به گزارش روز شنبه ایرنا، الکسی لیخاچف مدیر عامل شرکت دولتی روساتم روسیه درباره تمایل کشورش برای سرمایهگذاری در معادن اورانیوم قزاقستان گفت: قزاقستان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان اورانیوم است. ما با توجه به منافع کشورهای ثالث بدنبال توسعه همکاریهای خود با قزاقستان هستیم؛ میتوانیم ائتلاف تشکیل داده و برای تولید اورانیوم در این کشور سرمایهگذاری کنیم.
این اظهارات در حالی مطرح میشود که امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه روز دهم آبان ماه با سفر به قزاقستان و دیدار با قاسم ژومارت توکایف همتای قزاقستانی خود در مورد چشمانداز توسعه مشارکت راهبردی دو کشور و همچنین تامین انرژی گفتوگو کرده بود. مکرون همچنین روز بعد از آن نیز به ازبکستان سفر کرد و گفت که در دیدار با شوکت میرضیایف همتای ازبک، بر سر مشارکت راهبردی توافق کرده است.
این سفر هرچند که در رسانهها بیش از هرچیز با عنوان «مشارکت راهبردی» پاریس در آسیای مرکزی معرفی شد اما منابع اورانیوم قابل توجه دو کشور مقصد مکرون، در کنار اشاره به افزایش همکاریهای دوجانبه در زمینه انرژی، این احتمال را تقویت کرد که فرانسه با از دست دادن منابع اورانیوم غرب آفریقا و به ویژه نیجر، به دنبال منابع تازهای در قاره آسیاست.
پیشینه
انرژی هستهای بزرگترین منبع انرژی در فرانسه محسوب میشود که به تنهایی ۷۰ درصد برق مصرفی این کشور را تامین میکند. در حقیقت شرکت برق فرانسه (EDF) برای بهره برداری از پنجاه و شش رآکتور هسته ای توزیع شده در میان هجده نیروگاه برق این کشور به طور متوسط سالانه به حدود هشت هزار تن اورانیوم طبیعی نیاز دارد. پس از توقف استخراج اورانیوم در خاک فرانسه در اوایل ۲۰۰۰ میلادی، پاریس ناچار به تامین نیاز خود از خارج از این کشور شد اما تلاش کرد تا با حفظ تنوع تامینکنندگان، امنیت انرژی را تضمین کند. به این ترتیب در ۱۰ سال گذشته، ۸۸ هزار و ۲۰۰ تن اورانیوم مورد نیاز فرانسه از سوی سه کشور قزاقستان (۲۷ درصد)، نیجر (۲۰ درصد) و ازبکستان (۱۹ درصد) وارد این کشور شده است.
از زمان آغاز جنگ روسیه و اوکراین در پنجم اسفندماه ۱۴۰۰، انرژی به یکی از ابزارهای مهم روسیه در تقابل با اروپا تبدیل شده است. مسکو بدنبال آن است تا با توجه به وابستگی اروپا به انرژی این کشور، کشورهای اروپایی را وادار به برداشتن تحریمها علیه خود و همین طور دست کشیدن از همراهی با اوکراین کند.
کودتای نیجر در مردادماه و پایان مناسبات دیپلماتیک و نظامی میان این کشور با فرانسه، پاریس را در زمینه اقتصادی نیز به چالش کشاند. کودتای نیجر و خیزش مردم برابر دولت دستنشانده و مورد حمایت فرانسه که سالها راه را بر سیاستهای نواستعماری پاریس در این کشور آفریقایی گشوده بود، با خروج مقامات دیپلماتیک و نیروهای نظامی فرانسوی پایان نیافت و نگرانیهای اقتصادی قابل توجهی را برای پاریس ایجاد کرد. این کشور فقیر که گفته میشود ۸۵ درصد ساکنانش به برق دسترسی ندارند، ۱۵ تا ۲۰ درصد از اورانیوم مورد نیاز فرانسه برای تولید برق هستهای را تامین میکرد.
اهمیت مساله
جنگ در اوکراین فرسایشی شده است؛ نه روسیه موفق بوده تا به طور کامل به اهداف خود در این کشور دست یابد و نه اوکراین و متحدان غربیاش توانستهاند با ضد حملهای که ماهها برای آن برنامهریزی کرده بودند برای بازپسگیری مناطق جدا شده از این کشور به اقدام موثری دست بزنند.
سال گذشته و در حالی که انتظار میرفت بحران انرژی به بروز اختلاف میان کشورهای اروپایی در حمایت از اوکراین منجر شود، اما این طور نشد. فرانسه بخشی از منابع گازی خود را در اختیار آلمان به عنوان بزرگترین اقتصاد اروپا قرار داد و این موضوع باعث شد تا اروپا دستبازتری برای کاهش واردات نفت و گاز از روسیه داشته باشد.
هرچند فرانسه در پی بروز کودتا در نیجر اعلام کرد که این رخداد تهدیدی فوری برای تولید انرژی نیست و ادعا کرد که ذخیره اورانیومی که دارد برای حدود دو سال آینده کفایت میکند اما در نهایت برای کشوری تا این حد وابسته به منابع اورانیوم، چارهاندیشی سریع برای جایگزینی دور از انتظار نیست. به این ترتیب با حذف نیجر از فهرست سه تامینکننده اصلی اورانیوم فرانسه، پاریس درصدد جبران سهم این کشور آفریقایی روی به تامینکنندگان آسیای مرکزی آورده است.
مدیرعامل روساتم در این رابطه گفت: اگر قزاقستان به بخش انرژی هستهای «بله» بگوید، روساتم قادر است پروژه ساخت نیروگاه هستهای در این کشور را به سرعت اجرایی کند.
ارزیابی
اورانیوم دو کشور آسیای مرکزی یک مزیت اساسی برای شرکت های فرانسوی دارد و آن هزینه تولید پایین است. خرید اورانیوم در قزاقستان و ازبکستان حتی اگر مشارکت فرانسه در سهم استخراج را نادیده بگیریم، بسیار ارزانتر از واردات آن از استرالیا است. استرالیا هم اکنون سهم ۱۸ درصدی در تامین اورانیوم فرانسه دارد و چهارمین تامین کننده این ماده معدنی برای نیروگاههای برق هسته ای محسوب میشود.
حضور شرکت های فرانسوی در منطقه مزیت راهبردی دیگری را نیز عاید پاریس خواهد کرد؛ حضور در آسیای مرکزی به فرانسه اجازه می دهد تا با دیگر قدرت های بزرگ مانند چین و روسیه رقابت کند. به عنوان مثال نفوذ اقتصادی چین در این منطقه در سال های اخیر بهویژه در طرح «یک پهنه- یک راه» به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. از سوی دیگر فرانسه در حال تلاش برای افزایش حضورش در منطقهای است که تاکنون بهطور سنتی تحت نفوذ روسیه بوده و تحت تاثیر جنگ اوکراین وضعیت متفاوتی را تجربه می کند.
با این حال به نظر میرسد روسیه مصمم است تا با افزایش سطح همکاریهای خود با این کشور استقلال یافته از شوروی سابق، مانع از دسترسی آسان فرانسه به منابع اورانیوم آن شود. این موضوع برای روسیه هم از نظر حضور فرانسویها در «خارج نزدیک» آنها مهم است و هم از جنبه انرژی و استفاده از ابزار آن در بحبوحه جنگ اوکراین.
به نظر میرسد جنگ انرژی و بازی بزرگ قدرتهای جهانی در آسیای مرکزی با توجه به منابع مهم معدنی و انرژی این کشورها روز به روز افزایش یابد.