سبک زندگی در مکتب اسلام بر سه محور استوار است. یکی اصول اعتقادی، دیگری اصول اخلاقی و سوم احکام عملی و عبادی است. در بخش اصول اعتقادی به چند نکته باید توجه کنیم. اول، خدامحوری که قرآن در این زمینه میفرماید «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ» خدا محوری به این معناست که در هیچ زمان، مکان و مقامی، عظمت و مالک بودن خدا را فراموش نکنیم.
دوم، معاد باوری به معنای ایمان به قیامت، بهشت، جهنم و حساب و کتاب الهی است و یکی از نافذترین و مؤثرترین باورها در جهت دادن به رفتار، تربیت و اصلاح انسان محسوب می شود. بی شک، ایمان به معاد تأثیر بسیار عمیق و گسترده ای در اعمال انسان ها دارد.
سوم، عدالت محوری است که به معنای یکسان بودن فرصت ها و یکسان بودن حقوق است. همه باید بتوانند از فرصت های حرکت و پیشرفت بهره مند شوند. باید سرپنجه عدالت گریبان ستمگران و متجاوزان از حدود را بگیرد و مردم به این مساله،اطمینان پیدا کنند. چهارمین نکته نیز ولایتمداری است که در واقع تبعیت عملی از دستورات و فرامین ولی فقیه در امور مربوط به جامعه و حکومت اسلامی میباشد.
اصول اخلاقی اسلام را می توان به چند بخش تقسیم کرد. یکی، تقوا محوری است؛ یعنی باور کنیم انسان دارای کرامتی اکتسابی است که بر پایه تقوا و پارسایی ظهور می کند. «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقیکُمْ» مطابق این آیه، عالی ترین درجه کرامت، مخصوص انسان های با تقواست. تقوا پیشگان خود را از آلودگی ها حفظ می کنند و به تناسب بهره ای که از تقوا دارند، از محبت خداوند و قرب الهی بهره مند می شوند.
صداقت گرایی را می توان دومین نکته دانست که به معنای راستی، راستین بودن، از روی حقیقت بودن، از روی دلسوزی بودن، از روی یک عاطفه انسانی و الهی بودن است.
سومین بخش مربوط به خانواده دوستی است؛ یعنی همه افراد خانواده با هم دوست باشند. شوهر با زن، زن با شوهر، پدر و مادر با فرزند، فرزند با پدر و مادر، خواهر و برادر با هم دوست باشند. پیوند با خانواده باید پیوندی انسانی باشد که غرق محبت و دوستی است. چنانچه در دوستی با اقوام نیز باید به همه شرایط رفاقت عمل کرد. پیامبر اکرم(ص) می فرمایند «وُدُّ المُؤمِنِ لِلمُؤمِنِ فِی اللّه مِنْ اَعْظَمِ شُعَبِ الإیمانِ؛ دوستی مؤمن با مؤمن برای خدا، از بزرگ ترین شعبه های ایمان است.»
چهارمین بخش به ایثارگری اختصاص دارد. ایثارگر، هیچگاه منافع خود را بر دیگران مقدم نمیشمرد بلکه به عکس، برنامه او به هنگام تضاد منافع، همواره فداکاری و گذشت از جسم و جان برای اسلام و مردم است.
پنحمین بخش مربوط به خویشتن داری است. خویشتن داری غالبا درباره کنترل خشم و همچنین کنترل شهوت و هواهای نفسانی به کار می رود. در آیات قرآن و روایات، اولیای الهی سفارش فراوانی به کنترل غضب و بهره مندی از حلم و بردباری و کنترل شهوت و بهره مندی از عفت و پاکدامنی شده است.
از فروتنی می توان به عنوان ششمین بخش یاد کرد. فروتنی، ترک تکّبر و تذلل و خاکساری برای خداوند و پیامبر و ولی امر و سایر مؤمنانِ حقیقی است و در آن بیمیلی به ریاستطلبی و فخرفروشی و چیرگی نهفته است. فروتنی آن است که آدمی تکبّر نکند و متواضع باشد؛ در مقابل خدا و پیامبر و معصومین (ع) گردنفرازی و خودبینی نداشته باشد. خود را برتر از دیگران نبیند. خاکسار و عبدِ خدا باشد.
احکام عملی و عبادی اسلام به عنوان سومین محور مکتب اسلام شامل چند نکته است. یکی، بندگی خالصانه که عبادتی خالی از شرک و رَیبِ خفی و جلی است که سبب رشد و ارتقاء و بالندگی بشر خواهد شد و انسان ها همّت و اهتمام عالیه خود را در کنار علم و آگاهی، به عمل و تحقّق اخلاق الهی مصروف می نمایند و به این حقیقت دست می یابند که «إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ لِمِثْلِ هذا فَلْیعْمَلِ الْعامِلُونَ؛ به راستی این همان پیروزی بزرگ است! آری، برای مثل این، باید عمل کنندگان عمل کنند.»
دومین نکته رعایت پوشش است، رعایت پوشش از واجبات و مسلّمات، بلکه از ضروریّات دین اسلام است. دین، انسان را ملزم به صیانت از گوهر حیاء در پوشش، نگاه، گفتار، رفتار و آرایش می نماید. وجوب دینی پوشش فرآیندی منطبق با فطرت توحیدی و در راستای حفظ گوهر حیاء است. بازشناسایی زنان به عفت و مصونیت از آزارها حفظ مردان از شعله غریزه، مصونیت خانواده، کاهش فرزندان نامشروع، حفظ ارزش و احترام زن، استواری اجتماع و حفظ نیروی فعال و ایجاد آرامش روحی زنان و مردان از حکمت های وجوب دینی رعایت پوشش است.
میانهروی به معنای گزینش و پیمودن راه میانه و وسط و عدم تمایل به افراط و تفریط به عنوان سومین نکته قابل طرح است. قرآن کریم، امت اسلام را امت میانه معرفی کرده است. پیامبر اکرم (ص) نیز علاوه بر رعایت میانه روی در تمامی رفتار و اعمالشان، همواره مردم را به این مهم فرا میخوانند.
اسراف ستیزی نیز چهارمین نکته است. اسراف، یعنی زیادهروی و تجاوز از حدّ اعتدال. حرمت اسراف در آیات و روایات مطرح شده است. برخی حرمت آن را ضروری دین می دانند و بعضی آن را در ردیف گناهان کبیره شمردهاند و ستیز با آن را واجب می دانند. امام خامنه ای می فرمایند «ببینید اسراف چه کار میکند! اسراف در نان، اسراف در آب، اسراف در برق، اسراف در مصالح ساختمانی، اسراف در انواع و اقسام کالاهای گوناگون، اسراف در اسباب بازی بچه و در وسایل تجملاتی! عزیزان من! این اسراف همان کاری را با کشور میکند که دشمن میخواهد! او از آن طرف به وسیله نفت، بهوسیله تحریم اقتصادی و انواع و اقسام ضربهها بر ملت ایران ضربه وارد میکند؛ از این طرف هم خود ما با اسراف و صرفهجویی نکردن، ضربهی او را تکمیل میکنیم!»
پنجمین نکته، ساده زیستی است که به معنای فقر یا بینظمی نیست. بلکه به معنای آسان گرفتن امور، بیپیرایگی و دوری از تجملات و تشریفات است. امام خامنه ای می فرمایند «ما اگر بخواهیم تجمل و اشرافیگری و اسراف و زیادهروی را از جامعهمان ریشهکن کنیم، با حرف و گفتن نمی شود که از یک طرف بگوئیم و از طرف دیگر مردم نگاه کنند و ببینند عملمان جور دیگر است! باید عمل کنیم. عمل ما بایستی مؤید و دلیل و شاهد بر حرف های ما باشد تا اینکه اثر بکند.»
دنیا گریزی نیز ششمین نکته است که غیر از رهبانیت است. در دنیاگریزی اسلام، به بی بهره ماندن از مواهب سفارش نمی شود بلکه آنچه در آن نهی می شود، علقه به امور مادی و دنیوی است. دنیاگریزی برای آخرت گرائی و توجه به آخرت لازم است . انسانی که روح خود را وابسته و متعلق به امور دنیوی کرد، دیگر جان و قلبش برای توجه به آخرت فارغ و آماده نمی شود. بر همین اساس یکی از اساسی ترین اصول تربیتی در اسلام، اصل آخرت گرائی و دنیاگریزی است و توجه به این اصل در تمام مراحل و دوران زندگی لازم و ضروری است.
هفتمین نکته، قانون مداری است که شامل مجموعه ای از التزام های فردی و اجتماعی به حقوق و تکالیف مشخص در عرصه های مختلف می شود. حاکمان و حکومت ها نیز متعلَق و موضوع قوانین حقوقی می باشند. رعایت قانون و شمول یکسان آن نسبت به همۀ اقشار جامعه؛ چه از طبقه فرمانروایان و چه در زمره فرمانبران، از مواردی است که در سخنان امام خمینی(ره) بیشترین تأکید و تصریح را داراست.
انضباط اجتماعی نیز هشتمین نکته است و یکی از موضوعات اساسی در علم جامعه شناسی محسوب می شود که برای رسیدن انسان به اهداف مادی و معنوی نقش اساسی دارد. بسیاری از آموزه های دین اسلام در جهت تقویت انضباط اجتماعی است. رعایت اصول اسلامی در کار و تجارت، معاشرت، عبادات و اعتقادات، منجر به برپایی نظمی پایدار در اجتماع خواهد شد. علامه محمّدتقی جعفری می گوید «با جرئت می توان گفت آن اندازه که اسلام به نظم زندگی اهمیت داده است، در هیچ مکتب و ملتی مشاهده نمی شود؛ به اضافه آیات کریمه قرآنی و احادیث معتبر که به حد لازم و کافی با اشکال گوناگون، دستور به مراعات نظم و قانون زندگی داده اند». آنچه بیان شد با نگاه به محورهای اعتقادی، اخلاقی و احکام عملی و عبادی بود.
از یک نگاه هم برای سبک زندگی چهار ساحت تعریف می کنیم. یکی، ساحت فردی؛ یکی، ساحت خانوادگی؛ سوم، ساحت اجتماعی و چهارم، ساحت مدیریتی است که در هر چهار ساحت نیز مباحث احکام، اخلاق و اصول اعتقادی قابل ذکر و تبیین است. در ساحت فردی نیز باید از خدامحوری، معادباوری، ولایت محوری، تقوامحوری، صداقت گرایی، خویشتن داری، بندگی خالصانه، رعایت پوشش، میانه روی، اسراف ستیزی، ساده زیستی و دنیاگریزی بحث شود.
در ساحت خانوادگی باید از خدامحوری، معادباوری، ولایت محوری، تقوا محوری، صداقت گرایی، بندگی خالصانه، میانه روی، اسراف ستیزی، ساده زیستی، عدالت محوری، خانواده دوستی، ایثارگری، فروتنی، دنیاگریزی و قانون مداری سخن گفت.
در ساحت اجتماعی نیز باید از خدا محوری، معادباوری، عدالت محوری، ولایت محوری، تقوامحوری، صداقت گرایی، بندگی خالصانه، میانه روی، اسراف ستیزی، ایثارگری، فروتنی، ساده زیستی، دنیاگریزی، قانونمداری و انضباط اجتماعی صحبت کرد و در ساحت مدیریتی باید از خدامحوری، معادباوری، عدالت محوری، ولایتمداری، تقوامحوری، صداقت گرایی، ایثارگری، فروتنی، بندگی خالصانه، اسراف ستیزی، ساده زیستی، دنیاگریزی، قانونمداری و انضباط اجتماعی سخن گفت.