ارومیه - ایرنا - «دوست داشتم فرزندی داشتم تا هرروز کنارش شبهای بلند پاییز و زمستان و روزهای بلند تابستانی را به حلاوت سپری کنم، اما زندگی کوتاهتر از آن بود که فکر میکردم.» این ها گفته های سالمندی است که موهایش را در سال های طولانی زندگی خود سپید کرده و امروز به ایستگاهی به نام خانه سالمندان رسیده است.

او بسیار پیرتر از همه هم اتاقی هایش است؛ هنوز در رویاهای جوانی‌اش سیر می‌کند و منتظر است تا پسری با اسب سفید و کالسکه ای زیبا یا به قول امروزی ها با ماشینی لوکس به خواستگاریش بیاید و همه چیز از خانه و باغ و طلا به او هدیه دهد.

سال های سال با این آرزو زندگی کرده و تمامی خواستگارانش را جواب کرده‌است تا به سن ۸۰ سالگی رسیده و حالا تنها و بی کس به امید اینکه نوه برادرش سری به او بزند، روزها را شب و شب‌ها را در خانه سالمندان روز می‌کند.

مدیر فنی آسایشگاه سالمندانی در ارومیه می گوید: "ماه زر" از یکی از شهرستان‌های آذربایجان غربی به این مکان منتقل شده، چون مورد آزار و اذیت پرستار خانگی اش قرار گرفته بود و بعد از اینکه همه اموالش را به نام برادر زاده‌اش که تنها وارث اوست منتقل کرد، به این مکان نقل مکان کرده‌است.

با خودش که صحبت می‌کنم، هر چند که دچار بیماری آلزایمر و هپاتیت ب است ولی همچنان فکر می‌کند جوان است و آرزو می‌کند که «ای کاش زودتر ازدواج می‌کردم چون دوست دارم منم خونه و زندگی و بچه‌ای داشته باشم تا کنارم باشه و روزهای بلند و شبهای زمستان با هم بگو بخند و نشست و برخاست داشته باشیم.»

ماه زر از مدیر فنی آسایشگاه مرتب سوال می‌کند نوه برادرم زنگ نزده، امروز رو چرا به دیدن من نیومده و او این بانوی ۸۰ ساله امروزی و دختر روزهای گذشته را که بی قرار و دلتنگ خانواده است، به بگو بخند و آرامش دعوت می‌کند و دلداری می‌دهد.

ماه زر چشم به محوطه باغ می‌دوزد و همچنان روی تخت قربان صدقه مددکارانش می‌رود تا هر چه زودتر خبری برایش از برادرزاده اش بدهند و از اینجا خداحافظی کند.

کمی آن سوتر مادری پیر اشک در چشمانش نشسته است؛ موهای سپید و پریشانش روی پیشانیش ریخته دماغش را بالا می‌کشد و بغضش را می‌بلعد؛ مدیر آسایشگاه کنارش می‌رود و می پرسد «چرا باز گریه کردی فشار خون تو بالا میره بازم!» و جوابی که می شنود بیانگر حس دلتنگی اش برای تنها نوه اش است.

صنم خانم هم حدود ۷۸ ساله است؛ به گفته مددکاران این خانه سالمندان از وقتی تنها پسرش فوت شده نوه‌اش او را به مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست سپرده‌است؛ به درخواست خودش به این خانه آمده‌است و همیشه دلتنگ نوه‌اش النای ۱۲ ساله است و روزهای عید و جشن بیشتر از هر روز این دلتنگی و بی تابی را بروز می‌دهد.

هر چند که فرزندان دیگری دارد که همیشه اطرافش هستند و به ملاقاتش می‌آیند ولی از دست دادن فرزند و دوری نوه اش به‌قدری سخت و طاقت فرسابوده که هیچوقت حاضر نشده تا به خانه‌اش که دیگر پسرش در آن نیست، برگردد.

صنم هم آرزو می‌کند که نوه اش زودتر بزرگ شود و ازدواج کند؛ چون معتقد است تنهایی در دنیا هیچ ارزشی ندارد و غم و غصه همدم انسان‌های تنها می‌شود.

خدیجه بانوی پیر دیگری است که در این خانه سالمندان نگهداری می‌شود؛ او هم نه همسری و نه فرزندی دارد به گفته مسوولان آسایشگاه به صورت خیریه و با یارانه دولتی و کمک های مردمی هزینه های وی تامین می‌شود و بعد از یک تصادف در خیابان به علت نداشتن خانواده و فامیل درجه یک به این مرکز منتقل شده‌است.

این دختر دیروزی ۹ سالش بود، ازدواج و خیلی زود هم بیوه شده است و پس از آن دیگر تمایلی به ازدواج نداشت ولی حالا در حسرت داشتن خانواده و فرزندانی است که در دوره‌ای از زندگی اش نخواسته داشته باشد؛ او معتقد است که عمر انسان خیلی کوتاهتر از آنچه فکر می‌کنیم است و باید برای آینده در زمان مناسبش فکری کرد.

خدیجه و حسرتها و آرزو هایش زیاد است شروع می‌کند به حرف زدن؛ «۹ سالگی ازدواج کردم فقط یادم می آید شوهرم خیلی بزرگتر از من بود، دو سه سال بعد ازدواج همسرم مرد و تنها زندگی می‌کنم.

تا به اینجا بیام دلم نمی خواست کسی اطرافم باشد، تنها زندگی کردن و دوست داشتم و این موضوع من و زودرنج کرده بود.» اشک کنار چشمهای ضعیف و کم سوی خدیجه میهمان می شود.

با گوشه روسری‌اش آن را پاک می‌کند دماغش را بالا می‌کشد و می‌گوید: «کاش منم می‌شنیدم کسی به من ننه می‌گفت و نوه‌هایم به چشم ‌مادر بزرگ مرا می‌دیدند اینجا کسانی که نوه دارند همیشه ملاقاتچی دارند ولی ماها نداریم.

شنیده بودم نوه، آدمو بیشتر از فرزند خود آدم دوس داره ولی اینجا به عینه دیدم که نوه ها خیلی مهربانتر هستند و نوه هم اتاقی های ما همه ثروتی است که اونا دارند.»

این را که می‌گوید بغضش می‌ترکد و بلند گریه می‌کند و به زبان محلی می‌گوید:«کاش منیمده ائویم ائشییم بالام اولایدی (کاش منم یه خانواده ، خونه و بچه داشتم.)»

او انگار هنوز باور ندارد که شاید ۹۰ درصد مسیر زندگی اش را طی کرده و همچنان با امیدو آرزوی ازدواج و زندگی و نوه دار شدن اینجا کنج خانه سالمندان روزها را می‌شمارد.

هر چند خیلی ها از تلویزیون و رادیو داد می‌زنند"۲ تا بچه کمه" ولی حالا با دو فرزند پیش این بانوان سالمند احساس خوشبختی و ثروتمندی دارم؛ به خودم میخندم و راهی اتاق مدیر می‌شوم تا با مدیر و هیات مدیره هم صحبتی داشته باشم.

مکان موسسه خیریه سالمندان به صورت تقریبا رایگان در اختیار سالمندان است

خانم بشیری مدیر فنی خانه سالمندانی در ارومیه است که تاریخ تاسیس آن به سال ۱۳۸۱ می رسد و این مرکز خیریه را با ۲۶ سالمند بالای ۶۵ سال مدیریت می‌کند.

مکان این موسسه خیریه حدود یک هزار متر خانه ویلایی در یکی از خیابان های بالای شهر ارومیه است که به صورت تقریبا رایگان و ۱۰ درصد اجاره واقعی آن از طرف یکی از پزشکان در اختیارشان قرار داده‌شده‌است.

درختانی از جمله انگور، توت، انجیر، به و هر درختی که آرزو کنند، در این محوطه وجود دارد و آلاچیقی نصب شده تا ملاقات کننده ها با سالمند خود راحت گفت و گو کنند.

در این منزل دو طبقه آشپزخانه، چندین اتاق مجزا برای سالمندان براساس سازگاری آنان با هم تعبیه شده و هم اتاقی ها براساس دوستی و تعامل اتاق دهی شده‌اند.

به گفته بشیری، سالمندانی شاد داشتن کار چندان سختی نیست و برای شادی این زنان سالخورده برنامه های تفریحی زیادی تدارک دیده می‌شود و از زیارت مشهد گرفته تا پارک نشینی برایشان برنامه ریزی می‌شود.

سه پزشک به صورت رایگان آنها را ویزیت هفتگی می‌کنند و ۱۳ حقوق بگیر اعم از مددکار و آشپز، مراقب حمام و فیزیو تراپیست و پرستار در این مکان مشغول کار هستند و بخش عمده‌ای از هزینه‌ها توسط شهروندان و خیرین تامین می‌شود.

به گفته خودش یارانه دولتی تا سه ماه قبل کمتر از سه میلیون تومان بود ولی دو سه ماهی است که به چهار میلیون و ۲۰۰ هزار تومان افزایش یافته‌است ولی باز کفاف هزینه نگهداری سالمندان را نمی‌کند.

وی که کارشناس ارشد روانشناسی است، درباره تک تک سالمندان حاضر در موسسه اطلاعاتی می‌دهد؛ از سالمندان با درجه وابستگی بیشتر و نیازمند خدمات تخصصی تر گرفته تا سالمندانی با درجه وابستگی کمتر.

او این همه آرزومندی را در باره افراد این خانه طبیعی می‌داند و براین باور است که آرزومندی برای کسانی است که برای فرار از گذشته به آینده پناه برده‌اند و از حال غافلند.

مدیر فنی خانه سالمندان بانوان معتقد است که قضاوتهای نابجا و بی مهری‌های بسیاری در حق خانه سالمندان وجود دارد و لازم است نگرشها اصلاح شود.مدیر فنی خانه سالمندان بانوان معتقد است که قضاوت های نابجا و بی مهری‌های بسیاری در حق خانه سالمندان وجود دارد و لازم است نگرش ها اصلاح شود.

وی بر این نکته تاکید دارد که در خانه سالمندان توجه بسیاری به افراد تحت پوشش می‌شود از توجه به تغذیه این افراد گرفته تا موارد بهداشتی و سلامتی.

فرهنگ احترام و توجه به موضوع سالمندی در ارومیه نهادینه شده‌است

رضا مومنی از اعضای هیئت مدیره این خانه سالمندان است و از گفته‌هایش می‌شود فهمید که به دنبال احداث یک مکان مناسب و در شان سالمندان هستند و برای این موضوع در حال رایزنی با خیرین و جمع آوری کمک های مردمی هستند.

وی که ۲۰ سال است همراه همسرش در این موسسه خدمت می‌کنند، معتقد است که تمامی ثروت انسان ها امانتی برای آیندگان است و پس بهتر است برای رفاه حال سالمندان که شاید همه ما روزی از جمله آنها باشیم، تلاش کرد.

به عقیده وی فرهنگ توجه به سالمندان در ارومیه نهادینه شده است ولی نیازمند اطلاع رسانی بیشتر است و این موضوع و رسالت برعهده رسانه ها و مسوولان است.

به گفته وی به رغم رسیدگی مطلوب به سالمندان در این موسسه این افراد نیازمند بودن در کنار خانواده هستند و امید به زندگی آنان در کنار خانواده بیشتر است.

در کنار این دغدغه های سالمندان و آنانی که از این گوهرهای ناب جامعه نگهداری می کنند، مسوولان نیز توجه ویژه ای به موضوع سالمندان دارند و در صدد برنامه ریزی برای زندگی بهتر سالمندان هستند؛ در دین مبین اسلام هم توجه ویژه به سالمندان به صورت جدی توصیه شده است.

تکریم سالمندان سنتی الهی است

نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی با بیان اینکه آیات و روایت های بسیاری بر تکریم سالمندان وجود دارد و این یک سنت الهی است. افزود: سالمندان شهروندان ارشد استان هستند و بزرگان خانواده ها محسوب می‌شوند و طبق آیات و روایات باید تکریم آنان در اولویت باشد.

حجت الاسلام والمسلمین سید مهدی قریشی با بیان اینکه احترام و بزرگداشت مقام آنان واجب است و در دین مبین اسلام براین مساله تاکید بسیاری شده اضافه کرد: اگر این افراد سالمند پدر و مادر باشند، توجه و احترام به آنان بسیار مهم است و لازم است انان را عزیز بدارید.

امام جمعه ارومیه اظهار کرد: انسان با کهولت سن ضعیف‌تر می‌شود و این تدبیر الهی است و تعظیم به آنان و عزیز داشتن این افراد ضروری است.

وی با اشاره به اینکه بعد از عبادت خداوند خدمت به پدر و مادر ضروری است، اظهار کرد: باید با آنان بزرگوارانه صحبت کنید و آنان را از خودتان دور نکنید و وای به حال آنانکه به پدر و مادر پیر خود سرکشی نمی‌کنند.

سند ملی سالمندان در آذربایجان‌غربی بومی‌سازی شود

معاون سیاسی و اجتماعی استاندار آذربایجان‌غربی با اشاره به سند ملی سالمندان گفت: این سند سندی با ابعاد مختلف و گسترده است که برای اجرای مطلوب آن، باید با احصای مشکلات در استان بومی سازی شود.

رضا ابراهیمی معتقد است که فرهنگ سازی توسط رسانه‌ها برای تکریم جایگاه سالمندان نیز از مواردی است که لازم به توجه بوده و باید در جامعه و خانواده‌ها اقدامات لازم صورت گیرد.

وی با تاکید بر آموزش احترام و تکریم سالمندان گفت: این مساله موضوعی است که باید از دوران کودکی در خانواده و مدارس انجام شود و کار فرهنگی می‌تواند نقش مهمی در این زمینه داشته باشد.

معاون سیاسی و اجتماعی استاندار آذربایجان غربی ادامه داد: بسیاری از سالمندان در استان مشکل مالی ندارند ولی با مشکل نگهداری مواجه هستند که لازم است ساز و کار این موضوع نیز بررسی و ارائه شود.

ابراهیمی با اشاره به وضعیت سالمندان ساکن در روستاها گفت: در گذشته در روستاها مشکلی بابت نگهداری سالمندان وجود نداشت و نیازی به سرای سالمندان احساس نمی‌شد ولی در حال حاضر شرایط متفاوت است.

وی با اشاره به نقش مهم تشکل‌ها و خیریه ها در این زمینه گفت: لازم است تشکل‌ها در این راستا توانمند شوند و موسسات خیریه و مجمع های مرتبط فعال و هدایت شوند تا در این مسیر از توانمندی آنان نیز استفاده شود.

ابراهیمی با تاکید بر تهیه بانک اطلاعاتی در این زمینه اظهار کرد: این موضوع می‌تواند به برنامه ریزی دقیق و سریع کمک کند و در صورت نیاز دستگاه‌های متولی، در اختیار آنان قرار گیرد.

معاون سیاسی و اجتماعی استاندار آذربایجان غربی با اشاره به مناسب سازی زیرساخت‌های استانی برای حضور سالمندان در جامعه افزود: مناسب سازی پارک ها، فضاهای تفریحی و عمومی برای سالمندان از الزاماتی است که باید توسط شهرداری و دستگاهها رعایت شود.

بیشتر بخوانید: معاون استاندار: سند ملی سالمندان در آذربایجان‌غربی بومی‌سازی شود

افزون بر ۲۴ هزار سالمند تحت حمایت بهزیستی آذربایجان‌غربی هستند

افزون بر ۲۴ هزار سالمند تحت حمایت بهزیستی آذربایجان‌غربی هستند

مدیرکل بهزیستی آذربایجان غربی با بیان اینکه ۲۴ هزار و ۶۰۰ سالمند در استان تحت پوشش این نهاد حمایتی هستند و از حمایت‌های مختلف بهره‌مند می‌شوند گفت: کل جمعیت سالمندی استان حدود ۳۱۷ هزار و ۸۰۰ نفر برآورد می‌شود که ۹ درصد جمعیت آذربایجان غربی را شامل می شوند.

پروین محمدپوری با اشاره به شهرهای دارای کمترین و بیشترین جمعیت سالمندی در آذربایجان‌غربی اظهار کرد: شهرستان پیرانشهر ۶.۸ درصد و تکاب ۱۳.۲ درصد سالمندان استان را به خود اختصاص داده‌اند که به ترتیب کمترین و بیشترین میزان هستند.

شهرستان پیرانشهر ۶.۸ درصد و تکاب ۱۳.۲ درصد سالمندان استان را به خود اختصاص داده‌اند که به ترتیب کمترین و بیشترین میزان هستند.

وی اضافه کرد: از مجموع سالمندان، سه هزار و ۴۷۵ نفر پر خطر بوده که ۴۵۱ نفر در جامعه تحت پوشش بهزیستی و یک‌هزار و ۹۱ نفر تحت پوشش کمیته امداد هستند.

وی با بیان اینکه از جمعیت سالمندی استان ۴۴ درصد اطلاعات حمایتی دارند و بقیه فاقد این اطلاعات هستند، افزود: ۷۲۰ نفر از سالمندان استان در مراکز سالمندان نگهداری می‌شوند و سالانه ۱۰۰ میلیارد ریال هزینه نگهداری این افراد است.

محمدپوری اظهار کرد: تعدادی از سالمندان نیز در نزد خانواده‌ها هستند که ۱۲۰ نفر را شامل می‌شود و روزانه خدماتی به آنان در مراکز ارائه می‌شود و ماهانه بیش از ۷۰۰ هزار تومان مستمری برای این افراد واریز می‌شود.

سالمندان پر خطر به افرادی اطلاق می شود که تنها زندگی می کنند، بالای ۷۵ سال سن دارند، در حاشیه شهرها زندگی می کنند و یا دارای ۲ بیماری همزمان هستند.

به گزارش ایرنا آذربایجان غربی دارای سه میلیون ۲۶۰ هزار جمعیت است که بین هشت تا ۱۰ درصد آن سالمند است.