تاریخ انتشار: ۶ آبان ۱۴۰۲ - ۰۷:۵۷

تهران- ایرنا- کتاب «روان‌شناسی موسیقی» تاثیر مهمی که موسیقی در زندگی روزمره انسان دارد و اثر موسیقی بر جامعه، گروه‌ها و افراد را بررسی می‌کند.

به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، کتاب «روان‌شناسی موسیقی» با رویکرد نوین تجربی به علم روان‌شناسی و عمدتا در چهار چوب «عصب‌روان‌شناختی» تالیف شده است. یکی از زیرشاخه‌ها یا بخش‌های مجاور روان‌شناسی موسیقی و مرتبط با آن، یعنی موسیقی درمانی، امروز در پهنه علمی، عمومی یا حتی شبه‌علمیِ خودِ ایرانی‌ها هم با اقبالی درخور توجه مواجه شده است و اقداماتی در این حوزه انجام شده است.

کتاب روان‌شناسی موسیقی تاثیر مهمی که موسیقی در زندگی روزمره انسان دارد، و اثر موسیقی بر جامعه، گروه‌ها و افراد را بررسی می‌کند. این کتاب نشان می‌دهد که موسیقی چطور می‌تواند برای عملکرد فکری، سلامت و رضایت خاطر انسان مفید باشد و توانایی موسیقایی را هم به مثابه موهبت می‌سنجد و هم به مثابه آنچه می‌توان از طریق یادگیری و تمرین بهبود بخشید. این کتاب همچنین اهمیت موسیقی و تاثیرش را در رفتار انسان نشان می‌دهد.

کتاب روان‌شناسی موسیقی، پس از روان‌شناسی هنر، دومین عنوان از مجموعۀ «روان‌شناسی همه‌چیزِ» انتشارات راتلج است که با ترجمۀ سهند سلطاندوست تقدیم علاقه‌مندان روان‌شناسی و به‌ویژه حوزه‌ای از آن می‌شود که می‌توان ـ با الهام از اصطلاح رایج‌ترِ «فلسفۀ مضاف» ـ آن را «روان‌شناسی مضاف» نامید. کتاب حاضر، یکی از زیرشاخه‌ها یا بخش‌های مجاور و مرتبط با روان‌شناسی موسیقی، یعنی موسیقی‌درمانی است.

این کتاب با عنوان Psychology of Music در سال ۲۰۱۹ توسط انتشارات راتلج منتشر شده است.

جلد کتاب

درباره نویسنده

سوزان هَلِم متولد ۹ آوریل ۱۹۴۹ یک آکادمیک، محقق و نویسنده انگلیسی است. او استاد بازنشسته آموزش و روانشناسی موسیقی در دانشگاه کالج لندن است.

پژوهش هَلِم در دو حوزه متمرکز است: روان‌شناسی موسیقی و آموزش موسیقی و نارضایتی و یادگیری؛ او ۱۵ کتاب و بیش از ۲۵۰ مقاله نوشته است. او عضویت مادام‌العمر انجمن روان‌شناسی بریتانیا، انجمن بین‌المللی آموزش موسیقی، و SEMPER و عضویت افتخاری مادام‌العمر موسیقی مارک را دریافت کرده است. هَلِم در سال ۲۰۱۵ مفتخر به دریافت نشان امپراتوزی بریتانیا شد.

او پیش از درآمدن به کسوت دانشگاهی هم د رمقام موسیقیدان حرفه‌ای مشغول به کار بود.

سوزان هَلِم نویسنده

قسمتی از متن کتاب

مفهوم اوقات فراغت چیز جدیدی نیست. از دوره‌ای به قدمت قرن چهارم پیش از میلاد، ارسطو از آن به منزله تجربه‌ای فعالانه و فراگیر از نغمه، نمایش، شعر و رقص یادکرده است. او این‌ها را استفاده‌های «شریف» از اوقات فراغت تلقی کرد و در تقویت سعادت شهروندان ضروری دانست. به تازگی اِستِبینز فرقی قائل می‌شود بین اوقات عادی فراغت، عمدتا شامل تعاملات اجتماعی و رفتارهای موجب خوشامد شخصی که مفرح‌اند، با اوقات جدی فراغت که معمولا جد و جهدِ قابل توجهی می‌طلبند.

افرادی که در اوقات جدی فراغت شرکت می‌جویند ممکن است مبتدی، اهل تفنن یا داوطلب باشند. مبتدی‌ها در قیاس با حرفه‌ای‌ها انتظارات مشابهی دارند و برای قدردانی و پشتیبانی از فعالیت‌های خود، به عموم مردم، معمولا از طریق شرکت در کنسرت، تکیه می‌کنند. موسیقی از عناصر اصلی هویت آن‌ها است و زمان و توان زیادی به آن اختصاص می‌دهند. اهل تفنن دلسپردگی مشابهی دارند، اما همتای حرفه‌ای (برایشان) وجود ندارد. فعالیت‌های آن‌ها معمولا به تنهایی انجام می‌شود.

به نظر می‌رسد اصطلاحات «اهل تفنن» یا «شوریده» به بهترین وجه کسانی را توصیف میکنند که تمرکزشان بر گوش دادن است و مجموعه‌های مفصل موسیقی دارند، دربارۀ موسیقی می‌آموزند و بحث می‌کنند و تجهیزات با کیفیتی برای پخش آن تدارک می‌بینند. برخی از آن‌ها شاید سفت و سخت پیگیر کنسرت‌ها یا جشنواره‌ها باشند. داوطلبان، چه به صورت رسمی و چه غیررسمی، خدمات خود را در رخدادهای موسیقیایی عرضه می‌کنند.

ناشی‌ها یا هوسبازها، برای مدتی کوتاه یا به میزانی محدود، در فعالیت‌های اوقات فراغت شرکت می‌جویند. اگر شما فعالانه درگیر ساختن یا شنیدن موسیقی به طور منظم هستید، خودتان را با توجه به آن دسته‌بندی‌ها چطور توصیف می‌کنید؟ آیا به قدر کافی مشارکت شما را توضیح می‌دهند؟ اگر نه، چرا چنین است؟ (صفحه ۷۲ و ۷۳)

کتاب روان‌شناسی موسیقی نوشته سوزان هَلِم و ترجمه سهند سلطاندوست در ۱۶۸ صفحه در تیراژ ۱۱۰۰ نسخه در سال ۱۴۰۲ منتشر شد.