به گزارش خبرنگار ایرنا ، روز ۱۵ اکتبر مصادف با ۲۳ مهرماه از سوی سازمان ملل به عنوان روز جهانی نابینایان یا عصای سفدی نامگذاری شده است. عصای سفید به دلیل خوب دیده شدن، نماد جامعه نابینایان است تا مردم و رانندگان به محض مشاهده آن ملاحظات لازم از حیث ایمنی و همراهی با نابینایان مدنظر داشته باشند.
این روزها به مناسبت روز جهانی عصای سفید برنامههای مختلفی برای تکریم و توجه به نابینایان در استانهای مختلف برگزار میشود و این مناسبت بهانهای شد تا پای درد دل یک نابینای مطلق بنشینیم و انتظاراتشان را به گوش مردم و مسئولان برسانیم.
یکی از نابینایان ساکن اردبیل، هم به لحاظ نابینایی مطلق و درک کامل از احوال روشندلان و هم به جهت اشتغال و ارتباط با جامعه، مشکلات و موانع سر راه نابینایان را با پوست و گوشت و استخوان لمس کرده و به بیان صریح آنها پرداخته است.
من ناصر مرادی نابینای مطلق مادرزاد هستم و مدرک تحصیلیام کارشناسی امور ثبتی است و متاهل و دارای ۲ فرزند هستم و از یک و نیم سال قبل در تلفنخانه بیمارستان بوعلی اردبیل مشغول کار شدهام اما با تمام وجود لمس میکنم که مشکل بزرگی که جامعه نابینایان با آن مواجه هستند، بیکاری است و خیلی از نابینایان تا ۵۰ سالگی هم دنبال شغل میگردند و یافت نمیشود.
از نمایندگان مجلس شورای اسلامی تقاضا میکنم طرحی به مجلس ارایه کنند که بر اساس آن در استخدام یا اشتغال نیرو به عنوان اپراتور تلفنخانههای ادارات، فقط از نابینایان استفاده کنند
آی آدمها که در ساحل روشنایی شاد و خندانید ...
هر چند علم روز پیشرفت کرده و دانش ژنتیک و بررسیهای فرزندآوری امکان پیشبینی سلامت یا معلولیت فرزند را پیشبینی میکند اما همچنان امکان تولد نوزاد معلول در ازدواجهای فامیلی وجود دارد و من نابینا نیز حاصل ازدواج فامیلی هستم اما خوشبختانه برادرم از نعمت بینایی برخوردار است. باید متوجه باشیم و قبول کنیم که پیشگیری بهتر از درمان است و امیدواریم با دقت و جدی گرفتن موضوع از ناحیه خانوادهها، از این بیشتر در جامعه شاهد حضور افراد معلول نباشیم.
بیکاری روشندلان مشکلات عمیقتری دارد
هر چند بیکاری، مشکل خیلی از فارغالتحصیلان بینا نیز هست اما این مشکل در جامعه نابینایان حادتر است زیرا روشندلان با سپری شدن سن اشتغال، دیگر امکان هر نوع کسب و کار را از دست میدهند و بهانه برای اینکه کسی به نابینایان کار ندهد، بیشتر است.
با توجه به ارتباطی که با انجمن حمایت از نابینایان استان دارم مطلع هستم که به طور تقریبی بیش از سه هزار نابینا در استان وجود دارد که حدود یک هزار نفر آنها در مرکز استان زندگی میکنند و ۸۰ درصد آنها چه زن و چه مرد، بیکار هستند.
قانون سه درصد سهمیه استخدام را دور میزنند
خیلی از آقایان نابینا به دلیل بیکاری، فاقد یک ریال درآمد هستند و فقط از یارانه و مستمری بهزیستی بهرهمند میشوند و با این وضعیت، امکان تشکیل خانواده و گذران زندگی را ندارند و قانون تخصیص سهمیه سه درصد استخدام ادارات برای معلولان نیز به درستی و کامل اجرا نمیشود.
با وجود اینکه اداره کل بهزیستی و برخی مسئولان بر لحاظ این سهمیه استخدام تاکید میکنند اما در عمل، آن قانون دور زده میشود و فراموش نکنیم که نابینایان متاهل با مخارج رفت و آمد اعضای خانوادههای خود مواجه هستند و ما اغلب امکان تعویض چند خودرو یا تاکسی برای یک تردد در شهر را نداریم و بهتر است با سرویس و به صورت یک مسیر به مقصد برویم و در نتیجه هزینههایمان بیشتر است.
بهترین شغل برای نابینایان اپراتور تلفنخانه ادارات است
از نمایندگان مجلس شورای اسلامی تقاضا میکنم طرحی به مجلس ارائه کنند که بر اساس آن در استخدام یا اشتغال نیرو به عنوان اپراتور تلفنخانههای ادارات، فقط از نابینایان استفاده کنند و ادارات را به صورت قانونی به این امر ملزم کنند.
اگر این امر محقق شود اطمینان دارم بسیاری از نابینایانی که شرایط لازم این کار را دارند و تعدادشان نیز کم نیست، مشغول کار خواهند شد و به طور معمول هر بیمارستان و هر اداره به چند اپراتور تلفنخانه به صورت نوبتی نیاز دارد در حالی که در کل استان اردبیل نابینایان اپراتور تلفنخانه ادارات زیر ۲۰ نفر هستند.
ما را دست کم نگیرید
یک نابینا از حس ترحم دیگران بیزار است و میخواهد اراده آهنین و راسخ خود را نشان دهد. نابینایانی داریم که مدرک تحصیلی دکتری دارند یا فارغالتحصیل مقطع ارشد برخی رشتهها هستند و برخی نابینایان نیز که زبان و ادبیات فارسی تحصیل کردهاند به عنوان معلم در آموزش و پرورش جذب شده و مشغول خدمت هستند.
نابینایانی در اردبیل داریم که در حوزههای موسیقی، گویندگی و مداحی فعالیت میکنند و من که نابینای کامل هستم، مداح اهل بیت (ع) هستم و در شهرک بعثت و روستای کورادیل از توابع اردبیل در ماههای محرم مداحی میکنم.
مناسبسازی اماکن جدی گرفته نمیشود
اعضای کمیتههای مناسبسازی استان و شهرستانها چه در ادارات بهزیستی و چه در فرمانداریها و استانداری برای مناسبسازی اماکن عمومی و خصوصی با وضعیت جسمی و حرکتی معلولان تاکید میکنند و ما نابینایان نیز در انجمن حمایت از نابینایان استان اردبیل، موانع مناسبسازی را احصا کردهایم و متاسفانه در مرکز شهر اردبیل نیز به مناسبسازی اماکن و معابر توجه چندانی نشده و البته مشکل در حاشیه شهر بیشتر از مرکز آن است.
از مسئولان تقاضا میکنم در ساخت و ساز شهرکهای جدید به مناسبسازی اهمیت بدهند و در مساجد، ادارات، دانشگاهها، بیمارستانها و درمانگاهها هم برای معلولان جسمی و هم برای نابینایان مناسبسازیها را طبق آئیننامهها به طور دقیق اعمال کنند.
من میتوانم به شما نشان دهم که در شهر اردبیل در برخی مسیرها و ورودی برخی ساختمانها پازلهایی را با هدف مناسبسازی تعبیه کرده اند اما کار درستی صورت نگرفته است و به جای اینکه معلول یا نابینا را به درستی به مقصد هدایت کند، گاه به جواب رهنمون میشود.
عصای سفید تابلو ایست است
عصای سفیدی که ما بر دست میگیریم و در گذرگاهها و تقاطع ها آن را بالا میبریم، به منزله ایست خودروهاست. در قانون راهنمایی و رانندگی نیز به صراحت بر این مفهوم تاکید شده است اما از ناحیه رانندگان به این مهم توجهی نمیشود و باید رسانهها فرهنگسازی کنند.
از رسانهها انتظار داریم برای تولید مستندها و محتواهای خبری با موضوع موانع و مشکلات معلولان و ضرورت مناسبسازی اماکن عمومی و خصوصی برای وضعیت جسمی و حرکتی آنان، وقت اختصاص بدهند و با گفتمانهایی که میتوانند با نماینده جامعه نابینایان یا اعضای آنها برگزار کنند، مدیران و متولیان امر را به چالش بکشند.
کتابهای بریل در دسترس باشد
ما نابینایان نیز علاقهمند و نیازمند مطالعه هستیم و دوست داریم کتابهای مختلف را بخوانیم و روز به روز بر اطلاعات و دانش خود بیفزاییم. تنها منبع مطالعه ما کتابخانه نابینایان در کتابخانه عمومی اردبیل و جنب دریاچه شورابیل است که برای جامعه نابینایان حتی مرکز استان اردبیل کافی نیست و از متولیان انتظار داریم فرهنگسراها و مساجد را به ادعیه و کتابهای ویژه نابینایان مجهز کنند.
نابینایی مسنی را میشناسم که برای نماز به مسجد محل میرود اما هنگامی که نمازگزاران مشغول خواندن دعاهای مختلف هستند، او از این کار باز میماند چون آن دعاها را به خط بریل ندارد.
بهتر است ادعیه ، مناجاتها و کتابهای مفید و عامه پسند را با خط بریل تهیه کرده و در کتابخانه مساجد و فرهنگسراها و جاهایی نظیر آنها قرار دهند تا نابینایان نیز در آن فضاها امکان مطالعه داشته باشند.
با وجود اینکه ادعا میکنیم معلولیت محدودیت نیست اما من به این شعار اعتقادی ندارم چون نابینایی محدودیت ایجاد میکند و ما تلاشهای خود را برای رفع این محدودیتها انجام میدهیم و انتظار هم نداریم که در مدینه فاضله زندگی برای ما مهیا شود اما مسئولان حداقل در حد وظایف و قانون، از ما حمایت کنند.