به گزارش ایرنا، درک و تحلیل موضع دولتها در بستر تحولات جهانی و در قبال موضوعات مختلف، مسئلهای است که در امر سیاستگذاری دولتها از اهمیت بالایی برخوردار است. همزمان با اینکه تصمیمها و اقدامات اتخاذ شده توسط دولتها، پیامدهای گسترده و عمیقی در مقیاس جهانی دارد، تحلیل جامع رویکرد آنها در قبال تحولات جهانی برای عبور از چالشهای پیچیده، تسهیل فرآیندهای تصمیمگیری آگاهانهتر و بهرهبرداری از فرصتهای پیشآمده، تقویت همکاریها و حلوفصل درگیریهای احتمالی حیاتی است.
با در نظر گرفتنِ این مهم که تجزیه و تحلیل موضع دولتها در قبال تحولات جهانی، درک روشن تری از نگرشها، ارزشها و ایدئولوژیهای آنها فراهم میکند، ارزیابی سازگاری و ناسازگاری سیاستها میان کشورها، سیاستگذاران را قادر میسازد تا علائم هشدار اولیه را شناسایی و چالشهای آینده را نیز پیشبینی کنند.
تحولات فلسطین و موج واکنشها به این درگیری، له و علیه طرفین درگیری زمینهای را فراهم کرده تا بار دیگر با تکیه بر موضعگیری متفاوت دولتهای چپگرای آمریکای لاتین، تنوع این جریان سیاسی که به ویژه در سالهای اخیر در این منطقه تقویت شده است را مورد تاکید و بررسی قرار دهیم.
در حال حاضر، روسای جمهوری چپگرا در اکثریت کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب قدرت را در دست دارند: لولا داسیلوا در برزیل، آندرس مانوئل لوپز اوبرادور در مکزیک، آلبرتو فرناندز در آرژانتین، سیومارا کاسترو در هندوراس، لوئیس آرسه در بولیوی، گابریل بوریک در شیلی، گوستاوو پترو در کلمبیا، نیکلاس مادورو در ونزوئلا و دنیل اورتگا در نیکاراگوئه.
آمریکای لاتین با تاریخ غنی از جنبشها و دولتهای چپ، تنوع قابل توجهی از ایدئولوژیها و رویکردها را در این طیف سیاسی به نمایش میگذارد. این تفاوتها ناشی از زمینههای منحصر به فرد تاریخی، فرهنگی و اجتماعی-اقتصادی در هر کشور است و برنامهها و اولویتهای سیاسی آنها را شکل میدهد. با وجود آرمانهای مترقی مشترک جریان چپ، رویکردهای آنها به حکمرانی، سیاستهای اقتصادی و روابط بینالملل میتواند به طور قابل توجهی متفاوت باشد. همزمان با تعهد کلی، نمایندگان این جریان سیاسی به عدالت اجتماعی، برابری و حکومت فراگیر متحد هستند، و یکی از موضوعاتی که این دیدگاههای متفاوت را برجسته میکند، درگیری پیچیده و طولانی مدت فلسطین است.
وقتی صحبت از درگیری فلسطین میشود، مواضع دولتهای چپ در آمریکای لاتین این تنوع را نشان میدهد و تحولات روزهای اخیر به خوبی گواه این مسئله است؛ چرا که همه دولتهای چپ در آمریکای لاتین موضع یکسانی در مورد مناقشه فلسطین ندارند. برخی از دولتها مواضع محکمی در حمایت از آرمان فلسطین اتخاذ کردهاند، از خودمختاری و حق تعیین سرنوشت فلسطینیها دفاع و اشغالگری رژیم اسرائیل را محکوم میکنند و یک راهحل مسالمتآمیز بر اساس قوانین بینالمللی را خواستار شدهاند. این دولتها اغلب خود را با جنبشهای جهانی گستردهتر برای حقوق فلسطینیها هماهنگ میکنند و حمایت خود را در مجامع بین المللی اعلام کردهاند.
با در نظر گرفتن موضعگیریهای روزهای اخیر، دولتهای ونزوئلا، کلمبیا، نیکاراگوئه و کوبا در این دسته قرار میگیرند.
وزارت امور خارجه ونزوئلا در بیانیهای، تبعیت از قطعنامه ۲۳۳۴ شورای امنیت سازمان ملل متحد به عنوان تنها راه دستیابی به صلح را خواستار شد که رژیم اسرائیل را ملزم میکند تا به صورت فوری و به طور کامل، تمام فعالیتهای شهرکسازی و اشغالگری در سرزمین فلسطین را پایان دهد.
نیکلاس مادورو رئیسجمهوری ونزوئلا، اقدامات صهیونیستها در بمباران نوار غزه را آپارتاید جدید خطاب کرد و گفت: بارها شاهد این گونه اقدامات نسلکشی از سوی صهیونیستها بودهایم.
گوستاوو پترو رئیسجمهوری کلمبیا با انتقاد از «عادت» رژیم صهیونیستی به بمباران کودکان اعلام کرد: «مردم فلسطین یکی از بدترین بیعدالتیها در جهان معاصر را تجربه میکنند و اسرائیل باید سیاست اشغال خود را کنار بگذارد».
وی همچنین محاصره نوار غزه توسط صهیونیستها را با اقدامات نازیها مقایسه و بر جلوگیری از بازگشت نازیسم تاکید کرد.
نیکاراگوئه دیگر کشور آمریکای لاتین در واکنش به تشدید مناقشه میان فلسطین و رژیم غاصب اسرائیل، همبستگی خود با آرمان فلسطین را اعلام کرد و اقدام بینالمللی را خواستار شد.
دولت ساندینیستای نیکاراگوئه از طریق بیانیهای، موضع خود مبنی بر «همبستگی همیشگی و برادرانه با آرمان فلسطین» را یادآور شد.
در این بیانیه آمده است: ما به شدت تشدید درگیری وحشتناک اسرائیل و فلسطین را محکوم میکنیم، که قربانیان و دردهای بیشتری را برای بسیاری از خانوادههای بی گناه ایجاد و وضعیتِ به اندازه کافی خشونتآمیز در منطقه و جهان را تشدید میکند.
دولت کوبا نیز «نگرانی جدی» خود را ابراز و در بیانیهای خاطر نشان کرد که این درگیری «پیامد ۷۵ سال نقض دائمی حقوق مسلم مردم فلسطین و سیاست تهاجمی و توسعهطلبانه اسرائیل» است.
کوبا راهحلی گسترده، عادلانه و پایدار را خواستار شد که به مردم فلسطین اجازه میدهد تا از حق خود برای تعیین سرنوشتشان استفاده کنند و یک کشور مستقل در محدوده مرزهای قبلی خود تا سال ۱۹۶۷ با پایتختی بیتالمقدس شرقی داشته باشند.
هاوانا از شورای امنیت سازمان ملل خواست تا «به وظایف خود عمل کند و به مصونیت از مجازات اسرائیل، قدرت اشغالگری که ایالات متحده در طول تاریخ با آن همدست بوده است، پایان دهد».
برخی از دولتها، رویکرد متعادلتری اتخاذ میکنند و بر نیاز به گفتوگو، مذاکره و راه حل دو کشور طبق ایده سازمان ملل متحد تاکید میکنند. اهمیت تعامل با همه طرفهای درگیر برای دستیابی به یک راه حل پایدار و عادلانه و در چارچوب پیچیدگی این مناقشه، از رویکردهای این کشورها است. این دولتها همچنین کانالهای دیپلماتیک و چارچوبهای چندجانبه را برای ارتقای صلح و ثبات در منطقه در اولویت قرار میدهند. دولتهای برزیل، مکزیک، بولیوی در این دسته قرار میگیرند.
لولا داسیلوا رئیسجمهوری برزیل اعلام کرد: من بار دیگر بر رد تروریسم به هر شکل آن تاکید میکنم. برزیل از هیچ تلاشی برای جلوگیری از تشدید درگیریها، حتی در دوران ریاست شورای امنیت سازمان ملل متحد دریغ نخواهد کرد.
وی در راستای راهکار دو دولتی سازمان ملل، از جامعه بینالملل خواست تا به سرعت مذاکرات بین فلسطین و اسرائیل برای حلوفصل مناقشه از طریق وجود کشور فلسطین در همزیستی مسالمتآمیز با همسایهاش در مرزهای امن برای هر دو طرف را از سر بگیرد.
وزارت امور خارجه برزیل در بیانیهای با محکوم کردن این درگیری و بیان اینکه «توسل به خشونت هیچ توجیهی ندارد»، تاکید کرد: برزیل در مقام ریاست شورای امنیت سازمان ملل متحد، نشست اضطراری این نهاد را تشکیل خواهد داد.
دولت بولیوی نیز اعلام کرد: سازمان ملل متحد، جامعه بینالملل، مسئولیت تاریخی دارند که با جستوجوی راهحلهای اساسی در غلبه بر این وضعیت بحرانی مشارکت کنند.
آندرس مانوئل لوپز اوبرادور رئیس جمهوری مکزیک نیز تاکید کرد که موضع مکزیک در مورد درگیری اسرائیل با نیروهای جنبش فلسطینی حماس مستقر در غزه، بیطرف و طرفدار صلح است.
وی در پاسخ به انتقاد سفارت اسرائیل در این کشور مبنی بر موضع بیطرفی این کشور آمریکای لاتین گفت: ما به اسرائیل و مردم آن بسیار احترام میگذاریم، اما جنگ نمیخواهیم، خشونت نمیخواهیم. ما صلحطلب هستیم و نمیخواهیم هیچ انسانی از هیچ ملیتی جان خود را از دست بدهد، چه اسرائیلی باشد و چه فلسطینیها.
علاوه بر این، مواردی وجود دارد که دولتهای چپ در آمریکای لاتین، درجات مختلفی از تعامل با رژیم اسرائیل را دارا بوده و منافع اقتصادی، ملاحظات ژئوپلیتیکی و روابط تاریخی میتواند بر رویکرد آنها نسبت به مسئله مناقشه فلسطین و رژیم صهیونیستی تاثیر بگذارد و منجر به سطوح مختلف همکاری، مشارکت تجاری یا روابط دیپلماتیک شود.
دولت آرژانتین بهترین نمونه این رویکرد است. آرژانتین با حدود ۳۰۰ هزار عضو، بزرگترین جامعه یهودی را در آمریکای لاتین در خود جای داده است و حضور پررنگ این گروه در آرژانتین سبب شد تا مسئله تحولات روزهای اخیر مبنی بر بالا گرفتن درگیریها میان فلسطین و رژیم صهیونیستی، به مناظره انتخابات ریاست جمهوری نامزدها نیز کشیده و دفاع از رژیم صهیونیستی از زبان سه نامزد از مجموع چهار نامزد راه یافته به دور دوم شنیده شود.
وزارت امور خارجه آرژانتین نیز در ساعات اولیه آغاز درگیریهای شدید میان رزمندگان مقاومت و نیروهای رژیم اشغالگر، نسبت به حملات مسلحانه علیه جنوب اسرائیل ابراز تاسف و اقدامات حماس را تروریستی توصیف کرد.
به این ترتیب باید گفت که مسئله فلسطین میتواند به عنوان پنجرهای عمل کند که از طریق آن، اختلافها و تفاوتهای ظریف جریان چپگرا آشکار میشود. درک این تنوع، بدون تردید برای تقویت گفتوگو، تعامل و تفاهم و همکاری با کشورهای منطقه آمریکای لاتین و کارائیب و همچنین امکان تدوین سیاستهای موثر و کارآمد و سازگار با چارچوبهای کشورمان فراهم میکند.