به گزارش روز یکشنبه ایرنا، در این نوشتار که روز گذشته به قلم مارک لینچ منتشر شده، آمده است: تهاجم قریب الوقوع غزه یک فاجعه انسانی، اخلاقی و راهبردی خواهد بود. این اقدام نه تنها به شدت به امنیت بلندمدت اسرائیل آسیب رسانده و هزینه های انسانی غیرقابل تصوری را بر فلسطینیان تحمیل می کند، بلکه منافع بنیادین آمریکا در خاورمیانه، اوکراین و در رقابت با چین بر سر نظم اقیانوس های هند و آرام را تهدید می کند.
تهاجم به غزه با تردیدهایی همراه خواهد بود. حماس به طور قطع چنین واکنشی از سوی رژیم اسرائیل را پیشبینی کرده و به خوبی برای مبارزه با شورشهای شهری درازمدت علیه نیروهای در حال پیشروی این رژیم آماده بوده و امیدوار است که تلفات قابل توجهی را علیه ارتشی وارد کند که سال هاست در چنین نبردی شرکت نکرده است.
بعید به نظر می رسد که رژیم اسرائیل یک پیروزی سریع کسب کند. اقدام هایی که ممکن است این پیروزی را تسریع کند، مانند بمباران شهرها و کاهش جمعیت شمال نوار، آسیب فراوانی به شهرت آن وارد خواهد کرد. از سوی دیگر، هرچه جنگ طولانی تر شود، تصاویر بیشتری از کشته شدگان و زخمیهای اسرائیلی و فلسطینی منتشر شده و فرصت های بیشتری برای رویدادهای ویرانگر پیش بینی نشده پدید خواهد آمد.
استاد دانشگاه جرج واشنگتن افزود: حتی اگر رژیم اسرائیل موفق به سرنگونی حماس شود، با چالش اداره سرزمینی که در سال ۲۰۰۵ رها و در سال های بعد بی رحمانه محاصره و بمباران کرد، مواجه خواهد شد. جمعیت جوان غزه از ارتش این رژیم به عنوان آزادیخواه استقبال نخواهد کرد و در تل آویو و در بهترین حالت مشغول مقابله دراز مدت با شورشی خصمانه خواهد شد که در آن سابقه شکست داشته و ساکنان غزه نیز چیزی برای از دست دادن ندارند.
در سناریوی وخیم تر، درگیری به غزه محدود نخواهد شد و متأسفانه چنین گسترشی محتمل است. تهاجم طولانی مدت به غزه، فشارهای عظیمی را در کرانه باختری ایجاد می کند و محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی، توانایی و یا شاید، اندک قصدی برای مهار آن نخواهد داشت. در طول سال گذشته، رخنه بی امان رژیم اسرائیل به اراضی کرانه باختری و تحریکات خشونت آمیز شهرک نشینان، خشم و ناامیدی فلسطینیان را به نقطه جوش رسانده است. تهاجم غزه می تواند کاسه صبر فلسطینیان کرانه باختری را لبریز کند.
درگیری جدی در کرانه باختری – چه در قالب یک انتفاضه جدید یا تصرف زمین توسط شهرک نشینان اسرائیلی – در کنار ویرانی غزه، پیامدهای عظیمی خواهد داشت و میتواند باعث کوچ اجباری فلسطینیها به اردن، لبنان و مصر شود.
پای حزب الله نیز به راحتی می تواند به جنگ باز شود. تاکنون واکنش این سازمان برای جلوگیری از تحریک رژیم اسرائیل حساب شده بوده است. اما حمله به غزه یا تشدید تنش در کرانه باختری و قدس ممکن است خط قرمزی باشد که حزب الله را مجبور به اقدام کند. آمریکا و اسرائیل به دنبال این بوده اند که حزب الله را از ورود به نبرد باز دارند، اما تشدید مداوم تنش از جانب ارتش رژیم صهیونیستی تاثیر چنین تهدیدهایی را محدود خواهد ساخت.
اگر حزب الله با زرادخانه موشکی خود وارد درگیری شود، رژیم اسرائیل با اولین جنگ دو جبهه ای نیم قرن گذشته روبرو خواهد شد. چنین وضعیتی تنها برای رژیم صهیونیستی ناخوشایند نخواهد بود. مشخص نیست لبنانی که پیشتر به دلیل انفجار بندرگاه و فروپاشی اقتصادی در وضعیت شکننده ای قرار گرفته، بتواند از بمباران تلافی جویانه اسرائیل جان سالم به در برد.
این استاد علوم سیاسی و امور بین الملل مدعی شد: به نظر می رسد برخی از سیاستمداران و کارشناسان آمریکایی و اسرائیلی از یک جنگ گسترده تر استقبال می کنند. آنها به ویژه از حمله به ایران دفاع کرده اند. اگرچه بسیاری از کسانی که از بمباران ایران دفاع میکنند سالها چنین موضعی اتخاذ کردهاند، اما ادعای نقش ایران در حمله حماس میتواند ائتلاف کسانی را که مایل به شروع درگیری با تهران هستند، گسترش دهد.
وی هشدار داده است: اما گسترش جنگ به ایران خطرات زیادی را به همراه خواهد داشت که به انتقام جویی تهران از تل آویو محدود نخواهد شد و دامنه آن به حمله علیه نفتکش ها در خلیج فارس و تشدید بالقوه تنش ها در عراق، یمن و دیگر نقاط تسلط متحدان ایران گسترش خواهد یافت. اذعان به این مخاطرات تندروترین مخالفان ایران را مهار کرده است.
جریان ثابتی از درز اطلاعات از سوی مقام های آمریکایی و اسرائیلی که تلاش دارند نقش ایران را در حوادث اخیر کم اهمیت جلوه دهند، نشان دهنده تمایل به اجتناب از تشدید تنش هاست. با این همه، تحولات یک جنگ طولانی غیرقابل پیش بینی است. جهان به ندرت این چنین به فاجعه نزدیک بوده است.
دولت بایدن به وضوح اعلام کرده که از رژیم اسرائیل در واکنش به حمله حماس حمایت می کند. اما اکنون زمان آن فرا رسیده که از قدرت این رابطه استفاده کند تا رژیم صهیونیستی را از ایجاد یک فاجعه استثنایی باز دارد.