از زمان به قدرت رسیدن نتانیاهو و حزب لیکود در سال ۲۰۰۹، بیش از ۱۰ هزار واحد مسکونی در شهرکها ایجاد شده، به طوری که شهرکسازیها بیش از دو برابر رشد داشته و جمعیت شهرکنشینان بر اساس آخرین آمارها به ۶۷۰ هزار نفر رسیده است
شهرکسازی بیوقفه صهیونیستها در دهههای گذشته، مجال نفس کشیدن را از مردم فلسطین گرفته و این در حالی است که علاوه بر هشدار نهادهای بینالمللی مبنی بر ضرورت توقف نقض آشکار قوانین و نیز توافقات پیشین در فرایند شهرکسازیها، حتی رهبران اروپا و آمریکا هم به عنوان حامیان رژیم اشغالگر قدس بارها ناخرسندی خود را از این روند آشکار ساختهاند.
بعد از اشغال زمینهای کرانه باختری فلسطین در جنگ ۶ روزه سال ۱۹۶۷ میلادی، شهرکسازی و اسکان یهودیان در این زمینها با طرح بزرگ شهرکسازی «ایگال آلو» آغاز شد. رژیم اسرائیل با سیاست اشغالگری خود مناطق مهم، راهبردی و دارای منابع طبیعی قابلتوجه (از جمله آب، خاک مرغوب برای کشاورزی، موقعیت استراتژیک، دسترسی به دریا و راههای منطقهای و نیز دارای ملاکهای مذهبی و ...) را برای ایجاد شهرک انتخاب کرد و دست به ساختوسازهای گسترده و اسکان یهودیان مهاجر زد. در این شهرکها از نظر رژیم صهیونیستی، اشغال قطعی و غیرقابل بازگشت محسوب میشود. همین وضعیت یکی از دلایلی است که امکان هرگونه سازشی را از میان برده است.
«پیامدهای امنیتی شهرکسازی در کرانه باختری طی دوره ۲۰ ساله» (۱) عنوان پژوهشی است که این روند را بررسی و از شهرکسازیها به عنوان «تله فضایی خودساخته» برای صهیونیستها یادکرده است. در ادامه گزیدهای از این پژوهش را میخوانیم؛
سران تلآویو چرا بر شهرکسازیها اصرار دارند؟
شهرکسازی در انحای مختلف در کرانه باختری فلسطین با جوهر استراتژی شهرکسازی صهیونیستی منسجم و همراه شده است؛ موردی که هاگانا (سازمان اطلاعات و امنیت یهودیان قبل از تأسیس اسرائیل) از سال ۱۹۴۳ بر آن تاکید داشت و میگفت شهرکسازی فقط یک هدف نیست بلکه وسیلهای برای تسلط سیاسی بر کشور فلسطین است.
همچنین در نامه دیوید بن گوریون (اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی) به فرزندش در سال ۱۹۳۸ اشاره شده که «تأسیس کشور در بخشی از فلسطین هدف نهایی صهیونیسم نیست بلکه وسیلهای برای رسیدن به هدف بزرگ است.» یا این جمله «گلدا مایر» نخست وزیر اسرائیل که گفته است: «مرزهای مشخصی برای اسرائیل وجود ندارد و مرز اسرائیل تا جایی است که یهودیان در آن اقامت دارند.»
نرخ رشد ساکنان شهرکهای کرانه باختری طی دوره نخست وزیری نتانیاهو ۴ برابر نرخ رشد طبیعی جمعیت اسرائیل بوده است و از سوی دیگر، نرخ رشد جمعیت شهرکنشینان صهیونیست دو برابر نرخ رشد فلسطینیان بوده است
رژیم اسرائیل از زمان اولین اشغال، با اتخاذ سلسلهای از تصمیمات و مقررات، اشغال را مشروع و قانونی جلوه داد. هدف تمام توافقنامهها و تصمیمات وضع قوانین مستبدانه بر کرانه باختری و آماده کردن زمینه تسلط و استیلاء بر مساحت وسیعی از اراضی این منطقه و ایجاد شهرکها بر آن بود.
یکی دیگر از مأموریتهای امنیتی شهرکها، هدایت و انجام عملیاتهای مستمر رخنه و نفوذ در سرزمینهای دولتهای عربی همجوار اسرائیل برای سرکوب گروههای مبارزی بود که از دهه پنجاه با هدف ضربه زدن به منافع امنیتی اسرائیل تشکیل شده بودند. در این میان، شهرکها به مثابه قلعههای مستحکمی برای مرزهای اسرائیل تلقی میشد تا خط دفاعی را در برابر حمله ناگهانی دشمن ایجاد کند.
رژیم صهیونیستی در بیش از هفت دهه گذشته با غصب زمینهای کرانه باختری و با میزبانی از یهودیان از سراسر دنیا به شهرکسازی در کرانه باختری اقدام کرد (شکل زیر) به طوریکه با تعدد ایجاد شهرک مناطق مسکونی، سرزمین کرانه باختری تبدیل به جزیرههای جدا از هم شد.
تله فضایی مانند شهرکهای صهیونیستی نوعی تله جغرافیایی است که عملکرد بشر آن را ایجاد میکند و در آن تله جغرافیایی، روابط اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی مکررا تکرار میشوند و به نوعی قفلشدگی ایجاد میکنند
ساکنان شهرکها، یهودیان مهاجر از ملیتهای مختلف (اروپایی، آمریکایی، آفریقایی و آسیایی) از ۱۰۰ کشور و ۱۰۱ قوم و نژاد که با ۷۸ لهجه و زبان صحبت میکنند و دارای فرهنگهای مختلف از جوامع گوناگون هستند. طی چند سال اخیر آژانس یهود و مقامات رژیم اسرائیل برای تشویق شهرکنشینی در سرزمینهای اشغالی و کرانه باختری سعی کردهاند با توسل به حملات تروریستی تکفیریها در کشورهای مختلف اروپایی نظیر فرانسه و ناآرامیهای اوکراین و نیز هر نوع ناامنی جانی و مالی دیگری در هر گوشه از جهان، یهودیان را تشویق به مهاجرت به سرزمینهای اشغالی کنند و به همین منظور منابع مالی عظیمی در فرانسه، کشوری که بیشترین جمعیت یهودی را در خود جای داده، اختصاص دادند.
این اقدامات با برخی موفقیتها توأم بوده به طوریکه مهاجرت به سرزمینهای اشغالی از ۲۰۰۰ نفر در سال ۲۰۱۲ به ۸۰۰۰ نفر در سال ۲۰۱۵ رسید. در نتیجه، روند مهاجرت به اسرائیل با رشد نسبی همراه شد. از زمان به قدرت رسیدن «بنیامین نتانیاهو» و حزب لیکود در سال ۲۰۰۹ نیز بیش از ۱۰ هزار واحد مسکونی در شهرکها ایجاد شده، به طوری که شهرکسازیها بیش از دو برابر رشد داشته است و جمعیت شهرکنشینان بر اساس آخرین آمارها به ۶۷۰ هزار نفر رسیده است.
شهرکسازی در دوره نخستوزیری نتانیاهو به شدت توسعه یافت. بر اساس اعلان سازمان مرکزی آمار اسرائیل، در دوره نخست وزیری نتانیاهو جمعیت شهرکهای کرانه باختری ۷۰ درصد افزایش یافته و طبق جدول زیر این آمارها رشد ۶.۵ درصدی در هر سال را نشان میدهد. این در حالی است که جمعیت ساکن قلمرو اسرائیل در طول این سالها ۱۳ درصد افزایش یافته است که نشانگر رشد تنها ۱.۸ درصدی در هر سال است، یعنی نرخ رشد ساکنان شهرکهای کرانه باختری طی دوره نخست وزیری نتانیاهو ۴ برابر نرخ رشد طبیعی جمعیت اسرائیل بوده است و از سوی دیگر، نرخ رشد جمعیت شهرکنشینان صهیونیست دو برابر نرخ رشد فلسطینیان بوده است.
تجاوزهای مداوم به حقوق بشر، سیاستهای توسعهطلبانه و نقض مکرر حقوق بینالملل در کرانه باختری ناشی از شهرکسازیها و کارکرد شهرکنشینان، پیامدهای مختلفی را بر جامعه داخلی اسرائیل تحمیل کرده است. با استمرار این سیاستها مافیاهای موجود منافع کلانی را به صورت رانت تصاحب میکنند ولی هزینههایش را جامعه اسرائیل میپردازند
تله شهرکسازی برای رژیم صهیونیستی
از دید کارشناسان توسعه شهرکها، تلهای فضایی برای رژیم صهیونیستی محسوب میشود. تله فضایی نوعی تله جغرافیایی است که عملکرد بشر، آن را ایجاد میکند و در آن تله جغرافیایی، روابط اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی مکرراً تکرار میشوند و به نوعی قفلشدگی ایجاد میکنند. باید میان تله فضایی با جبر جغرافیایی تفاوت قائل شد. جبر جغرافیایی مقولهای است که از طبیعت به انسان تحمیل میشود که امکان تحرک بشری را بگیرد؛ اما تله فضایی، تله انسانساخت است که بر اثر روابط کژکارکرد اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی به وجود میآید. به عبارتی تله فضایی به شرایط جغرافیایی معینی گفته میشود که روابط اجتماعی یا اقتصادی یا سیاسی ویژهای را بازتولید میکند.
شاید از نظر مدیر یا شهروند، سکونتگاههای غیررسمی یک تله فضایی باشد، اما از نظر کسی که در این سکونتگاه زندگی میکند، اتفاقا یک تله نیست و حتی مفر و فضایی است که فرد حتی حس کند نسبت به گذشته خود دسترسی به فرصت بیشتری یافته و وضعیت بسیار مناسبی پیدا کرده است. جغرافیای کرانه باختری مملو از تلههای فضایی با کارکردهای منطقهای و جهانی است؛ نظیر دره اردن، منطقه شیخ جراح ، حومه مسجداالقصی، منطقه الخلیل، نابلس و ... که با تحریک هر کدام از این مناطق گسلهای بحرانزای متعددی با زمینههای قومیتی، مذهبی، سیاسی، ژئوپلیتیکی شروع به فوران خواهند کرد.
شهرکهای داخل کرانه باختری به صورت جزیرهای با تعدادی شهرکنشین تشکیل شده که به اجبار بدون هیچ قرابتی در فرهنگ، نژاد، ملیت، قومیت کنار هم جمع شدهاند. آژانس یهود زندگی تعریف شدهای را برای آنها ترسیم کرده و انگیزه آنها تأمین مسکن و تأمین زندگیشان و کسب ثروت است. برخی هم به انگیزه اعتقادی و ایدئولوژیکی صهیونیستی پا در این وادی اشغالی گذاشتهاند. در هر صورت حضور این شهرکها و شهرکنشینان در مناطق اشغالی کرانه باختری خود به عنوان تله فضایی برای جامعه داخل اسرائیل تبدیل شده است؛ بهطوری که تجاوزهای مداوم به حقوق بشر، سیاستهای توسعهطلبانه و نقض مکرر حقوق بینالملل در کرانه باختری نشات گرفته از شهرکسازیها و کارکرد شهرکنشینان که پیامدهای مختلفی را بر جامعه داخل اسرائیل تحمیل کرده و با استمرار این سیاستها گروه اندکی منافع کلانی را بصورت رانت تصاحب میکنند ولی هزینههای متأثر از ابعاد داخلی و خارجی و عرصه بینالمللی آن را جامعه اسرائیل میپردازند.
در رژیم صهیونیستی قدرتهای مافیایی با رانتهایی که از طرف افراد بانفوذ در جامعه صهیونیستی و کابینه اسرائیل تحت عنوان تصرف غیرقانونی زمین و ساختوساز و توسعه شهرکسازی در کرانه باختری و تزریق جمعیت در آنها، در اختیارشان قرار میگیرد موجب قدرتمند شدن توان مالی و نفوذ شرکتهای صنعتی و ساخت و ساز جریان مافیایی در داخل اسرائیل و برخی شرکتهای غربی میشود.
نتایج روند شهرکسازی طی دوره گذشته چنان عرصه امنیت ملی اسرائیل و جامعه داخل اسرائیل را تحت تاثیر خود قرار داده که اسرائیل را گرفتار یک تله فضایی کرده است، بهطوری که خسارتها و هزینه اقدامات و کارکردهای این شهرکها را در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و نظامی در عرصه داخلی، منطقهای و بینالمللی، جامعه ساکن داخل اسرائیل میپردازند؛ نظیر تعرض شهرکنشینان به محله شیخ جراح، از طرفی مطالبات و اقدامات روزمره شهرکنشینان همراه با خشونت و آشوب بوده و سطوح امنیت این رژیم را متزلزل کرده بهطوری که از آن به عنوان تله فضایی پرچالش و پرهزینهای یاد میشود که در شکل زیر نشان داده شده است.
از طرفی موضوع مهاجرت معکوس یکی از مهمترین چالشها با منشأ ناامنی است که اسرائیل با آن مواجه است، زیرا فضاهای بدون امنیت، انسانگریز و سرمایهگریز هستند. هر فضایی که ناامنی در آن شکل گیرد ساکنان آن به فضاهای امن حرکت خواهند کرد. این رژیم تلاش فراوانی برای حل این معضل به کار بسته است اما روند جمعیتی فلسطین همه آنها را ناکام گذاشته و بر آن پیروز شده است. اسرائیل برای حل این بحران، به مهاجرتدادن یهودیان آفریقایی به اسرائیل دست زد، اما با این اقدام در بحرانی بزرگتر گرفتار شد. با انتقال آفریقاییهای مهاجر، آشوبهای داخلی در اسرائیل گسترش یافت بهطوری که تلآویو از حل و فصل آن ناکام و ناتوان مانده است.
ساکنان داخل اسرائیل آن اندازه که از سوی شهرکها آسیب میبینند و هزینه میپردازند، قابل مقایسه با عملکرد گروههای فلسطینی در کرانه باختری نیست و این حاصل شکست سیاستهای گسترش شهرکسازی رژیم صهیونیستی است
تهدید شهرکسازی برای ساکنان اراضی اشغالی
رژیم اسرائیل با استفاده از توان نظامی و حمایتهای خارجی برخی قدرتها، توانسته طی بیش از هفت دهه گذشته با اشغال مناطق فلسطینی شهرکهایی را ایجاد کرده و با مهاجرت دادن یهودیان از کشورهای مختلف زمینه استقرار آنها را در این مناطق فراهم کند. شهرکنشینان که از گروههای مهاجرتی با ذهنیتی خاص و متفاوت از ساکنان داخل اسرائیل در سرزمین کرانه باختری ساکن شدهاند، بر اساس رهیافت و راهبرد تأمین امنیت اسرائیل پایهگذاری شدهاند، ولی گسترش شهرکها به مرور بیثباتی را به عنوان برجستهترین ویژگی نظام سیاسی اسرائیل تبدیل کرده است. وضعیت شکننده جغرافیای ژئوپلیتیکی سرزمین کرانه باختری، بحرانهای متعدد در نظام حکومتی و جامعه اسرائیل باعث پیچیدگی این موضوع شده است.
افزایش تعداد شهرکها و جمعیت شهرکنشین از سال ۲۰۰۰ باعث توسعه قلمرو و افزایش فضای حیاتی شهرکها در کرانه باختری شده است. شهرکنشینان با کارکرد مادی و معنوی، حضور موثری در ساختار قدرت اسرائیل کسب کرده و وزن ژئوپلیتیکی خود را ارتقاء دادهاند و به عنوان بازیگر اصلی در عرصه داخلی و بینالمللی اسرائیل نقش ایفا میکنند، به طوریکه با جهتدهی آرا در انتخابات اسرائیل منافع خود را بر جامعه داخل اسرائیل تحمیل میکنند. این روند موجب شده هزینههای بخش عمدهای از مطالبات و زیادهخواهی شهرکها را سایر ساکنان جامعه اسرائیل در عرصه داخلی و خارجی تأمین و پرداخت کنند.
از طرفی با وجود شکافها و اختلافات گستردهای که میان یهودیان مذهبی و یهودیان سکولار، یهودیان سیاه و سفید، یهودیان راستگرا و چپگرا، یهودیان اشکنازی (غربی) و سفاردی (شرقی) وجود دارد، این ناهمگونیها در قالب قومیتها، فرهنگها و نگرشهای مختلف مذهبی تجلَی پیدا کرده و به شکافهای اجتماعی عمیقتر منجر شده که با استمرار و توسعه شهرکها، جامعه اسرائیل تمام فرصتها برای صلح را از دست داده و عملا دامنگیر معضلات شهرکسازی و نژاد پرستی در داخل خود شدهاند.
همچنین ساکنان داخل اسرائیل آن اندازه که توسط شهرکها آسیب میبینند و هزینه میپردازند، قابل مقایسه با عملکرد گروههای فلسطینی در کرانه باختری نیست و این حاصل شکست سیاستهای گسترش شهرکسازی توسط کابینه اسرائیل طی دوره گذشته است. ابعاد مادی و معنوی پیامدهای متأثر از کارکردی شهرکها چنان بر امنیت ملی رژیم اسرائیل سایه افکنده که ساکنان داخل اسرائیل هیچ آینده روشنی را در ابعاد اقتصادی و سیاسی برای خود نمیبینند و خود را قربانی سیاستهای شهرکسازی احساس میکنند.
بر مبنای این پژوهش، یافتههای موجود نشان میدهد که پیامدهای شهرکسازی از سال ۲۰۰۰ به بعد امنیت اسرائیل را در ابعاد مختلف تهدید کرده و با روند موجود از سال ۲۰۲۱ به فراخور مسالههای جدید متاثر از کارکرد شهرکنشینان نظیر تعرض به مناطق مختلف کرانه، بسترساز بحرانهای امنیتی در عرصه جهانی علیه رژیم اسرائیل خواهد بود که مؤید گرفتار شدن این رژیم در تله فضایی خود ساخته به نام شهرکسازی است.
پینوشت:
۱- ناصر رجب نژاد و دیگران، «پیامدهای امنیتی شهرکسازی در کرانه باختری طی دوره ۲۰ ساله ( ۲۰۲۰-۲۰۰۰)»، پژوهشهای جغرافیای سیاسی، دوره ۷، شماره ۳ - شماره پیاپی ۲۷ آبان ۱۴۰۱