تهران- ایرنا- شب یلدا به دلیل موقعیت خاصی که در جامعه ما دارد، یک فرصت بسیار مغتنم در جهت سوژه‌پروری سینمایی است. اتفاقی که متاسفانه چندان مورد توجه قرار نگرفته تا در نهایت، تمام داشته‌های این حوزه کمتر از انگشتان یک دست باشد.

به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، سینمای ایران به لحاظ پرداخت‌های متنوعی که به رسوم‌ آئینی دارد اما رزومه چندان پرباری در زمینه شب یلدا ندارد. این مهجوریت به اندازه‌ای است که سبب شده تا سینمای ایران در تاریخ ۱۲۳ ساله خود، هنوز به‌ شکلی مستقیم به آئین باستانی یلدا نپردازد و هر آن‌چه که در این حوزه دارد، تنها بهانه‌ای باشد برای پرداختن به درازای سال و سیاهی بیشتری که استعاره‌ای از زندگی قهرمان داستان و شرایط او دارد.

این فقدان در شرایطی رقم خورده که سینمای ایران در برابر دیگر آئین‌های باستانی، چنین انفعالی از خود نشان نداده و در مواردی متعدد به آئین‌هایی چون نوروز، چهارشنبه‌سوری، نذری‌پزان و... پرداخته است.

نخستین فیلمی که با عنوان یلدا در سینمای ایران ساخته شد به سال ۱۳۴۹ بازمی‌گردد که ساموئل خاچیکیان اثری تحت عنوان قصه شب یلدا را جلوی دوربین می‌برد. فیلمی که البته هیچ اشاره مستقیمی به موضوع شب یلدا ندارد و داستان برهه‌ای از زندگی دختری به نام یلدا را روایت می‌کند.

داستان این فیلم درباره مرد جوانی است که دختر دلخواهش را پیدا می‌کند اما بر سر راه ازدواج آنها، مشکلاتی وجود دارد که منجر به خودکشی دختر می‌شود. جوان به موقع دختر را نجات می‌دهد و آن دو پس از یک سلسله ماجرا، سرانجام با هم ازدواج می‌کنند.

قصه شب یلدا

اما یلدا را در سینمای ایران با فیلم کیومرث پوراحمد می‌شناسند. فیلمی که در سال ۸۰ ساخته شد و با محوریت یک بازیگر (محمدرضا فروتن) و فضایی محدود، توانست به یکی از آثار ماندگار تاریخ سینمای ایران تبدیل شود.

البته که در این فیلم پوراحمد، هیچ اشاره ضمنی به مراسم و آداب شب یلدا نمی‌شود اما داستانی را روایت می‌کند در یک شب طولانی رقم می‌خورد که در نهایت به برف و سپیدی صبح می‌انجامد.

این فیلم داستان پدری است که همسر و دختر خردسالش را برای جست‌وجوی زندگی بهتر، برای دریافت اقامت، به خارج از کشور می‌فرستد اما همسرش با خیانت به او برای پناهندگی اقدام می‌کند و این مرد که با بحران بزرگی در زندگی‌اش روبرو شده، در شب یلدایی خودساخته فرو می‌رود تا این‌که با ورود زنی تازه به زندگی‌اش، این شب برای او به پایان می‌رسد.

البته که ذکاوت پوراحمد در این فیلم، تقابل تنهایی شخصیت اصلی فیلم با نشاط و دورهمی مربوط به این شب است که استعاره زیبایی از این شب را در ذهن مخاطب زنده کرده و یک انتظار طولانی دراماتیک را تجسم می‌بخشد.

در سال ۹۷، مسعود بخشی، فیلم یلدا را جلوی دوربین می‌برد. این فیلم، بیش از ۲ فیلم دیگر، به موضوع شب یلدا گره می‌خورد اما باز هم اثراتی از رسوم این شب و آئین کهن ایرانی به چشم نمی‌خورد.

این فیلم، داستان زن جوانی به نام مریم کمیجانی است که به دلیل قتل شوهرش، به مرگ محکوم شده است. او در شب یلدا، در استودیوی یک برنامه تلویزیونی پربیننده حاضر می‌شود تا توسط تنها فرزند مقتول، بخشیده شود اما مجموعه اتفاقاتی که در پشت‌صحنه و صحنه این برنامه زنده رخ می‌دهد، هر دو زن جوان را در چالشی جدی برای تصمیم‌گیری قرار می‌دهد.

همان‌گونه که مشاهده شد، تمام داشته یلدایی سینمای ایران، این ۳ فیلم است که این آثار نیز اشاره مستقیمی به آئین کهن ایرانیان نداشته که یا صرفا داستان آنها در این شب به وقوع پیوسته است و یا بیانی استعارین از یک سیاهی طولانی در زندگی قهرمان داستان دارند. این درحالی است که تعداد آثار تلویزیونی مرتبط با شب یلدا، بسیار بیشتر از ساخته‌های سینمایی است.

یلدا، مهجورترین رسم آئینی کشور در حوزه سینما است که در کنار تمام جذابیت‌ها و مقبولیت گسترده‌ای که دارد، نتوانسته به سوژه‌ای وسوسه‎ کننده برای فیلمسازان و فیلمنامه‌نویسان ما تبدیل شود.