تشکیل خانواده و فرزندآوری یا رویگردانی از این عناصر حیاتی جمعیتی، انتخابهایی است که از دید برخی جامعهشناسان دلایلی عمومی به ویژه در حوزههای اقتصادی و مدنی دارد. از نگاه طیفی دیگر، در بررسی دلایل بروز چالشهای جمعیتی باید حتی تفکیکی جنسیتی را قائل شد به این معنا که دلایل تجرد زنان با مردان متفاوت است.
فاطمه ترابی: زنان به واسطه تحصیلات مستقلتر میشوند و همین ممکن است معیارهای آنها را برای همسرگزینی تغییر دهد. وقتی افراد در حال تحصیلند، در یک تعهد زمانبری به سر میبرند که میتواند با مسئولیتهای خانوادگی بعد از ازدواج ناسازگار باشد
در این خصوص، پژوهشگر ایرنا با «فاطمه ترابی» عضو هیات مدیره انجمن جمعیتشناسی ایران و «حمیدرضا حاجی هاشمی» جمعیتشناس گفتوگوهایی داشته که مشروح آن را در ادامه میخوانیم؛
توازنی که از پنج دهه پیش به هم ریخت
ترابی درباره علل تاخیر در ازدواج دختران میگوید: علل تجرد زنان از دیدگاه علوم اجتماعی میتواند مختلف و متنوع باشد. یک علت میتواند ساختار سنی جمعیت باشد که به دلیل افزایش باروری در اواسط دهه ۵۰ تا اواسط دهه ۶۰ یک دوره بیشزایی روی داد. در نتیجه آن نیز توازن تعداد مردان و زنانی که با در نظر گرفتن ۵ سال اختلاف سنی برای ازدواج مناسب هم بودند، برهم خورد و تعداد دختران در سن ازدواج بیش از تعداد پسران شد. البته نمیتوان گفت که این پدیده تاثیر قطعی دارد زیرا جامعه انسانی انعطافپذیر است و هر چه ازدواج به سمت همسانی سنی زوجین میل کند، شدت تاثیر مضیقه ازدواج کمتر میشود. مطالعات موجود نیز چنین انعطافپذیری در حوزه ازدواج را تایید میکند.
در این زمینه یک مثال مهم و کاربردی مربوط به ترکیب تحصیلی جمعیت است. میدانیم تعداد زنانی که وارد دانشگاه می شوند طی دهههای گذشته افزایش پیدا کرده است. به هر حال در کشورهایی مثل ایران، دختران با کسانی که تحصیلاتی در حد خودشان یا بیشتر از خودشان دارند، ازدواج میکنند اما مطالعاتی هست که نشان میدهد فزونی تعداد دختران دارای تحصیلات دانشگاهی باعث شده دختران بیشتری با پسرانی ازدواج کنند که نسبت به خودشان تحصیلات کمتری دارند که این هم نمونه دیگری از انعطافپذیری حوزه ازدواج است. بنابراین یکی از عواملی که در تاخیر سن ازدواج تا حدی تاثیرگذار بوده است، تغییر ساختار سنی و ترکیب جمعیت است.
تحصیلات باعث تاخیر در ازدواج میشود
این جمعیتشناس در تشریح فرایند کاهش گرایش به ازدواج با بالا رفتن سطح تحصیلات بیان میدارد: گسترش تحصیلات زنان از جهت دیگری هم بر تاخیر ازدواج تاثیر میگذارد زیرا موقعیتهای اجتماعی و حتی اقتصادی متفاوتتری را برای آنان ایجاد میکند. زنان به واسطه تحصیلات مستقلتر میشوند و همین امر ممکن است معیارهای آنها را برای همسرگزینی تغییر دهد. از طرف دیگر، وقتی افراد در حال تحصیل هستند، در یک تعهد زمانبری به سر میبرند که میتواند با مسئولیتهای خانوادگی بعد از ازدواج ناسازگار باشد. بنابراین تحصیلات به صورت خودکار ممکن است سن ازدواج را به تاخیر بیاندازد مگر آن که جامعه تمهیداتی را فراهم کند تا تحصیلات و تشکیل خانواده مانعی برای همدیگر تلقی نشوند؛ مثلا مطالعات نشان دادهاند سن ازدواج در مناطقی که زنان بیشتری پس از ازدواج به تحصیلات خود ادامه می دهند، پایینتر است.
افزایش تحصیلات از طریق دسترسی به منابع اطلاعاتی مختلف نیز میتواند باعث تغییر نگرش افراد نسبت به نقشهای جنس مخالف شود. مطالعات انجام شده در این حوزه نشان میدهد که زنان تحصیلکرده از مردان انتظار بیشتری برای مشارکت در انجام کارهای خانه یا نگهداری از فرزندان دارند حال آن که در جامعه ما مردان به طور متوسط زمان کمی را به چنین اموری اختصاص میدهند.
ترابی: افزایش طلاق میتواند یک حس ناامنی را در جوانان و خانوادهها برای ازدواج ایجاد کند و در نتیجه جوانان سختتر و دیرتر به سمت ازدواج بروند یا معیارهای خاصتری را برای افزایش موفقیت ازدواجشان در نظر بگیرند و حتی ممکن است از ازدواج دوری کنند
مسلما از مساله معیشت هم نمیتوان چشمپوشی کرد. تغییرات سبک زندگی و مصرفگرایی در شرایط تورمی سبب میشود زوج های جوان دیرتر آماده ازدواج شوند. علاوه بر این، فردگرایی که در نسلهای جدید بیش از نسلهای گذشته مشاهده میشود، باعث میشود که افراد معیارهای سختتری برای انتخاب همسر داشته باشند.
فرار از ازدواج به خاطر ترس از طلاق
به گفته عضو هیات مدیره انجمن جمعیتشناسی ایران، یک بحث دیگر افزایش میزان طلاق و تاثیر آن روی میل جوانان برای ازدواج است. افزایش طلاق میتواند یک حس ناامنی را در جوانان و خانوادهها برای ازدواج ایجاد کند و در نتیجه جوانان سختتر و دیرتر به سمت ازدواج بروند یا معیارهای خاصتری را برای افزایش موفقیت ازدواجشان در نظر بگیرند و حتی ممکن است از ازدواج دوری کنند.
ترابی درباره تبعات تاخیر در ازدواج به پژوهشگر ایرنا میگوید: مطالعات مختلف نشان داده که افراد متاهل نسبت به افراد مجرد سالمتر هستند و اینکه افراد متاهل کمتر دچار آسیبهای اجتماعی میشوند. از نظر جمعیتشناختی هم در کشورهایی مانند ایران که خانواده یک حیطه مقدس برای فرزندآوری است، تاخیر در ازدواج فرصت کمتری را برای فرزندآوری ایجاد خواهد کرد و همین امر میتواند بر میزان باروری و تعداد فرزندانی که یک زن میتواند به دنیا بیاورد تاثیر بگذارد. به همین دلیل است که ازدواج اگر با تاخیر زیاد روی دهد، باروری را به طور قابل توجهی کاهش می دهد. در حال حاضر هم کشور ما از نظر شاخصهای باروی وضعیت مطلوبی ندارد و میزان باروری کل به زیر سطح جانشینی سقوط کرده است. در این شرایط تاثیر سن ازدواج بر شاخصهای باروری بسیار مهم است.
باید خواستههای اقشار مختلف اجتماعی را در حوزه ازدواج شناخت
این جمعیتشناس میافزاید: سن مطلوب ازدواج چه برای زنان و چه برای مردان حدود دو سال کمتر از میانگین سن ازدواج است. یعنی این ظرفیت در کشور ما وجود دارد که افراد زودتر ازدواج کنند و لذا اگر شرایط و امکانات ازدواج برای جوانان فراهم شود، امکان کاهش سن ازدواج وجود دارد. این بحث ما را به سمت سیاستهای جمعیتی میبرد.
حمیدرضا حاجی هاشمی: تجرد زنان در هر جامعهای تا حد زیادی وابسته به تجرد مردان است. عواملی که باعث افزایش تجرد در مردان میشود، تاثیر خود را از طریق بازار ازدواج بر تجرد زنان هم میگذارد. بنابراین مسائل اقتصادی اهمیت پیدا میکند
قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت که در سال ۱۴۰۰ در مجلس شورای اسلامی تصویب شد، ۷۳ ماده دارد و قانون مفصلی است. در این قانون به تسهیل و رفع موانع ازدواج و فرزندآوری توجه شده و انواع مشوقهای فرهنگی و اقتصادی هم در نظر گرفته شده است. البته وزنی که به ازدواج داده شده است، کمتر از فرزندآوری است اما با این حال مداخلاتی که برای تسهیل ازدواج در نظر گرفته میشوند، چنانچه مبتنی بر شواهد پژوهشی و رصد مداوم انگیزهها و تقاضاهای افراد باشد، میتوانند با شناسایی علل تاخیر ازدواج به موفقیت دست یابند. بنابراین مهمترین گام برای نیل به این هدف، شناخت خواستههای گروههای مختلف اجتماعی و طراحی اقدامات لازم برای رفع موانع ازدواج است.
تجرد حاصل توسعه!
حاجی هاشمی جمعیتشناس در خصوص دلایل تجرد به جای مسائلی چون تحصیلات زنان روی انتخاب مردان برای تجرد و به طور کلی مسائل اقتصادی متمرکز شده و بیان میدارد: به نظر من علت اصلی افزایش تجرد و به طور کلی تحولات خانواده ناشی از امر توسعه است. در اینکه فرایند توسعه در ایران چگونه و از چه راههایی این تحولات را سبب میشود، مباحث مختلفی وجود دارد، اما به طور کلی تغییر نظام معیشتی و شغلی، افزایش تحصیلات، گسترش ارتباطات و مواردی از این دست که در بستر توسعه صورت میگیرد، سبک زندگی افراد، نگرشها و تمایلات آنها را تحت تاثیر قرار میدهد که آنها نیز پیامدهای خودشان را به ویژه در جامعه ایران در قالب پدیدههای جمعیتی مانند افزایش سالهای تجرد، کاهش باروری، افزایش طلاق و ... نشان میدهند.
تجرد زنان در هر جامعهای تا حد زیادی وابسته به تجرد مردان است. بنابراین عواملی که باعث افزایش تجرد در مردان میشود، تاثیر خود را از طریق بازار ازدواج بر تجرد زنان هم میگذارد. بنابراین مسائل اقتصادی اهمیت پیدا میکند. زیرا ازدواج مردان به دلیل آنکه سرپرست خانوار محسوب میشوند و باید تامین کننده مخارج خانوار باشند تحت تاثیر وضعیت اقتصادی و شغلی قرار میگیرد و زمانی که مردان به دلیل مشکلات اقتصادی یا هر دلیل دیگری تشکیل خانواده را به تاخیر بیاندازند ناگزیر تجرد زنان نیز تشدید میشود زیرا عرضه همسر در حوزه ازدواج برای زنان کاهش مییابد.
تغییر الگوهای همسرگزینی
حاجی هاشمی: تاخیر در ازدواج پیامدهای بین نسلی دارد به این معنا که اختلاف سنی والدین و فرزندان بیشتر میشود و همین میتواند علاوه بر تاثیرات نامطلوب در روابط فرزندان با والدین، میزان حمایت خانواده از فرزندان را کاهش و در نهایت میل به تجرد را افزایش دهد
به گفته حاجی هاشمی، تاخیر در ازدواج پیامدهای بین نسلی نیز دارد. به این معنا که اختلاف سنی والدین و فرزندان بیشتر میشود و همین امر میتواند در پرورش فرزندان، رابطه و درک متقابل فرزندان و والدین در سالهای بعد تاثیر نامطلوبی داشته باشد.
وی میافزاید: تغییر در الگوی همسرگزینی یکی دیگر از عوامل افزایش تجرد زنان است. وصلتهایی که در آن والدین و بزرگترها تصمیم میگیرند که فرزندشان با چه کسی ازدواج کند، امروزه کاهش یافته و خود فرزندان تصمیم میگیرند که شریک زندگیشان چه کسی باشد و همین سبب میشود سالهای تجرد آنها طولانیتر شود.
تضعیف کارکردهای ازدواج هم در افزایش تجرد زنان موثر است. یکی از این کارکردها فرزندآوری است. اینکه افراد تمایل چندانی به فرزندآوری نداشته باشند خود فرایند ازدواج را نیز به تاخیر میاندازد. همچنین امروزه بر اثر تغییرات فرهنگی و اجتماعی، روابط عاطفی پیش از ازدواج برای مردان و زنان قابل دسترستر شده که این امر نیز ضرورت و فوریت ازدواج را نزد آنها تضعیف میکند.
مشوقهایی که باید مقرون به صرفه باشد
پیامدهای اجتماعی و جمعیتشناختی تجرد زنان دیگر موضوعی است که حاجی هاشمی به آن اشاره کرده و میگوید: مهمترین پیامد تجرد به ویژه در شرایط جمعیتی امروز ایران، تاثیر منفی آن بر باروری است. زنانی که دیرتر ازدواج میکنند فرصت کمتری برای فرزندآوری دارند. همچنین اقدام آنها برای فرزندآوری در سنین بالا احتمال ناباروری یا سقط شدن جنین را افزایش میدهد. همچنین تاخیر در ازدواج پیامدهای بین نسلی نیز دارد. به این معنا که اختلاف سنی والدین و فرزندان بیشتر میشود و همین امر میتواند در پرورش فرزندان، رابطه و درک متقابل فرزندان و والدین در سالهای بعد تاثیر نامطلوبی داشته باشد.
وی میافزاید: احتمال اینکه نسلهای بعدی سالهای کمتری را از وجود والدین و حمایتهای آنها بهرهمند باشد افزایش مییابد. در کل، افزایش تجرد را میتوان مهمترین عامل تضعیف نهاد خانواده در کوتاهمدت و بلندمدت دانست.
به نظر میرسد بهبود شرایط اقتصادی و شغلی برای کسانی که تمایل کافی برای ازدواج دارند، راه حلی بیبدیل باشد. راهکار دیگر، موثرسازی مشوقها است. مشوقها باید مطالعه شده باشند و نتیجهبخش بودن آن دور از انتظار نباشد. همچنین مشوقهای ازدواج و باروری باید برای افراد مقرون به صرفه باشد.