به گزارش روز یکشنبه ایرنا از شبکه خبری اماسانبیسی، رویکرد رئیسجمهوری آمریکا با روسیه میتواند ناقوس مرگ اعتبار آمریکا باشد. بهنوشته این شبکه خبری، جنگ کنونی میان روسیه و اوکراین بار دیگر ولادیمیر پوتین رئیسجمهوری روسیه را در مرکز توجه جهانی قرار داده و غرب را در سردرگمی دیپلماتیک فرو برده است.
به عقیده نویسنده این مطلب، بایدن که همواره خود را در بدست آوردن توافق موفق میدانسته و با تجربیاتی که در مجلس سنا بدست آورده بود، توانست این تصور را ایجاد کند که در مقام رییسجمهوری هم میتوان در عرصه دیپلماتیک موفق باشد. اما اکنون نبرد اوکراین و روسیه این فرضیه را به چالش کشیده و سبب شد تا هرگونه انعطاف وی در برابر روسیه، شرایط را دشوارتر کند.
در این مطلب، وضعیت اوکراین نمونه بارز انفعال بایدن در برابر روسیه عنوان شده که دیگر بدترین سناریوی ممکن هم غیرقابل تصور نیست و چه بسا در آیندهای نزدیک اجتنابناپذیر هم بشود.
نویسنده در ادامه تشریح کرده است: بایدن در تاریخ ۸ دسامبر (۱۷ آذر) از قصد خود برای دعوت از پوتین به نشستی بزرگ خبر داد. رئیسجمهوری آمریکا در این خصوص گفت که هدف، میزبانی نشستی با دستکم چهار تن از متحدان اصلی واشنگتن در ائتلاف نظامی ناتو در مورد نگرانیهای روسیه نسبت به گسترش ناتو به سمت شرق است.
از نقطه نظر نویسنده، همین خبر بهتنهایی هدیهای برای مسکو است؛ چیزی شبیه "کنفرانس مالت" اما اینبار در قرن ۲۱. (منظور نویسنده از کنفرانس مالت نشستی است که در بحبوحه جنگ جهانی دوم با حضور نخست وزیر وقت انگلیس و رئیسجمهوری آمریکا با محوریت نگرانی نسبت به پیشروی ارتش شوروی در برابر آلمان نازی است).
خبرگزاری آسوشیتدپرس روز پنجشنبه در گزارشی در همین زمینه با اشاره به قصد بایدن نوشت: کاخ سفید ممکن است مسکو را با تسلیم کردن کییف در برابر ازدست دادن بخشی از سرزمین خود، آرام کند.
در این گزارش درج شده است: «مقامات دولت بایدن پیشنهاد کردهاند که واشنگتن با تحت فشار قراردادن اوکراین، بهطور رسمی خودمختاری منطقه شرقی "دونباس" را اعلام خواهد کرد».
اما جین ساکی سخنگوی کاخ سفید در واکنش به انتشار این گزارش، ضمن تکذیب آن تاکید کرد: «مقامات دولت هیچ اشاره ای به واگذاری هیچ سرزمینی نکردند».
اندکی بعد هم آسوشیتدپرس مجبور به تعدیل گزارش خود شد و توضیح داد: «مقامات دولتی هیچ اشارهای به واگذاری هیچ سرزمینی نکردند. این را هرچه میخوهید بنامید اما درخواست از اوکراین برای پذیرش یک نیروی اشغالگر در استانهای شرقی، واگذاری سرزمین است».
اماسانبیسی در ادمه همین رویکرد را هدف واقعی پوتین توصیف کرده است. بر اساس تحلیل موسسه مطالعات جنگ، بازی مسکو در مرز اوکراین همین حالا هم مزایای ملموسی برای کرملین داشته است. از جمله بودن در مرکز توجه جهانی و پرداختن غرب به موضوعات دیگر فارغ از اشغال دونباس و کریمه. همزمان روسیه هم در حال تقویت قوای ارتش خود و افزایش تعداد سربازان است.
براساس برآورد آژانسهای اطلاعاتی آمریکا، تعداد سربازان روسی که در امتداد مرز با اوکراین حضور دارند، تا اوایل ژانویه ۲۰۲۴ (دی ۱۴۰۲) به ۱۷۵ هزار نفر میرسد. همزمان عناصر فرماندهی و کنترل در منطقه دونباس وارد شده و کرملین واحدهای مکانیزه، تانکها و سایر تجهیزات لازم را برای پشتیبانی از حملات جدید بسیج کرده است.
براساس اطلاعات بدستآمده، مسکو همچنین درحال ایجاد خطوط تدارکاتی و انتقال واحدهای پزشکی به مناطقی است که احتمالا بهزودی به جبههای تبدیل شود که شبکه خبری سیانان به تازگی در گزارشی، آن را محل جنگ طولانی بر سر خاک اوکراین توصیف کرده است.
مایک کویگلی عضو دموکرات مجلس نمایندگان و از اعضای کمیته اطلاعات این نهاد قانونگذار در اوایل ماه جاری میلادی هشدار داد که تواناییهای روسیه معادل یک حمله رعدآسا مدرن است و حمله جدید مسکو به اوکراین بسیار آشفتهتر از حملههای قبلی و فاجعهبارتر خواهد بود.
کارشناسان منطقه و مقامات ارشد ارتش اوکراین در گفتوگو با نیویورک تایمز، سناریوی کابوسزای چنین حمله احتمالی را اینگونه تشریح کرده اند: «در نخستین ساعات درگیری، نیروهای زمینی و هوایی روسیه قابلیتهای دفاعی اوکراین را نابود خواهند کرد».
براساس یکی از تحلیلهای شورای امور بینالملل روسیه که همراستا با گزارشهای جدید رسانههای آلمان در خصوص حملات احتمالی آتی مسکو است، ارتش روسیه قصد دارد پس از عبور از رودخانه دنیپر، پایتخت اوکراین را محاصره و سر دولت غربگرای آن را قطع کند و به استقلال ۳۰ سله این کشور پایان دهد.
اما این شبکه در توضیح چنین احتمالی آورده است: نیروهای اوکراینی نسبت به سال ۲۰۱۴ که در نهایت کریمه به اشغال روسیه درآمد، مسلحتر و آموزشدیدهتر هستند.
روزنامه تایمز نیز بهتازگی در گزارشی بهنقل از یکی از سران ارتش اوکراین که خواست نامش فاش نشود، نوشت: «اگر همه چیز شکست بخورد، ارتش اوکراین انبارهای تسلیحاتی خود را باز خواهد کرد و به مردم اجازه میدهد تا هر آنچه را که برای دفاع از خود و خانوادههایشان نیاز دارند، ببرند.»
اماسانبیسی با اشاره به همین پیامدها، نتایج چنین شرایطی را برای امنیت جهانی ویرانگر توصیف کرده و میافزاید: این درگیری میلیونها اوکراینی را آواره و فاجعهای انسانی در اروپا ایجاد میکند و بحران پناهجوی جدید در امتداد مرزهای اعضای ناتو بهوجود میآید. چنین بحرانی اتحادیه اروپا را بیثبات کرده و اعضای کشورهای دو سوی آتلانتیک را مقابل یکدیگر قرار میدهد.
این امر بهویژه سبب انحراف توجه قدرتهای غربی از مسائل دیگر از جمله تایوان میشود. بهنوشته این شبکهخبری، قربانی کردن اوکراین توسط واشنگتن بهعنوان یک شریک مهم غیرعضو در ناتو؛ نشاندهنده ناقوس مرگ اعتبار آمریکا است.
نویسنده استدلال میکند: تصور این سناریو سخت نیست. حتی بدتر از این را هم میتوان در نظر گرفت. این چشماندازی است که باید خواب را از چشم قانونگذاران غربی برباید.
بایدن باتوجه به تجربیات قبلی گمان میکرد که میتواند وضعیت را تغییر دهد و بحران کنونی را خنثی سازد، اما اکنون انفعال وی در برابر شرایط حاکم میتواند نظم جهانی را برهم زند.
نویسنده در پایان، رویکرد بایدن در قبال روسیه را هدیهای به آن قلمداد کرده که باعث میشود امریکا همچون یک قدرت توخالی در صحنه جهانی متصور گردد. بههمین خاطر استدلال میکند که آمریکا نیازمند به یک رئیسجمهوری جدی است. چراکه بایدن با دادن وعده بازگشت اعتماد جهانی به امریکا در سال ۲۰۲۰ پیروز شد، اما اکنون اعتماد به وی در معرض آزمایش قرار گرفته و شکست وی در این امتحان پیامدهای مهیبی خواهد داشت.