هرروز سوار اتوبوس میشوم، پر از هیاهو و سروصداست، مردم در مورد مسائل روزمره خود و دغدغههایشان و از اینکه چقدر گرانی است صحبت میکنند، مادر زهرا از اینکه دفتر نقاشی و مداد رنگی را چقدر گرانتر از پارسال خریده با بغلدستی خود صحبت میکند. البته نه اینکه من گوشهای خیلی تیزی داشته باشم که همه صداها را بشنوم، اما تمام تلاش خود را میکنم که بشنوم و شنیده شوم.
فرد کناری من به پنجره اتوبوس تکیه داده و سر حرف را در مورد اینکه هوا کمی خنک شده با من باز میکند، به زبان اشاره پاسخ میدهم؛" بله هوا کمی سرد شده است". دیگران نمیدانند اما ما از نگاهشان میخوانیم که چه میگویند و متأسفانه بسیاری از مردم افراد ناشنوا یا کمشنوا را فرد بیعقل یا بیاستعداد میدانند و ما بچههای کمشنوا هرچقدر هم که تلاش کنیم که باهوش بودن خود را ثابت کنیم اما درنهایت مورد بیمهری و بیتوجهی قرار میگیریم.
البته هرچقدر زندگی به من سخت میگیرد من بیشتر مصمم میشوم تا شنونده لبهای دیگران باشم، یعنی تمام تلاش خود را میکنم که درست ببینم تا بتوانم خوب بشنوم؛ «چون من یک ناشنوا هستم».
یکچشمم به نگاه آدمهاست و چشم دیگر به لبهایشان،گاهی متوجه میشوم و گاهی فقط تماشا میکنم. لبها برای من حکم گوش را دارند اما اینکه مردم حرف زدن ما را تقلید میکنند و زمانی که با اشاره به دوستانمان صحبت میکنیم بلافاصله حرکاتمان را تکرار میکنند؛ بسیار ناراحتمان میکند.
البته بماند که مردم وقتی متوجه میشوند که ما با زبان اشاره صحبت میکنیم و ناشنوا هستیم، "میگویند بهتر که شما نمیشنوید" این جمله برای ما بسیار آزاردهنده است زیرا نمیدانند که ما با تمام وجود آرزوی شنیدن تمام صداها حتی صداهای ناهنجار راداریم.( البته ما میبینیم و چون میبینیم؛ میشنویم).
و ایکاش دمی از کلام دنیای درون ما را مردم و مسوولان میشنیدند و متوجه میشدند که این بیصدایی ما فریادی از درون دارد که هرروز هیاهو میکند؛ اما گویا مسوولان هم ناشنوا هستند.
البته ما نیازی به دلسوزی نداریم؛ بلکه نیاز به رسیدگی، توجه و شنیدن مشکلاتمان از سوی مسوولان داریم و اینکه حداقل برای چند نفر از بچههای ناشنوا و کمشنوا شغلی ایجاد کنند، کافی است؛ اما متأسفانه بیشتر اوقات نهایت واکنششان، یک سرکشی ساده به مراکز آموزشی ماست، مشکلات را میبینند اما رسیدگی نمیکنند و با حرفهایی مانند؛" خدا بزرگ است یا شما دلتان پاک و صاف است" بیشتر ما را ناراحت میکنند.
نمیدانم دیگران چقدر از دنیای ما ناشنواها خبر دارند، احتمالا نمی دانند که بسیاری از دانشآموزان کمشنوا یا دارای برخی معلولیتهای حرکتی امکان حضور در مدارس معمولی و توان تحصیل در کنار سایر دانشآموزان را دارند اما به دلایل نامشخص این حق در دوران ابتدایی تحصیل و پیشدبستانی از آنها گرفته و فاصله تحصیلی بین کودکان هم سن و سال از همان دوران ابتدایی شکل میگیرد و آنجاست که از مدرسه رانده میشویم و نرم نرمک فاصله، جداسازی، معاشرت و آشنایی با تفاوتها از بین میرود و این جدایی تا پایان دوران زندگی برای ما باقی میماند.
ناگفته نماند؛ دوستان من همه توانمند هستند اما تا زمانی که جامعه عادت به حضور افراد مختلف با توانمندیهای متفاوت را نداشته باشد؛ خشونت، بیمهری، تحقیر، نادیده گرفتن، سرزنش، خودبرتربینی، بیتوجهی، عدم پذیرش در محیطهای کاری و اجتماعی همه و همه احساساتی میشوند که ما از جامعه دریافت میکنیم و این احساس بسیار آزاردهنده میشود تا جایی که بارها ما را به پوچی سوق داده است.
گفتمان بالا بخشی از صحبتهای سَما زمانی یک ناشنوای دهه هفتادی است که به دلیل نامشخصی همچون استفاده از پماد برای عفونت چشم با تجویز غلط در دوران نوزادی یا به علت نرسیدن اکسیژن موقع به دنیا آمدن یا دلیل ژنتیکی و وراثت ناشنوا شده است.
وی به خبرنگار ایرنا گفت:حدود یکیدوساله بودم که وقتی صدایم میکردند دیر جواب میدادم و همین عامل موجب شد، مادرم حساس شود که مرا نزد پزشک ببرد و آزمون شنوایی بگیرد که همان زمان متوجه شد،عصبهای گوشم ضعیف است و برای یادگیری باید از سمعک استفاده کنم و من از سهسالگی تاکنون از سمعک استفاده میکنم.
این ناشنوا افزود: متأسفانه هر چه سن من بالاتر میرفت به دلیل استفاده از سمعک آنالوگ و نبودن سمعک هوشمند، شنواییام بهمرور افت پیدا میکرد.
سما کمی به مشکلات ناشنوایان اشاره کرد و گفت؛ تحصیل برای ما خیلی مشکل است زیرا نیاز به مترجم داریم و ارتباط با دیگر افراد هم نیاز به حضور مترجم یا نوشتن دارد، مثلاً ما هنگام مراجعه به بیمارستان و مواجهشدن با مواقع ضروری و اورژانسی با مشکلات زیادی مواجه هستیم. البته فقط مشکل ما زمان بیماری نیست بلکه ما برای گرفتن یک وام شخصی، رفتن به مراجع قضایی نیاز به مترجم داریم زیرا کارمندان و متصدیان امور مختلف اداری با نحوه برخورد با ما آشنایی ندارند و معمولاً به مشکل برمیخوریم.
وی افزود: متأسفانه زبان اشاره که در سایر دنیا به رسمیت شناخته میشود، در کشور ما به رسمیت شناخته نمیشود و تعداد اندکی از افراد آن هم از خانواده افراد دارای ناشنوا حاضر میشوند که این زبان را یاد بگیرند و متأسفانه در قانون اساسی نیز به مورد اساسی ناشنوایان در رابطه با «رسمیت شناختن زبان اشاره» اهمیتی داده نشده و ناشنوایان از حق برخورداری از این موضوع محروم شدهاند.
این دختر ناشنوا گفت: برخی از مردم فکر میکنند که سَمعَک همه مشکلات شنوایی ما را حل میکند درصورتیکه اینظور نیست و سَمعَک فقط شنیدن را برای ما راحتتر میکند و مشکل شنوایی را رفع نمیکند. البته قیمت محصول باکیفیت آنهم زیاد است؛ باید از طریق بهزیستی کلی پیگیری کرد تا بتوانیم سَمعَک خریداری کنیم.
وی بیان داشت: از سوت کشیدن سَمعَک که یکی از رایجترین مشکلاتی ما ناشنواهاست نگویم یا وقتی در حال گوش کردن آهنگی هستیم، بهیکباره سمعک خاموش میشود و آنوقت است که در دنیای سکوت و قطعات مختلف الکترونیکی در آن سَمعَک بهراحتی نمیتوان به علت خاموشی آن پی برد.
زمانی اضافه کرد: به جرات میتوانم بگویم مشکلات ما ناشنواها فقط با جامعه نیست بلکه با خانوادههای خودمان هم هست، زیرا آنها همزبان اشاره بَلد نیستند و بسیاری از پدر مادرها در نحوه رفتار و برخورد با فرزند ناشنوای خود دچار مشکل میشوند که جا دارد والدین دارای فرزند ناشنوا بیشتر دیده شوند زیرا بسیاری از خانوادهها با داشتن فرزند ناشنوا یا کمشنوا احساس تحقیر میکنند.
وی بیان داشت: از نظر ما ناشنوایان هر روز، روز فهمیدن، شنیده شدن و دیده شدن ناشنوایان است، اما در تقویم یکهفتهای را به نام "هفته جهانی ناشنوایان" - در ایران از دوم لغایت هشتم مهرماه - مشخص کردهاند که برای سالی یکبار هم که شده بعضی از مسوولان یادشان بیفتد که افرادی در جامعه به نام" ناشنوا" هم وجود دارند و این تأسفبار است که در طول سال فقط یک هفته مسوولان یادشان میافتد که افرادی ناشنوا هستند که وظیفه رسیدگی به آنها را دارند اما به وظایفشان عمل نمیکنند.
عامل بیش از نیمی از ناشنوایی مادرزادی است
آیگین عباسی مدیرعامل انجمن ناشنوایان استان اصفهان به ایرنا گفت: استان اصفهان بیش از ۱۵ هزار ناشنوا دارد که بیش از هشت هزار نفر از این ناشنوا ها متعلق به شهر اصفهان هستند که بیش از نیمی از آنها به صورت مادرزادی ناشنوا و برخی نیز به دلیل ابتلا به بیماریهایی نظیر مننژیت دچار این عارضه شدهاند که لازم است خانوادهها برای تشخیص ناشنوایی نوزاد خود از ابتدای تولد غربالگری شنوایی را به صورت دورهای انجام بدهند.
وی با اشاره به "آموزش زبان اشاره" افزود: فرهنگ سازی زبان اشاره جزو کنوانسیون حقوق بین الملل به رسمیت شناخته شده و ایران نیز عضو این کنوانسیون است اما در کشور هنوز به عنوان یک زبان شناخته شده مطرح نیست و در این زمینه قانون باید بازنگری شود.
مدیرعامل انجمن ناشنوایان استان اصفهان در مورد بهکارگیری ناشنوایان تصریح کرد: متاسفانه سهم سه درصد استخدام معلولان کشور به ناشنوایان تعلق نمیگیرد زیرا گفته میشود افراد ناشنوا توانایی زیادی برای ارتباط برقرار کردن با دیگران ندارند و در آزمونها موفق نمیشوند.
وی ادامه داد: انجمن ناشنوایان استان اصفهان در راستای حمایت از ناشنوایان کلاس های آموزشی مختلف از جمله آموزش زبان اشاره، ترجمه و نیز خدماتی همچون اعزام مترجم به پزشک، دادگاه و سایر موارد برای ناشنوایان ارائه و این انجمن در شناساندن توانمندیهای ناشنوایان، برگزاری کلاسهای آموزشی، هنری و تقویتی، اشتغال، سواد آموزی و ارائه مشاورههای ازدواج و پیش از ازدواج نقش مهمی دارد.