تهران -ایرنا- ایران به علت خشک بودن از بارندگی کمی برخوردار است بنابراین حفظ داشته‌ها در زمینه منابع آبی و محیط‌ زیست اهمیت زیادی دارد،در این راستا پیش از انقلاب شورای عالی آبخیزداری در کشور شکل گرفته بود که عهده‌دار بحث‌های کلان بود، حال دوباره زمزمه ایجاد آن به گوش می‌رسد؛ کارشناسان معتقدند اگر با تغییر رویکرد همراه باشد مفید است غیر از آن فایده‌ای ندارد.

گروه جامعه ایرنا - در سال‌های اخیر به محض بارندگی خبرهایی مبنی بر وقوع سیل در نقاط مختلف کشور به گوش می رسد، به نظر می رسد سیلاب ها در این سال ها نسبت به دهه های قبل بیشتر شده است، کارشناسان علت را از بین رفتن پوشش گیاهی در بالادست و کم شدن جنگل ها می دانند، چون زمانی که باران می بارد هر چند هم با شدت باشد؛ پوشش گیاهی مانند مانعی عمل می کند که سرعت جاری شدن آب به سمت پایین دست را کاهش می دهد؛ این کم شدن سرعت به آب فرصت نفوذ به خاک را می دهد که موجب آبدار شدن منابع آبی زیرزمینی و سیراب شدن گیاهان می شود؛ اما اکنون چون پوشش گیاهی از بین رفته دیگر آب هنگام سرازیر شدن مجالی برای نفوذ پیدا نمی کند و این باعث وقوع سیل، ویرانی و در نهایت هدررفت آب می شود.

بر این اساس حفاظت از منابع آب و خاک از اهمیت زیادی برخوردار است، البته این مساله در ایران قدمت زیادی دارد، قنوات، آب انبارها و سدهای تاریخی شاهدی بر این امر است، در سال ۱۹۲۱ در وزارت کشاورزی، ادارات بررسی های آب و خاک و حفظ منابع تشکیل شد، در سال ۱۹۹۷ کارشناسان فائو گزارشی را درباره فرسایش شدید خاک و لزوم حفاظت آب و خاک در ایران منتشر کردند که نتیجه آن ایجاد کمیته حفاظت خاک در سازمان جنگل ها در همان سال بود، در سال ۱۹۹۳ و با همکاری کارشناسان فائو عملیات نمونه حفاظت خاک در زیرحوضه سیراچال سد کرج اجرا شد، در سال ۱۹۰۰ و با ایجاد دفتر فنی خاک در وزارت منابع طبیعی، پنج ایستگاه حفاظت آب و خاک در استان های مختلف راه اندازی شد.

در سال ۱۹۱۱ نیز دفتر حفاظت خاک و آبخیزداری در سازمان جنگل ها و مراتع کشور تاسیس و در همان سال ایجاد شورای عالی آبخیزداری به تصویب هیات وزیران رسید و نخستین شبکه پخش سیلاب هم در آن سال در ایستگاه تحقیقات مراتع نودهک قزوین ساخته شد، در دهه ۱۹۷۰ و با ارتقای تشکیلات آبخیزداری کشور از سطح یک دفتر به یک معاونت در وزارت جهاد سازندگی، فعالیت های آبخیزداری گسترش چشمگیری یافت، در سال ۱۹۱۱ نیز وظایف آبخیزداری به سازمان جنگل ها و مراتع کشور واگذار شد و عنوان این سازمان به سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری تغییر یافت. اینها نشان می دهد که رویکرد درستی در زمینه منابع طبیعی و محیط زیست در کشور شکل گرفته بود.

اما امروزه با وجود وقوع سیلاب های ویرانگر و فرسایش زیاد خاک به نظر می رسد طرح آبخیزداری که با هدف کنترل و گسترش سیلاب و جلوگیری از تخریب ناشی از سیل، افزایش پوشش گیاهی، بهبود کیفیت خاک و افزایش آب‌های زیرزمینی شکل گرفته بود، آنطور که باید موفق نبوده است، این در حالیست که بر اساس نقشه‌ها و مدل‌سازی‌های بین‌المللی سازمان توسعه عمران ملل متحد (UNDP)، ایران جزو کشورهایی است که به دلیل تغییر اقلیم و خشکسالی در سال ۲۰۲۵ با بحران شدید آب مواجه می‌شود و در سال ۲۰۴۰ به نهایت حد بحران شدید آب می‌رسد، در حالی که با عملیات آبخیزداری می‌توان بیش از ۹ تن در هکتار فرسایش و بیش از ۴ متر مکعب در سال رسوبات را کنترل کرد و پوشش گیاهی و علوفه‌ای را ۱۲۰ کیلوگرم در هر هکتار افزایش داد، بنابراین اجرای طرح هایی مانند آبخیزداری از اهمیت زیادی برخوردار است.

آمارها نشان می دهد باید در ۹۰ میلیون هکتار از اراضی کشور طرح آبخیزداری اجرا شود، با این حساب باید سالانه حداقل ۱۰ میلیون هکتار آبخیزداری شود تا در مدت ۱۰ تا ۱۱ سال تمام این عرصه ها تحت پوشش این طرح قرار گیرند اما گویا اکنون سالانه چیزی حدود ۲ میلیون هکتار عملیات آبخیزداری اجرا می شود در حالی که شرایط طبیعت به گونه ای است که به ما اجازه نمی دهد با این کندی کار را پیش ببریم.

آبخیزداری چیست؟

از جمله اقداماتی که در زمینه آبخیزداری انجام می‌شود، اقدامات در بالادست حوضه‌های آبخیز است، به عنوان مثال بانکت بندی یکی از شیوه‌های متداول آبخیزداری است که با حفر شیارها و کانال‌هایی به منظور کاهش شیب دامنه با اهدافی چون کنترل فرسایش، کنترل رواناب، افزایش رطوبت نسبی و ایجاد بستر رشد گیاه ایجاد می‌شود، بانکت ها کانال ها و پشته هایی هستند که در جهت مخالف شیب مراتع و بر روی خطوط منحنی تراز احداث می شود.

هر کدام از این بانکت‌ها باعث می شود جریان سطحی آب بعد از بارندگی در داخل چاله ها که به صورت پیوسته به هم وصل هستند و یک نوار روی دامنه تشکیل داده اند، جمع شود و در داخل زمین نفوذ کند، این بانکت ها باعث می شود میزان رواناب سطحی ما در سطح حوضه آبخیز کم و در مقابل میزان نفوذ آب در داخل خاک بیشتر شود؛ به این معنا که میزان تغذیه آب های زیرزمینی و زیرقشری بیشتر شود که خود به خود منجر به تقویت آب چشمه ها و قنوات و آب زیرزمینی خواهد شد.

زمانی که میزان رواناب سطحی کم شود، میزان سیل خیزی هم کم خواهد شد؛ یکی از معضلاتی که در زمینه اکوسیستم به وجود می آید انتقال رسوب از بالادست به پایین دست است، این رسوبات همیشه باکتری هایی چسبیده به خود به پایین دست منتقل می کنند که باعث کدر شدن آب می شود و کیفیت آب را کاهش می دهد. جریانی که گل آلود می شود برای خیلی از موارد غیرقابل استفاده خواهد شد، این رسوبات همچنین باعث ایجاد مشکل برای تاسیسات پایین دست حوضه آبخیز از جمله مزارع پرورش ماهی و آبزیان می شود. البته همین رسوبات از طریق کانال های آبی در حوضه آبخیز، پشت سدهای مخزنی جمع می‌شود که روی کارایی آن تاثیر منفی خواهد گذاشت.

چندی پیش علی سلاجقه رییس سازمان حفاظت محیط زیست گفته بود: قبل از انقلاب شورای عالی آبخیزداری در کشور داشتیم و عهده دار بحث های کلان بود، آبخیزداری علمی است که تمام علوم مرتبط را کنار هم و توسعه را حساب شده می بیند تا به خاک ، آب ، هوا ، گونه های گیاهی و جانوری آسیبی وارد نشود، اما اکنون آبخیزداری در حاشیه قرار گرفته است و بحث ایجاد شورای آبخیزداری در کشور در کمیسیون زیربنایی دولت مطرح شده و ما هم از آن حمایت می کنیم و اگر این اتفاق بیفتد نباید زیر مجموعه وزارت نیرو باشد و باید یک شورای فرابخشی باشد.

در این راستا عضو کارگروه حقوقی و کارگروه آب شورای تشکل های محیط زیست و منابع طبیعی در گفت و گو با خبرنگار محیط زیست ایرنا گفت: سازمان منابع طبیعی متولی آبخیزداری در کشور است، آبخیزداری یک امر حفاظتی، صیانتی و پرورشی است و بیشتر جنبه های نرم افزارانه و بیولوژیک دارد اما امروزه به یک امر سازه ای و پروژه محور تبدیل شده است، یعنی کاری که وزارت نیرو در پایین دست با احداث سد می کند، منابع طبیعی در بالادست با ایجاد سازه بر روی آبراهه ها انجام می دهد، یعنی عملا با سرزمینی مواجه هستیم که در پایین دست آن دستگاهی به نام وزارت نیرو دارد شریان های حیاتی آنرا مسدود می کند و در بالادست سازمان منابع طبیعی این کار را می کند، یعنی سازمان منابع طبیعی به جای اینکه بیاید به وظایف قانونی و ذاتی خود که حفظ دامنه ها، پوشش گیاهی، ساختار کوه ها و دشت ها، حفظ حد و حدود آنها برای جلوگیری از تجاوز ، جلوگیری از چرای بی رویه دام، ساخت و ساز ، فرسایش بی اندازه خاک و معدونکاوی؛ بپردازد، این وظایف را به حد پروژه تقلیل داده است.

مسعود امیرزاده با اشاره به اینکه به نظر می رسد واژه ها به گروگان گرفته شده اند افزود: پروژه کار آسانی است، احداث کردن ساده ترین کار در جهان است، یک دیواره درست می کنند به نام کارگاه ، اما چیزی که مهم است کارهای نرم افزارانه و مدیریتی است، یعنی باید بتوان بین مناسبات اجتماعی و اقتضائات طبیعت تعادل برقرار کرد، یک سازمان زمانی موفق است که بتواند این کار را انجام دهد کما اینکه بیشتر دستگاه ها وظایفشان به امور سازه ای تقلیل یافته است.

وی درباره سخنان رییس سازمان حفاظت محیط زیست مبنی بر ایجاد شورای عالی آبخیزداری گفت: اگر هدف از ایجاد شورای عالی آبخیزداری، روش آبخیزداری است که اکنون در کشور اجرا می شود قطعا ادامه آن وضعیت را بدتر خواهد کرد اما اگر هدف این است که سرچشمه ها را حفظ کنیم قطعا خوب است، در واقع آب از سرچشمه ها که در بالادست منابع طبیعی است یعنی از کوه ها سرازیر می شود که شریان های اولیه آب در آنجاها ساخته می شود و به سمت پایین دست می آیند، بنابراین اگر هدف این باشد که بیاییم ساختارهایی که باعث می شود آب، رودخانه، چشمه و آبخوان داشته باشیم را مدیریت کنیم ، قطعا تصمیم خوبی است.

وی اظهار داشت: برخی دستگاه های دولتی مانند وزارتخانه های نیرو، جهاد کشاورزی، صنعت معدن تجارت و راه و شهرسازی بزرگترین مخرب محیط زیست و تخریب سرزمین هستند، بنابراین اگر قرار باشد شورایی تشکیل شود که جلوی این نهادهای قدرتمند را بگیرد و اجازه ندهد آنها با توجه به یک سری وظایف قانونی و غیر قانونی خودشان طبیعت را ویران کنند کار بسیار خوبی است اما اگر قرار باشد که آنهم یک تکه دیگری به حجم بروکراسی در این زمینه اضافه کند قطعا این کار فایده ای نخواهد داشت.

امیرزاده درباره وقوع سیل و هدررفت آب گفت: چیزی به عنوان اتلاف و هدر رفت آب در طبیعت وجود ندارد، ما انسان ها با عملکرد خود این روند را برای طبیعت رقم می زنیم، باید ببینیم که سیلاب ها چرا اتفاق می افتند، سیلاب یک پدیده طبیعی است ما به عنوان انسان آنرا به یک امر مخرب تبدیل می کنیم، این دو را باید از هم جدا کنیم.

چه باید کرد؟

وی توضیح داد: مهم این است که رویکردمان را مقداری تغییر دهیم، متوجه این باشیم که به علت تغییر اقلیم، مداخلات انسانی و بارگذاری بیش از حد توان طبیعت، باعث شدیم که طبیعت فرسوده شود باید رویکردی داشته باشیم که اول از همه طبیعت را ترمیم کنیم یعنی طبیعتی که خودش دارد آب را تولید می کند اولین و محق ترین مصرف کننده آب خودش است، زمانی که در بالادست ، میان دست و پایین دست آب را انتقال می دهیم عملا طبیعت را از آبی که حقابه اش است و باید در شریان های آن جاری شود، محروم می کنیم.

با چرای بی رویه دام اجازه نمی دهیم که یک درخت یا نهالی در طبیعت شکل بگیرد تا پوشش گیاهی تداوم داشته باشد در واقع طبیعت دچار عدم زادآوری شده استامیرزاده افزود: کوهی که سازند آب است را به چشم سنگ، خاک و آهک نگاه و آنها را متلاشی و قطعه قطعه می کنیم غافل از اینکه در حال نابودی منابع تامین آب هستیم، تمام مراتع بیشتر از توان و ظرفیت چرای دام را تحمل می کنند که باعث شده تمام پوشش گیاهی از بین برود، کدام یک از جنگل های ما چه زاگرسی، چه هیرکانی و چه تورانی زادآوری دارند؟ وقتی طبیعت زادآوری نداشته باشد به مرور از بین می رود، الان طبیعت دچار عدم زادآوری شده یعنی سِتَروَن شده است، عملا با چرای بی رویه دام اجازه داده نمی شود که یک درخت یا نهالی در طبیعت شکل بگیرد تا پوشش گیاهی تداوم داشته باشد اینها همه ناشی از رویکرد غلط است باید رویکردی که سازگار با طبیعت است داشته باشیم، بنابراین اول باید سعی کنیم مکانیزم های مخرب اصلاح شود، وقتی رویکرد بر این مبنا باشد در آن شرایط قوانین هم بر همین مبنا نوشته می شود اما متاسفانه اکنون بیشتر قوانین مربوط به محیط زیست به ضرر طبیعت است که درست کردن آنها به همان تغییر رویکرد بر می گردد.

عضو کارگروه حقوقی و کارگروه آب شورای تشکل های محیط زیست و منابع طبیعی تاکید کرد: الان شرایط به مانند کسی است که دیواری را خراب می کند و دیگر نمی تواند درست کند بنابراین مدام بتونه کاری می کند، سازمان ها هم الان به این روز افتاده اند سعی می کنند خرابی های قبلی را با بتونه کردن بپوشانند در حالی که شرایط سنگین تر و پیچیده تر شده است.

وی اظهار داشت: اگر رویکردمان این باشد که بفهمیم در عرصه طبیعی زندگی می کنیم که مقدرات این عرصه مانند کم بارشی، کم آبی و دمای زیاد به ما تحمیل شده است و ما باید خودمان را با آن تطبیق بدهیم نه اینکه مرتب دستگاه اضافه کنیم، می توانیم موفق باشیم در غیر اینصورت هیچ کاری فایده ای ندارد. باید با طبیعت همگام باشیم.

امیرزاده تاکید کرد: بنابراین اگر مراد از آبخیزداری آنچه باشد که تا الان اجرا شده، فایده ای ندارد اما اگر هدف اصلاح مدیریت آب از سررشته ها تا پایاب به گونه ای که عوامل سازنده طبیعت در آنها برقرار بماند و حقابه طبیعت در آنها رعایت شود، خوب است و بر همین اساس ساختار سازی انجام شود، مثلا وزارت نیرو نتواند خودمختار پایین دست را مدیریت کند، تاکید شود که رویکرد کلی آبخیزداری در کشور این است که باید آب به پایین دست خود برسد اگر این تغییر نگاه باشد خوب است که البته نیاز به برنامه بلند مدتی دارد.

۹۰۱۴