تهران- ایرنا- در بیش از دو هفته‌ای که از آغاز طوفان الاقصی گذشته، رویدادهای خیره‌کننده و شگفت‌آوری رخ داده که سرعت تحولات و شتاب رخدادها مانع از درک و تأمل درآنها شده است.

جدا از ابعاد جنایت‌بار جنگ که اعداد و ارقام و تصاویر نمی‌تواند تلخی و درد آن را منتقل کند، اتفاقاتی مانند تجمع‌های متراکم و راهپیمایی‌های شلوغ حمایت‌گرانه از فلسطین در کشورهای مختلف، به ویژه انگلیس و آمریکا که در برخی روایت‌ها، بی‌نظیر و کم‌سابقه توصیف می‌شود؛ از جمله نتایج معجزه‌گون این رویارویی نابرابر است.

به صورت معمول در ترسیم و تبیین این نتایج، دستاوردها یا نتایج سیاسی و نظامی مسأله آشکار می‌شود و روی نتایج اجتماعی و فرهنگی تمرکز کمتری صورت می‌گیرد. نگاه ایجاب‌گرایانه و دیدگاه فرصت‌محورانه، از همان روزهای نخست این جنگ سخت، خشن و دردناک را زمینه‌ای برای تبلیغ آرمان قدس دید.

پرسش‌ها و شبهات در مورد ریشه‌های حماس، چرایی آغاز حمله از سوی نیروهای فلسطینی، چرایی سکوت یا انفعال کشورهای عربی، واکنش ایران، ورود یا عدم ورود نیروهای اشغالگر به شکل زمینی به نوار غزه و به ویژه بحث و تبادل نظر در مورد عامل حمله خونین به بیمارستان الاهلی یا المعمدانی غزه، همه و همه سبب تولید حجیم محصولات مبتکرانه و خلاقانه‌ای در حوزه مسائل فلسطین شد؛ از این روست که چه بسا باید ادعا کرد میزان تولید محتوای مثبت و آگاهانه در این باره در دو هفته اخیر از مجموع تولید محتوا در روزهای قدس پس از انقلاب بیشتر است.

در ایران،‌ پس از رخدادهای تکان‌دهنده سال گذشته و کوشش فرساینده رسانه‌ای در دو سطح شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان بیگانه و رسانه‌های اجتماعی در ساخت، القاء و تعمیق شکاف‌های اجتماعی، پنجره‌ها و لولاهای ارتباطات میان اقشار، گروه‌ها، طبقات و صنوف مختلف اجتماع رو به بسته شدن رفت.

سال گذشته در چنین روزهایی، فضای عمومی رسانه و خیابان، متأثر از التهاب‌های اجتماعی به دنبال کوک‌زدن پارگی‌های عمیق و رفوسازی شکاف‌های دیرینه‌ای بودند که شکل‌گیری آنها در ذهن و فکر ایرانی به دوران پیش از شهریور ۱۴۰۱ بازمی‌گشت. برهمین اساس بود که رهبر حکیم انقلاب پس از چندین اتفاق تلخ و ناباورانه از جمله درگیری‌هایی بر سر موضوع حجاب در خطبه‌های نماز عید فطر، همدلی و هم‌زیستی اجتماعی را راهکار مهم و اساسی عبور از این گذار سخت اجتماعی دانستند.

متأسفانه این بیان و تصریح، مانند بسیاری از اشاره‌ها و توجهات ایشان، در بیش از چند یادداشت، مصاحبه، تحلیل و گفت‌وگوی مطبوعاتی به تبیین و توضیح نرسید و کمتر کسی در مورد سازکار، فرایند، نقطه آغاز، چگونگی ارزیابی، مراحل و ارتباط این مفهوم با دیگر پدیده‌ها و موضوع‌های کلان و خرد نوشت.

با این حال، عمومی بودن این سخنرانی و تبیین‌های حداقلی از آن به این توجه می‌داد که باید روی سازگاری فرهنگی و تاب‌آوری اجتماعی سرمایه‌گذاری ویژه‌ای کرد. نکته اساسی آن است که سازگاری فرهنگی و تاب‌آوری اجتماعی، سرایت‌پذیر و الگوپذیر است. این سرایت‌پذیری و الگوپذیری اگرچه مورد اتفاق نخبگان جامعه است، در سیاستگذاری و بایسته‌نویسی به شکل غیرمحسوسی از روی میز کنار می‌رود.

به تعبیر بسیار ساده، حرف و بیان رهبر انقلاب از بسیاری جهت‌ها متوجه قدرت سیاسی و نهادهای حاکمیتی است و آنان باید همدلی و هم‌زیستی، سازگاری و تاب‌آوری را نشان دهند، اثبات کنند و در فضای اجتماع جاری سازند. نباید به محض بیان یک سیاست یا یک دستور از رهبر انقلاب، فقط در ابتدا و انتها از مردم سراغ گرفت و به طور مرتب از آنها خواست، از آنها توقع داشت و برای آنان تعیین تکلیف کرد. تکلیف ساخت و تقویت همدلی و همزیستی اجتماعی از ابتدا و از اساس برعهده قدرت سیاسی است؛ حتی اگر توزیع بودجه عمومی فرهنگی و رسانه‌ای را نیز در نظر نیاوریم.

با این نگاه است که تبلیغ آرمان قدس و تشریح واقعه امروز غزه، فرصت و زمینه و پنجره و لولایی است که می‌تواند همدلی اجتماعی سازد و اتفاق‌نظر عموم جامعه بر مظلومیت زنان، مردان، کودکان و پیران فلسطینی است که می‌تواند بر هنجار مشترک دفاع غیورانه از مستضعفان تأکید بگذارد.

آنچه در دو هفته اخیر در رسانه‌های مختلف با گرایش‌های متنوع سیاسی و قالب‌های گوناگون تولیدی از همدردی با غزه دیدیم، نمایی دقیق از ظرفیت عظیم فلسطین برای همدلی‌سازی و وحدت‌بخشی به جامعه ایرانی است. در تلویزیون، شبکه‌های مختلف میزبان کارشناسان، تحلیلگران و چهره‌های سیاسی از گرایش‌ها و جریان‌های مختلف و گوناگون بودند. به ویژه باید از سه برنامه «حماسه‌خوان» در شبکه یک، «به افق فلسطین» در شبکه افق و «برنامه‌های خبری» شبکه خبر سخن گفت.


دعوت از چهره‌های سیاسی مختلف اثبات خواهد کرد جامعه ایرانی همچنان اشتراکات قدرتمندی دارد و هنجارها و ارزش‌هایی فراتر از دعواهای سیاسی روزمره می‌شناسد. از این جهت است که باید تصریح کرد حضور چهره‌های اصلاح‌طلب و کارگزارانی در شبکه افق که همیشه به نزدیکی به جریان سیاسی اصولگرایی شهرت داشته، چیزی بیش از یک برنامه و تولید به شمار می‌آید.

تردیدی نیست ساخت همدلی و همزیستی، تدریجی است و البته فقط از رسانه برنمی‌آید. با این همه رسانه ملّی باید کوشش فراگیری به کار بندد که اولاً استمرار در ساخت این همدلی مهم است. از این روست که باید نقاط مشترک را پیدا کرد و برای تقویت و تأکید بر آن برنامه‌ریزی داشت. ثانیاً برای مواجهه با تلقی نمایشی بودن این حرکت، باید از گشودگی فضا استقبال کرد و از چالشی‌شدن برنامه‌ها و رفت‌وبرگشت‌ها نترسید و به ویژه در سال انتخابات، اعتماد بیشتری به عوامل و تولیدکنندگان داشت.

این تغییر در گرو صدور بخشنامه‌های جدید نیست، بلکه پیامد به‌کارگیری نیروهای جوان و خلاقی است که صداوسیما اتفاقاً از آنان در اختیار دارد و صد البته افزایش ذی‌نفعان و دست‌کشیدن از رقیب‌پنداری رسانه‌های اجتماعی داخلی و خارجی است که به غنای محتواها می‌افزاید و مخاطب تشنه ایرانی را به تماشای دوباره برنامه‌های تحلیلی سیاسی داخلی ترغیب می‌کند.

همچنان که فلسطین، همراهی و همدلی انسانی و پویایی دیپلماتیک و فعالانه‌ای برای کاهش درد و رنج و آلامش می‌طلبد؛ درد فلسطین، همدلی اجتماعی معناداری که در چند سال اخیر جز در تشییع پیکر سردار شهید قاسم سلیمانی یا مصاف‌های ورزشی آشکار نشده، پدید خواهد آورد.