تهران- ایرنا- بازخوانی ترانه‌ها با اجرای زنده سالار عقیلی نکته مهم نمایش «قصه ترانه‌‎های ماندگار» محسوب می‌شود. اتفاقی که برای تئاتر و نمایش ایران مثبت است و علاوه بر جذب بیشتر مخاطبان به این هنر می‌تواند باعث ورود قصه‌های جذابی از عرصه موسیقی به صحنه تئاتر و نمایش شود.

به گزارش گروه فرهنگی ایرنا، قصه ترانه‌های ماندگار بسط داده شده ایده‌ پادکستی قدیمی است به نام مترونوم. مترونوم پادکستی بود که از سال ۹۷ شروع به کار کرد. پادکستی روان و قصه‌گو که در هر اپیزود، داستان یکی از ترانه‌های ماندگار ایرانی را روایت می‌کرد. برای هر ایرانی جالب بود بداند ترانه‌هایی که گاها زیر لب زمزمه می‌کند، از کجا آمده و چه سرنوشتی داشته تا به این ترانه تبدیل شده‌ است. مترونوم در این پنج سال و تاکنون قصه ترانه‌های زیادی از جمله سلطان قلب‌ها، ای ایران، مرغ سحر، جان مریم و دیگر ترانه های قدیمی و نوستالژیک ایرانی را روایت کرده و حالا نمایشی مرتبط با همین موضوع در تالار وحدت در حال اجراست.

در این نمایش پربازیگر که اولین بار در تابستان امسال در کاخ سعدآباد اجرا شد، پنج اپیزود با محوریت ۵ ترانه نوستالژیک توسط سالار عقیلی بازخوانی می‌شوند. نمایش در ایده از مترونوم الگو گرفته اما نتوانسته بر هدف اصلی آن پایبند بماند. ایده‌ای که هر قصه را مرتبط با داستان پشت پرده آن ترانه پیش می‌برد و نمایش قصه ترانه های ماندگار از این خط روایی غافل مانده است.

در اولین اپیزود که ترانه طاقتم ده از همایون خرم بازخوانی می‌شود، قصه‌ای از زندگی یک زوج هنرمند که یکی از آن دو نمایشنامه‌نویس و درگیر اعتیاد است، روایت می‌شود. فارغ از آن‌که بازنمایی هنرمندان و خصوصا قشر سینماگر در حال درگیری با اعتیاد، تکراری و کلیشه‌ای است، نویسنده هیچ خط و ربط محتوایی بین این قصه و ترانه‌ای که در انتهای آن خوانده می‌شود، به مخاطب انتقال نمی‌دهد.

داستان اولین اپیزود درباره مردی معتاد است که در آرزوی کارگردانی نمایش است. همسر وی در حال ترک اوست تا در نهایت با بازگشت زن، که هیچ توجیه منطقی در داستان ندارد، گروه نمایش نیز به خانه آنها می‌آیند و ترانه طاقتم ده توسط سالار عقیلی و با شور و همراهی فراوان توسط گروه نمایش و آن زوج بازخوانی می‌شود. بی‌توجه به آن‌که هر ترانه نوستالژیک دیگری با درون‌مایه حسرت و از دست‌دادن می‌توانست جایگزین آن شود. موضوعات دیگر قصه‌های نمایش نیز به صورت مجزا از ترانه‌ها قابل ارزیابی هستند. قصه‌هایی که در موضوع، متنوع و جالب‌اند اما ربط دقیقی میان آنها و ترانه‌ها نمی‌توان یافت.

نکته قابل توجه در اولین اپیزود حضور گلاره عباسی است که در میان گروه نمایش این اپیزود، بازیگر سرشناسی است. عباسی که چندسالی است اثر قابل‌توجهی در سینما و تلویزیون نداشته، در این اثر و در اولین اپیزود، نقش همسر مرد معتاد را ایفا می‌کند. نقشی که نه در همان دقایق ابتدایی، که گویی تمرینی برای اجرای نمایشنامه است، بلکه تا آخر نیز در حد همان تمرین باقی می‌ماند و هیچ خلاقیتی از این بازیگر را بروز نمی‌دهد. چرخش‌های بدنی و اکت‌های بی‌جا، بدون مهندسی صدا، هیچ کمکی به تاثیرگذاری بیشتر نقش وی نکرده است.

از میان دیگر بازیگران نیز شهروز دل‌افکار که این روزها نمایش اسفرود بی‌دم را نیز به روی صحنه دارد، به درستی در شمایل جوانی متعصب قرار می‌گیرد که بار طنز نمایش تا رسیدن به نقطه اوج انتهایی بر عهده دارد.

بازخوانی ترانه‌ها با اجرای عقیلی، نکته مهم این نمایش محسوب می‌شود. اتفاقی که برای تئاتر و نمایش ایران مثبت است و علاوه بر جذب بیشتر مخاطب، می‌تواند باعث ورود قصه‌های جذابی از عرصه موسیقی به عرصه تئاتر و نمایش شود.