تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۴۰۲ - ۰۹:۵۴

تهران- ایرنا- یکی از مهم‏ترین فضایل اخلاقی که در آموزه‏ های دینی به آن تاکید شده، رعایت حجاب و عفاف است، به گونه‌ای که نمونه‌های بسیاری را می‌توان در احکامی جست‌وجو کرد که میان زن و مرد تفاوت وجود دارد.

وجود قانون از ضروریات زندگی اجتماعی است و انسان‌ ها برای تنظیم روابط اجتماعی و ایجاد زمینه برای توسعه و پیش‏رفت، نیاز به ضوابط و مقررات و احکامی دارند. قوانین و احکام، یا از قراردادهای اجتماعی به ‏دست می‏ آید یا دارای ریشه الهی است. احکام و قوانین الهی نسبت به قراردادهای اجتماعی ـکه منشا الهی ندارند و فقط بر خواست و تمایل انسان‎ ها استوارندـ ارجحیّت دارند؛ زیرا قوانین الهی جامعیّت دارند، با عقل و فطرت انسان هماهنگ است، تامین‌‏کننده سعادت انسان در دنیا و آخرتند، از علم لایتناهی خداوند سرچشمه می‏ گیرند و همچنین هوس ‏ها، غریزه ‏ها، محدودیت‏ ها و گرایش‏ های سیاسی، راهی ندارند.

از سوی دیگر، قوانین الهی تضمین‏ کننده اهداف اسلام هستند و هیچ‏کدام با هم تعارض ندارند. همچنین در احکام الهی ـاز جمله احکام و قوانین مالی و تجاریـ جنبه‌‏های اخلاقی و معنوی نیز وجود دارد. یکی از مهم‏ترین فضایل اخلاقی که در آموزه‏ های دینی به آن تاکید شده، رعایت حجاب و عفاف است. با تتبع در همه ابواب فقهی و احکام شرعی، در موضوعات مختلف مانند طهارت، نماز، حج، نکاح، طلاق و حدود، مصادیق متعددی از عفاف یافت می‏‌شوند و به ‌طور غالب این موارد را می ‏توان در احکامی که میان زن و مرد تفاوت وجود دارد، جست‏‌وجو کرد.

به عنوان مثال در رکوع برای زن ‏ها مستحب است دست‏ ها را بالای زانوها بگذارند؛ به ‏دلیلِ روایتی که در این خصوص وارد شده است اما برای مردها مستحب است زانوها را عقب قرار دهند و به ‏گونه ‏ای خم شوند که پشت ایشان برابر شود، در روایت نیز آمده است «وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا رَکَعَ لَوْ صُبَّ عَلَی ظَهْرِهِ مَاءٌ لَاسْتَقَرَّ» یا برای زنان مستحب آن است ابتدا زانوها را به سجده بگذارند و دست‏ های خود را در زمین پهن کنند؛ زیرا این کار، زن را می‏ پوشاند.

در این مثال ‏ها و موارد متعددی دیگر در سراسر فقه می ‏توان حکمت این تفاوت‏ ها را توجه خاص شارع مقدس به اصل عفاف در تشریع احکام شرعی دانست. از طرفی دیگر مواردی مانند حفظ و تحکیم بنیان خانواده، ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی، سلامت نفس و نسل، سلامت اخلاقی جامعه، جلوگیری از فساد و تباهی و ارتکاب جرائم گوناگون و همچنین حفظ امنیت زنان از جمله آثار و پیامدهای عفاف ‎اند و لذا دارای اهمیت است.

برخی، عفاف را معادل حجاب به‏ کار می ‏برند؛ اما تفاوت روشنی میان آن‏ها وجود دارد؛ بدین‏ گونه که حجاب یک امر ظاهری و بیرونی است ولی عفاف حالتی نفسانی و درونی است که هریک بر دیگری تاثیر متقابل دارد. در خصوص جرم‎ انگاری بدحجابی، میان صاحب‏نظران و سیاست‏گذاران اتفاق نظر وجود ندارد.

به شکلی که با دو نظریه عمده در این حوزه مواجهیم؛ یکی دیدگاه قائل به ناکارآمدی جرم ‏انگاری بدحجابی با توجه با صبغه فرهنگی آن و دیدگاه دیگر ضمن پذیرش کارآمدی جرم‏ انگاری، بر این نظر است که علت گسترش بدحجابی، فقدان ضمانت اجرا و اجرا نشدن کامل قانون توسط مجریان بوده است. به عبارت دیگر اگر قانون به ‏صورت درست و جامع اجرا می ‏شد، مسئله بدحجابی در کشور گسترش ‏پیدا نمی ‏کرد.

مهم‏ترین استدلال این گروه آن است که وظیفه حکومت اسلامی مبارزه جدی و کارآمد با هر نوع فساد اخلاقی و علنی در جامعه است. از آنجایی که بدحجابی نیز زمینه ‏ساز گسترش فساد اخلاقی در جامعه است، جرم‏ انگاری و تسهیل در فرآیند اجرای آن ضروری است. به‏ نظر می‏ رسد آنچه در گسترش فرهنگ حجاب و عفاف در اولویت نخست است، ایجاد وفاق جمعی یا کاستن از مقاومت جامعه در برابر اجرای قانون است.