیر» تا دو دهه بعد مبنای بسیاری از فیلمها و سریالهای تلویزیونی شد و بسیاری از کارگردانان متوجه اهمیت به تصویرکشیدن واقعۀ عاشورا شدندفیلم سینمایی سفیر به کارگردانی فریبرز صالح را میتوان نخستین فیلم جدی با مضمون پرداختن به قیام امام حسین (ع) معرفی کرد. این اثر در سال ۱۳۶۱ زمانی که سینمای ایران هیچ تجربۀ تصویریای از این واقعه ثبت نکرده بود و در روزهای آغازین هویتمندیاش می خواست پر و بال بگیرد بر اساس فیلمنامۀ مشترک فریبرز صالح و زندهیاد کیهان رهگذر به تصویر درآمد. سفیر ماجرای قیس ابن مسهر صیداوی نماینده امام حسین(ع) است که با نامهای محرمانه برای سلیمان خزاعی به طرف کوفه حرکت میکند.
او در راه به دست راهداران ابن زیاد والی کوفه دستگیر میشود. قیس قبل از دستگیری نامه امام را از بین میبرد. حسین ابن نمیر، فرمانده راهداران، قیس را به زندان ابن زیاد در کوفه منتقل میکند اما قیس در زندان زندانیان را بر ضد زندانبانها میشوراند. ابنزیاد که از این اتفاق مستاصل شده می خواهد این اتفاق را به نفع خودش تمام کند به همین دلیل به پیشنهاد مشاورش، خالد، از قیس میخواهد در مسجد سخنرانی کند و به دروغ به مردم بگوید امام قصد بیعت با یزید را دارد.
قیس می پذیرد و در روز موعود علیه یزید سخنرانی میکند. سخنرانی قیس فضای کوفه را به هم میریزد سبب آشوب میشود. ابن زیاد که به خشم آمده پس از سرکوب مردم، قیس را از فراز ارک به پایین میاندازد و به شهادت میرساند.
مقدمۀ قیام عاشورا
«سفیر» که در همان سال به عنوان پرفروش ترین فیلم سال لقب گرفت، نه تنها در زمان خود بلکه تا یک دهه به عنوان یک فیلم خوشساخت مذهبی به شمار میآید. به طوری که بعضی از صحنههایش هنوز هم برای بیننده جذاب است. فیلم بهدور از هرگونه شعارزدگی داستانی را روایت میکند که مقدمۀ قیام عاشورا و به نوعی همراه با فضای انقلابی آن زمان است.
نکتۀ قابل توجه در انتخاب داستان و ساخت آن توجه کارگردان به مقطعی از نهضت حسینی است که در بین مردم کمتر پرداخته شده بود. چرا که در بیان حوادث قبل از واقعه عاشورا حتی در دیگر عرصههای هنری هم بیشتر روی شهادت حضرت مسلم بن عقیل به عنوان سفیر امام حسین (ع) تمرکز شده بود و این اثر توانست از زاویۀ دیگری با دراماتیزه کردن قیام عاشورا ماجرایی نسبتاً جدید را از این مقطع روایت کند.
از این منظر میتوان گفت که هرچند در سینما به این ژانر توجهی نشد و ساخت آثاری از این دست جدی گرفته نشد اما خط شکنی فیلمی مانند سفیر تا دو دهه بعد مبنای بسیاری از فیلمها و سریالهای تلویزیونی شد، بسیاری از کارگردانان متوجه اهمیت به تصویرکشیدن واقعۀ عاشورا شدند و در نهایت این اثر الگوی مناسبی برای ورود سریالهای تاریخی–مذهبی به این عرصه شد به طوری که با مرور بسیاری از آثار تلویزیونی مذهبی دهۀ شصت و هفتاد از تلهتئاترهای عاشورایی تا سریالهای تاریخی مرتبط با زندگی و حکومت ائمه تاثیر پذیری این آثار از چنین فیلمی به چشم میاید.
از دیگر سو آنچه «سفیر» را در ذهن مخاطب ماندگار کرده است دقت کارگردان در انتخاب بازیگر نقش اصلی فیلم است. بازیگری که بدون داشتن هیچ پیشزمینهای از بازی در این نقش باید بار فیلم را به دوش بکشد. بیشک انتخاب فرامرز قریبیان بازیگری که علاوه بر تجربۀ بازی در چند فیلم شناخته شده قبل از انقلاب قابلیت نقشآفرینی در فضاهای مختلف را داشت، یکی از درستترین انتخابهای کارگردان به شمار میآید.
علاوه بر فرامرز قریبیان نامهای خاطره انگیز دیگری همچون زنده یادان عزت الله مقبلی، محمدتقی کهنمویی، کیومرث ملک مطیعی، منوچهر حامدی و بازیگرانی چون کاظم افرندنیا، جلال پیشواییان، حسین خانی بیک در این فیلم ماندگار شدند. در کنار موسیقی بینظیر و جاودانۀ فیلم که ساخته کامبیز روشن روان است. فیلمبرداری سفیر برعهده نعمت حقیقی و جمشید الوندی بود و روبیک منصوری هم صدابرداری آن را برعهده داشت.