عملیات طوفان الاقصی واجد ویژگی هایی است که اگرچه به تغییرات ژئوپلیتیکی گستره ای در منطقه منجر نشد اما روندهای منطقه ای را دچار دگرش راهبردی کرد. همزمان با عملیات طوفان القصی در ۱۵ مهر، خاورمیانه ای که در حال گذار راهبردی بود با تغییراتی جدید روبه رو شد. در این چارچوب همه طرف های درگیر در موضوع فلسطین با شرایط تازه ای روبه رو شدند. اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی از جمله طرف هایی هستند که برای دهه ها در شکلبندی های ژئوپلیتیکی- اقتصادی منطقه خاورمیانه به طور اعم و موضوع فلسطین به طور اخص تاثیرگذار بوده اند.
رویکرد اروپا در قبال موضوع فلسطین را باید به دو بخش مجزا تقسیم بندی کرد؛ نخست کشورهای اروپایی که که هریک به صورت مستقل روکرد متفاوتی را در قبال موضوع فلسطین و جنگ غزه اتخاد می کنند و دوم رویکرد سیاست خارجی مشترک اروپایی که از طریق مسئول سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا اعلام می شود. برای دهه ها سیاست های اروپایی در موضوع فلسطین از طریق انگلیس اجرایی می شد. انگلیس به دلیل حمایت های سیاسی- اقتصادی، لجستیکی و نظامی برای تشکیل رژیم صهیونیستی بعد از جنگ جهانی اول و دوم و سپس همراهی با سیاست های ایالات متحده آمریکا در دوران پساجنگ سرد، خود همواره بخشی از مشکل و معمای خاورمیانه محسوب شده است. اما با اجرایی شدن توافق رم و تشکیل اتحادیه اروپا، اجرای سیاست خارجی مشترک اروپایی، در دستورکار کشورهای قاره سبز قرار گرفت. در چارچوب سیاست مشترک اروپایی اصولی برای مساله فلسطین در نظر گرفته شد که از جمله آن می توان به رسمیت شناختن مرزهای ۱۹۶۷میلادی در عین حال طرف اسرائیلی و کمک های لجستیکی- بشردوستانه به فلسطینی ها اشاره کرد.
این الگوی دوگانه رفتاری از اروپایی ها با تفاسیری از سوی کشورهای مختلف اروپایی در چارچوب سیاست مشترک اروپایی اجرایی می شود. به نحوی که برخی کشورهای اروپایی سیاست حمایت کامل از فلسطین را در پیش می گیرند و برخی دیگر از کشورها به ویژه سه قدرت بزرگ اروپایی یعنی آلمان، انگلیس و فرانسه با فراز و نشیب هایی سیاست حمایت از اسرائیل را پیگیری می کنند. در این چارچوب، اروپا به دو حوزه اروپای قدیم و اروپای جدید تقسیم بندی می شود که هر دو رویکردهای مستقلی را در رابطه با سیاست خاورمیانه ای دنبال می کنند. اروپای قدیم سیاست حمایت کامل از رژیم صهیونیستی را با حفظ اصول کلی اروپا اجرایی می کنند و در مقابل کشورهای اروپای جدید با تاکید بر حقوق حداقلی فلسطینی ها، در طی دهه های گذشته تلاش کرده اند تا شکل بندی متفاوتی از اصول خاورمیانه ای اروپا ارایه دهند.
با آغاز عملیات طوفان الاقصی و ادامه جنگ غزه این تفاوت های رویکردی در میان کشورهای اروپایی بار دیگر ظهور و بروز کرد به نحوی که این اختلاف در رویکرد و مواضع علاوه بر کشورهای اروپایی در ساختار نهاد اتحادیه اروپا نیز آشکار شد. طی این ماه ها بسیاری از وزرای امورخارجه کشورهای اروپای قدیم همچون المان، فرانسه و انگلیس اگرچه خواستار آتش بس فوری در غزه شده اند اما اساساهمان اصول بنیادین حفظ امنیت ارائیل در روز پسا جنگ را پیگیری می کنند. کشورهایی مانن اتریش، اسپانیا و دولت های شمال اروپا نیز به نحوی رویکردهای حقوق بشری و انسان دوستانه همراه با حفظ تعادل ژئوپلیتیکی را پیگیری کرده اند. در دیگر سو، واکنش ها همچنان به موضع گیری جوسپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و اورسولا فون درلاین رئیس کمیسیون اروپا ادامه دارد.
استیون ون هک استاد سیاست اروپا در دانشگاه لوون بلژیک نیز در این باره می گوید که بورل کارت های خود را به خوبی بازی می کند. تنش آشکار میان فون در لاین و بورل، شکاف مطرح شده بین مقامات اروپایی را پررنگ تر نشان می دهد. این استاد دانشگاه استدلال کرد: «فون در لاین که به جانبداری از اسرائیل متهم شده، به عنوان یک سیاستمدار آلمانی اظهارنظر کرده، نه به عنوان رئیس کمیسیون اروپا. بورل هم به عنوان یک دیپلمات اسپانیایی که کشورش از نظر تاریخی با جهان عرب در ارتباط است واکنش نشان داده است».
پایان سخن اینکه، قاره اروپا به طور کلی در بسیاری از موضوعات سیاست خارجی و امنیتی دارای رویکردهای متضاد و متفاوتی از هم هست که این موضوع برآیند موضع گیری مجزا و مستقل کشورهای اروپایی و دوم حرکت در چارچوب مواضع مشترکی اتحادیه اروپایی است. چنین روند و فرایندی در موضوع فلسطین و جنگ غزه نیز صدق می کند و عملا اروپا در موضوع جنگ غزه به سه بخش تقسیم شد. کشورهای اروپایی با یکدیگر، کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا و اختلافات میان خود نهاد و مقامات اتحادیه اروپا. اکنون به نظر می رسد که اروپا در موضوع جنگ غزه در برابر اروپاست و شکاف میان کشورها و نهادهای اروپایی هر روز آشکارتر و بیشتر از دیروز می شود.