پس از سردی و افول نبردهای مسلحانه اعراب با رژیم غاصب که عملا از ۱۹۶۷ میلادی، سازش در لباس صلح را بر قامت منطقه و حتی فلسطین پوشاند، امواج مقاومت و آزادگی با انقلاب اسلامی ایران مجددا خروشیدن گرفت و انتفاضه، آزادی لبنان و احیای جنبشهای مردمی و اسلامی مقاومت از درون نسل دوم و سوم فلسطینیان را به همراه داشت، این دقیقا مفهوم مکنون در مقدمه و برخی اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است که حمایت از مظلومان و خصوصا آرمان آزادی قدس را به سطح کلان سیاست و منافع ملی رسانیده است اما در خصوص عملیات بزرگ و راهبردی طوفان الاقصی که به تعبیر رهبری آینده ویژهای را رقم خواهد زد (یعنی هنوز بسامد و تاثیر آن را حس نکرده ایم و نکردهاند) نکاتی به نظر میرسد:
۱. بازگشت و احیای انسان فلسطینی
روند احیای انسان فلسطینی و بازگشت به خویشتن فلسطینیها از یک دهه پیش شروع شده بود و طوفان الاقصی نتیجه یک تحول عمیق فرهنگی در جامعه فلسطینی است. در پژوهشهای پسااستعمار گرایان، غرب اولا سوژه شرق را منهدم و سپس بر منابع و منافع او سیطره میکند، استعمارگرایی معکوس، بیداری از این ابژگی تحت انقیاد دانش و قدرت است.
۲. خشم امت
خشم پساطوفان، یک برساخته رسانهای نبود، بلکه یک خشم واقعی و انسانی در منطقه و جهان است؛ دادهها نشان میدهد امروز اکثریت قاطع ملتهای منطقه اسرائیل را از اساس به رسمیت نمیشناسند و پس از پیروزی طوفانالاقصی، شاهد رشد چشمگیر محبوبیت و مشروعیت مبارزه تمام عیار مسلحانه در منطقه و جهان هستیم.در تجربه معنوی مسلمانان، خون مظلوم حجت و پایان بخش هر عذر و تقصیر در حق اوست، هزاران کودک و نوزاد زنده به گور شده جاهلیت مدرن، هر واجدان خاموش شده را بیدار کرده و ما شاهد نظم نوین رسانهای مقاومت مبتنی بر حقیقت مظلوم و جعلیت ظالم هستیم البته هنوز تهدیدهای جبهه تزویر، جاری است، بستر تحقق تهدید، تردید است، تا جایی که مردم و ملت ها تردید در این راه داشته باشند، تهدیدهای شیطان کارایی دارد.
۳. جنبش حماس
حماس امروز نماینده واقعی، شریف و عزتمند فلسطینیهاست. اکثریت مردم فلسطین امروز حماس را به عنوان نماینده مقاومت میشناسند. محمد ضیف، رهبر افسانهای قسام، امروز حاجعماد ثانی است. باید حماس را به عنوان یک جنبش آزادسبخش ملی به رسمیت شناخت. در فلسطین و حتی در اردوگاه های آورارگان در لبنان، اردن و سوریه، مقاومت یعنی زندگی و زندگی یعنی مقاومت. جای وجوه مختلف این زندگیِ فلسطینی در ایران خالی است و ما کمتر از این ابعاد از مقاومت باخبر هستیم. روز هفتم اکتبر ۱۵۰۰ رزمنده استشهادی به خط زدند، یعنی بیش از چهار هزار زن و مادر و دختر فلسطینی، مردان خود را به میدان فرستادند. یعنی یکهزار و پانصد خانواده که چنین رزمندگانی را پروردهاند. در غزه هم بخاطر دو دهه تحریم مطلق و تحقیر سازمان یافته، خانوادهها و زندگی روزمره مردم، با مقاومت شکل گرفته لذا چنین رشادتی به ثمر نشسته است.
۴. آزادی فلسطین از چه؟
طوفان الاقصی فرصتی برای بازسازی و بازآرایی شناخت ما از فلسطین است. باید با احترام به فلسطینیها نگریست. باید تلاش کرد با فلسطین را اولا در فکر خودمان آزاد کنیم. به تعبیر خود فلسطینیها، آزادی فلسطین از آزادی افکار میگذرد. طوفان الاقصی یک ارتقا شناختی در مساله فلسطین بود. باید ما هم شناخت خود از فلسطین را ارتقا دهیم. زمان انتصارات فرا رسیده است. باید با ذهنیت فاتحانه به مساله نگاه کرد. باید در لایه فرهنگی، انگارهها نسبت به فلسطین بازسازی کنیم، نخست در انگارهها و حوزه عمومی باید آماده لحظه انتصار شویم، پیروزی و آزادی زمینی کار سختی نیست. در واقع یک دیالکتیک پنهان میان آزادی فلسطین در عرصه شناختی با آزادی در میدان رزم وجود دارد. باید از فلسطین آشناییزدایی کرد.
۵. لُب پیام سید حسن نصر الله در عصر جمعه این بود که این قیام قلبهای امت اسلامی را به سیاست خارجی جمهوری اسلامی یا حتی منازعه چند کشور (لبنان، سوریه) با رژیم تقلیل ندهید، طوفان واقعی در بدنه ملتها و انسانهای آزاده راه افتاده و نسل کشی رژیم هم امر جدیدی نبوده لکن سکوت و حمایت تمدن خسته غرب، حجت کبرای انسانیت برای تفکیک ظالم از مظلوم است. جنگهای جهانی قبلی را غربیها و صهیونیستها آغاز و به اتمام رساندند اما نبرد نهایی را مستضعفان و مظلومان، به پایان خواهند رساند.