ساری- ایرنا- کارشناس مسائل رسانه گفت: این روایت که آمریکا را قوی و ایران را ضعیف معرفی می‌کند در محافل سیاست‌گذاری آمریکا پایگاهی ندارد و عملیات روانی پیچیده برای مصرف داخلی است.

سینا قربانی روز پنجشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: متوقف کردن ایران مشغله دائمی در «لانگلی» مقر سازمان سیا، ظرف ۴۰ سال گذشته بوده است و از این حیث تنها روسیه و چین با ایران قابل مقایسه هستند؛ سه کشوری که آمریکا بر این باور است با آن‌ها درگیر یک بازی " همه یا هیچ " است و اگر نتواند آن‌ها را زمین‌گیر کند، نهایتا خود باید به زمین‌گیر شدن تَن بدهد.

وی می‌افزاید: پاسخ این سوال که چرا آمریکا باور دارد که باید ایران اسلامی را متوقف کند در ظاهر ساده به نظر می‌رسد و آن پاسخ ساده این است که دولت آمریکا در ۴۰ سال گذشته هرگز نتوانسته با انقلاب اسلامی ایران، یه مثابه یک واقعیت سیاسی و ژئوپلتیکی، کنار بیاید و بنابراین دائما با هر ابزار و روشی سعی می‌کند به اصطلاح خودشان از ایران " انقلاب زدایی" کنند.

قربانی ادامه داد: وقتی به ادبیات داخلی آمریکایی‌ها در رابطه با ایران مراجعه می‌کنید، روشن می‌شود که این پاسخ دقیق نیست و حداقل یک حقیقت مهم را در نظر نمی‌گیرد و آن حقیقت اساسی این است که آمریکا از انتهای دهه دوم عمر انقلاب اسلامی به این‌سو به این جمع‌بندی رسیده است که نمی‌تواند واقعیتی به نام انقلاب اسلامی ایران و نظام سیاسی برخاسته از آن را تغییر بدهد و بنابراین بهتر است نقطه تمرکز متفاوتی برای پروژه ضد ایران خود پیدا کند، که پروژه امنیتی- رسانه‌ای غربی‌ها در ذیل همین رویکرد تعریف شده است.

این کارشناس مسائل رسانه گفت: شاید دقیق‌ترین تعبیر در این رابطه جمله‌ای است که "برایان هوک"، نماینده ویژه وزارت امور خارجه آمریکا در امور ایران سال ۱۳۹۸ در کمیته روابط خارجی سنا در جلسه استماع بررسی خط ‌ومشی آمریکا در قبال ایران، گفت باشد؛ برایان هوک می‌گوید «ایرانی‌ها باور دارند که مقاومت آن‌ها قوی‌تر از فشار ماست.»

قربانی با اشاره بر اینکه از دهه سوم انقلاب اسلامی آمریکایی‌ها به این جمع‌بندی رسیدند که در حال تلف‌کردن وقت و انرژی خود هستند و بهتر است ابتدا روی جنبه‌هایی از قدرت ایران تمرکز کنند، افزود: ارزیابی‌های اطلاعاتی در آمریکا درباره ایران از دهه سوم انقلاب اسلامی به تدریج به این سمت متمایل شده که به جای تمرکز بر تهدید ایران در حالت کلی، باید روی تهدیدات فوری که ایران می‌تواند برای آمریکا ایجاد کند، تمرکز شود.

وی می‌گوید: ادبیات آشکار و پنهان سیاست‌گذاری استراتژیک در آمریکا تاکنون مملو از تلاش‌های پیگیر و مفصل برای شناسایی چیزی است که «ارکان قدرت ایران» نامیده می‌شود و در تمامی این مباحثات پرشور بحث بر سر این است که ایران در حال ایجاد و توسعه یک سلسله زیرساخت‌ها، دارایی‌ها و برنامه‌های راهبردی است که می‌تواند به طور موقت یا حتی دائم معادلات استراتژیکی، ژئوپلتیکی، امنیتی و سیاسی را در ابعاد منطقه‌ای و بین‌المللی به ضرر آمریکا تغییر بدهد و زمین بازی جدید را به‌گونه‌ای تعریف کند که به نظام سلطه و منافع حیاتی آمریکا به نحو پایدار لطمه وارد شود.

قربانی، افزود: درک این نکته که آمریکا اکنون روی محروم کردن ایران از نقاط قوتش متمرکز است، یک مقدمه حیاتی برای تحلیل رویارویی استراتژیک ایران و امریکا است و این موضوع از آن‌رو اهمیت دارد که بخش مهمی از عملیات تولید و توزیع اطلاعات آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران در افکارعمومی داخلی در سال‌های اخیر صرف این شده که روایتی کاملا معکوس به مردم ایران عرضه شود و در این جنگ اطلاعاتی هدف آمریکا این است که به مردم ایران گفته شود، ایران اساسا هیچ نقطه قوتی ندارد و هر چه هست صرفا یک سلسله نقاط ضعف است که روز به روز هم عمیق‌تر و علاج‌ناپذیرتر می‌شود.

این تحلیلگر رسانه، گفت: این روایت که آمریکا را قوی و ایران را ضعیف معرفی می‌کند، در محافل سیاست‌گذاری آمریکا درباره ایران هیچ پایگاه و مدافع جدی ندارد و صرفا یک پروژه پیچیده عملیات روانی است که برای مصرف داخل ایران، ضربه زدن به نقاط قوت و پمپاژ نامیدی در سطح افکارعمومی طراحی شده است و خود آمریکایی‌ها به خوبی می‌دانند که رو به افول هستند.