به گزارش روز دوشنبه ایرنا، گرمایش زمین، یکی از مهمترین موضوعات زیست محیطی در جهان است که کشورها و نهادهای گوناگونی نسبت به تاثیرات آن هشدار دادهاند. متوسط دمای کره زمین از اواخر سالهای ۱۸۰۰ میلادی تا سالهای اخیر، ۱.۱ درجه سانتیگراد افزایش یافته است و دانشمندان با قطعیت این افزایش دمای هوا را ناشی از مصرف سوختهای فسیلی (زغالسنگ، بنزین و گاز) میدانند که موجب آزاد شدن گازهای گلخانهای در جو زمین میشوند. این گازهای گلخانهای از جمله دیاکسید کربن یا متان انرژی مازاد را در اتمسفر زمین حبس میکنند و این مساله باعث گرمتر شدن کره زمین میشود.
یکی از مهمترین پیامدهای گرم شدن کره زمین، آب شدن یخهای قطبی، گرم شدن دمای آب اقیانوسها و بالا آمدن سطح دریاهاست، گونههای مختلف جانوری در حال از بین رفتن هستند و دسترسی به منابع غذایی دشوارتر میشود. علاوه بر این، حوادث حاد اقلیمی مانند موجهای گرمای شدید با تناوبهای نزدیکتر و با شدتی بیشتر از گذشته در حال تکرار هستند.
اما چالش آب و هوایی پیش روی آسیای جنوبی بسیار سهمگینتر از دیگر کشورهای دنیا است. میانگین دمای هوا از دوران پیش از صنعتی شدن یک درجه سانتیگراد افزایش یافته که منجر به موجهای گرمای سوزان در سراسر هند و پاکستان شده است و حتی با کاهش انتشار جهانی کربن و متان، این منطقه میتواند تا سال ۲۱۰۰ بیش از سه درجه سانتیگراد گرمتر شود.
طوفانهای شدیدی مانند آنچه در سال ۲۰۱۹ شرق هند و بنگلادش را درنوردید، در حال افزایش است. یخچالهای طبیعی هیمالیا به سرعت در حال آب شدن هستند و منابع آب را به خطر می اندازند. تا سال ۲۰۵۰، تغییر الگوی بارانهای موسمی میتواند باعث کاهش ۱۰ تا ۱۵ درصدی تولید محصولات کشاورزی شود. این تغییرات خطر قابل توجهی برای زندگی و معیشت بیش از ۲ میلیارد نفر ساکن شبه قاره هند و آسیای جنوبی است و برای اکوسیستمهای حساس منطقه، بحران به همراه خواهد داشت.
بانک جهانی تخمین میزند که تغییر آب و هوا میتواند شرایط زندگی تا ۸۰۰ میلیون نفر را در منطقهای که بخش بزرگی از فقیرترین و آسیبپذیرترین جمعیت جهان را در بر گرفته، به شدت سخت کند. میلیونها نفر با گرسنگی و آوارگی مواجه خواهند شد زیرا کشاورزان محصولات خود را از دست میدهند و بالا آمدن سطح دریاها جوامع ساحلی را میبلعد.
از کلکته هند تا سیدنی استرالیا؛ ۵ درصد از خشکیهای جهان زیر آب میرود
بر اساس دادههای جدید سازمان ملل متحد، تأثیر تغییرات آب و هوایی بر سیلابهای سواحل در طول این قرن میلادی پنج برابر افزایش مییابد و بیش از ۷۰ میلیون نفر را در مسیر گسترش دشتهای سیلابی قرار میدهد.
آمریکای لاتین، دریای کارائیب، اقیانوس آرام و کشورهای در حال توسعه جزایر کوچک (SIDS) در خط مقدم این بحران قرار دارند و پیشبینی میشود که بخش قابل توجهی از خشکیها و زیرساختهای حیاتی خود را در اثر طغیان دائمی رودخانهها و دریاها از دست بدهند، صدها شهر پرجمعیت در مسیر فعلی انتشار گازهای گلخانهای در معرض خطر سیل افزایش خواهند یافت.
بسیاری از مناطق کم ارتفاع در امتداد سواحل آمریکای لاتین، آفریقا و آسیای جنوب شرقی ممکن است با خطر شدید بالا آمدن آب دریا مواجه شوند که بخشی از یک روند هشداردهنده در توسعه انسانی جوامع ساحلی در سراسر جهان است.
پیشبینیها نشان میدهد که صدها شهر ساحلی پرجمعیت تا سال ۲۰۵۰، در معرض خطر افزایش سیل قرار خواهند گرفت، از جمله خشکیهایی که تقریباً پنج درصد از جمعیت شهرهای ساحلی از جمله سانتوس و ریودوژانیروی برزیل، کوتونو، بنین، کلکته هند، پرث، نیوکاسل و سیدنی استرالیا را در خود جای داده است.
تأثیرات بر مناطق ساحلی، که اغلب مکانهایی برای قطبهای اجتماعی و اقتصادی بزرگ هستند، به طور بالقوه میتواند به معکوس شدن توسعه انسانی در سراسر جهان منجر شود.
وسعت سیلابهای ساحلی در ۲۰ سال گذشته به دلیل افزایش سطح دریا افزایش یافته و انتظار میرود تا سال ۲۱۰۰، تغییرات آب و هوایی باعث زیر آب رفتن سهم قابل توجهی از کره زمین (بیش از پنج درصد) در کشورهای در حال توسعه جزیره کوچک (SIDS) و اعضای وابسته کمیسیونهای منطقهای سازمان ملل شود: باهاما، جزایر ویرجین بریتانیا، جزایر کیمن، مالدیو، جزایر مارشال، ترکز و کایکوس، تووالو و سیشل، برخی از این مناطق هستند.
در بالاترین سطوح گرمایش جهانی تقریباً ۱۶۰ هزار کیلومتر مربع از زمینهای ساحلی (مساحتی بزرگتر از قلمرو یونان یا بنگلادش) تا سال ۲۱۰۰ در مقایسه با آیندهای بدون تغییرات آب و هوا زیر آب میرود. این شامل گستره وسیعی از شهرهای ساحلی در اکوادور، هند، عربستان سعودی، ویتنام، و امارات متحده عربی است که با اقدامات هماهنگ برای کاهش انتشار جهانی و قرار دادن جهان در مسیر محدود کردن گرمایش زیر ۲ درجه سانتیگراد، پیش بینی میشود ۷۰ هزار کیلومتر مربع از آن خشکیهای در معرض خطر، بالاتر از سطح دریا باقی بماند.
پدرو کونسیسائو، مدیر دفتر گزارش توسعه انسانی برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP)، معتقد است: تأثیر افزایش سطح آب دریاها، چندین دهه پیشرفت توسعه انسانی را در مناطق ساحلی پرجمعیت که محل زندگی یک نفر از هر هفت نفر در جهان است، به خطر می اندازد. جابهجایی میلیونها نفر و اختلال در فعالیتهای اقتصادی در مراکز تجاری بزرگ میتواند عناصر جدیدی از بیثباتی ایجاد کند و رقابت برای به دست آوردن منابع را افزایش دهد.
کشورهای توسعه یافته و راهحلهای ناعادلانه برای جنوب جهان
در طول قرن گذشته، کشورهای توسعهیافته به شدت به سوختهای فسیلی برای تقویت اقتصاد خود متکی بودهاند و در این فرآیند گازهای گلخانهای قابل توجهی منتشر کردهاند. با توجه به اینکه اثرات این گازها به شکل دماهای بالاتر و تغییرات آب و هوایی مرتبط با آن احساس میشود، درخواستها برای حذف تدریجی سوختهای فسیلی تشدید میشود. این اقدامات در حال حاضر در بسیاری از کشورهای توسعه یافته که به طور فزایندهای به استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر روی آوردهاند، شروع شده است. این تغییر، پیامدهای عمیقی برای جهان در حال توسعه خواهد داشت که دارای منابع گسترده سوخت فسیلی استفاده نشده است.
ماهیت تغییرات آب و هوایی، مقابله با آن را از نظر سیاسی چالش برانگیز میکند. به حداقل رساندن تأثیر تغییرات آب و هوایی مستلزم بازسازیهای صنعتی چند تریلیون دلاری است که در مرکز اقتصاد و زندگی مردم قرار دارد. کاهش اتکای بشر به سوختهای فسیلی نیازمند سرمایهگذاریهایی در حال حاضر است که مزایای نامشخص و بلندمدتی را به همراه دارد.
این تصمیمها بهویژه برای سیاستمداران دشوار است، زیرا تمایل دارند روی سیاستهایی با مزایای فوری و محلی تمرکز کنند که برای رایدهندگان ملموس باشد.
در آمریکای شمالی، اروپای غربی و سایر بخشهای جهان ثروتمند، تلاشهای کنونی بر کاهش انتشار گازهای گلخانهای متمرکز است اما بخش دوم چالش انرژی، ارائه انرژی مدرن به میلیاردها نفر در کشورهای در حال توسعه است که در حال حاضر از آن برخوردار نیستند.
با اینکه اکنون هند و چین نقدهای خود به برنامههای کشورهای توسعه یافته را در قالب صدای کشورهای جنوب جهانی مطرح کردهاند، در گفتمان عمومی سیاستمداران در مورد تغییرات آب و هوایی در مورد هدف دوم کمتر صحبت میشود.
کشورهای جنوب جهانی بر این باورند که از تامین مالی سیستمهای پایش آب و هوا تا انتقال فناوریهای نوین هیچ حمایتی را دریافت نکردهاند، در حالی که کشورهای جنوب جهانی یک گروه همگن نیستند و طیف وسیعی از کشورهای در حال توسعه با شرایط و سطوح توسعه متفاوت را شامل میشوند.
این کشورها به نادیده گرفتن اقدامات اقلیمی یک تولیدکننده نفت در شمال جهان، مانند اسکاتلند که دومین تولید کننده بزرگ نفت در اروپا است یا کشورهای دارای اقتصادهای پیشرفته مانند استرالیا که دهمین کشور در میان بالاترین انتشار سرانه کربن است یا آمریکا که دوازدهمین کشور در این جدول به شمار میآید و تنها کشوری است که بالاترین انتشار تجمعی در تاریخ با ۲۵ درصد انتشار کربن دی اکسید را در کارنامه دارد، معترض هستند.
کشورهای جنوب جهانی دارای مجموع انتشار بالایی هستند، به ویژه چین و هند اما در حالی که کاهش مصرف سوخت فسیلی برای مقابله با تغییرات آب و هوا و کاهش انتشار گازهای گلخانهای برای محدود کردن افزایش دمای جهانی به ۱.۵ درجه سانتیگراد حیاتی است (به ویژه با توجه به کمبودهای فناوری جذب کربن)، این دستورالعملها برای بسیاری از کشورهای جنوب جهانی ناعادلانه است.
سوخت های فسیلی فراوان، ارزان و قابل حمل هستند، سالها پس از این نظریه که نفت دنیا رو به پایان است، گسترش فناوری باعث رونق تولید نفت شده است.
سوختهای فسیلی راهحلی مقرون به صرفه برای فقر انرژی، به ویژه برای کشورهای در حال توسعه و ۷۷۰ میلیون نفر بدون دسترسی به برق و ۲.۵ میلیارد نفر بدون دسترسی به سوخت آشپزی پاک ارائه میدهد. در حالی که انرژیهای تجدیدپذیر میتواند راهحلی مقرون به صرفه و پاکتر باشد اما به بودجه زیرساختی نیازمند است و سایر اقتصادهای در حال توسعه، به ویژه در آسیا و آفریقا، امیدوارند که منابع طبیعی خود را برای پیشبرد توسعه اقتصادی هزینه کنند.
کشورهای شمال جهانی بدون توجه به اثرات تغییرات آب و هوایی فرصت صنعتی شدن را داشتند و برای رونق آن از منابع کشورهای در حال توسعه از طریق استعمار بهرهمند شدند.
برای جنوب جهانی، درخواست برای اقدام اقلیمی که آنها را از منبع بالقوه توسعه اقتصادی و دسترسی به انرژی بدون تأمین بودجه محروم میکند، شبیه درخواست از آنها برای تأمین بودجه انتقال انرژی شمال جهانی است. این چالشها، شکاف بزرگتری در مذاکرات آب و هوایی ایجاد میکند.
کشورهای جنوب جهانی بیش از ۸۰ درصد از جمعیت جهان را در خود جای دادهاند از جمله افرادی که بیشتر در برابر تغییرات آب و هوایی آسیب پذیر هستند. در همین حال، شمال جهانی هم از نظر تاریخی و هم به طور تجمعی، انتشار گازهای گلخانهای را آغاز کرده است که باعث تغییرات آب و هوایی شده و خواستار اقدام اقلیمی و انتقال انرژی است که حداقل در کوتاه مدت به ضرر جنوب جهانی خواهد بود.
بخش بزرگی از کشورهای جنوب جهانی فاقد منابع مالی و فناوری لازم برای دستیابی به انتشار کربن صفر است. مبادلات، به ویژه بین انتقال انرژی و توسعه اقتصادی-اجتماعی، اهمیت بالایی دارند و بار مقابله با تغییرات آب و هوایی را به طور نامتناسبی بر دوش کشورهای در حال توسعه گذاشته شده است.