تهران- ایرنا- برخلاف آنکه رسانه‌های غربی به گونه‌ای نمایش می‌دهند که حجاب، زنان را منزوی می‌کند اما زنان مسلمان در آمریکا با استفاده از حجاب، موقعیت هویتی خود را ارتقاء می‌بخشند.

زنان در آمریکا تمایل دارند زیبایی را بخشی از تمایلات جنسی خود بدانند. آنها معتقدند که هر چقدر یک زن لباس کمتری بپوشد، در انتقال زیبایی موفق تر است. این زنان لاغر هستند که با پوشیدن لباس های کمتر، خود را بیشتر نمایش می دهند و در جامعه آمریکا زیباترین آن ها به حساب می آیند. برای اینکه یک زن، زیبا به نظر برسد، باید لاغر باشد و بتواند در حالی که برهنه است، خوب به نظر برسد درحالی که طبق دستورات اسلامی، این مساله مورد توجه نیست.

در اسلام مساله پوشاندن مو و بدن یک اصل مهم به شمار می رود. برخی از الهی دانان (اسلام) معتقدند که زنان باید به گونه ای لباس بپوشند که زیبایی خود را در بیرون از خانه پنهان کند (دانکل و همکاران ۲۰۱۰:۵۷). با این حال، حجاب به خودی خود می تواند یک بیانیه (اظهار) مد باشد. این پویایی مد را نمی‌توان با انگیزه‌های فرهنگی یا مذهبی توضیح داد. زیرا روش‌های مختلفی که یک زن، روسری را دور سر خود می‌بندد و روی شانه‌ها را می‌پوشاند، تابع مد و موقعیت اجتماعی است (ویلیامز و واشی ۲۰۰۷:۲۸۵).

شرکت هایی که روسری هایی برای پوشیدن زنان مسلمان تولید می کنند، از آخرین روند مد آگاه هستند (سلیمان ۲۰۰۷:۱۵۷). افرادی که حجاب اسلامی می پوشند، حس مد خود را از طریق پارچه ای که انتخاب می کنند، نحوه پوشیدن و پیچیدن روسری (حجاب) به دیگران منتقل می کنند (سلیمان ۲۰۰۷:۱۷۵). با این حال، برخی معتقدند که حجاب را نمی توان به عنوان یک بیانیه مد دانست. زیرا با دلایلی که یک فرد آن را می پوشد که برای رفتار و پوشش متواضعانه و به دور از تبرج است، در تضاد است (دودار ۲۰۱۴).

برخی از زنان مسلمان ممکن است با لباس های آمریکایی روبند بپوشند اما به دلیل استفاده از لباس های آمریکایی در معرض همان ناامنی های زنان غیر مسلمان آمریکایی قرار می گیرند. زنانی که لباس‌های سنتی می‌پوشند (از جمله زنان مسلمانی که لباس سنتی خود را همراه با حجاب می‌پوشند) نسبت به زنانی که لباس‌های غربی می‌پوشند، مشکلات ناشی از ظاهر کمتری دارند (تولیمات ۲۰۱۱). حجاب نقش بسیار مهمی در چگونگی بروز «خود» زنان مسلمان دارد. ممکن است به عنوان مانعی در برابر فرهنگ غربی عمل کند تا زنان وسوسه نشوند که اخلاق اسلامی خود را فراموش کنند.

حجاب ممکن است زنان را در برابر ایجاد میل قوی برای لاغری مطابق استانداردهای زیبایی غربی، محافظت کند (دانکل و همکاران ۲۰۱۰:۶۳). حجاب با توانایی ایجاد هویت از طریق مذهب و عدم شناسایی با آرمان ها و اخلاق آمریکایی به زنان اجازه می دهد تا کنترل بدن خود را در دست بگیرند (روبی ۲۰۰۶: ۶۱). هویت آنها زمانی تضمین می شود که بتوانند از ابراز نظر عمومی در مورد نحوه لباس پوشیدن جلوگیری کنند. حجاب اغلب با لباس های گشاد همراه است که تمام بدن را می پوشاند تا ظاهر زنانه را به رخ نکشد. با پوشیدن این چیزها، یک زن می تواند هویت خود را بسازد و معنای بدن خود را به عهده بگیرد. پوشیدن حجاب به معنای شرمندگی بدن زن نیست، بلکه نوعی حریم خصوصی بر بدن است (بانتینگ ۲۰۰۱).

حجاب با حیای رفتاری همراه است. زیرا پوشش موجب حیا و رفتار اخلاقی زن می شود (روبی ۲۰۰۶: ۵۸). در کشورهای سنتی اسلامی، وضعیت بدن زن نشانه ای از وضعیت اخلاقی ملت است، «زنان، حاملان فرهنگی جامعه خود تلقی می شوند» (روبی ۲۰۰۶: ۵۸). حجاب، موقعیت فرهنگی مرتبط با شرافت و احترام به نظم اجتماعی مناسب زن و در نتیجه خانواده او را به همراه دارد(زیگر ۲۰۰۸:۲۷۳).

حجاب جذابیت جنسی زنان را کاهش می دهد و در نتیجه یک حوزه عمومی با فضیلت ایجاد می کند (روبی ۲۰۰۶: ۵۸). آنها با پوشیدن روسری نشان می‌دهند که با نگرش‌های غیراخلاقی پیرامون زنان مطابقت ندارند (روبی ۲۰۰۶: ۵۹). در حالی که اسلام یک دین است، نفوذ فرهنگی قوی نیز دارد و زنان بر این باورند که برای حفظ هویت فرهنگی خود باید هویت اسلامی را حفظ کنند.

در حالی که برخی از زنان ممکن است احساس کنند که می توانند در هر دو جهان (مسلمان و آمریکایی) شرکت کنند، زنان دیگر معتقدند که پوشیدن حجاب راهی برای نشان دادن تفاوت بین ارزش های هر مکان است (روبی ۲۰۰۶: ۵۹). زنان با داشتن حجاب می توانند هم بخشی از جهان اسلام و هم بخشی از جامعه آمریکا باشند (ویلیامز و واشی ۲۰۰۷:۲۷۲). به یک معنا به آنها اجازه می دهد تا فضایی فرهنگی را ایجاد کنند (ویلیامز و واشی ۲۰۰۷:۲۷۲).

دین اسلام به زن به عنوان یک کالای زیبا و جنسی نگاه نمی کند. بلکه به حیا اهمیت زیادی می دهد و اعتقاد به حیای زنانه است که جامعه آنها را پاک نگه می دارد و باعث افتخار است. زن برای اینکه باحیا باشد، باید لباسی بپوشد که مترادف با آن منش اسلامی باشد. این به معنای پوشیدن لباس های گشاد و (در برخی موارد) پنهان کردن هر گونه اندام زنانه است. هر چیزی که ممکن است توسط یک زن، مساله جنسی تلقی شود، پنهان می شود تا منش رفتار اسلامی حفظ شده و تمایلات جنسی بروز پیدا نکند.

در نظر بگیرید زنانی که در آمریکا حجاب اسلامی می پوشند، می خواهند که این کار را انجام دهند. زیرا از این طریق هویت خود را به رخ می کشند. در کشورهای اسلامی حجاب باعث برجسته شدن زن در میان جمع نمی شود. زیرا بخشی از هویت او تلقی می شود اما در آمریکا اگر یک زن حجاب داشته باشد، برجسته و مورد توجه واقع می شود. این مساله را می‌توان به‌ عنوان یک توانمندی ویژه برای او تلقی کرد. چرا که او با میل خود هویت اسلامی را به تصویر می‌کشد؛ حتی اگر پیامدهای منفی برای او داشته باشد(کانجی، ۲۰۱۴). از این رو برخلاف آنکه رسانه ها به گونه ای نمایش می دهند که حجاب، زنان را منزوی می کند اما زنان مسلمان در جامعه آمریکا، با استفاده از حجاب، موقعیت هویتی خود را ارتقاء می بخشند.

منابع:

Bunting, Madeleine. ۲۰۰۱ Can Islam Liberate Women? Muslim women and scholars think it doesspiritually and sexually. The Guardian, December ۸: WEEKEND.۱۶.

Dunkel, Trisha, Denise Davidson and Shaji Qurashi. ۲۰۱۰ Body satisfaction and pressure to be thin in younger and older Muslim and nonMuslim women: The role of Western and non-Western dress preferences. Body Image ۷: ۵۶-۶۵

Kanji, Azeezah ۲۰۱۴ Death by hijab? The morbid obsession with Muslim women’s clothing. http://rabble.ca/news/۲۰۱۴/۰۲/death-hijab-morbid-obsession-muslim-womensclothing

Ruby, Tabassum. ۲۰۰۶ Listening to the voices of hijab. Women’s studies International Forum ۲۹: ۵۴-۶۶

Solomon, Michael R. ۲۰۱۱ Consumer Behavior. New Jersey: Pearson Education Inc.

Tolaymat, Lana and Bonnie Moradi. ۲۰۱۱ U.S. Muslim women and body image: Links among objectification theory constructs and the hijab. Journal of counseling psychology ۵۸.۳: ۳۸۳-۳۹۲

Williams, Rhys and Gira Vashi. ۲۰۰۷ Hijab and American Muslim Women: Creating the space for autonomous selves. Sociology of religion ۶۸.۳: ۲۶۹-۲۸۷

Zeiger, Dinah ۲۰۰۸ That (Afghan) Girl! Ideology Unveiled in National Geographic. In The Veil: Women writers on its history, lore, and politics. Jennifer Heath, ed. Pp: ۲۶۶-۲۸۰