تهران- ایرنا- زمانی که آلفرد نوبل بنیان جایزه‌ای در پنج شاخه علمی را با نام و هزینه شخصی خود گذاشت، هرگز تصور نمی‌کرد روزی فرابرسد که بخشی از این جایزه با نام صلح نوبل به افرادی اعطا شود که نه تنها بیشترین کار را برای برادری بین ملت‌ها و ارتقای صلح در جهان نداشته‌اند بلکه وسیله‌ای شدند برای معاندت با صلح!

به گزارش گروه علم و آموزش ایرنا، بر اساس وصیت نامه نوبل، جایزه صلح به شخصی اعطا می‌شود که در سال گذشته «بیشترین یا بهترین کار را برای برادری بین ملت‌ها، لغو یا کاهش ارتش‌های ثابت و حفظ و ارتقا صلح انجام داده باشد.» و قرار بر این بود که این جایزه توسط کمیته ای متشکل از پنج نفر به انتخاب پارلمان نروژ بدون جهت‌گیری‌های سیاسی و تنها در راستای ارتقای صلح جهانی اعطا شود.

اما با گذشت زمان جایزه صلح، از مسیر خود منحرف و وسیله ای شد در جهت تامین امیال سیاسی کشورهای غربی و فشار بر کشورهایی که غربی ها با آنها دشمنی دیرینه دارند. به طوری که دیگر این جایزه را نمی توان معتبر دانست؛ جایزه ای که غالبا به جنایتکاران سرشناس غربی دادند یا به خیانتکارانی در شرق که قبول کردند پیاده نظام غرب در معارضه با حریفان شرقی باشند. جایزه ای که بهتر است به جایزه سیاسی نوبل تغییر نام یابد.

دلیل آن هم از تاریخچه زندگی افرادی که این جایزه به آنها اعطا شده،‌ نمایان است. افرادی مانند هنری کیسینجر (بانی جنایات گسترده در شرق آسیا و شیلی)، آنگ سان سو چی (حامی جنایت علیه میلمانان در میانمار)، انور سادات و مناخیم بگین (زمامداران مصر و رژیم صهیونیستی) به خاطر رسمیت بخشیدن به اشغال فلسطین یا شیرین عبادی ناحقوقدان ضدحقوق‌بشر و حالا فردی دیگر از خیانتکاران به مردم و کشور عزیزمان ایران به نام نرگس محمدی.

از سوی دیگر، شمار زیادی از افرادی که برنده جایزه صلح نوبل شدند، آمریکایی بودند؛ افرادی مانند وودرو ویلسون، تئودور روزولت، الیهو روت، جرج مارشال، امیلی گرین بالچ، جان رالیگ موت، کوردل هال، جین ادامز، نیکولاس مورای باتلر، فرانک بی کلاگ، رالف بونچ، جرج کتلت مارشال، لینوس کارل پولینگ، الیه ویزل، جودی ویلیامز، ال گور، جیمی کارتر و آخری هم باراک اوباما.

مرور روند واگذاری این جایزه نشان می دهد که هیات مدیره تعیین کننده برندگان، تمایل منفعلانه ای نسبت به آمریکا دارد؛ زیرا با وجود بیشترین ضربات این کشور به صلح و امنیت جهانی، تعداد زیادی از برندگان جایزه صلح نوبل، از سیاستمداران آمریکایی بوده اند و در مقابل هرگز هیچ فرد منتقد و معترضی که نسبت به نظام های سیاسی آمریکا یا اروپا انتقاد کرده و علیه این نظامات فعالیت داشته، به عنوان برگزیده صلح نوبل معرفی نشده است.

به تدریج اما تصمیم‌گیرندگان این جایزه به جای حمایت گل‌درشت از مقامات جنایتکار غربی به ویژه آمریکایی ها با انتخاب آنها به عنوان برندگان صلح نوبل، به حمایت از حامیان این دولت ها در کشورهای حریف غرب روی آوردند که در قالب مخالفان نظام های حاکم بر کشور خود اقداماتی به گفته آنها حقوق بشرانه داشته اند.

در واقع باید گفت با چنین منطقی است که کسانی مانند آنگ سان سوچی، دالایی لاما، شیرین عبادی، لیو شیائوبو، یان راچینسکی و آلس بیالیاتسکی نامزد دریافت این جایزه میلیون دلاری شدند؛‌ جایزه‌ای که علیه صلح از آن استفاده می شود.

نرگس محمدی کیست؟

نرگس محمدی همسر تقی رحمانی (از سران خارج نشین گروهک ملی مذهبی) و همکار شیرین عبادی در گروهکی موسوم به کانون مدافعان حقوق بشر است که مدتی هم در گروهک شورای ملی صلح فعال بود.

وی همچنین حامی تحریم ایران بوده و با برخی گروهک های تروریست همکاری داشته است. همسرش نیز در پاریس، رابط برخی گروهک های نفاق با گروهک های تندرو تروریستی و همچنین سرویس اطلاعاتی فرانسه است.

محمدی در جریان فتنه سال ۱۳۸۸ و فعالیت‌های ضد حقوق بشری و مخالف و مغایر با منافع ملت ایران در کانون مدافعان حقوق بشر؛ کانونی که ریاست آن را شیرینی عبادی بر عهده داشت، ابتدا ممنوع الخروج و سپس در خرداد ۱۳۸۹ بازداشت شد. وی در خرداد ۱۴۰۰ نیز به اتهامات «تبلیغ علیه نظام»، «تحصن در دفتر زندان»، «تمرد از ریاست و مقامات زندان» و «تخریب شیشه‌ها» و «افترا» بار دیگر محکوم شد و به زندان افتاد.



آیا به راستی هیات اعطای جایزه صلح نوبل محمدی را می‌شناسد؟

کمیته نوبل مدعی شده است این جایزه را به خاطر مبارزات محمدی «علیه سرکوب زنان» و در راستای «ارتقای حقوق بشر و آزادی برای همه» به وی داده است. اما آیا به راستی اقدامات او در راستای ارتقای حقوق بشر و جایگاه زن بوده است؟ چه بسیار زنان ایرانی که حتی نام او به گوششان نرسیده است.

محمدی آنقدر ناشناخته است که حتی رسانه های اروپایی، به جای عکس او، تصویر یک بازیگر ایرانی هم‌نام او را به عنوان برنده جایزه "صلح نوبل" منتشر کردند.

اهدای جایزه صلح نوبل به فردی که طبق قوانین یک کشور مجرم و محکوم شناخته شده است و اکنون در زندان دوران محکومیت خود را می گذراند، جز سیاسی کردن مفهوم حقوق بشر و انجام اقدامی مداخله جویانه نام دیگری نمی توان بر آن گذاشت.

کمیته نوبل با چنین تصمیمات ضدحقوق بشرانه‌ای که در مورد این جایزه می گیرد، نه تنها گامی برای ایجاد صلح در جهان برنداشته بلکه مفاهیم آرمانی و مقدس صلح، آزادی و انسان‌دوستی را نیز زیرسوال برده و خدشه‌دار کرده است.

نگاهی اجمالی به اسامی و فعالیت برخی افرادی که تاکنون نوبل صلح به آنها اعطا شده است

هنری کیسینجر (بانی جنایات گسترده در شرق آسیا و شیلی)
انور سادات و مناخیم بگین (زمامداران مصر و رژیم صهیونیستی) به خاطر رسمیت بخشیدن به اشغال فلسطین،
میخائیل گورباچف رئیس جمهور شوروی که سرانجام، رقیب آمریکا را از هم پاشاند
آنگ سان سو چی (حامی جنایت علیه میلمانان در میانمار)
دالایی لاما، معارض تبتی (چین)
شیرین عبادی
یاسر عرفات، اسحاق رابین و شیمون پرز به خاطر رسمیت دادن به رژیم اشغالگر فلسطین
لیو شیائوبو معارض و اپوزیسیون چینی
یان راچینسکی مهارض و اپوزیسیون روس
آلس بیالیاتسکی، معارض و اپوزیسیون بلاروسی

وودرو ویلسون، تئودور روزولت، الیهو روت، جرج مارشال، امیلی گرین بالچ، جان رالیگ موت، کوردل هال، جین ادامز، نیکولاس مورای باتلر، فرانک بی کلاگ، رالف بونچ، جرج کتلت مارشال، لینوس کارل پولینگ، الیه ویزل، جودی ویلیامز، ال گور، جیمی کارتر و آخری هم باراک اوباما (همگی از مقامات سیاسی آمریکا).