به گزارش ایرنا، انقلابی که پپ گواردیولا در عرصه مربیگری ایجاد کرد و توانست بارسلونا را به افتخارات متعددی برساند، هیچگاه فراموش شدنی نیست. او فلسفه مربیگری خود را در ادامه در بایرنمونیخ و منچسترسیتی نیز به منصه ظهور گذاشت تا چند مرتبه عنوان برترین مربی سال جهان و اروپا را از آن خود کند.
گواردیولا که در زمان بازیگری، یک هافبک خوشفکر بود در دنیای مربیگری نیز عملکرد بینظیری داشت. او در سال ۲۰۰۸ میلادی و در حالیکه بارسلونا زیر سایه رئال مادرید قرار داشت، از سوی خوان لاپورتا به عنوان سرمربی بارسلونا انتخاب شد، انتخابی که تردیدهای زیادی را به همراه داشت، چراکه پپ پیش از آن تنها در «بارسلونا ب» مربیگری کرده بود.
با این حال مربی خلاق اسپانیایی طی چهار سال حضورش در کاتالانها، بارسلونا را به قدرت بلامنازع فوتبال اروپا تبدیل کرد و جامهای متعددی از جمله ۲ قهرمانی اروپا، ۳ قهرمانی لالیگا، ۲ کوپا دلری، ۲ سوپر جام اسپانیا، ۲ سوپرجام اروپا و ۲ جام باشگاههای جهان را برای این تیم به ارمغان آورد و در سال ۲۰۰۹ میلادی نیز این تیم را به ۶گانه تاریخی رساند.
با این حال وی در سال ۲۰۱۲ و در تصمیمی غیرمنتظره، به حضورش در بارسلونا پایان داد. پپ چند سال بعد در کتاب خاطراتش دلیل جدایی از بارسلونا را فاش کرد و نوشت: "دیگر تاکتیک جدیدی باقی نمانده بود. زمانی که ببینم درخشندگی در چشم بازیکنانم از بین رفته، موقع جدایی من است."
او به بایرن و سیتی رفت و نوار موفقیتهایش در این ۲ باشگاه نیز تداوم پیدا کرد. حال تفکرات و جمله تاریخی پپ را با مربیان داخلی خودمان مقایسه کنید.
به طور مثال یحیی گلمحمدی از سال ۹۸ تا کنون هدایت سرخپوشان پایتخت را برعهده گرفته و فراز و نشیبهای زیادی داشته است. اوج کار وی در پرسپولیس به فصل قبل برمیگردد که لیگ و جام حذفی را برنده شد و به طور اتوماتیک قهرمان سوپر جام شد.
با این حال یحیی در فصل جاری هیچ حرفی برای گفتن نداشته و در آسیا خیلی زود و با نتایجی ضعیف از دور مسابقات کنار رفت. پرسپولیس در لیگ نیز عملکرد دور از انتظاری داشته و تساویهای متوالی، موجب شده این تیم در رتبه پنجم قرار بگیرد.
با واکاوی فنی دیدارهای پرسپولیس به خوبی مشخص است که این تیم با تفکرات گلمحمدی به بنبست تاکتیکی رسیده و یحیی نمیتواند تیمش را از این شرایط خارج کرده و به جای پذیرفتن واقعیت، مدام به دنبال بهانهتراشی بوده و هر بار، یک نفر را مقصر جلوه میدهد.
شاید اکنون بهترین فرصت باشد تا گلمحمدی با واقعیت کنار آمده و بپذیرد که دیگر تفکراتش نمیتواند پرسپولیس را به موفقیت برساند و بازیکنانش شور و اشتیاق لازم را نداشته و نمیتوانند با اندیشههای او، تیم را به سر منزل مقصد برسانند.
ای کاش یحیی و مربیان ما که بزرگانی چون گورادیولا، مورینیو، فرگوسن، آنچلوتی و ... را الگوی خود قرار دادهاند، کمی هم رفتار و تصمیمات آنان را سرلوحه کار قرار بدهند و تیمهای تحت هدایتشان را به مرز نابودی نکشانند.