تهران- ایرنا- سرمربیان استقلال و پرسپولیس با قراردادهایی چندین میلیاردی به یکدیگر توهین می‌کنند و هوادارانی که مجبورند از سرمربی تیم محبوب‌شان حمایت کنند.

به گزارش ایرنا، چند روزیست دعوای رسانه‌ای جواد نکونام و یحیی گل‌محمدی فضای فوتبال کشور را تحت تاثیر قرار داده است. ماجرا از اشک تمساح شروع شد. جواد نکونام در نشست خبری بازی پس از بازی استقلال مقابل آلومینیوم عنوان کرد:«تیم‌های دیگر خودتان می‌دانید چه پول‌هایی می‌گیرند اما سر خیلی مسائل اشک تمساح می‌ریزند.» این صحبت‌ نکونام را یحیی گل‌محمدی به خودش گرفت و در پاسخ به سرمربی استقلال گفت: «هرکس و ناکسی در مورد من صحبت کرد و یکی گفت اشک تمساح و یکی بحث قهر را آورد. بالاخره این مسائل هم وجود داشت و آدمهای بیخودی در موردم صحبت کردند.»

این صحبت‌های تند ادامه پیدا کرد و جنگ این دو مربی علنی‌تر از قبل شد. نکونام پس از بازی استقلال و شمس آذر قزوین پاسخ گل‌محمدی را به بدترین شکل ممکن داد: «وقتی با فولاد خوزستان تیم پرسپولیس را بردیم دوستان بی‌احترامی کردند که اشتباه کردم جوابی ندادم. این باعث شد که الان بی‌احترامی کنند. اگر با من بودند و گفتند آدم‌های بی‌خودی حرف زدند که مشخص است چه کسانی در این فوتبال آدم‌های بی‌خودی هستند. صحبتی که کردم بی‌احترامی نبود و اگر ایشان منظورش من بودم که جوابش را دادم. آدم‌های بی‌خودی در این فوتبال زیاد هستند که یکی از آنها خودشان است.»

گل‌محمدی هم که نمی‌خواهد در این دعوا بازنده باشد در واکنش به صحبت‌های نکونام گفت:«او بود که این ماجرا را شروع کرد و من جواب کسی که بلد نیست به بزرگترش احترام بگذارد و یاد نگرفته را نمی‌دهم و موضوع را تمام شده می دانم و امیدوارم حداقل فوتبالی ها و فوتبالیست ها بتوانند یاد بگیرند که احترام بگذارند. این موضوع را باید خیلی به آن توجه کرد که در فوتبال ما کمتر به آن پرداخته شد.»

اینکه در این جدال حق با کدام طرف است اهمیت ندارد. آن چیزی که اهمیت دارد فضای مسموم فوتبال ایران است که غیرقابل تحمل‌تر از قبل شده و این واقعیتی غیرقابل کتمان و به دور از هرگونه بزرگنمایی و غلو است. این فضای غیراخلاقی که متاثر از ریخت و پاش‌های بی حساب و کتاب و قراردادهای چندین میلیاردی‌ست باعث شده برخی بازیکنان و مربیان یک‌شبه به هر چیزی که در زندگی آرزوی آن را داشتند برسند. این بازیکنان و مربیان که چهره‌ واقعی‌شان را با ریا و شوآف بزک کرده‌اند برای پیشبرد اهداف خودشان، نام هوادار را لقلقه زبان‌شان کرده‌اند و در هر شرایطی از همه چیز و همه کس طلبکار هستند و کسی هم دیگر نمی‌تواند جلودار آنها باشد.

آنها می دانند که هر جبهه‌گیری که علیه هم انجام می‌دهند چه بازخوردهای منفی در جامعه دارد؛ با این حال اینگونه به یکدیگر ناسزا می‌گویند. هزاران کودکان و نوجوانان هوادار به بهانه اختلاف مربیان تیم‌های محبوب‌شان حس نفرت از کیدیگر را تجربه کردند. حالا می‌توان پیش بینی کرد که در هر بازی قرار است چه اتفاقاتی روی سکوها رخ دهد.

ای کاش نکونام که سال‌ها در فوتبال اروپا بازی کرده یاد می‌گرفت که اولین قدم در مربیگری، احترام به تیم حریف است. او که حتی خودش را دلسوزتر از مدیرعامل باشگاه می‌داند و برای خطیر هم تعیین تکلیف می‌کند می‌دانست که قرار است به تیمی برود که غرق در مشکلات مختلف است. اینکه مدام از مشکلات گفته شود واقعیت‌ها را پنهان نمی کند. همین الان هم استقلال جزو ۴ تیم پرستاره لیگ است و چنین فرارهای روبه جلویی که البته با رد شدن از اخلاق صورت می‌گیرد راهکاری کلیشه‌ای است.

گل‌محمدی هم که به سلطان غر زدن معروف است از مبلغ قراردادش هم رونمایی کند تا مشخص شود او رایگان برای پرسپولیس کار نمی‌کند. گل‌محمدی که ژست حمایت از مردم را به خوبی بلد است به خاطر آپشن‌هایش تیمی که خودش را متعصب به آن می‌داند رها کرده بود. او دلیل غر زدن‌هایش را حمایت از بازیکنان پرسپولیس می‌داند؛ چرا که اعتقاد دارد آنها در بدترین شرایط مالی برای تیم بازی می‌کنند. با این مظلوم‌نمایی‌ها اینطور به نظر می‌رسد که بازیکنان پرسپولیس نهایتا با دوچرخه و در بهترین حالت با موتورسیکلت سر تمرین می روند؛ اما اتومبیل‌های پارک شده در پارکینگ ورزشگاه کاظمی چیز دیگری می‌گوید.

تا اینجای ماجرا را می‌توان تحمل کرد. به هر حال دری به تخته خورده و برخی بازیکنان و مربیان توانستند به واسطه برخی مسائل شانس حضور در استقلال و پرسپولیس را پیدا کنند؛ اما اینکه با شکم‌های سیر اینگونه برای هم خط و نشان بکشند را نباید تحمل کرد.

در میان این دوره‌گیری مرفهان بی‌درد تنها چیزی که برای کسی اهمیت ندارد دل‌های پر از آشوب هواداران است. این هواداران عاشق و ساده خودشان را موظف می‌دانند از سرمربی تیم محبوب‌شان حمایت کنند و این مسئله قطعا تشنج روی سکوها را در پی خواهد داشت. در چنین شرایطی احتمالا گل‌محمدی و نکونام با لبخندی پیروزمندانه به حمایت هواداران از خودشان افتخار خواهند کرد و تماشای چنین صحنه‌های رقت‌انگیز روی تلخ فوتبال ایران است. شاید وقت آن رسیده که نظرات پدران‌مان را درباره فوتبال ملاک قرار دهیم. اینکه پول را کسان دیگری می‌گیرند اما دعواها را هوادارانی است که به جز حرص و جوش عایدی دیگری از این فوتبال ندارند.