به گزارش خبرنگار اعزامی گروه علم و آموزش ایرنا به اصفهان، جمیله علمالهدی عصر امروز (دوشنبه) در جلسه های مشورتی بنیاد و جایزه مصطفی (ص)، اظهار داشت: در دیدارهای قبل با مقامات بنیاد، پیشنهاد دادم جایزه مصطفی (ص) هم در حوزه علوم انسانی و هم موضوع زنان نیز برگزار شود؛ زیرا بانوان در حوزه علم و فناوری با نابرابری هایی روبرو هستند.
وی ادامه داد: قرآن عامل وحدت بخش ماست و به علم بسیار توجه کرده است. در مذاکره با مسئولان مختلف و شخص رییس جمهور توانستم برای اینکه کار بزرگی در حوزه تحقیقات علمی در حوزه قرآن در سطح بین المللی انجام شود، موافقت مسئولان را برای تاسیس گرنت کوثر با کمک مسئولان سیاست گذاری در دولت و مجلس و در قسمت های مختلف، برای این دسته از مطالعات به دست آورم.
علم الهدی به بخشی از مطالعات در حوزه نقش علم در فروپاشی معنای زندگی اشاره کرد و گفت: این فروپاشی را همه جا می توان دید. این شورش سرمستانه جامعه پساتجدد در الگوهای اقتصادی حاکم بر سیاست های تربیتی و نهادهای آموزشی ریشه دارد و جریان الهیات زدایی در فلسفه غرب نتوانسته ادعای راز زدایی از علوم را رد کند و در جست و جوی تبیین هایی است که هرگز به اراده ناشناخته ای (خداوند یا هر اراده ای فراتر از طبیعت) منتهی نشود.
استاد دانشگاه شهید بهشتی گفت: علم جدید قصد فهم و تصرف همه چیز و ترس از مرگ را دارد. علوم جدید آزادی را بشارت می دهند و فرهنگ آزادی خواهی را رونق می بخشند، دانشگاه همزمان فرهنگ آزادی خواهی را تقویت می کند و آزادی خواهی، بخشی از ماهیت انسان تلقی می شود.
وی یادآور شد: سرگذشت علم نشان می دهد، در فروپاشی معنا عالمان بی اثر نبوده اند. علم به عنوان نهاد اجتماعی با سیاست، دیانت و اقتصاد در تعامل است. برخی عالمان علوم انسانی بالاخره ارزشبار بودن علم را پذیرفتند ولی عالمان علوم طبیعی همچنان ادعاهای راز زدایی از جهان شناسی را واقعا باور کرده و اعتقادات خود را پنهان می کنند.
چرا کسی در برابر قرآن سوزی اقدامی نمیکند
علم الهدی گفت: بعضی دستاوردهای علمی در موضوع و روش خواسته یا ناخواسته در بستر سکولاریستی شکل گرفته اند و اگر امروز قرآن در کشورها سوزانده شده است، به این دلیل است که الحاد را در قالب علم منتقل کرده اند. الحاد فقط به مباحث دینی منتقل نشده بلکه در خود علم بازتاب یافت و تعهد به روش، توانست فرقه گرایی مذهبی را در قالب فرقه گرایی علمی توسعه دهد و هر کس رشته خود را برتر می داند. ضرورت تعیین قیمت برای فعالیت های علمی دانشمندان به تدریج هویت علم و عالمان را به بازار گره زد و منفعت که آخرین بازمانده برای عالمان بود، خود به میل ارباب قدرت و ثروت وابسته شد و دانشگاه در خدمت ارباب قدرت و ثروت درآمد و مثلا ناخودآگاه و فراشناخت جایگزین فطرت شد.
وی ادامه داد: معلم به تسهیلگر تبدیل و در چنین وضعیتی آموزش عالی و آموزش عمومی هر دو نیاز بازار متمرکز و نیاز بازار بر مصرف نامتوازن منابع انرژی وابسته است. ارتباط دانشگاه و صنعت، مدرسه و دانشگاه را به الگوی تجارت تبدیل کرد. دانشگاه و مدرسه به کارخانه و بنگاه شبیه تر می شوند و به جای عالم پروری، شاغل پرور شدیم. در نهایت با بحرانی روبرو هستیم که هویت اجتماعی را به داشتن و نوع شغل، فرو می کاهد.
استاد دانشگاه شهید بهشتی گفت: متناسب با تعالیم اسلام، معاش بانوان بر عهده مردان خانواده است و در ایران این قانون بسیار سخت گیرانه است و آقایان باید وظایف خود را در قبال خانواده انجام دهند؛ ولی اینکه هویت را به شغل فروکاستیم باعث شد همه بانوان خواستار داشتن شغل باشند. در حالی که به هویت اجتماعی وابسته به شغل نیاز نداریم؛ بلکه به کنشگری زنان نیاز داریم و اگر این امر رخ داد توده ای شکل می گیرد که یا سکوت می کند یا کارهایی می کند که خود را نمایش دهد.