تهران- ایرنا- دانشجوی پزشکی خود را تحت سیطره نظام آموزش پزشکی می‌یابد که با تمرکز بیش از حد بر انتقال دانش پزشکی و رفع نیاز به نیروی کار ارزان در بیمارستان‌های دانشگاهی، به سایر جنبه‌های آموزش و زندگی بی‌توجه است.

مهاجرت پزشکان و به طور کلی کادر درمان موضوعی است که هر از چند گاه درباره آن آماری منتشر می‌شود یا اتفاقی می‌افتد و هشداری از سوی صاحب‌نظران و آگاهان به مسائل حوزه سلامت رسانه‌ای می‌شود تا توجه‌ها را به آن جلب کند.

چند روز پیش یکی از نمایندگان سابق مجلس با انتقاد شدید از وزیر بهداشت، از مهاجرت سالانه ۱۰هزار کادر پزشکی اعم از پزشک، پرستار و ماما از کشور خبر داد.

چند روز بعد از آن، یک نماینده فعلی و عضو کمیسیون بهداشت و درمان با مقایسه درآمد پزشکان در ایران و کشورهای دیگر به آنان حق داد تا دست به مهاجرت بزنند.

طیفی از دانشجویان پزشکی با وجود وقوف به سختی‌های مهاجرت همچون، غربت و تنهایی، دشواری ادغام شدن در جامعه میزبان، مواجهه با انگ مهاجرت، نداشتن حقوق برابر با شهروندان جامعه میزبان و ... دست به انتخاب این گزینه می‌زنند

چنین اظهارنظری البته بی‌پاسخ نماند و روزنامه «جوان» در پاسخ نوشت: «مردم الان واقعیت زندگی پزشکان را دیده‌اند و واقعیت‌های میدانی با آنچه مسعود پزشکیان می‌گوید، بسیار متفاوت است. از سویی گویی پزشکان تافته جدابافته از مردم هستند و زندگی عادی‌شان یعنی مدرسه ۸۰ میلیون تومانی! در حالی که خانوارهای محدودی در سطح کشور این رقم‌ها را پرداخت می‌کنند. اما پزشک‌ها اگر نتوانستند این گونه لاکچری زندگی کنند، حق دارند از ایران بروند!»

با این حال، رئیس کل سازمان نظام پزشکی چندی پیش در نشستی تخصصی در این باره تصریح کرد: باید چالش مهاجرت پزشکان و متخصصان را بپذیریم و تصور نکنیم که چنین آمارها و اطلاعاتی جوسازی یا دروغ‌پراکنی است. به گفته دکتر «محمد رئیس زاده» طبق پیش‌بینی موسسه جهانی مکنزی، جهان در سال ۲۰۳۰ با کمبود ۱۸ میلیون نیروی بهداشت و درمان روبه‌رو خواهد بود و در همین راستا بسیاری از کشورها سیاست‌های جذب نیروی بهداشت و درمان را در دستور کار خود قرار داده‌اند و فرآیندهای مربوط به آن را تسهیل کرده‌اند.

ورای چنین اظهارنظرهایی که با ملاحظات سیاسی، صنفی و رسانه‌ای درآمیخته، پدیده مهاجرت پزشکان به خصوص در سال‌های اخیر موضوع مطالعات و پژوهش‌های گوناگونی قرار داشته است؛ از جمله دکتر «سیمین کاظمی» پزشک و دکترای جامعه‌شناسی در مقاله‌ای با عنوان «چرا پزشکان مهاجرت می‌کنند؟ دیدگاه و تجربیات دانشجویان پزشکی دوره کارورزی» (۱) به دیدگاه‌ها و تجربیات دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در مورد مهاجرت پرداخته است که در ادامه خلاصه‌ای از آن را می‌خوانیم؛

مساله‌ای به نام مهاجرت پزشکان

در حالی که پزشکی نوین در ایران با ورود پزشکان خارجی به دربار شاهان قاجار شکل گرفت و در مقطعی که قبل از انقلاب تا دهه اول بعد از انقلاب را در بر می‌گیرد، کمبود پزشک با ورود پزشکان از دو کشور هندوستان و پاکستان جبران می‌شد، اما اکنون با وجود رفع نیاز به پزشک خارجی، گرایش و اقدام به مهاجرت در میان تحصیل‌کرده‌های رشته پزشکی در ایران افزایش یافته و ایران در ردیف کشورهای مهاجرفرست قرار دارد. در واقع در سال‌های اخیر مهاجرت متخصصان سلامت از جمله پزشکان سیر افزایشی داشته است.

با آنکه مهاجرت پزشکان و سایر متخصصان سلامت یک پدیده بین‌المللی است و کشورهای مختلفی با آن مواجه‌اند اما علل آن در همه کشورها و در همه زمان‌ها نمی‌تواند یکسان باشد. به نظر می‌رسد تغییرات اجتماعی و اقتصادی می‌تواند دست‌کم شدت گرایش به مهاجرت را تحت تاثیر قرار دهد؛ چنان که اخیرا با تغییراتی که در وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور رخ داده، شمار پزشکانی که از کشور خارج می‌شوند نیز بیشتر شده است.

این موج جدید مهاجرت به ویژه در میان فارغ‌التحصیلان جدید پزشکی مشهود است. از آنجا که این میل شدید به مهاجرت در میان نسل جوان پزشک نگران‌کننده و به معنی از دست رفتن سرمایه انسانی حوزه سلامت است، شناسایی و تبیین پدیده مهاجرت با اتکاء به دیدگاه‌ها و تجربیات پزشکان جوان ضروری به نظر می‌رسد.

شرایط دشوار دوره دستیاری شامل کار زیاد و درآمد اندک عاملی است که دانشجویان سال آخر پزشکی را از ادامه تحصیل دلسرد می‌کند

جامعه آماری مطالعه؛ دانشجویان پزشکی دوره کارورزی

این مطالعه کیفی به روش تحلیل محتوا اجرا شد. جامعه آماری مطالعه شامل دانشجویان پزشکی دوره کارورزی (اینترنی) دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در سال ۱۴۰۰ بود. نمونه‌گیری، به روش در دسترس انجام شد و مشارکت‌کنندگان براساس معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدند.

همچنین تعداد نمونه به شیوه اشباع نظری تعیین شد و تعداد مشارکت‌کنندگان در پژوهش ۱۵ نفر بود. شیوه اشباع نظری به این معنی است که ورود نمونه‌ها به تحقیق تا وقتی ادامه می‌یابد که محقق به این نتیجه برسد که دیگر داده جدیدی از مصاحبه‌ها، حاصل نمی‌شود. معیار انتخاب مشارکت‌کنندگان، تحصیل در دوره کارورزی پزشکی دانشگاه علوم شهید بهشتی و تمایل به مشارکت در مطالعه بود.

یافته‌ها؛ عوامل گرایش دانشجویان پزشکی به مهاجرت

در این مطالعه ۱۵ نفر، شامل ۱۰ زن و ۵ مرد دانشجوی پزشکی دوره اینترنی شرکت داشتند. متوسط سن آنها ۲۵ سال بود. دو نفر متأهل و سیزده نفر مجرد بودند. بعد از تحلیل داده‌ها، عوامل گرایش دانشجویان پزشکی به مهاجرت طبقه‌بندی شد. یافته‌های نهایی شامل ۸ طبقه اصلی بود که در ادامه به آن پرداخته می‌شود.

۱- شرایط شغلی نامطلوب

دانشجویان سال آخر پزشکی، با اطلاع از وضعیت شغلی و معیشتی پزشکان، مهاجرت را به عنوان یک راه حل انتخاب می‌کنند. وضعیت پزشکانی که در قالب طرح نیروی انسانی کار می‌کنند، از نظر آن‌ها وضعیت ناخوشایند و غیرمنصفانه‌ای از نظر محل اقامت و کار و پرداخت حقوق است.

علاوه بر این، درآمد پزشکان عمومی ناچیز است و آنها تمایل ندارند با چنین درآمدی کار کنند. در مقاطع بالاتر نیز یافتن کار مناسب و دلخواه غیر ممکن است و آنها مجبورند برای یافتن شغل به خارج از محل سکونتشان بروند؛ «هم درآمد پزشک عمومی نسبت به کاری که میکنه اونطور که باید نیست، هم اینکه رزیدنتی چهار ساله و این چهار سال واقعا درآمدی نداره»

۲- شرایط نامطلوب ادامه تحصیل

اینترن‌ها از نزدیک وضعیت رزیدنت‌ها را می‌بینند و به نارضایتی رزیدنت‌ها و علل آن آگاهی دارند. آنها شاهدند که سال بالایی‌ها و حتی استادان برای مهاجرت برنامه‌ریزی می‌کنند

شرایط سخت و دشوار دوره دستیاری شامل کار زیاد و درآمد اندک عاملی است که دانشجویان سال آخر پزشکی را از ادامه تحصیل دلسرد می‌کند. «شرایط آموزشی این قدر ضعیفه که من دیدم تو بیمارستانها رزیدنت‌ها واقعاً هیچی یاد نمی‌گرفتن... موقع کرونا که دیگه هیچی. فقط ازشون انتظار داشتن... رزیدنت‌ها زندگی ندارند. همه زندگیشون فقط تو بیمارستانه یعنی زندگی کنار کار ندارند، همه زندگیشون کاره. من دوست نداشتم این جوری باشم و اینکه بخوام به عنوان پزشک عمومی باشم شرایط کاری اینجا رو دوست ندارم»

۳- تنزل جایگاه و منزلت اجتماعی پزشکان

دانشجویان معتقدند پزشکی در ایران جایگاه سابق خود را از دست داده و پزشکی دیگر منزلت اجتماعی مورد انتظار آن‌ها را ندارد.

آنها دیدگاه جامعه در مورد پزشکان، انتقاد رسانه‌ها از پزشکان، تصمیمات دولت و مجلس را نشانه‌هایی از بی‌احترامی به پزشکان می‌دانند و معتقدند در فضای اجتماعی قدرشناسی نسبت به پزشکان وجود ندارد و در مقابل در کشورهای دیگر چنین رفتاری با پزشکان نمی‌شود. از طرف دیگر به خشونت فیزیکی علیه پزشکان اشاره می‌کنند که یا تجربه شخصی خودشان است یا شاهد آن بوده‌اند و یا از دوستانشان شنیده‌اند.

۴- مساله تعادل کار و زندگی

از نظر مصاحبه‌شوندگان، سنگین بودن بار کاری و نیز تحصیل پزشکی در ایران به‌گونه‌ای است که دانشجویان پزشکی و پزشکان را از سبک زندگی دلخواهشان دور می‌کند و آنها نمی‌توانند تعادل بین کار و زندگیشان را برقرار کنند.

پزشکان چه در طول تحصیل و چه در هنگام کار مجبورند عمده ساعات خود را به کار یا درس خواندن اختصاص بدهند و فرصتی برای زندگی کردن ندارند. برخی از آنها مجبور شده‌اند فعالیت‌های مورد علاقه‌شان را کنار بگذارند و زندگیشان را یک‌سره وقف تحصیل کنند.

۵- فقدان انگیزه

یکی از مقوله‌های دیگر که دانشجویان به آن اشاره داشتند، این بود که در ایران تلاش و کوشش بیهوده است و امید به موفقیت وجود ندارد. علاوه بر این آنها امیدی به اصلاح و تغییر وضعیت کنونی ندارند و آینده را مبهم و ناامیدکننده می‌دانند.

چنین وضعیتی آنها را سوق می‌دهد که خود را در موقعیت جدیدی قرار دهند که دست‌کم با تلاش و کوشش به اهدافشان برسند. «اینجا امید به موفقیت وجود نداره. افراد براساس تواناییشون اون بازخوردی که باید رو نمی‌گیرن و فکر می‌کنند اونجا (خارج از کشور) اگر تواناییشون رو نشون بدهند، احتمالاً چیزهای بهتری می‌تونن به دست بیارن و موفقیت بیشتری به دست میارن. موفقیت تحصیلی و شغلی و مالی و شرایط زندگی و همه اینها»

برخی دانشجویان معتقدند پزشکی در ایران جایگاه سابق خود را از دست داده و پزشکی دیگر منزلت اجتماعی مورد انتظار آن‌ها را ندارد

۶- تاثیرپذیری از دیگران

یکی از عوامل مهاجرت، تاثیرپذیری از دیگران است که به اشکال مختلف صورت می‌گیرد. از طرفی دانشجویان پزشکی با تعاملات مستقیم و روزمره در بیمارستان وضعیت رزیدنتی را به عنوان مسیری که قرار است بپیمایند، زیر نظر دارند.

اینترن‌ها از نزدیک وضعیت رزیدنت‌ها را می‌بینند و به نارضایتی رزیدنت‌ها و علل آن آگاهی دارند. آنها شاهدند که سال بالایی‌ها و حتی استادان برای مهاجرت برنامه‌ریزی می‌کنند. گاهی دستیارانی که قصد مهاجرت دارند، دانشجویان بعد از خود را تشویق به مهاجرت می‌کنند.

۷- شرایط اقتصادی-سیاسی کشور

وضعیت اقتصادی کشور شامل گرانی، فقر، تورم، شکاف طبقاتی، فقدان رفاه اجتماعی، افت ارزش ریال عامل نگران‌کننده‌ای است که دانشجویان پزشکی را به فکر مهاجرت انداخته است.

وضعیت سیاسی کشور از جمله عواملی است که دانشجویان به طور گذرا در مصاحبه‌ها به آن اشاره داشتند و موضوعاتی مثل رعایت نشدن حقوق شهروندی، قوانین و ... را از جمله عللی می‌دانستند که عزم آنها را در ترک کشور جزم‌تر کرده است.

۸- مقایسه با کشورهای دیگر

دانشجویان با مقایسه وضعیت ایران با کشورهای مقصد به این نتیجه رسیده‌اند که مشکلاتی که در حال حاضر در ایران آنها را ناامید کرده است، در کشورهای دیگر کمتر است و آنجا علاوه بر شرایط عمومی (سیاسی و اقتصادی)، از نظر تحصیل و اشتغال پزشکی نیز ایده‌آل و رشک‌انگیز است.

نظام آموزشی با تربیت تک‌بعدی دانشجویان و محصور کردن آن‌ها در بیمارستان، موجب از خودبیگانگی و ممانعت از رشد فارغ‌التحصیلان پزشکی می‌شود. پزشک از خود بیگانه که در تمام مدت تحصیل در بیمارستان محصور است، پیوندش با جامعه گسسته می‌شود و نه تنها احساس تعلق نمی‌کند که با دور از دسترس دیدن رویاهایش، تنها نجات خویش را از وضعیتی که در آن گرفتار شده در اولویت قرار می‌دهد و این راه نجات، مهاجرت است

دانشجویان با وجود وقوف به سختی‌های مهاجرت همچون، غربت و تنهایی، دشواری ادغام شدن در جامعه میزبان، استیگمای (انگ) مهاجرت، نداشتن حقوق برابر با شهروندان جامعه میزبان، مهاجرت را گزینه‌ای قابل‌قبول برای رهایی از وضعیت داخل کشور می‌دانستند.

نتیجه‌ پژوهش

مهاجرت پزشکان، یک پدیده چندعاملی است که نه تنها متاثر از ساختار سیاسی - اقتصادی است، بلکه از عوامل دیگری مثل نظام آموزش پزشکی و مشکلات نظام سلامت نیز تاثیر می‌پذیرد. دانشجوی پزشکی خود را تحت سیطره، نظام آموزش پزشکی می‌یابد که با تمرکز بیش از حد بر انتقال دانش پزشکی و رفع نیاز به نیروی کار ارزان در بیمارستان‌های دانشگاهی، به سایر جنبه‌های آموزش و زندگی بی‌توجه است.

این نظام آموزشی با تربیت تک‌بعدی دانشجویان و محصور کردن آنها در بیمارستان، موجب از خودبیگانگی و ممانعت از رشد و تعالی فارغ‌التحصیلان پزشکی می‌شود. پزشک از خود بیگانه که در تمام مدت تحصیل در بیمارستان محصور است، پیوندش با جامعه گسسته می‌شود و نه تنها احساس تعلق نمی‌کند که با دور از دسترس دیدن رویاهایش، تنها نجات خویش را از وضعیتی که در آن گرفتار شده در اولویت قرار می‌دهد و این راه نجات مهاجرت است.

از طرفی نظام سلامت به علت بی‌توجهی به شرایط پزشکان و نادیده گرفتن ضرورت تامین امکانات بهداشتی و درمانی و رفاهی به‌ویژه در مناطق کمتر برخوردار، در جذب نیروی انسانی تحصیلکرده و تربیت شده ناکام مانده است. این گونه است که با وجود افزایش فارغ‌التحصیلان، بسیاری از مناطق محروم و دور از مرکز از وجود پزشک بی‌بهره‌اند و عدالت در سلامت کماکان یک آرزوی تحقق نیافته باقی مانده است.

براساس یافته‌های این مطالعه، اگر چه تغییر عوامل ساختاری دشوار به نظر می‌رسد اما ِدست‌کم می‌توان پیشنهاد کرد که بازنگری در نظام آموزش پزشکی و بهبود شرایط زندگی و اشتغال پزشکان به‌عنوان تدابیری برای کند کردن جریان مهاجرت پزشکان در نظر گرفته شوند.

رفع شکاف دستمزدی بین پزشکان عمومی و متخصص نیز از جمله مواردی است که می‌تواند آن دسته از پزشکان عمومی را که به دلیل مشکلات معیشتی مهاجرت می‌کنند در کشور ماندگار کند.

پی‌نوشت

۱- کاظمی، سیمین(۱۴۰۱). «چرا پزشکان مهاجرت می‌کنند؟ دیدگاه و تجربیات دانشجویان پزشکی دوره کارورزی»، نامه انجمن جمعیت شناسی ایران، سال هفدهم، شماره ۳۳