کرمان- ایرنا- بیش از ۲ سال از شروع فعالیت شهردار کرمان می‌گذرد، شهردارِ جوانِ غیربومی که سال ۱۴۰۲ از آغاز برایش چندان خوشایند نبوده و برخی حواشی مثل درخواست استعفا دامنگیر وی بوده است.

شهرداری که طی ماه‌های اخیر هر از گاهی، زیرفشار برخی اعضای شورا برای استعفا و حتی تهدید عده‌ای دیگر از آنان با کلیدواژه استیضاح نیز قرار داشته است. سعید شَعرباف باوجود آنکه در نام‌خانوادگی خود پسوند «تبریزی» دارد اما مشهدی (متولد شهریور۱۳۶۰) است و می‌گوید قبل از شهردار شدن، با کرمان غریبه نبوده زیرا والدین همسرش، متولد و اهل استان کرمان هستند.

وی در همان ماه‌های آغازین فعالیت در سکان شهرداری کرمان، ذیل سامانه شفافیت، فیش‌های حقوقی کارکنان و مدیران شهرداری را انتشار داد که جنجال زیادی به ویژه در داخل شهرداری به پا کرد و آنطور که می‌گوید ترکش ها و هزینه های زیادی نیز برایش به همراه داشته است.

شعرباف هرچند بعد از ۲ سال همچنان از سامانه شفافیت دفاع می‌کند معتقد است شاید در برخی جزییات آن می‌شد ظریف‌تر یا متفاوت عمل کرد اما طبیعی است که چنین اقداماتی هزینه در بر دارد و کاری درست بوده چون حداقل ۲۵ خدمت مهم نیز در این بستر قرار گرفته که اقدامی بسیار بزرگ به شمار می رود.

در این ۲ سال گرچه برخی انتقادها که از وی شده مبنی بر ضعف تجربه وی در مدیریت شهری بوده اما وی این نقد را چندان قبول ندارد زیرا می‌گوید هم در بخش‌های مهم شهرداری کلانشهر مشهد سابقه فعالیت مدیریتی داشته و هم پیرامون ساماندهی بافت تاریخی اطراف حرم مطهر امام رضا(ع)کار ویژه ای انجام داده است؛ ضمن اینکه بعد از ۱۲ سال درس دکتری و عضویت هیات علمی، به واسطه دغدغه و علاقه‌اش به این عرصه، در مقطع ارشد دانشگاه فردوسی نیز رشته مدیریت شهری را تحصیل کرده است.

شعرباف تنها با یک رای بیشتر نسبت به رقیبش، شهردار کرمان شد؛ یعنی حدود نیمی از اعضای شورا از همان ابتدا مخالفش بودند و به وی رای ندادند؛ موضوعی که خودش معتقد است این وضعیت، نمایانگر ظرفیت ها و سربلندی عملکرد شورای شهر کرمان است که اعضایش با آنکه همه موافق شهردار نبوده و نیستند اما در حوزه‌های کاری و توسعه شهر، برایش سنگ اندازی نکردند و نمی کنند و همدلانه کار کرده اند.به آمار تغییرات شهرداران کلانشهرها در کشور اشاره می کند، آن هم شهردارانی که برخی از آنان با اکثریت آرا انتخاب شده بودند اما در کمتر از ۲ سال بخش قابل توجهی از آنان استیضاح شدند یا خودشان کنار رفتند و معتقد است که ترکیب کنونی شورا در کرمان شامل جمعی از باتجربگان این عرصه در کنار شماری از جوانان تحصیلکرده دغدغه مند و باانگیزه، خروجی بسیار خوبی برای مدیریت شهری مرکز استان کرمان داشته است.

در عین حال اصرار ندارد که همه اقدامات شهرداری در ۲ سال اخیر در تمامی عرصه ها همراه با تحول همه جانبه قابل دفاع بوده یا نقدی بر آنها وارد نیست، می پذیرد که در برخی بخش ها می توانسته با سرعت بیشتری همراه می بود اما در کلیت معتقد است که سرعت شهرداری در این دوره بیشتر و بهتر از دوره های قبل است و برای این هم با آمار و عملکرد استناد می آورد.

شعرباف شهردار کرمان

در شرایطی که نصف عمر مدیریت شهری دوره ششم سپری شده، در یکی از روزهای پاییزی در حالی مهمان شهردار کرمان در اتاق کار وی برای انجام مصاحبه تفصیلی بودیم که طی چندماه اخیر در بعضی جلسات شورا، بر سر برخی ماموریت های وی، بعضی انتصاب ها یا اجرای تعدادی از پروژه ها از سوی شورا حرف و حدیث هایی درباره ماندن یا نماندن مطرح بوده است که پاسخ و واکنش شهردار را در این زمینه ها به شرح زیر می خوانید:

س: ۲ سال از عملکرد شما در مدیریت شهری می گذرد، می خواهیم در کنار شما بازتعریفی داشته باشیم از انچه ابتدا برای این کلانشهر تا الان تصور و برنامه داشتید. خب شما مشهدی هستید، چه شد که اساسا بحث شهرداری کرمان مطرح و در این موقعیت مشغول به کار شدید؟

واقعیت این بود که من قبل از اینکه خدمت مردم عزیز کرمان برسم، در شهرداری مشهد، در دوره شورای چهارم این شهر که جناب آقای مرتضوی- وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی کنونی-، شهردار وقت مشهد بود و در آن شهرداری مسئولیت داشتم، مسئول کل مطالعات فنی، اجتماعی و پیوست فرهنگی شهرداری مشهد بودم. در آن برهه همزمان استاد رشته هوش مصنوعی در دانشگاه شهر مشهد نیز بودم، البته جالب است که بدانید بعدا بابت درگیرشدن با موضوعات شهری، یعنی پس از ۱۲ سال درس دکتری و هیات علمی بودن دانشگاه، دوباره در سال ۹۶ در دوره کارشناسی ارشد مدیریت شهری دوره روزانه دانشگاه فردوسی مشهد مشغول شدم و مدرک مرتبط با آن را نیز دریافت کردم. حس می‌کردم رشته مدیریت شهری، رشته متفاوتی است و باید بتوانم وارد آن شوم.

غیر از این تجارب، در یک سال و نیم آخر فعالیت در شهر مشهد نیز در منطقه ۳۶۰ هکتاری پرچالش، متراکم، خیلی حساس و کلیدی بافت اطراف حرم مطهر امام رضا(ع) مسئولیت (ساماندهی و اجرا) داشتم لذا به نظرم یکی از بخش های بسیار خوب عمر کاری من در این یک سال و نیم آخر در این محدوده مذکور گذشت.

در اوان انتخابات دوره ششم شورای اسلامی نیز پیشنهادهایی از شهرداری های داخل استان خراسان رضوی و مسئولیت‌هایی از داخل شهرداری مشهد دریافت می کردم که توفیق شد در خدمت مردم کرمان باشم. بد نیست بدانید در انتخابات مجلس گذشته مشهد من نفر ششم بودم یعنی پنج نفر در انتخابات مجلس مشهد پذیرفته شدند که آخرین نفر آقای قاضی زاده هاشمی بود و من نفر ششم بودم. لذا بعضی از دوستان فعلی شورای شهر کرمان که مشغول بررسی انواع گزینه های موجود شامل ۱۲۰ نفر در سطح کشور برای شهرداری کرمان بودند، مراجعه کردند و برنامه اولیه براساس اطلاعات عمومی در حد راهبرد به آنان ارائه دادم.

بعد از آنکه در انتخاب شهردار کرمان به مراحل آخر رسیده بودند، یعنی وقتی در گزینه های پنج نفر آخر قرار گرفتم، تقریبا یک ماه بر روی راهبرد اولیه ای که ارائه داده بودم کار مفصل انجام دادم و آن را برای شهر کرمان تدقیق کردم. نگاهی که افراد انتخاب کننده شهردار کرمان داشتند خیلی نگاه بسته ای نبود و صرفا هم دنبال گزینه های بومی در آن گزینه های اولیه نبودند، در همان گزینه های اولیه، خیلی های دیگر نیز غیربومی بودند.

س: پس یعنی یکی از اولویت های شورا این بود که مدیر غیربومی را بیاورند تا در نگاه جدید مدیریت شهری کرمان تزریق شود؟

منظورم این نبود، اینها را باید از خودشان(اعضای شورا) سئوال کنید، ولی واقعیت این است که در گزینه‌های انتخابی برای شهرداری کرمان ترکیبی از نیروهای بومی و غیربومی با هم وجود داشت و اگر بررسی کنیم هم پتانسیل داخلی و هم پتانسیل های خارج از استان مانند آقای امینی که سابقه ریاست شورای شهر اصفهان را داشت و اکنون شهردار اهواز است ،در این گزینه‌ها دیده شده بود و ممنوعیتی هم برای نیروهای غیر بومی نبود؛ اعضای شورا خیلی باز(گسترده) توانسته بودند به آن فکر کنند، به نظرم شاید پشت زمینه این نگاه نیز این بود که حضور نیروی غیر بومی بتواند بعضی از مرزها را بشکند.

س: خانواده شما اکنون در شهر کرمان ساکن هستند؟

بله از روز اول.

س: پس شما از شهری مثل مشهد باید می آمدید و در کرمان ساکن می‌شدید و زندگی می‌کردید، در این راستا بگویید چه شناخت و سابقه قبلی از شهر کرمان داشتید؟

بیگانه نبودم البته، شناخت من از استان کرمان به سابقه خانواده همسرم برمی گشت که اهل و زاده شهرستان سیرجان هستند و طبیعی است که به همراه خانواده چندین بار به کرمان سفر کرده بودم و شناختم البته در همان حد بود.

س: پس خانواده همسر شما استان کرمانی هستند؟

بله، یعنی پدر خانم من استان کرمانی هستند که به مشهد مهاجرت کرده بودند و البته همسرم متولد شهر مشهد است. هرچند با کلیت شهر کرمان آشنا بودم اما آن شناختی که لازمه برنامه است را طبیعی است که در آن زمان نداشتم و در ۲ ماه ابتدای پیشنهاد شهرداری کرمان مفصل بر روی برنامه کار کردم تا با شناخت بیشتر تدوین شود.هرچند اعتقادم این است که حدود ۷۰ درصد از مسائل کلانشهرهای ما یکسان و از یک جنس است و حدود ۳۰ درصد از مسائل ما بومی هستند.

س: با توجه به اینکه نیمی از مدیریت شهری این دوره گذشته، با تجربه‌ای که در این ۲ سال کسب کردید و شناختی که نسبت به کرمان پیدا کردید، اگر باز در جایگاهی قرار بگیرید که بخواهید انتخاب کنید دوباره شهردار شوید یا خیر، آیا دوباره تصمیم می گیرید که شهردار این کلانشهر شوید؟

بدون تعارف می‌گویم، حضور در جایگاه شهرداری آن هم در جایی مثل شهرداری کرمان و تاثیر بسیار زیادی که فضای شهرداری و کار شهرداری بر روی مردم می‌گذارد، بسیار خاص است است که اگر بتوانیم گره ها را باز کنیم و خدمتی انجام دهیم خیلی مهم است، شاید من این را با هیچ کاری نمی توانم مقایسه کنم. واقعیت اینکه فضای شهرداری و اثر آن بر زندگی مردم برای افرادی که دنبال فعالیت در امور مدیریت شهری هستند بسیار متفاوت است؛ من حتی معلمی که عشق سال‌های متعددم بوده را کنار گذاشتم.

اما واقعیت اینکه کار در فضای کرمان به دلایلی فراتر از موضوعات فنی، کاری بسیار دشوار است؛ چون حجم حضور سیاست و فشارهای موضوعاتی که خیلی موضوعات فنی نیستند، متفاوت و زیاد است. باید بگویم شاید این موضوعات بیشتر و پیچیده تر از برخی کلانشهری های دیگر کشور هم باشد؛ البته این موضوع را من قبلا هم می شنیدم اما خب در این ۲ سال دیگر با گوشت و پوست خون خودم بیشتر حس کردم.

س: بعد از ۲ سال که مدیریت شهری کرمان به دست شما بوده اگر بخواهید یک تعریف از این شهر به لحاظ مدیریت شهری، ظرفیت ها و مشکلات بدهید چیست؟ ما در این کلانشهر گرفتار چه نظام‌مسائلی هستیم؟

اوایلی که آمدم همین سئوال را یکی از دوستان از من پرسید که من اکنون در پاسخ به شما، همان حرف را می خواهم بزنم. کسی که از بیرون وارد شهر کرمان می شود از ۲ چیز همزمان در این شهر متحیر می‌شود و واقعا تحیر می کند. یک، حجم ظرفیت ها و فرصت های عجیب انسانی و کالبدی در این شهر و استان است که خیلی زمان نیاز دارد آن را به تفصیل برای شما باز کنم؛ یعنی نیروهای توانمند، متخصص و باسوادی که معطل مانده اند و از همه آنان استفاده لازم و مناسب نمی‌شود. دیگر، کالبد پرظرفیتی که این شهر و استان دارد؛ من کاری به بافت تاریخی، آب و هوا و تنوع اقلیمی کرمان با آن همه ظرفیت های منحصر به فردش ندارم اما همزمان که از این فرصت ها انسان متحیر می شود، متاسفانه همزمان هم از حجم عقب ماندگی های زیرساختی در تحیر فرو می رود که این مساله بسیار عجیب است، یعنی ۲ اتفاق متناقض با هم می افتد.

شما وقتی وارد شهر کرمان می‌شوید می بینید این آسفالت و زمین تا دیگر شاخص ها نه با مراکز استان های دیگر بلکه حتی با شهرهای درجه ۲ و سه ایران سنخیت ندارد. درواقع یعنی انباشت مشکلات شهری در سال های گذشته؛ جدول ها، پیاده روها و فضای سبز شهر کرمان در همان نگاه اول شما را متحیر می کند که با این حجم از گردش مالی در استان و یک شهر پرآوازه‌ای چون کرمان، چرا از نظر زیرساخت شهری اینقدر عقب هستیم. اما کرمان همزمان قله فرصت ها هم هست، یعنی هم قله فرصت هاست و هم قله تهدیدات زیر ساختی که ۲ عنصر متناقض با هم در این شهر جمع شده است.

س: یکی از انتقادهایی که به شما وارد می‌کنند این است که در این ۲ سال اقدام شاخص و پروژه بزرگ در شهر کرمان نداشتید و این را به غیربومی بودن و کم تجربگی شما نیز ربط می دهند . اکنون شما خودتان فکر نمی کنید بهتر بود همزمان با پروژه های کوچک‌مقیاس به پروژه های بزرگ مقیاس یا طرح ریزی آنها برای آینده نیز توجه می‌کردید؟

من از ۲ زاویه پاسخ این پرسش را می دهم؛ اولا من از تاریخ ۲۴ مهر ۱۴۰۰ که خدمت مردم کرمان رسیدم، در هفت ماه سال، درصد تحقق درآمدهای مالی حدود کمتر از ۳۰ درصد بود، این میزان از دوره گذشته بود و ما باید برای نصف درآمدمان نیز زمین می فروختیم که (بازار) زمین هم به رکود رسیده بود. بنابراین طبق برنامه ریزی که با شورای شهر انجام دادیم در ۶ ماه نخست شروع به کار ما هدفمان این بود که فرایند را به صورت ساده و بدون دچار شدن به مشکلاتی مثل حقوق دادن به افراد سپری کنیم، تحقق درآمد خوبی داشته باشیم و پروژه های قبلی را آرام آرام جمع کنیم، از این رو اولین سال برنامه ما سال ۱۴۰۱ شد، یعنی برنامه ای که متعلق به این دوره مدیریت شهری است.

من خواهش می‌کنم هم شما و هم نخبگان (بررسی کنند) چون این را چند بار خواستم تشریح کنم، همین رویکرد انتقادی که نسبت به پروژه ها دارند را مصداق آن را می شود در مدل بودجه ریزی ما در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۲ دید که ما سه کار باید انجام می دادیم؛ اول باید ظرفیت سبد درآمدی خود را زیاد می‌کردیم یعنی خودمان را محصور به درآمدهای قبلی نمی‌کردیم، دوم در بین پروژه هایی که روی زمین مانده یا پروژه هایی که می خواهد انجام شود اولویت ها را انتخاب می کردیم، بعد از آن دیگر فقط مدیریت پروژه بوده است که این مدیریت، یعنی اینکه پروژه ها را در یک نظام بودجه ریزی مرتب می بندیم و از الان به بعد فقط باید (برای اجرا) پروژه را خوب استارت بزنیم(آغاز کنیم)که در زمان خود نیز تمام شود و بتوانیم به یک تحقق خوبی از بودجه برسیم.

شما بودجه ۱۴۰۱ را نگاه کنید، ما حوزه درآمدهای عمرانی‌مان بیش از ۲ برابر شده، یعنی سبدمان را اضافه کردیم؛ اولویت اول‌مان در سال ۱۴۰۱ این بود که پروژه هایی که از قبل شروع شده و مدیریت شهری به مردم قول داده را جمع کنیم. خیلی از پروژه هایمان از میدان ارگ و خیابان تجلی تا ظرفیت هایی که باید برای پل شهدای خلبان (پل راهبردی که شرق و غرب و دسترسی های اساسی را ایجاد می کند) می گذاشتیم به همراه تعداد زیادی از فضاهای سبز و پارک هایی که پنج درصد تا ۱۰ درصد کلید خورده بودند، یا وعده هایی که از مدیریت شهری سابق به مردم داده شده بود باید جمع می شد.

یکسری رویکردهای جدید هم اتفاق افتاد، مثلا از من سئوال کردند شما چرا سه راهی شرف آباد را استارت نمی زنید، این سه راهی می توانست مصداق یکی از این کلان پروژه ها باشد، خب این پروژه با طراحی که انجام شده بود شاید بالغ بر ۳۰۰ میلیارد تومان (سه هزار میلیارد ریال) برای ما هزینه داشت در شرایطی که در بودجه ۱۴۰۱ باید پروژه های قبلی را جمع می کردیم و این مبلغ معادل جمع نشدن برخی از پروژه های گذشته و استارت نخوردن برخی از پروژه های کوچک مقیاس بود؛ به طور مثال در محله شهید همت، ما(شهرداری) و شورا توامان در یک فرایند مفصل و پیچیده نقطه به نقطه پروژه هایمان را انتخاب و تعیین کردیم که ما باید ابتدا پروژه های گذشته را جمع کنیم و به جای اینکه این پروژه مثلا سه راهی شرف آباد را به عنوان پروژه ای کلان استارت بزنیم که شاید امروز افتتاح می شد، سعی کنیم پروژه ها را به پروژه های ریز تبدیل کنیم،پروژه هایی که در مناطق مختلف شهر توزیع می شوند و این یک انتخاب بود.

ممکن است از دید برخی مردم و نخبگان این باعث شده باشد که کارهای شهرداری دیده نشود، خیلی ساده خدمتتان عرض کنم برخی برداشت ها بوده که طبیعی هم است؛ جالب است ما هر سال بین یک و نیم تا ۲ برابر سعی کردیم میزان روکش آسفالت را با بضاعت خودمان افزایش دهیم؛ شاید بالغ بر ۸۰ درصد این آسفالت‌ها در مناطق حاشیه ای شهر کرمان بوده است، زمانی دیدم از منطقه ۲ (محدوده مرکزی شهر ) چند نفر از مسئولان و چندین نفر دیگر با من تماس گرفتند و خیلی تشکر کردند که گفتم چه شده، گفتند شما این پل کوثر را روکش کردید؛ این را نماد کار عمرانی خیلی فعال شهرداری دانستند، من هم تشکر کردم اما در دل خودم افسوس خوردم که شاید ده ها برابر این عدد، (در مناطق محروم) آسفالت شده اما کسی تماس نمی گیرد، چون مسیر عبور خیلی از ماها اینجاست، آنها را ندیدیم و این آن کاری است که دیده شده.

اما سئوال من این است، پروژه کلان یعنی چه؟؛ آیا پروژه کلان یعنی اینکه من یک تقاطع غیرهمسطح مثلا حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیاردی را آغاز کنم که آغاز آن پروژه ها اگر حیاتی و منطبق با مطالعه کامل باشد هم در دستور کار است، در حالی که معادل ۳۰ پارک ۱۰ میلیارد تومانی در نقاطی مثل شهرک شهید مطهری است که جمعیت بسیار وسیعی در آن وجود دارد؟. من نگاهم این است که همین که ۳۰ پارک توزیع شده، اسم آن پروژه کلان است، ولو اگر در ۳۰ نقطه شهر باشد.

خواهش می کنم یک موقعی این دوربین را ببرید در پارک حضرت خدیجه (س) شهرک مطهری، این یک پارک پنج میلیارد تومانی است اما امروز در آن جای سوزن انداختن نیست.

س: بالاخره کلانشهرهایی مثل کرمان روز به روز در حال افزایش جمعیت و رشد هستند و متناسب با آن تراکم بالاتر ساختمان ها شکل می گیرد، اما در زیر ساخت های حمل و نقل و خدمات شهری مشکلات ساختاری از قبل وجود دارد از این رو چرا همزمان با این رویکرد، به طرح ها و پروژه های بزرگ‌مقیاس در شهر کرمان مثل مثلا مترو یا دیگر اقدامات فکر نشده و اگر هم شده چرا نمود ندارد؟

کاش وقت داشتیم و می گفتیم پروژه کلان یا تحولی یعنی چه و ما با شرایط و بضاعتمان چکار باید می کردیم و انجام دادیم؛ مثلا در حوزه حمل و نقل، عرض معابر شهر کرمان و مشخصاتی که دارد، کار اصولی چیست؟. البته که در این زمینه ها هم کارهای بنیادی شروع شده و توضیح خواهم داد.

مثلا در مورد حمل و نقل عمومی، حداقل تا زمانی که طرح جامع ترافیک نگاه دیگری را اعلام نکند، کاملا یک نیاز مبتنی بر حمل و نقل عمومی را به ما دیکته می کند، به عبارت دیگر من قبل از اینکه استارت تراموا، بی آرتی یا مترو را بزنم که دیتا و داده (برای طراحی) آن را الان ندارم، منتظر می مانم که دیتا آماده کنم و اطلاعات تحلیلی و جامع حاصل شود و اگر به موقع این کار انجام شود حتما این کار را انجام خواهم داد.

س: این دیتا از کجا باید به دستتان برسد؟

از مطالعات طرح جامع و طرح ترافیک.

س: چرا طی این ۲ سال این دیتا به دستتان نرسیده است؟

دیتایی که واقعا در دسترس ما بوده، دیتای کامل نبوده و برای احصای جامع و کامل آن باید آستین را بالا می زدیم که زدیم. بیش از ۱۰ سال از دیتای مطالعات ترافیک ما، تقاطع های غیرهمسطح ما و سرعتکاه های ما گذشته و تناقض بسیار زیادی میان طرح ترافیک و طرح جامع ما وجود داشته است.

س: این دیتا را داخل مجموعه شهرداری باید جمع کند؟ شما می گویید جمع‌آوری این دیتا را شروع کردید؟

قرارداد طرح جامع ترافیک کرمان را شهرداری بسته، برای اینکه حداقل برای ۱۵ سال آینده دیتا جمع‌آوری شود.

س: چه زمانی قرارداد طرح جامع ترافیک کرمان بسته شده است؟

تقریبا یکسال پیش، همین ۲ ماه پیش مطالعات نمونه برداری این طرح هم تمام شد، انتهای اردیبهشت سال ۱۴۰۳ تصویر روشن و دقیقی از تمامی موضوعات ترافیکی استان کرمان خواهیم داشت و برای همین است که بسیاری از کارها در این حوزه مثل تقاطع های غیرهمسطح یا مسیرهای پیاده را گفتیم بگذاریم تحقیق کامل انجام شود.

ببینید من می‌توانم سه‌راه شرف‌آباد را خودم استارت بزنم ، اما اگر به طور مثال، مطالعات ترافیک من در انتهای ۲۴ آذر، یک تقاطع را گفت شما بعدا همان انتقادی که این روزها برای میدان آزادی می کنید و ما به قبلی ها داشتیم را حتما به دوره ما خواهید کرد. اما در این زمینه هم بیکار ننشستیم و برای اولویت هایی که نباید معطل بمانند اقدام کردیم، گفتیم ما حداقل ۶۰ تا ۱۰۰ دستگاه اتوبوس لازم داریم؛ خب ۵۸ دستگاه اتوبوس خریدیم، این ۵۸ دستگاه اتوبوس و ۵۰ ون معادل ۱۰۰ درصد افزایش ظرفیت در ناوگان فعلی اتوبوسرانی ماست. این اگر اسمش نگاه تحولی نیست، پس چیست؟ آن هم با شرایط مالی سختی که ما در شهرداری کرمان داریم، یعنی من اعتقادم این است که سعی کردیم کار شتاب زده در این عرصه های کلیدی نکنیم؛ بله می توانستیم به طور مثال بلوار جمهوری را سریع بی.آر.تی (اتوبوس های تندرو) اجرا کنیم، گاردریل را ببندیم و بگوییم یک خط بی آر تی از فاصله فرودگاه تا میدان آزادی، اما باید مطالعاتش به دستم برسد، در عین حال خرید اتوبوس انجام دادیم تا وضعیت نابسامان قبلی اندکی بهتر شود.

اگر این اتوبوس‌ها را نمی خریدیم که الان ۳۰ مورد آنها به دست ما رسیده، دیگر از دست شهر کرمان می‌رفت، شاید قریب ۴۰۰ میلیارد(چهار هزار میلیارد ریال) ارزش ریالی آنهاست. من حس می کنم این می شود پروژه کلان، بله امروز آرام آرام این اتوبوس‌ها به خط اضافه می‌شوند، شاید ما خیلی مانور تبلیغاتی روی آن نکردیم و حس می کنم اینها آرام آرام اثرات خود را نشان خواهد داد.

البته من این را هم بگویم، ادعا ندارم که شهرداری کرمان در این مدت، در همه حوزه ها اقدامات تحولی داشته است، در برخی از این حوزه ها سرعتمان هنوز راضی کننده نیست، خودم هم قبول دارم؛ به طور مثال در حوزه فضای سبز واقعا هنوز سرعت ما راضی کننده نیست، در حوزه خدمات شهری، در بعضی از حوزه‌های زیرساختی آن مثل آرامستان که واقعا زیرساخت آن موجود نبوده هم کمبودها وجود دارد. در حوزه گل و گیاه تولید خودمان، در حوزه‌های شبکه آبخوان که زیر کار اجرا می‌شود، در حوزه تامین آب از منابع جدید برای فضای سبز آینده کرمان و ایجاد فضای سبزهای جدید اتفاقات خیلی خوبی افتاده که نسبت به ادوار گذشته کاملا تحولی است اما هنوز خیلی با انتظار فاصله داریم؛ یعنی من با وجود اینها نمی‌توانم قطعا اذعان کنم که ما یک کار تحولی کامل در حوزه فضای سبز انجام داده‌ایم.

پایان بخش نخست.

در ادامه، خبرنگار ایرنا پرسش‌هایی درباره اولویت‌های مدیریت شهری، انتصاب‌های واکنش‌برانگیز، لایحه عوارضی و مسایل اخیر شورا و حواشی مربوط به موضوع استیضاح نیز پرسیده که به علت طولانی بودن متن کامل مصاحبه، ادامه آن در بخش دوم و پایانی فردا(شنبه) منتشر خواهد شد و پس از انتشار نیز لینک آن اینجا بارگذاری خواهد شد.