به گزارش گروه علم و آموزش ایرنا از «نوروساینسنیوز»، این تحلیل مقایسهای شامل بیش از ۴۴ هزار نفر بود که بیش از ۱۷۰۰ نفر از آنان دچار زوال عقل شدند.
«اموری بک» استادیار روانشناسی در دانشگاه کالیفرنیا دیویس (UC Davis) و مولف اول این مقاله میگوید: مطالعات گذشته تلاش کرده است تا پیوندی بین ویژگی های شخصیتی و زوال عقل برقرار کند، اما این مطالعات عمدتا محدود بوده و تنها نماینده جمعیت های کوچکی بودند.
وی افزود: می خواستیم از فناوری جدید برای ترکیب کردن این مطالعات و آزمایش کردن قدرت و پایداری این ارتباط ها استفاده کنیم. اگر این پیوندها پایدار باشد، در این صورت هدف قرار دادن ویژگیهای شخصیتی برای تغییر آنها در اوایل زندگی می تواند راهی برای کاهش خطر زوال عقل در طولانی مدت باشد.
بک و همکاران او دادههای مربوط به هشت مطالعه منتشر شده از جمله بیش از ۴۴ هزار نفر که یک هزار و ۷۰۳ تن از آنها دچار زوال عقل شدند را تحلیل کردند و «پنج ویژگی شخصیتی مهم» شامل وظیفهشناسی، برونگرایی، گشادگی (openness) برای پذیرش تجربه، منفیبافی (neuroticism) و سازگاری (agreeableness) را بررسی کردند.
بک تصریح کرد: شخصیت گمان می رود از طریق رفتار با خطر زوال عقل مرتبط باشد. برای مثال، افرادی که امتیاز بالاتری در زمینه وظیفه شناسی (conscientiousness) دارند ممکن است احتمال بیشتری برای تغذیه خوب داشته باشند و مراقب سلامتی خود باشند که این مساله به سلامتی بهتر در طولانی مدت می انجامد.
این محققان مشخص کردند که امتیاز بالا در زمینه ویژگیهای منفی مانند منفیگرایی (neuroticism) و امتیاز پایین در زمینه ویژگیهای مثبت با خطر بالاتر بروز زوال عقل مرتبط است.
پیوند با تشخیص و نه پاتولوژی
این محققان در کمال تعجب متوجه شدند که هیچ پیوندی بین این ویژگیهای شخصیتی و آسیبشناسی عصبی (neuropathology) واقعی در مغز افراد پس از مرگ وجود ندارد که این مساله ممکن است حاکی از این باشد که این ویژگیها ممکن است مقاومت در برابر لطمات ناشی از زوال عقل را افزایش دهد.
بک در این زمینه اظهار داشت: این عجیبترین یافته در این مطالعه برای ما بود. اگر شخصیت در آزمایش های شناختی، عملکرد را پیش بینی میکند، اما پاتولوژی را پیش بینی نمی کند، در این صورت چه اتفاقی رخ می دهد؟
یک توضیح این است که برخی از ویژگی های شخصیتی ممکن است موجب افزایش مقاومت افراد در برابر صدمات ناشی از بیماریهایی مانند آلزایمر شود.
این محققان همچنین عوامل دیگری را که ممکن است رابطه بین شخصیت و خطر بروز زوال عقل و آسیبشناسی عصبی را تعدیل کند؛ از جمله سن ، جنسیت و مهارت های اکتسابی آموزشی را مورد بررسی قرار دادند.
بک گفت: عوامل زیادی در بروز زوال عقل نقش دارند. از میان عواملی که ارتباط مستقیم با ژنتیک ندارند، این مطالعه اولین گام در آزمایش ارتباط بین شخصیت و زوال عقل است. محققان قصد دارند سایر عوامل روزمره را که ممکن است در بروز زوال عقل نقش داشته باشند، نیز مورد بررسی قرار دهند.