به گزارش حوزه سیاست خارجی ایرنا؛ فاجعه غزه که با جنگ افروزی رژیم صهیونیستی می تواند با یک سوء محاسبه -miscalculation- از سوی بازیگران دخیل در آن به یک جنگ گسترده منطقهای و فرامنطقهای در سطح کلان بیانجامد، غرب آسیا را در یکی از حساسترین دوران تاریخ خود قرار داده است. به همین خاطر است که منطقه به محلی برای رفت و آمد و ارسال پیامهای محرمانه و مخفی طرفهای درگیر در جنگ غزه شده است.
کشتار وحشیانه و جنونآمیز ارتش رژیم صهیونیستی در غزه، دولت آمریکا را وارد مارپیچی از بحرانهای دیپلماتیک کرده است، از همین رو آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در یک ماه مجبور شده است ۵ بار به منطقه سفر کند. اقدامات جنگی رژیم صهیونیستی منطقه را ملتهب کرده و به بالاترین سطح امنیتی رسانده است.
یک منطقه و ۲ دستور کار
برای فهم دقیق تحرکات در منطقه باید به ترسیم اهداف و اقدامات صورت گرفته ایران و ایالات متحده پس از ۷ اکتبر و عملیات طوفان الاقصی پرداخت.
در طرف ایرانی و محور مقاومت، تحرکات زیادی برای توقف ماشین جنگی و توحش گونه اسرائیل در منطقه در جریان است. از همان روزهای نخستین، رئیس دستگاه دیپلماسی ایران فعالیت های دیپلماتیک خود را آغاز کرد. تور منطقهای حسین امیرعبداللهیان در روزهای ابتدایی جنگ غزه و سفر به قطر، عربستان سعودی، عراق، سوریه، لبنان و ترکیه به منظور هماهنگیهای بیشتر کشورهای اسلامی و تعیین خطوط قرمز برای رژیم صهیونیستی، با همین هدف صورت گرفت. ایران برای رژیم صهیونیستی یک مکانیسم ماشه طراحی کرد و صریحا به ایالات متحده تذکر داد وقتی واشنگتن مانع آتش بس در غزه است و فرماندهی اتاق جنگ اسرائیل را برعهده گرفته است نباید از محور مقاومت مطالبه خویستنداری و پرهیز از ورود به میدان را داشته باشد.
همزمان در سطح ریاست جمهوری، رئیس جمهور ایران هم از ۱۶ مهرماه مذاکرات منظم و فشرده ای با مقامات مختلف جهان برای توقف کشتار صهیونیست ها در غزه برقرار کرد. آیت الله رئیسی تا کنون با رئیس جمهور سوریه، امیر قطر، نخست وزیر عراق، محمد بن سلمان ولیعهد سعودی، رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه، پادشاهی عمان، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس، در سطح منطقه ای و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، لولا داسیلوا رئیس جمهور برزیل، نارندرا مودی نخست وزیر هندوستان، امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه، نخست وزیر نروژ و پاپ فرانسیس رهبر کاتولیک های جهان در سطح فرامنطقه ای به رایزنی پرداخته است.
دولت بایدن در مارپیچ بحران خاورمیانه
حالا در چنین شرایطی همتای آمریکایی وزیر خارجه ایران تور منطقهای به راه انداخته است البته با هدفی متفاوت از آنچه حسین امیرعبداللهیان دنبال میکرد. بلینکن که در بحرانیترین روزهای تاریخ سیاست خارجی آمریکا قرار دارد، با دستور کار زمان خریدن برای اسرائیل و نجات تلآویو از باتلاق غزه و کاهش تاثیرات توفان الاقصی راهی خاورمیانه شد. سیاست خارجی آمریکا در حال سپری کردن سختترین روزهای تاریخ دیپلماسی خود است و توفان الاقصی، دولت بایدن را در گرداب خود فرو برده است.
ماشین کشتار رژیم صهیونیستی به اندازه ای تمام مرزهای جنایت را جابهجا کرده که توسل دولت بایدن به هنجارهای سابق در ساخت پوششی برای توجیه اخلاقی جنایات جنگی رژیم صهیونیستی دیگر کارآیی خود را از دست داده است.
تظاهرات گسترده ضداسرائیلی در اکثر ایالتهای این کشور، اشغال کنگره توسط یهودیهای ضد جنگ در کاپیتال هیل و نمایش دستهای خونینی که در جلسه استماع کنگره، سخنرانی آنتونی بلینکن، و لوید آستین وزرای خارجه و دفاع آمریکا به منظور اختصاص بودجه کمک اضطراری به اسرائیل را کاملا تحت تاثیر قرار داد، برای سیاست خارجی آمریکا که اصل بنیادین و غیرقابل تغییرش بر حمایت همهجانبه از اسرائیل استوار است، بهمثابه یک زلزله سیاسی و دیپلماتیک میماند.
توفان در واشنگتن
سیاست خارجی دولت بایدن در این ایام باید در چند جبهه دشوار مبارزه کند؛ در خارج از خانه، رژیم صهیونیستی بار دیگر پای دولت بایدن را به باتلاق خاورمیانه باز کرده است و اینبار واشنگتن با محدودیتهای ساختاری و هنجاری در اعطای مجوز به اسرائیل برای پیشروی جنگی روبهرو است و در داخل خانه هم تیم بایدن توان اقناع افکار عمومی و حتی دیپلماتهای دپارتمان وزارت خارجه را هم از دست داده است. فارن پالیسی در گزارش اخیر خود از شکاف گسترده در دستگاه دیپلماسی آمریکا درباره جنگ غزه پردهبرداری کرده است؛ گزارشی که نشان میدهد دولت با موج فزایندهای از انتقادات و استعفای کارکنان وزارت خارجه روبهرو شده است.
در چنین فضایی، وزیر خارجه دولت بایدن در آخرین مقصد تور منطقه ای خود به ترکیه سفر کرد؛ سفری جنجالی که طی آن رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه به دلیل جنایات جنگی اسرائیل حاضر به ملاقات با بلینکن نشد. تنها معاون استاندار آنکارا و «جف فلیک» سفیر ایالات متحده در ترکیه یکشنبه شب در رمپ فرودگاه بلینکن را مورد استقبال قرار دادند. بر اساس گزارشها، دیپلمات ارشد ایالات متحده درباره وضعیت انسانی در منطقه محصور غزه و لزوم جلوگیری از گسترش درگیری گفتوگو کرد. بلینکن قبل از اینکه به آنکارا برسد، در عراق هم مجبور شد در تاریکی شب به بغداد برود و در رفت و برگشت مجبور شود جلیقه ضدگلوله به تن کند. رئیس تیم سیاست خارجی دولت آمریکا همچنین در رامالله با محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی ملاقات کرد و در نشست ششجانبه اردن با وزرای خارجه و مقامات اردن، لبنان، عربستان، قطر، امارات و مصر پیرامون تحولات جنگ غزه به رایزنی پرداخت.
محور دستور کار و تمام رایزنیهای دیپلماتیک وزیر خارجه آمریکا، آتشبس در غزه (البته آمریکا در عمل و پس از وتوی ۲ قطعنامه شورای امنیت از آتش بس جلوگیری کرده و صراحتا عنوان کرده آتش بس به نفع حماس است!)، پیگیری سرنوشت اسرای صهیونیست در غزه، ترسیم آینده سیاسی و جغرافیایی غزه بدون جنبش مقاومت اسلامی فلسطین(حماس) و همچنین رفع نگرانیهای ایالات متحده از گسترش جبهههای متحد محور مقاومت، علیه اسرائیل بوده است.
در همین رابطه رایالیوم در خصوص دستورکار دولت بایدن نوشته است: بلینکن با اهداف مشخص و روشن و دیکته کردن خواستههای آمریکا وارد این جلسه و رایزنی با «نجیب میقاتی» نخستوزیر پیشبرد امور لبنان شده، نه بر اساس مشورت و همفکری. به نوشته این روزنامه منطقهای، برخی برداشتها هم از مهندسی مرحله پس از برخورد نظامی میان ارتش اسرائیل و جنبش حماس حکایت داشت و برخی دیگر هم از نسخه جدید درباره آینده غزه که بشدت میزبان نشست ششجانبه یعنی اردن را به خشم آورد. اظهارنظر ظهر شنبه بلینکن مبنی بر اینکه نشست ششجانبه به دنبال بررسی اوضاع غزه بدون حماس خواهد بود، ایمن الصفدی، وزیر خارجه اردن را به خشم آورد و در دیدارهای محرمانه بشدت درباره آن هشدار داد و آن را نسخهای بیهوده دانست که غربیها آن را موفق میپندارند. در کنار بلینکن، روز دوشنبه خبر آمد بیلی برنز، رئیس سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) هم به سرزمینهای اشغالی سفر کرده است. به موازات این تحرکات، لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا نیز دائما با یوآو گالانت، وزیر جنگ صهیونیستها در تماس است و به او از تعهد واشنگتن به جلوگیری از گشایش جبهههای دیگر علیه اسرائیل میگوید
کدام دستور کار غالب می شود؟
اکتبر ۲۰۲۳ برای نخستین بار متغیرهای جدیدی به صحنه منازعات تاریخ رژیم صهیونیستی اضافه کرد و آن هم عملیات ترکیبی و شبکهای شده مقاومت است. راهبرد «توزیع ریسک» ایران و محور مقاومت برای صهیونیست ها و باز شدن پای مقاومت یمن و عراق به ژئوپلیتیک نبرد با اسرائیل موضوعی نبود که اسرائیل انتظار آن را داشته باشد. برای صهیونیستها که روزگاری جبهه جنوب را در مصر خلاصه شده میدیدند و به زعم خود این تهدید را بعد از جنگ یوم کیپور در ۱۹۷۳ برای همیشه دفع کرده بودند، حمله موشکی و پهپادی عراقیها و یمنیها به ایلات یک فاجعه بزرگ محسوب میشود.
این دومین غافلگیری اکتبر برای رژیم صهیونیستی است؛ هدف اصلی ایران و شبکه مقاومت در وهله اول توقف تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه و کشتار بیرحمانه مردم مظلوم این باریکه و در مرحله بعد تثبیت دستاوردهای توفان الاقصی با فراهم کردن زمان کافی برای حماس جهت آمادگی بهتر در مواجهه رزم زمینی با نظامیان اسرائیل بوده است که بخوبی پیش رفته است و انتظار می رود ارتش صهیونیستی در غزه زمینگیر شود. البته محور مقاومت راهبرد مرحلهای را در دستور کار قرار داده و برای ورود به فازهای بعدی هم آماده شده است و دبیرکل حزبالله لبنان در سخنرانی خود بخوبی توانست این موضوع را برای واشنگتن و تل آویو در ابهام باقی بگذارد.
عملیات توفان الاقصی، یک ضربه بیسابقه و غیر قابل جبران به رژیم اشغالگر قدس زده است و اکنون مقاومت فلسطین و کلیت جبهه مقاومت در وضعیت پیروزی قرار دارد. اسرائیل، این وضعیت را بازی مرگ و زندگی برای خود میداند، لذا دست به حملات وحشیانه و غیرانسانی علیه مردم مظلوم غزه زده است.
اکنون جبهه واحد مقاومت با تقسیم کار انجام شده، در حال تشدید حملات به رژیم صهیونیستی است تا با کمترین هزینه، بیشترین ضربه به این رژیم وارد شود. در شمال فلسطین، حزبالله نبرد را تشدید کرده و تمرکز رژیم صهیونیستی را از غزه برداشته است. مقاومت عراق و یمن نیز طی روزهای اخیر در عمق سرزمینهای اشغالی، اهدافی را با موشک و پهپاد منهدم کردهاند. در صورت افزایش تهدیدها برای آمریکا در نهایت این واشنگتن است که باید رژیم صهیونیستی را برای توقف تجاوز به غزه مجاب کند، چرا که تداوم این وضعیت منجر به آسیب دیدن حیثیت آمریکا و تهدید بیشتر موجودیت رژیم صهیونیستی خواهد شد.